دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

راه اندازی پژوهشکده علوم و نانو فناوری دانشگاه یزد

No image
راه اندازی پژوهشکده علوم و نانو فناوری دانشگاه یزد خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: در نظام آموزشی فلسفه اسلامی به ‌طور کلی فلسفه را به ‌دلیل پایه‌ای بودن مسائل و به ‌دلیل آنکه ترسیم خط پیشرفت و ارائه سخن نهایی در آن دشوار است، به‌سختی می‌توان به شیوه مسئله‌‌محور تدریس کرد.
در ادامه بررسی آموزش فلسفه اسلامی به روش آموزش مسئله‌‌محور می‌پردازیم. در این روش دانشجویان با کلیات مسائل فلسفه اسلامی آشنا شده و جریان‌ها و آرای فیلسوفان را به‌خوبی می‌شناسند.
بنا به یک تقسیم کلاسیک، همچون دیگر علوم، فلسفه نیز در کنار موضوع و مبادی دارای مسائلی است که پیرامون موضوع آن یعنی موجود به ماهو موجود طرح می‌شود. دسته‌بندی این مسائل در محورهای مشخص، کلی‌ترین مباحث فلسفی را تشکیل می‌دهد. مباحث عامه وجود، ماهیت و عوارض آن، ثابت و متغیر، علت و معلول، علم و عالم و معلول، حدوث و قدم و الهیات بالمعنی‌الاخص از مهم‌ترین مباحث سنتی فلسفه هستند که هر یک در خود در بر دارنده مسائل فلسفی فراوانی هستند.
در روش آموزش مسئله‌محور، همچون علوم پایه چون فیزیک و ریاضی،‌ آموزش فلسفه بر اساس مباحث کلی فلسفی صورت می‌گیرد. بدین معنا که پس از دسته‌بندی مسائل و نظریه‌ها در طبقه‌بندی‌های مشخص، آموزش بر اساس پیشروی گام‌به‌گام این مسائل صورت می‌گیرد. در این روش استاد پس از طرح هر مساله به معرفی نظریه‌های گوناگون و تلاش‌های مختلف در جهت حل آن می‌پردازد. به دیگر سخن در روش موضوع‌محور، بر اساس سیر و ترتب منطقی مباحث فلسفی، موضوعات و مسائل، یکی پس از دیگری عنوان شده و نسبت به یکدیگر ارزیابی و تضعیف و تقویت می‌شوند.
در این شیوه ما با سیستم فکری و اندیشه نظام ‌مند یک فیلسوف یا مکتب به ‌طور خاص مواجه نمی‌شویم، بلکه با آرا و نظریات فلاسفه و مکاتب مختلف به‌طور پراکنده و متفرق ضمن موضوعات و مباحث آشنا می‌شویم. روش آموزش مساله‌محور همچنان‌که اشاره شد، در آموزش علوم پایه و همچنین علوم تجربی و فنی امری رایج است، در حالی که شیوه آموزش در علوم انسانی مثل جامعه‌شناسی، روانشناسی و شاخه‌های مرتبط آنها پیچیده‌تر است.
به ‌طور کلی فلسفه را به‌دلیل پایه‌ای بودن مسائل و به‌دلیل آنکه ترسیم خط پیشرفت و ارائه سخن نهایی در آن دشوار است، به دشواری می‌توان به شیوه مساله‌محور تدریس کرد چون در هر مبحث، یافتن سخن نهایی که بدون شک و یقین باشد، دشوار و بلکه غیرممکن است و هرگونه داوری مبتنی بر یک جهت‌گیری و سوگیری فلسفی خاص است و در بهترین حالت، استاد می‌تواند بکوشد تا آرای فلسفی را با کمترین داوری، شرح و تفسیر کند.
دقت در طرح مسائل، طبقه‌بندی دقیق مباحث، کوشش در طرح بی‌طرف و بدون جهت‌گیری مسائل و نزدیکی به روش آکادمیک تدریس علوم پایه از مزیت‌های روش مسئله‌محور است. گو اینکه این روش به تدقیق مباحث و گسستن از حب و بغض‌های فردی و گروهی کمک می‌کند و «ماقال» را بر «من‌قال» برتری می‌‌بخشد.
ضمن آنکه در این روش، زبان فلسفی در دراز‌مدت بیانی دقیق و شسته‌ رفته می ‌یابد و معیارهای روشن برای اصطلاحات فلسفی و به ‌کارگیری آنها اهمیت می‌ یابد. لازم به ذکر است این روش برای نوآموزان فلسفه از جهت آشنایی با مبادی، موضوعات، مسائل و اصطلاحات فلسفی مفید و قابل توجیه است.
چنانکه آمد، «در شیوه مسئله‌محور» ما با سیستم فکری هر فیلسوف و مکتب آشنا نمی‌شویم و این تفرق و تک‌افتادن مباحث گوناگون از یک‌سو و عدم آشنایی با مبانی فکری و کلیت نظام فلسفی هر یک از مکاتب یا فلاسفه مزبور از سوی دیگر، مانع جدی‌ای در فهم دقیق، روشن و کامل رای و اندیشه آنان در هر مساله خواهد بود. به‌ویژه که اندیشه بشر و خصوصا تاملات فلسفی او، امری نظام‌مند، سیستماتیک و دستگاهی است و مولفه‌های فکری هیچ متفکری را نمی‌توان به‌طور جدا از یکدیگر به‌خوبی فهمید.» همچنین روش مسئله‌محور، فاقد درک تاریخی در بررسی مسائل است.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

بعضی متفکران بر این باورند که در قرآن بر اثبات وجود آفریدگار آیـاتـی ذکـر شده است که روشن ترین آن ها را آیه ذیل است: (افی الـلـه شک فاطر السموات والارض5؛ مگر درباره خدای متعال که خالق آسمان ها و زمین است، شکی هست؟
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟

پر بازدیدترین ها

 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
Powered by TayaCMS