عصر امامت امام زينالعابدين (عليهالسّلام)، يكي از ترسناكترين دورههاي تاريخ اسلام براي شيعيان بهشمار ميآيد، يكي از اقدامات مهم امام سجاد (عليهالسّلام) در راستاي رهبري هدايت شيعه موضعگيريهاي بجا و به موقع آن حضرت در برابر قيامها و شورشها و نيز مواضع آن بزرگوار در مقابل عملكرد حكّام اموي عصر خويش بود.[1]
يزيد بيش از سه سال و اندي حكومت كرد و در اين مدت كوتاه هولناكترين فجايع را انجام داد كه رخداد كربلا و عاشورا اولين آنها و فاجعه حرّه گستردهترين آنها بود. او به عنوان دومين خليفه اموي، صحت پيشبيني علي بن ابيطالب (عليهالسّلام) در مورد ظلم امويان را آشكارتر ساخت، علي (عليهالسّلام) سالها قبل فرموده بود:
«الّا! اِنّ أخْوَفْ الفِتَن عنديِ بني اميه، فانّها قتلّه عمياءٌ عظيمَةٌ ...»
«آگاه باشيد! ترسناكترين فتنه و آشوب در نظر من، فتنۀ بني اميه است؛ فتنهاي كور و بس تاريك»[2]
همانگونه كه اشاره شد، يكي از جنايات يزيد در عصر امام سجاد (عليهالسّلام)، كه به دست حاكمان جنايتكار اموي در مدينه صورت گرفت، واقعه حرّه است. اين حادثه به قيام مردم مدينه در 25 يا 27 ذي الحجه 63 هجري مربوط است.[3]
علت وقوع اين حادثه:
عبدا... بن زبير، برادرش عمرو بن زبير را كشت. در خطبهاي به يزيد ناسزا گفت و مردم را به فرماني از يزيد و جهاد با او فرا خواند. عبدا... بن مطيع از طرف زبير از مردم مدينه بيعت گرفت. يزيد از جريان اين ناآرامي در مدينه باخبر شد و از عثمان بن محمد كه كارگزار خود در مدينه بود، خواست كه گروهي از بزرگان مدينه را راهي دمشق كند تا از عطا و بخششهاي او برخوردار شوند و دست از ناآرامي بردارند. گروهي از بزرگان شهر از فرزندان انصار و مهاجر به دمشق وارد شدند و در مدت اقامت علاوه بر دست و دلبازيهاي او، سبكسريها و كارهاي زشت او را از نزديك مشاهده كردند. زماني كه اين گروه بازگشتند به جاي تعريف و تمجيد از يزيد از وي بدگويي كردند و گفتند:
«ما از نزد مردي فاسق آمديم كه دين ندارد، شراب ميخورد، طنبور مينوازد، بردگان نزد او ميخوانند و با سگان بازي ميكند».
در پي اين گزارش، مردم مدينه با عبدا... بن حنظله بيعت كردند و بني اميه را كه در خانه مروان حكم جمع شده بودند، به محاصره در آوردند. و خلع يزيد را اعلام كردند. جمعي از بني اميه نامهاي به يزيد نوشتند، به اين مضمون؛
«بنام خداي رحمان رحيم، و امّا بعد، ما را در خانه مروان حكم محاصره كردهاند و آب از برداشتهاند، كمك، كمك!.»[4]
يزيد كه انتظار اين كار را نداشت، بسيار خشمگين شد و مسلم بن عقبه بن رياح را كه در سنگدلي و قساوت مشهور بود، را انتخاب كرد و راهي مدينه كرد.
اين سپاه به فرماندهي مسلم بن عقبه، از جانب يزيد حركت كرد و يزيد به او گفت اگر حادثهاي براي تو رخ داد، حصين بن نمير را جانشين كن و به او گفت: مردم را تا سه روز دعوت كن، اگر پذيرفتند كه بهتر و گرنه با آنها بجنگ و چون غلبه پيدا كردي مدينه را سه روز به سپاهيان واگذار و هر مال و برده، سلاح، خوردني كه در آن هست از آن سپاه باشد و چون سه روز تمام شد از مردم دست بردار، علي بن الحسين (عليهالسّلام) را ببين و دست از او بردار و با وي نيكي كن و تقرب ده كه در كار دخالت نكرده نامه او نيز به ما رسيده»[5]
سپاه مسلم بن عقبه که دوازده هزار نفر بود، نخست شهر مدينه را محاصره كردند و پيام داد تا سه روز مهت داريد با يزيد بيعت كنيد و برده او شويد. مردم مدينه تسليم نشدند و جنگ صورت گرفت. سرانجام لشكريان يزيد بر آنان برتري يافتند. فرمانده سپاه از سپاهيان خواست در اين سه روز هر كاري كه ميخواهند در اموال و امكانات مردم شهر انجام دهند، كشتار زيادي صورت گرفت. جان و مال و ناموس مردم مدينه در چنگال لشكريان شام قرار گرفت. اين كشتار وسيع سبب گرديد كه از آن پس مسلم بن عقبه را «مسرف بن عقبه» ناميدند. كشته شدگان واقعه حرّه سه هزار و سيصد نفر دانستهاند.
عوامل عدم تعرض سپاه اموي نسبت به امام سجاد (عليهالسّلام):
أ) موضعگيري امام سجاد (عليهالسّلام) و عدم شركت در اين قيام؛
ب) اجراي سياست تقيه از جانب امام:
اجرای این سیاست از سوی امام سجاد(ع) موجب شد يزيد سفارش كند كه متعرض امام سجاد (عليهالسّلام) نشوند و اين گونه شد كه در جريان واقعه حرّه تنها كسي كه بدون قيد و شرط از گزنه سپاه اموي در امان ماندند و اقرار به بردگي نكردند. علي بن الحسين (عليهالسّلام) و علي بن عبدا... بن عباس بودند[6]. مسلم با مردم مدينه بدين شرط بيعت كرد كه بنده يزيد باشند و كسي كه نميپذيرفت گردن ميزند و تنها علي بن الحسين (عليهالسّلام) و علي بن عبدا... را معاف كرد.
خط مشی حضرت سجاد (عليهالسّلام) پس از رخداد عاشورا باعث شد كه جاسوسان و گزارشگران اموي كه در مدينه تعدادشان بيشمار بود و روابط و مسايل زندگي حضرت را زيرنظر گرفته بودند، نتوانند كوچكترين حركتي از ايشان برخلاف حكومت يزيد گزارش دهند و به همين جهت حضرت و پيروان ايشان از اين وقايع در امان ماندند و اهل بيت را كه در جريان كربلا به شدت مورد آزار قرار گرفته بودند، در واقعه حرّه مصون ماندند،
ج) مشيت الهي:
امام حجت خدا بر روي زمين است و خداوند وجود حجتش را از بلا حفظ ميكند.[7] در جريان واقعه حرّه، امام از ابتدا در قيام شركت نكرد و همراه خانواه خود از شهر خارج شد و در ینبوع اقامت نمود و چهارصد نفر از مردم مدينه را در ميان خانه و خاندانش پناه داد و تا زمان بازگشت سپاه و خروج آن از مدينه پذيراي آنها بود.