5 اسفند 1396, 13:30
سئوالی که امروزه در ذهن بسیاری از دختران جوان ما موج میزند این است که آیا حجاب اسارت نیست؟ یا حجاب را نوعی محدودیت که موجب سلب آزادی میشود، تلقی میکنند. استاد شهید مطهری درکتاب حجاب ص 93دراین مورد میفرمایند:« فرق است بین زندانی کردن زن در خانه و بین موظف دانستن او به اینکه وقتی میخواهد با مرد بیگانه مواجه شود پوشیده باشد. در اسلام محبوس ساختن و اسیر کردن زن وجود ندارد. حجاب در اسلام یک وظیفهای است که بر عهده زن نهاده شده که در معاشرت و برخورد با مرد باید کیفیت خاصی را در لباس پوشیدن رعایت کند. این وظیفه نه از ناحیه مرد بر او تحمیل شده است و نه چیزی است که با حیثیت و کرامت او منافات داشته باشد و یا تجاوز به حقوق طبیعی او که خداوند برایش خلق کرده است محسوب شود.» در شرح سخن استاد شهید ابتدا باید به چند نکته توجه کرد:
1- فرق بین زندانی کردن زن وحجاب داشتن او
2- حجاب داشتن در مقابل مردان بیگانه است نه در برابر محرمان
3- نحوه حجاب داشتن ( کیفیت خاصی را در لباس پوشیدن رعایت کند.) 4- حجاب با حیثیت زن تناقض ندارد بلکه کمال بخش وجودی زن است 5-آنچه در اسلام بدان سفارش شده است همه سودمند حال بشریت است
در ادامه استاد میفرمایند:«اگر رعایت پاره ای از مصالح اجتماعی، زن یا مرد را مقید سازد که در معاشرت روش خاصی را اتخاذ کنند و طوری راه بروند که آرامش دیگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقی را از بین نبرند چنین مطلبی را «زندانی کردن» یا «بردگی» نمیتوان نامید و آن را منافی حیثیت انسانی و اصل «آزادی» فرد نمیتوان دانست. در کشورهای متمدن جهان در حال حاضر چنین محدودیتهایی برای مرد وجود دارد. اگر مردی برهنه یا در لباس خواب از خانه خارج شود ویا حتی با پیژامه بیرون آید، پلیس ممانعت کرده به عنوان اینکه این عمل برخلاف حیثیت اجتماع است او را جلب میکند. هنگامی که مصالح اخلاقی- اجتماعی، افراد اجتماع را ملزم کند که در معاشرت اسلوب خاصی را رعایت کنند مثلابا لباس کامل بیرون بیایند، چنین چیزی نه بردگی نام دارد و نه زندان و نه ضد آزادی وحیثیت انسانی است و نه ظلم و ضد حکم عقل به شمار میرود. بر عکس پوشیده بودن زن - در همان حدودی که اسلام تعیین کرده است- موجب کرامت و احترام بیشتر اوست، زیرا او را از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق مصون میدارد.» هرشاخه که از باغ برون آرد سر در میوه آن طمع کند راهگذر پس با توجه به فرمایشات استاد شهید مطهری رعایت کردن اخلاق و شئونات اخلاقی معنای زندانی کردن ندارد. در واقع هر گروه و تشکیلاتی ضوابط خاص خود را دارد که وقتی ما عضو آن گروه میشویم مکلف به رعایت آن قوانین هستیم و نمیتوانیم به تعبیر اینکه میخواهیم آزاد باشیم قوانین گروه را زیر پا بگذاریم و هنجار شکنی نماییم، پس همه ما انسانها که عضوی از جامعه خویش هستیم مکلف به رعایت قوانین جامعه خویش هستیم که یکی از قوانین جامعه اسلامی رعایت حجاب و پوشش است که این قانون هم از سوی خالق هستی که بر خیر و شر آفریدههایش بیش از خودشان آگاه است مقرر شده است. آنجا که قرآن کریم این اصل را چنین بیان میفرماید: «ای پیامبر به زنان و دختران خود و به زنان مومنین بگو که پوششهایشان را به خود بپیچند که این کار برای اینکه آنها به عفت شناخته شوند تا مورد تعرض واذیت واقع نشوند ، بهتر است. سوره احزاب - آیه59 » درکتاب دُرّ و صدف (محمدشجاعی) در مورد این آیه که یکی از اثرات حجاب را بیان میکند این طور آمده است که:این آیه را خداوندی نازل کرده است که خالق جهان و خالق زن و مرد است و بهتر از هر کس دیگری میداند که برای سلامت روابط زن ومرد و در نتیجه سلامت فرد و جامعه، رعایت چه چیزهایی بهتر است و حکم خود را صریح و واضح بیان کرده است. کسانی که میخواهند بدون توجه به آیات روشن و محکم الهی دستورهای دین را نقد و بررسی کنند پشت به خورشید حقیقت کرده و در تاریکی اوهام و خیالات خود در جستجوی حقیقت هستند و بدیهی است که به جای یافتن حقیقت، همان خیالات و اوهام و ناشی از جهالت و یا عناد خود را پیدا میکنند. حجاب مانع از ایجاد جاذبههای جنسی زن و نمایان شدن زیباییهای ظاهری او میشود. این بدان معناست که دیگر نباید به او به چشم یک ابزار برای مطامع گوناگون نفسانی نگاه کرد. ارزش واقعی او به ظاهر او و داشتن جاذبههای جنسی او نیست، بلکه به کمالات روحی و تواناییها و قابلیتهای دیگر اوست.
و اما نکته دیگر که باید مورد توجه قرار داد سفارش اسلام به داشتن حجاب در مقابل مردان نامحرم است نه محرمان. پس ابتدا باید محرمان و نامحرمان را شناخت. که به دلیل دور شدن از بحث اصلی از توضیح در این مقاله پیرامون این مبحث خودداری میکنیم.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان