دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تدریس آیت الله سیّد مرتضی خسروشاهی

No image
تدریس آیت الله سیّد مرتضی خسروشاهی

شاگردان

آیت الله خسروشاهى بعد از مراجعت از نجف اشرف به تدریس سطوح و سپس درس خارج پرداخت. اینک به اسامى برخى از شاگردانش اشاره مى شود:

1. میرزا ولى الله اشراقى سرابى (1289 ـ 1350ش)

آیت الله حاج میرزا ولى محمّد اشراقى سرابى در سال 1329ق در یک خانواه مذهبى در روستاىِ شیره جین شهرستان سراب به دنیا آمد. پدرش، کربلایى هاشم شخصى با ایمان و زارعت پیشه بود.

در 7 سالگى به فراگیرى کلام الهى پرداخت و تحصیلات ابتدایى را در مکتب خانه زادگاهش نزد حاج میرزا عبدالحمید شیره جینى به خوبى یاد گرفت. آنگاه به شهرستان سراب عزیمت نمود و مقدمات علوم عربى را از محضرِ آیت الله حاج میرزا محمّد تقى نورى سرابى و ... اخذ کرد. در 17 سالگى (1346ق.) راهى حوزه علمیّه تبریز گردید و در دروس خارج فقه و اصولِ حاج میرزا محمود دوزدوزانى، سیّد مرتضى خسروشاهى، حاج میرزا فتّاح شهیدى، حاج میرزا ابوالقاسم گرگرى و ... حاضر شد و آنگاه خود به تدریس کلام، تفسیر و سطوح خارج فقه پرداخت و از استادان بزرگ حوزه هاى علمیّه نجف، قم، مشهد و تبریز موفق اجازات روایى و اجتهادى گرفت.

آیت الله اشراقى فعالیتهاى اجتماعى، تبلیغى و علمى وسیعى داشت و قائل به وجوب عینى نماز جمعه بود. حاصل تلاشهاى خستگى ناپذیر و مطالعات بیش از شانزده ساعته وى در طول شبانه و روز موجب تحریر، تحقیق و تدوین بیش از چهل و پنج عنوان کتاب در رشته هاى مختلف علمى (تاریخ اهل بیت، تفسیر، علوم قرآنى، فقه، اصول، حدیث، رجال، تراجم و کلام) گردید.

وى در 3 محرّم الحرام 1392ق در تبریز بدرود حیات گفت و پیکر پاکش پس از تشییع شایسته در گورستان محله امیرخیز معروف به قوم تپه به خاک سپرده شد.[3]

2. میرزا على الهامى (1303ش.)

آیت الله حاج میرزا على الهامى کلوانقى فرزند عزیز، در سال 1303ش (1343ق) در روستاى کِلْوانَق واقع در 32 کیلومترى شمال غربى بستان آباد در یک خانواده کشاورز پیشه به دنیا آمد. در 6 سالگى قرآن کریم و برخى کتابهاى فارسى متداول را آموخت و در نوجوانى به مدرسه طالبیه تبریز آمد و صرف و نحو را از مرحوم میرزا حسین على، حاشیه را از میرزا على گوگانى، شرح باب حادى عشر، شرح تجریدالاعتقاد و کشف المراد را از آیت الله سیّد محمّد بادکوبه اى، شرح لمعه را از آیت الله حاج سیّد ابراهیم دروازه اى، رسائل را از حاج سیّد مرتضى خسروشاهى و قسمتى از مکاسب را از میرزا فتّاح شهیدى فراگرفت و با میرزا حسین ایوقى، میرزا عبدالکریم ملاّئى و میرزا محمّد فیض زرنقى به مباحثه پرداخت.

در سال 1364ق راهى حوزه علمیّه قم گردید و در مدرسه فیضیه و حجتیه ساکن شد. بخش دیگرى از مکاسب را از آیت الله حاج میرزا محمّد مجاهدى تبریزى و کفایة الاصول را از سیّد محمّد باقر سلطانى طباطبایى و تفسیر را از محضر علاّمه سیّد محمّد حسین طباطبایىآموخت و با دوستانى همچون سیّد مهدى روحانى، حاج میرزا على احمدى میانجى، سیّد کاظم حسینى میانجى (امام جمعه خرم آباد)، شیخ احمد آذرى قمى و ... به مباحثه تفسیرى پرداخت.

