كلمات كليدي : راه سعادت، ندامت، رحمت الهي، استغفار، عملي دوباره
نویسنده : مهدي اميني
توبه در لغت به معنی بازگشت (هر نوع بازگشتی) و بازگشت از گناه و ندامت و پشیمانی میباشد[1] و در اصطلاح عبارت است از ترک گناهان کنونی و عزم بر ترکشان در آینده و تدارک تقصیر گذشته و به عبارتی دیگر به معنی بازگشت از گناه قولی و فعلی و فکری است.[2]
یکی از الطاف بیکران خداوند بر بندگانش پذیرفتن توبه است تا از تاریکی شیطان رها شده و به نور رحمت الهی نائل گردد. نکته مهم اینجاست که خداوند در قرآن کریم همه مؤمنان را به توبه فرا میخواند:
ای مؤمنان به سوی حق توبه کنید تا فلاح و رستگاری نصیب شما بشود. این آیه نوید رحمت الهی است که همه بندگان حتی گنهکاران را به راه سعادت میخواند تا خشنودی پروردگار را از آن خود کنند.[3]
فضیلت توبه
توبه چراغ راه انسان در تاریکی هاست و سرمایه بندهای است که همه چیزش را بر باد داده است. در فضیلت توبه همین روایت امام باقر(ع) کافی است که میفرمایند:
«خداوند متعال نسبت به توبه بندهاش شادمانتر است از مردی که در شبی تاریک، در یک بیابان، مَرکب و توشهاش را گم کرده و ناگاه پیدایش کند».[4]
توبه آنقدر اهمیت دارد که خداوند علاوه بر آنکه گناه بندهاش را میپوشاند آن را به حسنه تبدیل میکند. خداوند متعال میفرمایند:
مگر آن کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و کارهای شایسته کنند خداوند بدیهایشان را یه نیکی مبدل میکند و خداوند آمرزنده و مهربان است. [5]
در همین راستا امام صادق(ع) میفرمایند: «خداوند به داوود(ع) وحی کرد: ای داوود! هرگاه بنده مومن گناهی کند و سپس از آن گناه برگردد و توبه نماید و به هنگام یاد کردن از آن گناه از من شرم کند، او را بیامرزم و آن گناه را از یاد فرشتگان نگهبان اعمال ببرم و آن را یه نیکی بدل کنم و از این کار مرا باکی نیست که من مهربانترین مهربانانم»[6]
پایههای توبه
شاید به ذهن بیاید که اگر انسان یک بار ذکر أستغفرالله را بر زبان جاری سازد، توبه کرده و از گناهان پاک میشود حال آنکه چنین نیست. زیرا استغفار با زبان، بدون توقف از گناه، توبه دروغ گویان است و توبه زبانی یکی از شرایط توبه است نه تمام آن.
حضرت علی(ع) میفرمایند: «توبه بر چهار پایه استوار است: پشیمانی در دل، آمرزش خواهی و استغفار به زبان، عمل کردن با اعضای بدن و تصمیم بر بازنگشتن به گناه»[7]
الف) پشیمانی در دل: اولین و مهمترین پایه توبه پشیمانی است. پشیمانی همان ذوب شدن درون از خطاهای گذشته است و آتش درون است که همه گناهان را میسوزاند و همان آب حسرت و ندامت است که درون را از زشتیها شستشو میدهد و اگر کسی از درون از گناهش پشیمان نباشد استغفار با زبان هیچ سودی در پی نخواهد داشت.
ب) استغفار به زبان: هرگاه انسان از درون نادم شد و به وسیله زبان در درگاه احدیت اظهار ندامت میکند و آن استغفار زبانی ارزش دارد که از درون پشیمان باشد نه فقط صرف گفتن.
ج) عمل کردن با اعضای بدن: کسی که توبه کرده باید با عمل کردن توبه اش را تثبیت نماید و اعمالش گویای توبهاش باشد، اگر عبادتی را ترک کرده بعد از توبه آن را به جا آورد و اگر حرامی مرتکب شده بعد از توبه مراقب باشد که بار دیگر در این منجلاب دچار نگردد.
د) تصمیم بر بازنگشتن به گناه: کسی که توبه کرده، عزم نموده تا آن ریسمانی که به وسیله توبه بین خود و خدایش ایجاد شده را پاره نکند تا از رحمت بیکران خدای کریم بهرهمند گردد.
قبول توبه تا آخرین لحظه
حضرت رسول اکرم(ص) در آخرین خطبه عمر شریفشان میفرمایند:
«هر کس یک سال پیش از مرگش توبه کند، خداوند توبهاش را قبول میکند و آنگاه فرمودند یکسال زیاد است، هر کس یک ماه پیش از مرگش هم توبه کند خداوند توبهاش را میپذیرد و به درستی یک ماه نیز زیاد است و هر کسی یک هفته پیش از مرگش نیز توبه کند، پذیرفته میشود و به درستی که یک هفته نیز زیاد است و هر کس یک ساعت پیش از مرگش توبه کند، خداوند توبهاش را قبول میکند و یک ساعت نیز زیاد است و هر کس درست لحظه ای که جانش به گلویش برسد توبه کند -در این حال به گلوی خود اشاره کرد- خداوند توبهاش را پذیرا میشود»[8].
