كلمات كليدي : تصور، تصدیق، بدیهی، نظری
نویسنده : (تليخص)هیئت تحریریه سایت پژوه
تصور یعنی صورت چیزی را دریافتن و معنای آن را در خاطر آوردن، بیآن که دانش دیگری همراه آن باشد. تصدیق یعنی گرویدن و باور داشتن.
در اصطلاح منطق و فلسفه
تصور را میتوان به چهار اعتبار در نظر گرفت:
1- تصور لابشرط مقسمی، عبارت است از حصول صورت شیء در ذهن. به این اعتبار تصور مرادف علم حصولی و مَقسَم تصور و تصدیق مصطلح است، و از آن به «تصور مطلق» نیز تعبیر میکنند.
2- تصوّر لابشرط قسمی، تصوری که مطلق است و به تعبیر دیگر تصوری که مقید به عدم اعتبار حکم است، خواه با حکم باشد خواه بدون حکم؛
3- تصور بشرط لا که تصور مقید به عدم حکم است و اقتران آن به حکم جایز نیست.
به این تصور، «تصور ساده» یا «تصور مجرد» نیز میگویند. تصور به این اعتبار قسیم و مقابل تصدیق است.
4- تصور به شرط شیء، یعنی تصور مقید به حکم و اقتران به آن.
معانی تصدیق:
الف- تصدیق به معنای وصف قضیه، و حقیقت آن اذعان به صدق قضیه است.
ب- تصدیق به عنوان وصف گویندۀ قول یا خبر که حقیقت آن اذعان به این امر است که گوینده از کلام مطابق واقع، خبر میدهد.
ج- تصدیق به عنوان یکی از اقسام علم حصولی که مقابل تصور ساده است.
در این باب چند قول را میتوان برشمرد:
1- تصدیق عبارت است از مجموع تصورات چهارگانه (محکومٌ به و محکومٌ علیه و نسبت حکیمه و حکم).
2- تصدیق عبارت است از تصور همراه با حکم
3- تصدیق همان حکم است.
4- تصدیق عبارت است از اقرار نفس به معنای قضیه و اذعان به اینکه معنایی که از قضیه در ذهن حاضر است، مطابق با نفسالأمر است، خواه در واقع امر مطابق باشد یا نباشد.
5- تصدیق عبارت است از علم به نسبت بعضی از ذواتِ تصور شده به بعض دیگر، یا به سلب یا به ایجاب.
6- تصدیق عبارت است از موافقت با صدق حکم، صدق حکم عبارت است از اینکه حکم چیزی بر چیزی به اثبات یا نفی در ذهن، موافق با وجود عینی آن باشد.
اقسام تصوّر:
1-تصور اکتسابی یا نظری؛ آن است که مقّدم بر آن، به تصور یا تصورات دیگری نیاز باشد، مانند تصور جسم که مقدّم بر آن باید طول و عرض و عمق تصور شود.
2-تصور غیراکتسابی و بدیهی؛ آن است که در آن چنین نیازی نباشد، مانند تصور وجود و وجوب.
3-تصور تام؛ آن است که صورت ذهنی شیء بیهیچ تفاوتی مطابق صورت خارجی باشد.
4-تصوّر غیر تام؛ آن است که صورت ذهنی شیء نزدیک یا شبیه به صورت خارجی آن باشد.
5- تصور فاسد؛ آن است که مطابق نباشد.
6- تصور حقیقی؛ آن است که مسبوق به علم به وجود متصوّر باشد و در ان مطابقت شرط است.
اقسام تصدیق:
1-تصدیق اکتسابی یا نظری؛ تصدیقی است که حصول آن متوقف بر کسب و نظر است.
2-تصدیق بدیهی؛ بینیاز از کسب و نظر برای عقل، حاصل است.
3- تصدیق یقینی، که با آن اعتقاد دیگری بالفعل یا بالقوه وجود دارد مبنی بر اینکه ممکن نیست، مصدّقٌبه غیر از آنچه هست باشد و زوال اعتقاد در چنین تصدیقی محال است.
4- تصدیق شبهیقینی، که یا در آن یک اعتقاد است و اگر در صحت آن تشکیک شود، استحکامش را از دست میدهد، یا اگر اعتقاد دیگری در آن باشد، قابل زوال است؛ الّا اینکه اعتقاد اول ثابت است، ولی اعتقاد به امکان نقیض آن بالفعل نیست.
5- تصدیق اقناعی، که در آن علاوه بر اعتقاد به تصدیق، اعتقاد دیگری بالفعل یا بالقوه وجود دارد به اینکه نقیض این تصدیق در حقیقت مظنون است.
6-تصدیق تخیلی، که مقتضی اعتقادی نیست، ولی در نفس تأثیر میگذارد.