پس از سپرى نمودن دوره سطح در درسهاى خارج فقه و اصول سیّد محمّد حجّت کوهکمرى، حاج آقا حسین بروجردى، شیخ عباسعلى شاهرودى، سیّد محمّد رضا گلپایگانى، سیّد کاظم شریعتمدارى و امام خمینى (مدت 15 سال) حاضر گردید و سالها از فضل و دانش آنها استفاده نمود و به مقام بلند اجتهاد نائل آمد. وى از آیت الله بروجردى، سیّد محسن حکیم، سیّد ابوالقاسم خویى، سیّد مرتضى خسروشاهى، سیّد محمّد تقى خوانسارى و شیخ محمّد على اراکى اجازه امور حسبیه دریافت داشت و خود نیز به گروهى اجازه اخذ وجوهات داد. آثار علمى وى چنین است:

1. توضیح المسائل (فارسى، قم، 1384ش)

2. مناسک حج (آماده چاپ)

3. حاشیه بر تکملة المنهاج (خطى)

4. حاشیه بر عروة الوثقى (خطى).

از فعالیتهاى چشم گیر وى در طى سالهاى اخیر تبلیغ و ارشاد مردم در شهرهاى تهران، قزوین، میاندوآب و اقامه نماز جماعت ـ ظهر و عصرـ در مسجد امام حسین در ابتداى بلوار امین در شهرستان قم، تدریس سطوح مختلف حوزوى و قضاوت 15 ساله در دیوان عالى کشور است که بنابر اظهارات خود با تشخیص وجوب قضاوت بر خویش به تشکیلات قضایى وارد گردیده است.

وى هم اینک در حوزه علمیّه قم سکونت دارد. و پسرش صادق الهامى از شهیدان سرافراز انقلاب اسلامى است. فرزند دیگرش حجت الاسلام دکتر رضا الهام نیز از فضلاى حوزه علمیه قم مى باشد.[4]

3. شیخ عبدالحسین امینى (1320 ـ 1390ق)[5]

4. میرزا کاظم تبریزى (1340ـ1416ق)

آیت الله حاج میرزا کاظم قاروبى تبریزى فرزند حاج فرج الله در سال 1300ش (1340ق) در محله دَوَچى تبریز متولد شد. ادبیات و سطوح را در محضر استادانى چون میرزا على اکبر نحوى، حاج میرزا على اصغر فقیهى باغمیشه اى، حاج میرزا محمود انصارى، فاضل دنبرانى، ملاّ احمد تاهباز و آیت الله سیّد مرتضى خسروشاهى فراگرفت. سپس به زنجان و تهران رفت. در تهران فلسفه را از آیت الله شیخ محمّد على شاه آبادى و آیت الله میرزا مهدى آشتیانى یاد گرفت و در سال1361ق به همراه علاّمه شیخ محمّد تقى جعفرى به نجف اشرف رفت و در مدرسه بخارایى سکنى نمود. وى در سطوح عالیه، خارج فقه و اصول، تفسیر و رجال از این اساتید بهره برد: شیخ موسى خوانسارى، شیخ مرتضى طالقانى، شیخ محمّد على کاظمى، سیّد ابوالحسن اصفهانى، میرزا على آقا قاضى طباطبایى، شیخ محمّد کاظم شیرازى، سیّد هادى خراسانى، شیخ جعفر بدیدى، شیخ محمّد رضا آل یاسین، شیخ محمّد حسین تهرانى، سیّد ابراهیم اصطهباناتى، سیّد محسن حکیم، شیخ حسین حلى، میرزا باقر زنجانى، سیّد محمود شاهرودى، سیّد محمّد هادى میلانى، سیّد على بهبهانى رامهرمزى و سیّد ابوالقاسم خویى.

او همزمان با تحصیل به تدریس سطوح عالیه و خارج فقه و اصول پرداخت.

آثار علمى ایشان بسیار است و در این مقال نمى گنجد.

این عالم پر تلاش در پى یک بیمارى طولانى در صبح 18 رجب 1416ق (20 شهریور ماه 1374ش) چشم از جهان فروبست و پس از اقامه نماز به امامت آیت الله سیّد تقى قمى در قبرستان ابوحسین و در جوار حضرت فاطمه معصومه(علیها السلام) به خاک سپرده شد.[6]

5. شیخ رضا توحیدى (1332 ـ 1427ق)

آیت الله حاج شیخ رضا توحیدى نجفى تبریزى فرزند محمّد على، فرزند عبدالحسین در سال 1332ق در یک خانواده متدین در تبریز دیده به جهان گشود. به تشویق آیت الله حاج سیّد اسماعیل سجادى وارد حوزه علمیه تبریز گردید و دروس مقدماتى، معانى، بیان، منطق و قسمتى از شرح لمعه را از آیت الله فاضل دامبرانى و شرایع الاسلام را از حاج سیّد عبدالله کمارى و قسمتى از رسائل و مکاسب را از آیت الله حاج سیّد اسماعیل سجادى یاد گرفت. در سال 1363ق به تشویق و همراهى استاد اخیرش به نجف اشرف رفت و تتمه رسائل و مکاسب را از حاج میرزا احمد اهرى و کفایة الاصول و قسمتى از معارف را از شیخ محمّد على اردبیلى و حاج میرزا باقر نعیمى (خرازى تبریزى) کسب فیض نمود.

بعد از تأیید آیت الله اهرى، در جلسات خارج فقه و اصول آیت الله حاج سیّد ابوالقاسم موسوى خویى (دو دوره اصول)، حاج شیخ حسین حلى(یک دوره تقریرات آیت الله نائینى اعم از مباحث الفاظ و عقلیه، خارج مکاسب از اوّل مکاسب محرمه تا آخر مکاسب ابواب قضاء و غیره)، حاج آقا رضا همدانى (مبحث خارج صلاة)، سیّد محمود شاهرودى (مبحث حجّ و اجاره عروة الوثقى)، سیّد محسن حکیم (فقه)، سیّد حسین خُمامى مشهور به حمامى (فقه)، سیّد ابراهیم اصطهباناتى مشهور به آقا میرزا آقا، شیخ کاظم شیرازى (بحث لباس مشکوک) و سیّد محمّد هادى میلانى (فقه، اصول، اخلاق و معارف) حاضر گردید و سالها از محضر علمى آنها خوشه چینى نمود و از محضر آیات محترم میلانى، خویى، شاهرودى، سیّد عبدالهادى شیرازى، حکیم، سیّد کاظم شریعتمدارى، میرزا حبیب الله ملکى تبریزى و سیّد محمّد روحانى اجازه دریافت نمود و خود به عده اى افاضل اجازه روایى داد.

ایشان پس از 25 سال اقامت در نجف اشرف در سال 1348ش به تبریز مراجعت نمود و به خدمات دینى علمى و تدریس اشتغال ورزید. وى شبها در مسجد توحید و ظهرها در مسجد آیت الله بادکوبه اى اقامه جماعت مى نمود و مؤمنان زیادى در نمازش شرکت مى کردند.

آثار قلمى و علمى ایشان بدین ترتیب است:

1. اللّئالى المنضوده فى تفسیر الآیات المأثوره 2. نفحة القدیر فى شرح خطبة الغدیر، 2 جلد 3. القرآن و الحجة 4. اربعینیات 5. الدراسات الدینیة 6. تقریرات دروس فقهى و اصولى، آیت الله خویى7. تقریرات دروس فقهى و اصولى، آیت الله شاهرودى 8. تقریرات دروس فقهى و اصولى، آیت الله حلى 9. شرح حدیث اهلیلجه.

آیت الله توحیدى دل باخته حضرت بقیة الله الاعظم (عج) و از خطاطان و کنده کاران ماهر و ممتاز کشور بود که تا آخر عمر در گمنامى زیست و در شب شنبه 19 محرم الحرام 1427ق برابر با 28 بهمن ماه 1384ش در ساعت 12 شب تبریزچشم از جهان فروبست. پیکر شریفش به شهر مقدس قم انتقال داده شد و پس از تشییع مجدد از مسجد امام حسن عسکرى(علیه السلام) به سمت حرم مطهر و اقامه نماز توسط آیت الله حاج میرزا جواد آقا تبریزى در قبرستان ابوحسین و در جوار مرقد ملکوتى حضرت فاطمه معصومه(علیها السلام) به خاک سپرده شد.[7]

6. سیّد محمّد حجّت کوه کمرى (1310 ـ 1372ق)[8]

7. سیّد احمد خسروشاهى (1330ـ1398ق)[9]

8. سیّد جواد خطیبى (1299 ـ 1350ش)

آیت الله حاج سیّد جواد خطیبى در سال 1299ش در محله خطیبِ تبریز در خانواده شادروان سیّد ابراهیم پا به عرصه گیتى نهاد. نسب شریفش به حضرت سیّد الشهداء(علیه السلام)منتهى مى شود. در سال 1323ش وارد حوزه علمیّه تبریز شد و در مدرسه طالبیّه سکنى گزید. در محضر فرزانگانى همچون سیّد مرتضى خسروشاهى به تحصیل پرداخت و بعد از یک سال اقامت در مدرسه طالبیّه به شهر مقدّس قمسفر نمود و نزدیک به ده سال از اساتید آن دیار بهره مند گردید و آنگاه براى تکمیل تحصیلات رهسپار عتبات عالیات شد و یک سال در حوزه کهن نجف اشرف به تحصیل پرداخت. سپس به شهر مقدّس قم مراجعت کرد و 7 سال بعد (در اواخر سال 1342ش) به تبریز بازگشت. او هم زمان با تحصیل، به تدریس شرح لمعه، رسائل، مکاسب و کفایة الاصول در حوزه علمیّه قم پرداخت و بیش از 500 نفر از طلاب علوم اسلامى در آن شرکت مى کردند. برنامه تدریس وى بعد از مراجعت به تبریز ادامه پیدا کرد و یکى از کرسیهاى فعّال تدریس به ایشان تعلّق داشت.

او در تاریخ 21/4/1350ش به دیدار حضرت حقّ شتافت و پیکر مطهّرش با تشییع جمع کثیرى از مردم در قبرستان محله خطیب و در کنار مادر مهربانش به خاک سپرده شد.[10]

9. سیّد عبدالله شبسترى (1334 ـ 1420ق)

آیت الله سیّد عبدالله فرزند ثقة الاسلام سیّد اسدالله، فرزند میر بابا در شهرستان شبستردیده به جهان گشود. پس از سپرى نمودن دوران ابتدایى، در سال 1350ق به تحصیل علوم اسلامى روى آورد و مقدمات و علوم ادبى را پیش پدرش و حاج میرزا رسول هریسى و کتابهاى مطول، شرح شمسیه و شرح منظومه را نزد سیّد مرتضى شبسترى فرا گرفت. در سال 1356ق به حوزه علمیّه تبریز پیوست و در مدرسه طالبیه مشغول تحصیل شرح لمعه نزد علامه شیخ ابراهیم بادکوبه اى و سیّد على مولاناشد. کتاب قوانین الاصول و دیگر متون حوزوى را هم نزد حاج میرزا محمود دوزدوزانى، سیّد مرتضى خسروشاهى، شیخ حسین شنب غازانى، میرزا کاظم مجتهد شبسترى و حاج میرزا محمّد توتونچى فراگرفت.

در اواخر سال 1360ق به قم رفت و باقى درس شرح لمعه را نزد سیّد شهاب الدین مرعشى نجفى به پایان رساند و دروس خارج را پیش فقهایى چون سیّد محمّد حجّت کوهکمرى، سیّد محمّد تقى خوانسارى، میرزا محمّد فیض قمى، سیّد صدرالدین صدر، شیخ محمّد کبیر قمى، شیخ عباسعلى شاهرودى، شیخ عبدالنبى عراقى و دروس کلام و حکمت را در محضر سیّد حسین قاضى طباطبایى تبریزى استفاده کرد.

در سال 1366ق براى معالجه به تهران رفت و در پى درخواست عده اى از مؤمنان در مسجد حاج میرزا احمد در خیابان مولوى به وظایف دینى اشتغال ورزید. وى در تهران از تحصیل باز نماند و در دروس آیات شیخ على مدرس تهرانى(خارج کفایة الاصول)، شیخ محمّد تقى آملى، سیّد احمد خوانسارى و سیّد ابوالحسن رفیعى قزوینى (خارج فقه، اصول و حکمت) حاضر شد. در ضمن به ارشاد و وعظ هم پرداخت و به همراه آیت الله سیّد مرتضى شبسترى و افراد خیر به تجدید بناى مسجد سپهسالار واقع در خیابان چراغ همت گمارد.

در سال 1394ق و پس از 28 سال خدمت در تهران، به مشهد مقدس رفت و شروع به تدریس فقه، اصول، تفسیر و اقامه جماعت در حرم مطهر (دارالسلام) کرد. پس از 22 سال اقامت در جوار حضرت ثامن الائمه(علیه السلام) در اوایل سال 1416ق در حوزه علمیّه قم مسکن گزید و فقط به تدریس تفسیر و احیاى مراسم مذهبى اشتغال داشت و در این اوقات غالباً بر اثر کسالت و شدت بیمارى در منزل بسترى بود.

آیت الله شبسترى سرانجام در صبح روز چهارشنبه 12 خرداد ماه 1378ش (17 صفر المظفر 1420ق) در یکى از بیمارستانهاى تهران درگذشت و پیکر پاکش عصر روز پنجشنبه در قم تشییع و پس از اداى نماز توسّط آیت الله سیّد محمّد وحیدى شبسترى، در ابتداى قبرستان ابوحسین به خاک سپرده شد.[11]

10. میرزا عبدالمطلب فقیه اردوبادى (1304 ـ ح 1378ق)

فقیه اردوبادى فرزند اسماعیل در سال 1304ق در اردوباد پا به گیتى گشود. در غائله بلشویکها به همراه برخى از علما به ایران آمد و در ارومیه سکونت گزید. سپس به تبریز رفت و در حوزه درسى آیت الله انگجى و سیّد مرتضى خسروشاهى حاضر شد و فقه و اصول را از آنها استفاده نمود و در اخلاق و تهذیب نفس از حاج میرزا جواد آقا ملکى تبریزى بهره برد و سرانجام ارومیه را براى اقامت خود انتخاب کرد. وى در پى بعضى حوادث و بیم از حکومت، در بازار به فرش فروشى مشغول شد. آثار وى بدین ترتیب است:

1. تقریرات درس طهارت آیت الله انگجى(خطى) 2. کتابى درباره امام زمان (عج) (خطى) 3. دعوت محمدیه (چاپى) 4. حاشیه بر عروة الوثقى (خطى).

وى در جمادى الآخر 1378ق (دى ماه 1337ش) در سن 74 سالگى در ارومیه وفات نمود و جسم پاکش در قبرستان شیخان قم دفن گردید.[12]

11. میرزا على قزلجه اى، (1305ش.)

قزلجه اى فرزند ملاّ محمود، فرزند ملاّ رفیع، فرزند شیخ حسن، فرزند شیخ آقا در سال 1305ش (1345ق) در روستاى قزلجه از محله عباسى شهرستان بستان آباد در خانواده اى روحانى به دنیا آمد. پدرانش همه از سلسله جلیله روحانیت بودند.

در سال 1324ش به تبریز آمد و طى 6 سال اقامت در آن شهر کتابهاى حاشیه، سیوطى، مغنى، جامى، مطول را نزد حاج میرزا على اکبر قارى و علاّمه شیخ على اکبر نحوى فرا گرفت. شرح لمعه را از سیّد احمد خسروشاهى، رسائل را از سیّد هادى خسروشاهى و بخشى از مکاسب را از سیّد مرتضى خسروشاهى یاد گرفت. در سال 1329ش به قم رفت و از درس حاج آقا حسین بروجردى و امام خمینى استفاده نمود. سپس به نجف اشرف مهاجرت نمود و باقیمانده مکاسب را نزد میرزا احمد اهرى آموخت. درس خارج فقه و اصول را از سیّد ابوالقاسم خویى، شیخ حسین حلى، سیّد محسن حکیم، سیّد عبدالهادى شیرازى فراگرفت. در این ایام با آقایان سیّد محمّد رجایى، شیخ جواد دشتى، حاج سیّد محمّد باقر کاشانى هم درس و بحث گردید و پس از 10 سال اقامت در نجف اشرف به تبریز آمد. آثار علمى ایشان چنین است:

1. تقریرات بحث اجاره و حجّ آیت الله حکیم (خطى), 2. تقریرات مباحث الفاظ و خیارات مکاسب آیت الله حلى (خطى), 3. تقریرات بحث مکاسب آیت الله خویى (خطى).

