دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

بصیرت سیاسی و تحلیل رخدادها در چارچوب اصول

بصیرت سیاسی، به‌ویژه در زمان بحران‌ها و فتنه‌ها امری اساسی و رهایی‌بخش ملت‌هاست.
بصیرت سیاسی و تحلیل رخدادها در چارچوب اصول
بصیرت سیاسی و تحلیل رخدادها در چارچوب اصول

بصیرت سیاسی، به‌ویژه در زمان بحران‌ها و فتنه‌ها امری اساسی و رهایی‌بخش ملت‌هاست. هر جامعه‌ای که از بصیرت سیاسی برخوردار نباشد در تاب و تب بحران‌ها، ناتوان از شناخت موقعیت و ترسیم درست روش دستیابی به اموری است که هدف ایجادی جامعه می‌باشد. از این رو جامعه بی‌بصیرت در کوران بحران‌ها از درون فرو می‌پاشد و دست‌کم هزینه‌های گزافی را برای بی‌بصیرتی خویش می‌پردازد.

انسان بصیر، انسان آگاه و خردورزی است که هر حادثه و رخدادی را با پیامدهای کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت آن می‌سنجد. در قرآن و فرهنگ اسلامی از چنین ‌اشخاصی گاه به عنوان مدبر نیز یاد می‌شود، زیرا دبر و پیامدهای هر کار و مسئله‌ای را با عقل خود می‌سنجد و بر اساس آن نسبت هزینه و درآمد عمل می‌کند. مراد از هزینه یا درآمد تنها ابعاد اقتصادی آن نیست بلکه همه هزینه‌ها و درآمدهای روحی، جسمی، مادی، معنوی، دنیایی و اخروی آن می‌باشد.

انسان دارای بصیرت سیاسی انسانی تحلیلگر می‌باشد. تحلیلگر، انسان خردمندی است که با خردورزی و بهره‌گیری از جزئیات برای دستیابی به امور کلی می‌کوشد تا ترسیم درستی از آینده به دست دهد. آنالیز کردن تنها به تشریح و تبیین رخدادهای جزیی نیست بلکه به معنای ترسیم درست موقعیت هر رخداد در شبکه‌ای بزرگ و کلان‌تر است که از آن به نام گفتمان و هدف یاد می‌شود. هر رخدادی در یک موقعیتی پدید می‌آید و موقعیت دیگر پدیده‌ها را تغییر می‌دهد. تحلیلگر با تحلیلی که برخاسته از بصیرت سیاسی اوست، به تبیین این مسئله می‌پردازد که رخداد کنونی در مجموعه شبکه رخدادها تا چه اندازه در مسیر رسیدن به اهداف کلان جامعه مانند امنیت و هویت ملی، تأثیر مثبت و یا منفی می‌گذارد؟ در نهایت تحلیلگر با تحلیل این مسئله به توصیه‌هایی نیز برای تصحیح و اصلاح حرکت یا رخداد در صورت مخالفت با اصول، اهداف و یا تثبیت آن در صورت مفید و سازنده بودن آن اقدام می‌کند.

 معناشناسی واژه «تحلیل»

 واژه «تحلیل» همانند بصیر واژه‌ای عربی است که در زبان فارسی به معناهای مختلف به کار می‌رود. در لغت نامه عمید تحلیل به معنای حلال کردن، حل کردن، گشودن و تجزیه کردن آمده است. در فرهنگ معین در ذیل کلمه تحلیل آمده است :۱- حلال کردن، رواشمردن، رواداشتن ۲- دو یا چند بخش کردن لفظی را و هر بخش معینی را علی‌حده گرفتن و بعضی را به حال خود گذاشتن، همچنین به معنای تجزیه کردن و از هم گذاشتن و به معنی تکبیر گفتن نیز آمده است.

اگر گفته می‌شود که انسان دارای بصیرت سیاسی انسان تحلیلگری است، به این معناست که به شیوه و روشی می‌کوشد تا مسائل را با نوعی تجزیه کردن و ساده نمودن در یک قالب اصولی ریخته و نتایج آن را تبیین و توصیف کند که آیا این رخداد در چارچوب کلی اصول مورد نظر بوده است یا بیرون از دایره آن قرار می‌گیرد؟

در حقیقت انسان با بصیرت سیاسی با تحلیل کردن خود که در واقع تلاش ذهنی است می‌کوشد در چارچوب یک روش علمی با ۱- ساده کردن مفاهیم پیچیده، ۲- درک اجزای تشکیل‌دهنده یک پدیده سیاسی، ۳- درک ارتباط بین پدیده مورد تحلیل با سایر پدیده‌ها ، ۴- پیش‌بینی تحولات آتی با اتکا به استدلال‌های منطقی و عقلی نشان دهد که این رخداد در این موقعیت رخدادی، می‌تواند در چارچوب حقایق و اصول ارزشی مورد نظر جامعه قرار گیرد یا آنکه رخدادی است که برخلاف حقیقت واقع شده و می‌بایست به هر شکلی از تأثیر آن کاسته یا جلوگیری به عمل آید تا اهداف کلان از دست نرود.

بنابراین، انسان بصیر برای تحلیل کردن پدیده‌های سیاسی تنها به تشریح و تبیین پدیده مورد تحلیل اکتفا نمی‌کند، بلکه با کاوشی ذهنی سعی می‌کند از ظواهر پدیده به امور پنهانی دست یابد و موقعیت خود و رخداد را با توجه به اهداف جامعه موقعیت سنجی، داوری و ارزیابی کرده و توصیه‌های مفید و سازنده‌ای نیز در ارتباط با رخداد ارائه دهد. در یک سطح کلان‌تر وی می‌تواند مفاهیمی را که افراد عادی قادر به درک آنها نیستند به زبان ساده و قابل درک به دیگران منتقل کند و دستگیر آنان نیز باشد.

گزارش‌های تاریخی قرآن، تحلیل رخدادها

در آموزه‌های قرآن به انسان آموخته می‌شود تا هر رخدادی را از زوایای گوناگون تحلیل کند. گزارش‌های قرآنی از رخدادهای تاریخی در حقیقت مجموعه آموزشی است که آدمی را توانا می‌سازد تا به تحلیل رخدادها اقدام کند. خداوند در هر گزارشی از رخدادهای تاریخی، در مقام اهل بصیرتی می‌نشیند که به تحلیل واقعه و رخداد می‌پردازد و آثار و تبعات آن را به همراه توصیه‌های لازم به عنوان عبرت و پند ارائه می‌دهد.

اگرخوانندگان آیات قرآن، به عنوان تعلیمی به آن بنگرند می‌توانند از تحلیل خداوند، به قدرت و توانایی تحلیل رخدادها دست یابند. اصولاً می‌توان گفت که هدف خداوند از گزارش‌های تحلیلی در قرآن، ایجاد انسانی دارای بصیرت و قوه تحلیل رخدادها می‌باشد. بنابراین می‌بایست با این هدف به سراغ آموزه‌های قرآنی رفت.

هر رخدادی در قرآن گاه بارها و بارها تحلیل می‌شود و در هر تحلیلی با توجه به یکی از اصول ارزشی و اهداف تعلیمی عالی، توصیف، تبیین و توصیه جداگانه و جدیدی ارائه می‌شود. از این رو گفته‌اند آیات قرآن تکرار بر نمی‌دارد، زیرا هر آیه‌ای مطابق و متناسب با موقعیت خود، معنای خاصی را ارائه می‌دهد و تحلیل جدیدی را به خوانندگان منتقل کرده و دستور و فرمان و توصیه‌ای خاص را بیان می‌کند.

آموزه‌های قرآنی حتی در بیان رخدادهای به ظاهر شخصی و اختصاصی‌، این شیوه را در پیش گرفته است. از این رو نمی‌توان داستان دیدار حضرت موسی (ع) با عالم ربانی یا داستان مهمانی حضرت ابراهیم (ع) و بشارت دادن فرزند به سارا را رخدادی منحصر به فرد ارزیابی کرد و آن را «قضیه فی واقعه» دانست، بلکه رخدادی است که باید آن را در چارچوب اصول ارزشی و اهداف آفرینش و هدایتی قرآن ارزیابی و داوری کرد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

بعضی متفکران بر این باورند که در قرآن بر اثبات وجود آفریدگار آیـاتـی ذکـر شده است که روشن ترین آن ها را آیه ذیل است: (افی الـلـه شک فاطر السموات والارض5؛ مگر درباره خدای متعال که خالق آسمان ها و زمین است، شکی هست؟
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟

پر بازدیدترین ها

 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.
 توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

بعضی متفکران بر این باورند که در قرآن بر اثبات وجود آفریدگار آیـاتـی ذکـر شده است که روشن ترین آن ها را آیه ذیل است: (افی الـلـه شک فاطر السموات والارض5؛ مگر درباره خدای متعال که خالق آسمان ها و زمین است، شکی هست؟
Powered by TayaCMS