دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

انتقاد آیت الله مصباح یزدی از نحوه برخورد با اشخاصی که اسلام و قرآن را زیر سوال برده‌اند

No image
انتقاد آیت الله مصباح یزدی از نحوه برخورد با اشخاصی که اسلام و قرآن را زیر سوال برده‌اند
آیت‌الله مصباح یزدی، از نحوه برخورد با اشخاصی که اساس اسلام و قرآن را زیر سوال برده‌اند، انتقاد کرد.
به گزارش گروه دریافت خبر ایسنا، وی در سلسله جلسات اعتقادی و اخلاقی در دفتر مقام معظم رهبری در قم گفت: اگر ایمان در دل انسان باشد خداوند او را هدایت می‌کند، در بین مسلمانان کسانی هستند که آیات قرآن را می‌شنوند، اما هرگز به آن عمل نمی‌کنند.
وی به سخنرانی‌هایش در بین کشیشان برزیل اشاره کرد و افزود: بعضی از آنان در هنگام گوش کردن به فرازهایی از دعای عرفه که برایشان خواندم اشک از چشمانشان سرازیر شد، زیرا نور ایمان در دل آنها بود.
مصباح یزدی گفت: کار بعضی‌ها به جایی رسیده که می‌گویند، قرآن اعتبار و حجیتی ندارد، اینها برای دوران عشیره‌ای است و به درد امروز نمی‌خورد و تاریخ مصرفش گذشته است.
وی افزود: بالاخره اگر خدا نور ایمان را از کسی بگیرد، آثارش همین سخنان بیهوده می‌شود.
مصباح یزدی با بیان اینکه اینها حقانیت قرآن را تابع تجربیات کفار می‌دانند گفت: کسانی که به عنوان اسلام شناس، در کتابشان می‌آورند که قرآن نقدپذیر است و باید به نقد گذاشت تا روشن شود کدامش را علم قبول می‌کند، دلشان نسبت به ایمان بیگانه و چشمانشان کور شده است.
به گزارش ایسنا به نقل از مرکز خبر حوزه، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم افزود: هیچ کس مستثنی و بیمه نیست، این خطرها برای همه وجود دارد، اگر انسان از خدا غافل شود و به دنبال هواهای نفسانی برود، به اینجا می‌رسد.
وی با بیان اینکه خدا با کسی عقد اخوت نبسته است، گفت: سعی کنیم همان عقیده پدر و مادر خود را حفظ کنیم و قرآن را محترم بشماریم زیرا احترام به قرآن، دین ما را حفظ می‌کند.
مصباح یزدی، مطالعه ترجمه قرآن و همچنین صحت قرائت آن را برای مسلمانان لازم دانست.
عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: کسی که می‌گوید هیچ دلیلی برای وجود خدا نداریم و تمام دلایل و ادله اثبات خدا، مخدوش است، هیچگاه خدا را قبول ندارد.
وی افزود: متاسفانه این سخنان در کلاس درس دانشگاه الهیات دانشگاه تهران نظام جمهوری اسلامی گفته شده است و دولتمردان وقت در مجلس شورای اسلامی، وی را افتخاری برای ایران دانسته‌اند.
رییس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) گفت: انسان، گاه به اندازه‌ای از مقام خود تنزل پیدا می‌کند که از حیوان هم بی‌شعورتر و نفهم‌تر می‌شود.
مصباح یزدی گفت: اگر کسی چند صباحی درسی خواند و دمی از اسلام زد و عبادتی انجام داد، دلیل نمی‌شود که تا آخر عمر از اولیاءالله باشد.
وی با بیان اینکه این افراد پیغمبر اسلام را همچون درویشی که حالت خلسه به ایشان دست داده عنوان کرده‌اند، گفت: اعتقادات این فرد اینگونه است و نمی‌دانیم باید با چنین شخصی چگونه برخورد کنیم.
مصباح یزدی گفت: حالا باید دید چطور می‌شود و چگونه با این شخص برخورد می‌شود؛ البته بیست سال است که از این حرف‌ها زدند و ما هم شنیدیم.
وی افزود: هر چند برای اتمام حجت باید جواب شبهات را داد اما کسی با این حرف‌های گمراه کننده، هدایت نمی‌شود زیرا این افراد را خدا گمراه کرده است.
 
منبع:  www.isna.ir
 
 

 

Powered by TayaCMS

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

بعضی متفکران بر این باورند که در قرآن بر اثبات وجود آفریدگار آیـاتـی ذکـر شده است که روشن ترین آن ها را آیه ذیل است: (افی الـلـه شک فاطر السموات والارض5؛ مگر درباره خدای متعال که خالق آسمان ها و زمین است، شکی هست؟
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟

پر بازدیدترین ها

 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
Powered by TayaCMS