دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تصریح حضرت مهدى(علیه السلام)

No image
تصریح حضرت مهدى(علیه السلام)

تصریح حضرت مهدى(علیه السلام)

علامه محمد حسن آل یاسین کاظمى ازجمله عالمان وارسته اى ایست که مورد عنایت حضرت مهدى(علیه السلام) قرار گرفته اند. در داستان معروفى که حاج شیخ عباس قمى از استادش محدث نورى به عنوان قصه حاج على بغدادى نقل و در مورد صحت آن تأکید فراوان مى کند، امام زمان(علیه السلام) از این شخصیت فرزانه عالم تشیع به عنوان وکیلِ مورد تائید یاد مى کند. حاج على بغدادى مى گوید:

«در ذمّه من هشتاد هزار تومان[4] مال امام(علیه السلام)جمع شده بود. به نجف رفتم و بیست تومان به بزرگ مرجع شیعه، شیخ مرتضى انصارى، بیست تومان به جناب شیخ محمد حسین مجتهد کاظمینى و بیست تومان هم به جناب شیخ محمد حسن شروقى دادم و در ذمّه ام بیست تومان دیگر باقى ماند و قصد داشتم در بازگشت به بغداد آن را به جناب شیخ محمد حسن آل یاسین در کاظمین تحویل دهم. با همین نیت به بغداد آمدم و در اداى آن مبلغ شتاب داشتم تا اینکه روز پنج شنبه به قصد زیارت به کاظمین رفتم. بعد از زیارت به حضور شیخ محمد حسن آل یاسین رسیدم و مقدارى از آن مبلغ را پرداختم و به جاى پرداخت باقى مانده، وعده کردم که بعد از فروش اجناس، به تدریج بر من حواله کنند تا به اهلش برسانم. وقتى خواستم به بغداد برگردم، آقاى آل یاسین خواهش کرد آن روز نزد آنان بمانم، اما من عذرخواهى کردم. چون در روزهاى پنجشنبه باید به کارگران کارخانه پارچه بافى ام مزد پرداخت مى کردم، باید به بغداد برمى گشتم. از عالم بزرگوار شیخ محمد حسن آل یاسین خداحافظى کردم و به سوى بغداد به راه افتادم. یک سوم راه را طى کرده بودم که دیدم سید جلیل القدرى از سوى بغداد به طرف من مى آید. وقتى نزدیک شد، سلام کرد. او با من دست داد، روبوسى کرد و مرا در آغوش گرفت و دست در گردن همدیگر انداخته و صورت همدیگر را بوسیدیم. به من فرمود: خوش آمدى، خیر مقدم. من در حالى که به سیماى نورانى اش خیره شده بودم، مشاهده مى کردم که عمامه سبز روشنى بر سر دارد و خال بزرگ سیاهى بر رخسار مبارکش هست. به من فرمود: حاج على خیر است، به کجا مى روى؟ گفتم: کاظمین را زیارت کرده ام و به سوى بغداد برمى گردم. فرمود: امشب شب جمعه است برگرد! عرضه داشتم: آقاى من! نمى توانم. فرمود: چرا مى توانى! برگرد تا شهادت دهم که تو از دوستان حقیقى جدم امیرمؤمنان(علیه السلام)و از شیفتگان مایى! و شیخ محمد حسن آل یاسین نیز شهادت دهد، زیرا خداوند امر فرموده است که دو شاهد بگیرید. این سخن اشاره به نکته اى بود که در دل داشتم. در نظرم بود که از جناب شیخ محمد حسن خواهش کنم ضمن نوشته اى شهادت دهد که من از دوستان اهل بیت(علیه السلام)هستم و آن را هنگام مرگ در کفنم بگذارند. گفتم: اى بزرگوار! تو از کجا مى دانى و چگونه شهادت مى دهى؟ فرمود: کسى که حق او را به دستش مى رسانند، چگونه آن رساننده را نمى شناسد؟ گفتم: چه حقى؟ فرمود: آنچه را که به وکیل من رساندى. گفتم: وکیل تو کیست؟ فرمود: شیخ محمد حسن! گفتم: وکیل توست؟ فرمود: وکیل من است. فرداى آن روز که حاج على بغدادى نزد شیخ محمدحسن آل یاسین مى رود، شیخ او را از افشاى این راز نهى و براى توفیقاتش دعا مى کند.»[

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS