كلمات كليدي : عطار، نيشابور، عطاري، منطق الطير، شعر عرفاني.
نویسنده: یدالله حاجی زاده
شیخ فریدالدین محمد بن ابوبکر نیشابوری مشهور به «عطار» شاعر بزرگ ایرانی در قرن ششم، به سال 540ه.ق در روستای کدکن نیشابور به دنیا آمد.[1]
از جزئیات زندگی عطار اطلاعات قابل اعتمادی در دست نیست.[2] عطار از همان دوران کودکی به مدارس علمیه شهر راه یافت و به تحصیل مقدمات علوم زمان خود مشغول گردید . به علوم دینی یعنی تفسیر، روایت احادیث، و فقه نیز اشتغال ورزید. سپس به تدریج به درسهای عمیقتر پرداخت و فنون ادبی سنگین، علم حکمت، کلام و نجوم را نیز آغاز کرد.[3] دکتر زرین کوب نیز مینویسد:
«عطار از آنچه در آن ایام در مکتب خانهها آموخته میشد بهره میگرفت، خط و حساب و قرآن با مایهای از شعر و ادب و عصر»[4]
عطار، علاوه بر اینها به حرفه پدرش (عطاری) نیز روی آورد.[5]و[6] عطار به کسی گفته میشد که هم پزشک بوده و هم دارو فروش[7] عطار پس از مدتی سرآمد دارو سازان شهر شد و به مداوای بیماران پرداخت. در همان حال اوقات فراغتش را صرف مطالعه کتابهای صوفیه و اشتغال به تمرین در شعر و شاعری میکرد.[8]
عطار در طلب مشایخ و اولیا سفرهای زیادی به مناطقی مثل ری، کوفه، مصر، دمشق، مکه، هندوستان و ترکستان نمود. سرانجام در نیشابور رحل اقامت افکند.[9] عطار از شاگردان و مریدان شیخ مجدالدین بغدادی و شیخ نجم الدین کبری بوده است.
شخصیت عطار:
بدون شک عطار از شخصیت والایی برخوردار بوده است. او هرگز شاعری مداح و قصیده سرا نبود و خود را به خاطر جیفه پست دنیوی به دولتمردان و قدرتمندان عصر خود نزدیک نکرد. بلکه اعمال و رفتار آنان را نیز به باد انتقاد گرفت.[10] دکتر زرین کوب نیز مینویسد:
«عطار تحت تأثیر تمایلات زاهدانه خویش و به اقتضای معمول عصر، به شعر و وعظ و تحقیق گرایش یافت و برخلاف بسیاری از شاعران به دربارهای عصر و مجالس اعیان ولایت هم علاقهای نشان نداد. داروخانه برایش از دربار فرمانروایان جالبتر بود»[11]
خودش چنین میگوید:
به عمر خویش مدح کس نگفتــم دُری از بهر دنیا من نسُفتـــــــم
عموم ارباب تذکره نویسان به عظمت مقام عطار در عرفان و بلندای مرتبه او در شاعری، معترفند.[12] در خلوت انزوای او در مسجد و خانه، چیزی جز اندیشه خدا راه نداشت.[13]
اهتمام و علاقه عطار به گردآوری قصص قرانی، احادیث دینی و حکایات آموزنده که در مثنویها و آثار دیگر وی مشخص است، نیز نشان دهنده شخصیتِ والا و بلند مرتبه عطار دارد. مولوی درباره عطار و سنایی گفته است:
عطار روح و سنایی دو چشم او ما از پی سنایی و عطار میرویم[14]
و در جای دیگری سروده است:
هفت شهر عشق را عطار گشت ما هنوز اندر خم یک کوچهایم[15]
مقصود مولوی از هفت شهر عشق، هفت وادی است که عطار در منطق الطیر خود آنها را شرح داده است.
آثار عطار نیشابوری:
عطار صاحب تألیفات و تصانیف بسیاری است که بیشتر آنها منظوم میباشند. مشهور است که به عدد سورههای قرآن یعنی 114 تصنیف از کتاب و رساله و نظم و نثر نوشته است.[16] زبانِ عطار در آثارش سلیس، بیتکلف، سبک، شیوا و روان است.[17] از جمله مهمترین آثار وی میتوان به موارد ذیل اشاره کرد.
1- تذکرة الاولیاء: عطار در این کتاب که اولین اثر به جای مانده از اوست مجموعهای از گزارشها در باب حالات و سخنان ائمه، زهاد، اولیاء و مشایخ قدیم صوفیه آورده است. اسامی مبارک امام جعفر صادق(ع) در ابتدای کتاب و امام باقر(ع) در انتهای کتاب زینت بخش این اثر است.
2- دیوان عطار: که بیشتر شامل غزلیاتی است عاشقانه، عارفانه. [18]
3- منطق الطیر: این کتاب در حقیقت یک شاهکار عرفانی است. و مورد توجه شعرای بزرگی چون مولوی واقع شده است.
مجموع اشعار عطار بالغ بر 29647 بیت است که آکنده از حکایات و قصص و مضامین بلند و عرفانی است. تنها در مصیبت نامه، اسرارنامه و منطق الطیر 897 حکایت وجود دارد.[19] بسیاری از مضامین سرودههای عطار از قرآن و حدیث سرچشمه میگیرد.[20]
ظواهر آثار عطار گواهی میدهد که وی مذهب اهل سنت را داشته است اخلاص و ارادت و نحوه ستایش وی از حضرت علی (ع) موجب شده است که قاضی نورالله شوشتری، وی را شیعه پاک و خالص بداند.[21]
وفات عطار:
عموماً کسانی که شرح حال عطار را نوشتهاند، وفات این شاعر بزرگ ر به سال 618ه.ق در زمان حمله وحشیانه مغولان به شهر نیشابور ذکر کردهاند. عدهای هم معتقدند که عطار به مرگ طبیعی از دنیا نرفته است بلکه وی در حمله مغولان شربت شهادت نوشید و محل قتل وی شهر نیشابور است.[22] آرامگاه این شاعر بزرگ و عارف نامی ایرانی زادگاهش، شهر تاریخی نیشابور میباشد.