تروريسم، اسلام
لیلا طهماسبی
در عصر حاضر هیچ واژه یی مانند تروریسم تا این حد، شوم، نفرت انگیز و هراس افکن نبوده که با شنیدن این واژه، لیست بلند بالایی از انواع خشونت، سوءقصد، قتل و بمبگذاری در ذهن انسان و از طرفی دشمن تراشی در سیاست جهانی و منطقه یی غرب که امروزه تمایل به ایجاد ارتباط بین اسلام و تروریسم دارد را تداعی میکند. از آنجا که تروریسم یک معضل اجتماعی و پدیده شوم و نامیمون جهانی است و مهمتر از همه تعداد چشمگیری از اقدامات تروریستی در داخل سرزمینهای اسلامی و بر ضد مسلمانان و برخی از آنها هم به وسیله جریانهای افراطی و چه بسا به نام اسلام انجام میشود، شناخت آگاهانه تروریسم و مقابله با آن و همچنین توجه قضایی به این پدیده، نیازمند این است که به دیدگاه اسلام و جامعه اسلامی نیز توجه شود. از این رو مقاله حاضر تلاش دارد پس از تعریف و شناخت تروریسم، محاربه و نظر اسلام و آموزههای آن درباره تروریسم را به تحلیل بگذارد. در ابتدا به تعریف ترور و تروریست پرداخته و عقیده و نظر اسلام و فقه و حقوق اسلامی را درباره ترور بررسی میکنیم. ترور در لغت به معنای ترس و وحشت زیاد است و تروریسم به معنای ترساندن است. نخستین بار در سال 1796 میلادی در متمم فرهنگ لغات فرانسه، ترور را به معنای قتل سیاسی با سلاح، و تروریست را به معنای طرفدار خشونت و عامل ایجاد رعب و ترس دانستهاند. در فرهنگ اسلامی به طور عام و در فقه و حقوق اسلامی به طور خاص، واژه ترور به کار نرفته، بلکه این واژه در کاربرد لغوی و اصطلاحی آن، وارداتی است. چنان که ادعا شده، در مکتب اسلام چیزی به نام تروریست وجود ندارد. امروزه تروریست در رسانههای غربی بدون توجه به ریشه ها، و تمایز بین اهداف، به اعمال خشونت باری گفته میشود که از سوی گروهها یا اشخاص انجام میشود. با یک تفسیر سیاسی، غربگرایان اقدامات تروریستی را شامل عملیاتی میدانند که ملتهای ستمدیده فلسطین، افغانستان، عراق و سایر مبارزان و آزادگان و مظلومان جهان در جهت رهایی و به دست آوردن حقوق پایمال شده خود انجام میدهند در حالی که عمل آنها نوعی اقدام دفاعی (دفاع مشروع) در شرایط ویژه و با امکانات خاص برای متوقف کردن دشمنان و تنها راه رهایی از ستمگران و تجاوز اشغالگران است که غربیان آن را ترور مینامند. عدهیی دیگر با تعریف ترور، به معنی ایجاد ترس و وحشت، میگویند تروریست کسی است که دست به سلاح میبرد تا در جامعه ایجاد رعب و وحشت کند. از این رو در اصطلاح فقهی، ترور را مترادف با مفهوم محاربه میدانند. در اینجا لازم است ذکر کنیم که دفاع مشروع و عملیات استشهادی شامل محاربه نیست و به توضیح مختصری از محاربه و مفسد فی الارض میپردازیم. محاربه در اصل به معنای سلب و گرفتن است و از این جهت درباره کسی است که برای جنگیدن با دیگران یا ترسانیدن آنها سلاح میکشد که قصد گرفتن جان، مال یا امنیت دیگران را دارد. اهمیت محاربه در اسلام به اندازه یی است که در قرآن و احادیث و سخنان ائمه نیز به آن پرداخته اند که در زیر به ذکر نمونه یی از آنها بسنده میکنیم. آیه 33 سوره مائده به عنوان مهم ترین آیه یی که درباره محارب و مفسد فی الارض در قرآن آمده، «محارب را کسی میداند که با خدا و رسولش به جنگ برخیزد و در زمین فساد کند و مجازات آن را قتل، تبعید، قطع دست راست و پای چپ و اعدام میداند.»امام علی(ع) نیز در نهج البلاغه، محاربان و مفسدان فی الارض را گروهی از مردم میداند که شمشیر کشیده و شر و فسادشان را آشکار کرده اند، لشکرهای پیاده و سوار خود را گرد آورده و آماده کشتار دیگرانند. کشورمان به عنوان حکومتی که اسلامی است و قوانینش برگرفته از قرآن و اسلام است محاربه را به عنوان یکی از مهم ترین جرائم سیاسی و کیفری دانسته و مجازاتش را براساس دستور قرآن مقرر کرده است.