انسان باید همیشه امیدوار باشد و تا لحظه مرگ درب توبه به رویش باز است ولی نباید توبه کردن را به تأخیر بیافکند. چرا که مرگ، ناگهانی است و یک باره ظاهر میشود. در روایت آمده است: «بیشتر صحیههای اهل آتش از به تأخیر انداختن و به آینده موکول کردن توبه است و کسی هلاک نشد مگر آنکه توبه را به آینده موکول کرد.»[9]
همچنین روایتی از امام جواد(ع) است که میفرمایند: «به تأخیر افکندن توبه، غفلت است و امروز و فردا کردن مایه حسرت و سرگشتگی. زیرا کسی که توبه را به تأخیر می اندازد معلوم نیست که اجل به وی مهلت دهد و او موفق به توبه شود»[10]
توبه نصوح
خداوند در قرآن کریم میفرمایند:
« یا أیها الذین ءامنوا توبوا إلی الله توبةً نصوحاً »[11]
ای کسانی که ایمان آوردهاید به سوی خداوند توبه کنید؛ توبهای خالص.
در آیه شریفه «نصوح به معنی توبه صاف، خالص و استوار که هرگز گناه نکند»[12] پیامبر اکرم میفرمایند: «توبه نصوح، پشیمانی از گناهی است که مرتکب شدهای و آمرزش خواستن از خداوند و اینکه دیگر بدان بازنگردی»[13]
امام هادی(ع) در پاسخ به سؤال از توبه نصوح میفرمایند: «توبه نصوح این است که باطن همچون ظاهر و بهتر از آن شود.[14]
به این ترتیب توبه نصوح، آن توبهای است که هم در ظاهر و هم در باطن به درگاه خدا رجوع کند و واقعاً تصمیم داشته باشد که دیگر هرگز آن گناه را مرتکب نخواهد شد.
کیفیت قبول توبه عبد
در هر توبهای ابتدا لطف حق شامل بنده گنهکار شده و او را متنبه می کند و به زشتی کارهایش آگاه میسازد. آنگاه بنده بر اثر این تنبه و بیداری به سوی خدای سبحان بازگشته و از تقصیر خویش توبه میکند. سپس دوباره خداوند سبحان عنایتش را شامل بنده نائب قرار میدهد و توبهاش را میپذیرد. سپس هر توبه انسان همراه با دو توبه خداوند سبحان به سوی بندهاش میباشد. بر این اساس، حقیقت توبه که به معنای بازگشت و رجوع است دارای 3 مرحله است:
الف) توبهای از خداوند بر بنده که سبب بیداری بنده از زشتی و گناه میگردد.
ب) توبهای از بنده به سوی خداوند که در اظهار ندامت و پشیمانی او از گناه تجلی مییابد.
ج) توبهای از خدای سبحان به سوی بنده که او را به درگاه خویش راه داده و توبهاش را میپذیرد.[15]
انواع توبه
درجات توبه نسبت به افراد فرق میکند همانطور که عبادت افراد نسبت به یکدیگر متفاوت است.
میتوان توبه را نسبت به معرفت و ظرفیت فرد به سه دسته تقسیم کرد:
الف) توبه عوام: توبه عوام، عمومی است؛ یعنی انسان معصیت کار از گناه خود دست بردارد. کلمه عوام در اینجا شامل کسانی است که اهل گناه باشند، هرچند اهل علم باشند. این قسم از توبه همان توبهای است که در میان مردم رایج می باشد.
ب) توبه خواص: شامل کسانی است که مستحبی را ترک کرده باشد. مانند نماز شب و صدقه اول ماه را ترک کرده باشد و از آن توبه کند.
ج) توبه اخص: توبه از توجه انسان به غیر خدا مانند توجه به جلال و جمال حق یا توجه به نجات از جهنم و شوق به بهشت است که این نوع از توبه مخصوص اولیای الهی است.
راههای توبه از انواع گناهان:
اگر انسان مرتکب گناهی شود و بخواهد توبه کند توبهاش نسبت به آن گناه فرق خواهد کرد. گناهان به دو دسته اصلی تقسیم میشوند: یا حق الله هستند (گناه بین بنده و خدایش) یا حق الناس (گناهی که میان او و بندگان خداست).
الف) حق الله: گناهانی که بین بنده و خدایش صورت می گیرد دو نوع است:
1 . ترک طاعتهای واجب مثلاً نماز و روزه و زکات خمس و کفاره و غیره... و توبه از آنها کوشش در قضای آنهاست به هر اندازه که توانش باشد.
2 . محرماتی که میان بنده و خداوند میباشد.؛مانند شرب خمر، دروغ، گوش دادن به صداهای حرام و غیره. راه توبه از این نوع از گناهان پشیمانی و عزم قلب بر بازنگشتن به آنهاست تا ابد.
ب) حق الناس: گناهانی که میان او بندگانش میباشد که امر آنها سخت تر و مشکل تر است. یا در مال است یا در آبرو. در مال، مثلاً کسی که مالی را دزدیده یا از بین برده آن مقدار که ممکن است باید به صاحبش برگرداند و اگر در دسترس نبود از طرفش صدقه دهد و اگر آن را هم نتوانست باید برایش از خداوند طلب آمرزش کند. در آبرو، مثلاً به کسی دشنام داده یا تهمت زده و یا غیبت کرده در این صورت باید طلب حلالیت کند و اگر میترسد با گفتن به طرف مقابل فتنهای ایجاد شود برای کسی که غیبت او را کرده یا دشنام داده یا تهمت زده از خداوند طلب آمرزش بکند. پس باید در صورت امکان طرف مقابل را راضی کند و اگر نتوانست صدقه بدهد و استغفارش را زیاد بکند و با تضرع از خداوند بخواهد تا در روز قیامت از او راضیشان کند تا از رحمت الهی دور نباشد.