فرجام خواهي، ديوان عالي كشور، رسيدگي فرجامي، فرجام اصل، فرجام تبعي، نقص بلا ارجاعي
نویسنده : سيد علي حاتم زاده
فرجام[1] طریق شکایتی با ماهیت منحصر به فرد است و یکی از طرق فوق العاده شکایت از آراء میباشد. فرجام طریق شکایتی اصلاحی نمیباشد، زیرا دیوان عالی کشور مرجع درجه سوم نیست تا بتواند مجموعه امر را دوباره مورد قضاوت قرار دهد و رأی مقتضی را در «اصلاح» رأی فرجام خواسته صادر نماید؛ بنابراین با تجدید نظر که طریق اصلاحی است و در دادگاه تجدید نظر استان به عمل میآید متفاوت است. فرجام طریق شکایتی عدولی نیز نمیباشد زیرا فرجام بر خلاف واخواهی، اعاده دادرسی و اعتراض ثالث در مرجعی که رأی مورد شکایت را صادر نموده مطرح نمیشود تا عندالاقتضاء از رأی خود عدول نماید.[2]
فرجام در لغت به معنای پایان، انجام، عاقبت و آخر میباشد و فرجام خواستن یعنی تقاضای تجدید نظر دعوائی که، حکم آن از دادگاه تجدید نظر استان صادر شده است.[3]
رسیدگی فرجامی: «عبارت است از تشخیص انطباق یا عدم انطباق رأی مورد درخواست فرجامی با موازین شرعی و مقررات قانونی.»[4] بنابراین دیوان عالی کشور دعوا را مورد قضاوت قرار نمیدهد، بلکه تنها آراء را در جهتی که گفته شد، مورد قضاوت قرار میدهد و رأی فرجام خواسته را ابرام[5] و یا آنرا نقص مینماید و در صورت نقص، چون شأن رسیدگی به ماهیت، دوباره قضاوت نمودن، و صدور رأی مقتضی، در جهت فصل خصومت را ندارد[6]، پرونده را جهت صدور رأی مقتضی به مرجع تالی ارسال مینماید.[7]
آراء قابل فرجام
آرائی قابل فرجام محسوب میشوند که در قانون تصریح شده باشند قانونگذار اصل غیر قابل فرجام بودن آرای دادگاه تجدید نظر را در ماده 368 ق.آ.د.م اعلم نموده است همین اصل نیز در مورد آرای دادگاههای بدوی که به علت عدم درخواست تجدید نظر قطعیت یافتهاند در ماده 367 ق.آ.د.م پیش بینی شده است آراء قابل فرجام در مواد 367 و 368 ق.آ.د.م شمارش شدهاند[8].
مرجع تجدید نظر
در امور کیفری مرجع تجدید نظر آرای دادگاههای عمومی و انقلاب در موارد ذیل دیوان عالی کشور خواهد بود:
الف) جرائمی که مجازات قانونی آنها اعدام یا رجم باشد.
ب)جرائمی که مجازات قانونی آنها قطع عضو، قصاص نفس یا اطراف باشد.
ج) جرائمی که مجازات قانونی آنها حبس بیش از ده سال باشد.
د) مصادرۀ اموال[9].
مهلت و اصحاب دعوا در فرجام
مهلت درخواست فرجام برای افراد مقیم ایران بیست روز و برای افراد مقین خاج دو ماه میباشد. چنانچه رأی فرجام خواسته از دادگاه تجدید نظر استان صادر شده باشد از تاریخ ابلاغ رأی شروع میشود. در صورتی که رأی فرجام خواسته از دادگاه بدوی صادر شده باشد مهلتهای مزبور از تاریخ انقضای مهلت تجدید نظر شروع میشود و تفاوتی نمیکند که رأی حضوری و یا غیابی باشد و در صورتی که فرجام خواهی به علت مغایر بودن دو حکم باشد ابتدای مهلتهای مزبور تاریخ ابلاغ هر یک از دو حکم است[10].
اصحاب دعوا در فرجام به موجب بند1 ماده 378 ق.آ.د.م طرفین دعوا قائم مقام نمایندگان قانونی و وکلای آنها و بر اساس بند 2 مادۀ 378 دادستان کل کشور میباشد که ناظر به مادۀ 388 ق.آ.د.م است.
نکته
ورود ثالث و جلب ثالث در رسیدگس فرجامی مجاز نمیباشد زیرا در رسیدگی فرجامی دیوان عالی کشور رسیدگی ماهیتی نمینماید.[11]
انواع فرجام خواهی
1- فرجام خوهی اصلی: وقتی است که محکوم علیه (چه کلاً یا جزئاً محکوم شده باشد) با تقدیم دادخواست فرجامی موجب میشود که پرونده در دیوان عالی کشور جهت رسیدگی فرجامی مطرح میشود که محکوم علیه معمولا در مهلت مقرر قانونی دادخواست خود را به دادگاه صادر کننده رأی به عمل میآورد[12].
فرجام خواهی از طریق دادستان کل کشور: هرگاه از رأی قابل فرجام در مهلت مقرر قانونی فرجام خواهی نشده یا به هر علتی در آن موارد قرار رد دادخواست فرجامی صادر و قطع شده باشد و ذی نفع مدعی خلاف شرع یا قانون بودن آن رأی باشد میتواند از طریق دادستان کل کشور تقاضای رسیدگی فرجامی مینماید که مستلزم تقدیم دادخواست و پرداخت هزینه دادرسی فرجامی است[13].
2- فرجام تبعی: فرجام خوانده میتواند فقط در ضمن پاسخی که به دادخواست فرجامی میدهد از حکمی که مورد شکایت فرجامی است نسبت به جهتی که آنرا به ضرر خود یا خلاف موازین شرعی و مقررات قانونی میداند تبعاً درخواست رسیدگی فرجامی مینماید در این صورت درخواست فرجام تبعی به طرف ابلاغ میشود که ظرف مدت بیست روز به طور کتبی پاسخ دهد، هرچند مدت مقرر برای درخواست فرجام نسبت به او مقتضی شده باشد[14].
تصمیمات دیوان عالی کشور:
1- اگر رأی مطابق قانون و دلایل موجود در پرونده باشد ضمن تأئید آن پرونده را به دادگاه صادر کننده رأی اعاده مینماید.
2- اگر رأی از دادگاه فاقد صلاحیت یا بدون رعایت تشریفات قانون و بدون توجه به دلایل و مدافعات طرفین صادر شده و عدم رعایت موارد مذکور به درجهای از اهمیت بوده که موجب عدم اعتبار قانونی رأی مذکور و یا مخالف شرع یا مغایر قانون صادر شده باشد، رأی صادره نقض و به شرح زیر اقدام مینماید:
الف- اگر عملی که محکوم علیه به اتهام ارتکاب آن محکم شده به فرض ثبوت جرم نبوده یا به لحاظ شمول عضو عمومی و یا سایر جهات قانونی قابل تعقیب نباشد رأی صادره نقض بلا ارجاع میشود.
ب- اگر رأی صادره به صورت قرار باشد و یا حکم به علت نقص تحقیقات نقض شود و پس از نقض برای رسیدگی مجدد به دادگاه صادر کننده رأی ارجاع میشود.
ج- اگر رأی به علت عدم صلاحیت دادگاه نقض شود پرونده به مرجعی که دیوان عالی کشور صالح تشخیص میدهد ارسال و مرجع مذکور مکلف به رسیدگی است.
د- در سایر موارد پس از نقض پرونده به دادگاه هم عرض ازسال میشود.[15] (ماده265ق.آ. د.ک)