ماده 183 قانون مجازات اسلامی به تعریف محاربه و افساد فی الارض پرداخته است. در این ماده آمده است: هرکس برای ایجاد رعب و هراس و سلب آزادی و امنیت مردم دست به اسلحه ببرد محارب و مفسد فی الارض است. همان طور که از تعاریف مشخص است اسلام، هرگونه خشونت و تجاوز را محکوم میکند و تنها دفاع از خویش و ارزشهای دینی را بر اساس ضابطه، بدون خودسری و با انگیزههای مشروع میپذیرد که در این صورت نمی توان آن را مصداق تروریسم دانست. اسلام سه نوع برخورد را قانونی و جایز میداند که همه این سه نوع نیز باید ضابطه مند و با رعایت مقررات خاصی صورت گیرند و هر نوع خشونت خارج از این موارد را محکوم و غیرمجاز میداند.
1- مجازات قانونی 2- امر به معروف و نهی از منکر 3- دفاع مشروع به تناسب آنچه در دفاع ضرورت دارد.
با توجه به مواضع اسلام میتوان گفت هر چند خشونت در قالب تروریسم منع شده است اما اقداماتی که برای دفاع از خود، جان، مال، حریم انسان یا دفاع از آزادیها و سرزمین و حاکمیت انجام گیرد منع نشده بلکه به جواز شرعی آن ذیل دفاع مشروع نظر داده شده است. بنابراین دفاع مشروع با وجود اینکه یک حق طبیعی و قانونی هر انسان و جامعه انسانی از منظر اسلام و آموزههای اسلامی به رسمیت شناخته شده است با محدودیتها و قیودی نیز مواجه است. لذا اقداماتی که برای دفاع به عمل میآید باید در واکنش به یک تجاوز سابق بر آن و متناسب با دفع تجاوز و در همان حد که برای دفع تجاوز و خاتمه دادن به آن ضرورت داشته باشد و با رعایت اصول و قواعد اخلاقی و انسانی صورت گیرد، از نظر اسلام مورد پذیرش قرار گرفته است که با ترور و تروریسم همخوانی نداشته و فاصله اش با آن بسیار است.
در پایان بحث میتوان گفت تعریف روشن و پذیرفته شدهیی از ترور و تروریسم وجود ندارد، گرچه درباره برخی مصادیق و واژگان و عناصر سیاسی آن تاحدی اتفاق نظر وجود دارد. در صورتی که ترور را به کار بردن خشونت غیرقانونی برای اهداف ناروا و عمدتا سیاسی به قصد ایجاد رعب و وحشت عمومی در میان مردم و به شیوه غافلگیرانه و خودسرانه تعریف کنیم، ترور هم در حقوق بین المللی و هم فقه و حقوق اسلامی نامشروع و محکوم است اما ریشه بسیاری از اختلافات و موضع گیریها، سیاسی است. به هر صورت خشونت قانونی، مجازات مجرمان یا دفاع مشروع در راستای حق تعیین سرنوشت یا مقابله با اهانت کنندگان به انبیا و ارزشهای دینی، بیرون از مفهوم ترور است. در نتیجه، خشونت در اسلام فقط عامل بازدارنده و دفاعی است، نه یک اقدام تروریستی و تجاوزکارانه و مجرمانه.