دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ادونای Adonai

No image
ادونای Adonai

كلمات كليدي : ادوناي، ادون، خدا، يهوه، عهد عتيق، يهود

نویسنده : مرتضي يگانه اميري

  کلمه "ادونای"[1] به معنای آقا، سرور، بزرگ، پادشاه و پروردگار من است که برگرفته از عبری کنعانی می باشد.[2] بسیاری بر این عقیده‌اند که کلمه "ادونای" جمع "ادون"[3] است، و از باب احترام و تعظیم خدای عهد عتیق، به‌صورت جمع به کار برده می‌شود. چنانکه در مورد کلمه الوهیم هم همین عقیده و توضیح مطرح می گردد.[4] نظریه دیگر که از سوی مسیحیت مطرح می‌شود بر این عقیده پای می‌فشارد که جمع بودن نامهایی مانند ادونای و الوهیم نه از باب بیان عظمت خداوند، بلکه نشانگر اعتقاد به تثلیث در عهد عتیق است که کاملا مخالف باور اساسی یهود در امر توحید و یکتا پرستی بوده است. البته این نظریه از سوی منابع رسمی کلیسا مردود شناخته شده،[5] و به صراحت به عدم برداشت و فهم چنین آموزه‌ای از بکار بردن این نامها برای خداوند در عهد عتیق تأکید گردیده است.

ادونای و ارتباط آن با کلمه یهوه

  کلمه ادونای یکی از شایع‌ترین نام‌های خداوند در متون، عبادات[6] و مکالمات دینی یهودی است؛ و غالبا به جای کلمه "یهوه" Yahweh که مهمترین نام و اسم اعظم خداوند در دین یهود محسوب می شود بکار می‌رود.[7] البته ادونای یکی از هفت نام ذکر شده خداوند در نسخ خطی تنخ است که در منابع خاخامی به حفظ و حراست از این نام ها توصیه شده؛[8] هرچند نامهای دیگر خداوند نیز بعضا مورد استفاده قرار می‌گیرد.

  نکته قابل توجه در مورد نام ادونای و ارتباط آن با ذات اقدس الهی و جانشینی آن به جای نام یهوه (که نزد یهود از اسماء اعظم الهی، و بلکه بالاترین و مهم ترین نام خداوند محسوب می شود) آن است که، این واژه تنها در متن یونانی عهد قدیم برای اشاره به ذات خداوند مورد استفاده قرار گرفته است و معنایی بالاتر از سرور، آقا و امثال این معانی را برای یهودیان نداشته است؛ تا آنجا که برخی تقدس نام یهوه و جایگزینی نام ادونای را خرافه و از جعلیات می‌دانند، که چیزی جز نتیجه برداشت اشتباه از آیه 16 باب 24 سفر لاویان نمی‌باشد.[9]

ادونای و بکار بردن این کلمه در غیر نام خدا

  مسیحیان نام "ادونای" در عهد عتیق را هم‌معنی نام "کوریوس"[10] در متن یونانی عهد جدید، و به معنای "خداوند" می‌دانند؛ و از آنجا که حضرت عیسی علیه السلام در متن یونانی عهد جدید با لفظ "کوریوس" خطاب شده،[11] همین امر برخی انحرافات مسیحی را سبب گشته تا حضرت عیسی را، هم ذات خدا و در برخی موارد همان خدای نام برده شده در عهد عتیق بدانند.

  اما نکته قابل توجه، نامیده شدن برخی از شخصیت‌های کتاب مقدس به لفظ "ادونای" است که احتمال فهمیدن معنی آقا و سرور را از نام ادونای قوی‌تر می‌کند.

  بطور مثال در سفر پیدایش12 : 18 می بینیم که ساره همسر حضرت ابراهیم (علیه السلام) همسرش را با لفظ ادونای می‌خواند که در ترجمه فارسی قدیم از آن با لفظ سرور تعبیر شده.[12] و یا در اول سموئیل 8: 29 با داستان داود (علیه السلام) رو به رو می شویم که در آن حضرت داود از پادشاه تعبیر به ادونای می‌کند که در ترجمه فارسی قدیم به معنای سرور و آقا ترجمه شده است.[13]

مقاله

نویسنده مرتضي يگانه اميري
جایگاه در درختواره ادیان ابراهیمی - مسیحیت

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

بعضی متفکران بر این باورند که در قرآن بر اثبات وجود آفریدگار آیـاتـی ذکـر شده است که روشن ترین آن ها را آیه ذیل است: (افی الـلـه شک فاطر السموات والارض5؛ مگر درباره خدای متعال که خالق آسمان ها و زمین است، شکی هست؟
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟

پر بازدیدترین ها

 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
Powered by TayaCMS