آیت الله قرلچه اى هم اکنون در تبریز اقامت دارد و امام جماعت مسجد جامع تبریز است.[13]

12. سیّد مهدى کمارى (1322 ـ 1402ق)

آیت الله سیّد مهدى کمارى قراجه داغى تبریزى فرزند علاّمه سیّد محمّد، فرزند محمّد تقى موسوى کمارى تبریزى در بیست و ششم ذى الحجة 1323ق در شهر تبریز به دنیا آمد. پس از فراگیرى مقدمات، سطح را پیش آیت الله انگجى، سیّد محمّد مولانا، سیّد مرتضى خسروشاهى و میرزا على اصغر ملکى تبریزىآموخت. در سال 1346ق به حوزه علمیه قمرفت و سطح را پیش میرزا محمّد همدانى و شیخ محمّد على حائرى قمى به پایان برد و دروس خارج را از عبدالکریم حائرى یزدى و سیّد محمّد حجّت کوه کمرى بهره مند گردید.

در سال 1350ق به نجف اشرف رفت و تحصیل خود را نزد میرزا محمّد حسین نائینى، آقا ضیاءالدین عراقى، شیخ محمّد حسین غروى اصفهانى و سیّد ابوالحسن اصفهانى به پایان رسانید و اجازه اجتهاد گرفت.

وى پس از 10 سال اقامت در آن دیار به تهرانآمد و در مسجد امامزاده زید(علیه السلام) واقع در بازار تهران به اقامه جماعت، ارشاد و تدریس اهتمام ورزید.

آثار علمى و قلمى وى بدین قرار است:

1. المباحث العقلیة، 2 جلد, 2. رسالة فى الإجازة, 3. شرح وسیلة النجاة, 4. قاعدة لاضرر, 5. کتاب الحج, 6. مباحث الألفاظ، 2 جلد.

آیت الله کمارى در روز چهارشنیه اوّل رمضان 1402ق در سن 80 سالگى در تهران دارفانى را وداع گفت و پیکر پاکش در ابتداى قبرستان وادى السلام قم به خاک سپرده شد.[14]

13. میرزا محسن کوچه باغى (1305ش)

آیت الله حاج میرزا محسن طالب حقیقت (کوچه باغى) در دوم مهرماه سال 1305ش (22 ربیع المولود 1345ق) در محله کوچه باغِ تبریزمتولد شد. پدرش از علماى تبریز بود.

پس از اتمام ختم قرآن کریم، در 6 سالگى به مدرسه اعتماد (انورى) رفت و در سال ششم دبستان شاگرد ممتاز در ایران شناخته شد و کتاب تاریخ اسلام تألیف کارلایل را به عنوان جایزه دریافت نمود.

پس از فراغت از کلاس نهم دبستان وارد مدرسه طالبیه تبریز گردید و دروس مقدماتى، مغنى و مطول را نزد میرزا باقر ویجویه اى و حاج شیخ حسن معصمى پشت سر گذاشت و کتابهاى شرح لمعه، رسائل، مکاسب، کفایة الاصول، شرح اشارات و منظومه حاج ملاّ هادى سبزوارى را از محضر استادان بنامى همچون: میرزا باقر ویجویه اى، شیخ جعفر شیخ الائمه، میرزا عبدالله مجتهدى تبریزى، سیّد على مولانا، سیّد حسن انگجى، سیّد محمّد کاظم مفید، شیخ حسین شنب غازانى، حاج میرزا فتّاح شهیدى و حاج سیّد ابوالقاسم قارىبا دقت فراوان یاد گرفت. آنگاه در حلقه هاى استدلالى و استنباطى خارج فقه و اصول میرزا فتّاح شهیدى، سیّد مرتضى خسروشاهى و میرزا رضى زنوزى حاضر شد و یک دوره کامل از محضر علمى آنها بهره ها برد.

وى در 23 سالگى (1368ق) به عتبات عالیات مهاجرت نمود و در نجف اشرف و کربلاى مُعلى از دروس فقه و اصول سیّد محسن حکیم، سیّد ابوالقاسم موسوى خویى، سیّد عبدالله شیرازى، سیّد عبدالهادى شیرازى، شیخ حسین حلى، محمّد حسین کاشف الغطاء، آقا بزرگ تهرانى و سیّد محمّد هادى میلانىاستفاده نمود و در همان سال ورود به عراق در جوار بارگاه ملکوتى حضرت سیّد الشهداء(علیه السلام)به دست مبارک سیّد محمّد هادى میلانى ملبس به لباس مقدس روحانیت گردید.

وى از بسیارى از شخصیتهاى علمى اجازه اجتهاد دارد و در موضوعات مختلف فقهى و اصولى، اعتقادى، کتب علمى به یادگار گذاشته است.

ایشان هم اکنون به تدریس خارج فقه و اصول در تبریز اشتغال دارد.[15]

14. میرزا محمّد مجاهدى(1324 ـ 1380ق)[16]

15. میرزا عبدالصمد مقدم دانایى(1305 ـ 1378ش)

آیت الله حاج میرزا عبدالصمد مقدم دانایى در سال 1305ش در تبریز به دنیا آمد. قرائت قرآن را در 6 سالگى به خوبى آموخت و در 7 سالگى به فراگیرى علوم جدیده پرداخت. پس از اتمام کلاس ششم ابتدایى، به عشق فراگیرى علوم اسلامى در ردیف طلاب مدرسه طالبیّه قرار گرفت و مقدمات و سطح را از محضر سیّد محمّد بادکوبه اى، شیخ جعفر شیخ الائمه راسته کوچه اى، میرزا احمد اهرى، سیّد مرتضى خسروشاهى و سیّد محمّد کاظم طباطبایى(مفید آقا) بهره مند گردید. در حدود سال 1368ق به شهر مقدس قم هجرت نمود و کفایة الاصول، سطوح عالى و تفسیر را به ترتیب از محمّد مجاهدى تبریزى، سیّد محمّد باقر سلطانى طباطبایى، حجّت کوه کمرى، آیت الله حاج آقا حسین بروجردى، سیّد محمّد تقى خوانسارى، مرعشى نجفى و علاّمه سیّد محمّد حسین طباطبایى آموخت و در حدود سال 1375ش به زادگاهش برگشت و به تدریس، اقامه نماز جماعت، تفسیر قرآن مجید و بیان احکام الهى در مسجد گازران و مسجد شعبانپرداخت.

آیت الله مقدم دانایى کتابخانه اى عظیم حاوى کتابهاى چاپى و خطى نفیسى داشت و به فضائل اخلاقى و شعر و ادب موصوف بود. اشعار ایشان بیشتر در موضوعات دینى، اخلاقى، الهى، مراثى و مداحى اهل بیت(علیهم السلام)مى باشد.

تألیفات وى چنین است: 1. مقالات اخلاقیه یا خطابات مقدمیّه (فارسى، تبریز، 1341ش، 1374ش) 2. مناجات دانایى (فارسى، تبریز) 3. توحید یا خداشناسى (فارسى، خطى) 4. منظومه اى در منطق (فارسى، خطى) 6. نواى عندلیب، در اشعار متفرقه، (فارسى، خطى) 5. دیوان اشعار 2 جلد (فارسى، خطى).

این عالم فرهیخته در اواخر شعبان 1420ق برابر با 5/9/1378ش در 73 سالگى در تبریزوفات نمود و پس از تشییع و اقامه نماز در قبرستان وادى رحمت در قطعه صدیقین به خاک سپرده شد.[17]

16. میرزا عبدالکریم ملایى (1308ش)

آیت الله حاج میرزا عبدالکریم ملاّیى پور قرجه داغى تبریزى فرزند کربلایى عباسعلى، فرزند عبدالکریم در سال 1308ش (1348ق) در تبریز دیده به جهان گشود. در 7 سالگى تحصیلات خویش را آغاز نمود و ادبیات فارسى را در محضر پدر آموخت. سپس وارد حوزه علمیّه تبریز گردید و در مدرسه طالبیه و حسن پادشاه سکنى نمود و جامع المقدمات و حاشیه ملاّ عبدالله را از حاج میرزا على گوگانى، سیوطى، جامى و معالم را از حاج میرزا محمود انصارى، مغنى را از میرزا ولى الله اشراقى سرابى و مطول را از علاّمه شیخ على اکبر نحوى فراگرفت. آنگاه شرح تجرید را از آیت الله حاج سیّد محمّد بادکوبه اى، شرح لمعه، شرح منظومه (قسمت منطق) و رسائل را از سیّد هادى خسروشاهى، سیّد مرتضى خسروشاهى و سیّد کاظم شریعتمدارى و مکاسب محرمه را از شیخ حسین شنب غازانى آموخت. در حالى که 22 سال داشت (1330ش) به شهر قم رفت. 12 سال در مدرسه حجتیه اقامت گزید. در آنجا باقى مانده شرح منظومه (قسمت حکمت) را از علاّمه سیّد محمّد حسین طباطبایى و قسمت بیع و
خیارات مکاسب را از میرزا محمّد مجاهدى و سیّد شهاب الدین مرعشى نجفى و کفایة الاصول را از سلطانى طباطبایى و مجاهدى کسب فیض نمود. او با دوستان فاضلش آیت الله حاج میرزا على الهامى کلوانقى، حاج میرزا اسماعیل سرابى و حاج میرزا حسین قزوینى به مباحثه نشست و در جلسات درس خارج فقه و اصول آیت الله حاج آقا حسین بروجردى، امام خمینى، شیخ عباسعلى شاهرودى، مرعشى نجفى و شریعتمدارى حاضر شد و در سایه تلاش و کوشش وافى به دریافت اجازه (شفاهى) استنباط و اجتهاد احکام الهى از دو استاد اخیر و اجازه امور حسبیه از آیت الله مجاهدى نائل آمد. خودش نیز به برخى از روحانیان اجازه امور حسبیه داده است.

آثار علمى و پژوهشى وى بدین قرار است:

1. تقریرات بحث خمس آیت الله بروجردى (عربى، قم، 1366ش) 2. تقریرات بحث هاى صلاة، حج، منجزات مریض، قضاء، طهارت آیت الله بروجردى (عربى، خطى) 3. تقریرات یک دوره اصول و مطهرات آیت الله شاهرودى (عربى، خطى),: تقریرات اصول آیت الله شریعتمدارى (عربى، خطى), 4. نثر الئالى فى شرح نظم الئالى (فارسى، قم، 1365ش) 5. صیغ نکاح و طلاق (فارسى، قم، 1360ش) 6. موضح رموز الرسائل در شرح بحث قطع رسائل (عربى، خطى).

او هم اینک در شهر مقدس قم اقامت دارد و از اساتید مسلم حوزه علمیّه قم است. بیش از 60 سال است که به تدریس ادبیات عربى، معالم، منطق، تجوید، لمعه، رسائل، مکاسب، کفایة الاصول و خارج فقه اشتغال دارد.[18]

17. سیّد محمّد على موسوى زرین(1278 ـ 1361ق)

آیت الله سیّد محمّد على موسوى زرین فرزند مرحوم حجت الاسلام سیّد عبدالرحیم در سال 1287ق در روستاى زرین در 5 کیلومترى شرق اهر دیده به جهان گشود. نسب شریفش با 36 واسطه به امام موسى بن جعفر(علیه السلام) مى رسد. وى پس از رشد و نما مشغول فراگیرى علوم اسلامى گردید و در حوزه هاى علمیه هریس، اهر، تبریز و مشهد به فراگیرى علوم آل محمّد(علیهم السلام)پرداخت و از اساتیدى چون: شیخ على مجتهد هریسى، شیخ احمد قراجه داغى، شیخ محمّد على فخرالعلماء، میرزا صادق آقا مجتهدى تبریزى، میرزا ابوالحسن آقا انگجى، سیّد محمّد مولانا، سیّد مرتضى خسروشاهى، آقا حسین قمى، میرزا محمّد آخوندزاده، شیخ على اکبر نهاوندىو شیخ حسنعلى نخودکى اصفهانى استفاده نمود و به مقام بلند علمى نایل آمد. در طول تحصیل با عده اى از مفاخر آذربایجان مانند: شیخ عیسى سدیدى، سیّد ابوالفضل حسینى منیقى، سیّد مهدى انگجى، سیّد ابراهیم دروازه اى، سیّد على مولانا، سیّد احمد خسروشاهى هم دوره بود.

وى در سال 1320ش (1361ق) رخ در نقاب خاک کشید و در زادگاه خویش به خاک سپرده شد.[19]

18. میرزا عباسقلى واعظ چرندابى (1315 ـ 1386ق)[20]

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

سید مرتضی خسروشاهی

سید مرتضی خسروشاهی

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS