دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ساده باش، اما ساده‌لوح نباش

No image
ساده باش، اما ساده‌لوح نباش

زودباور بودن در یک معنا خوب است. آن هم زمانی که آدم‌ها باورشان انسانی و اخلاقی است و این باورها و اندیشه‌های انسانی است که اساس تعامل میان آدم‌هاست.اما همه می‌دانیم که همیشه این گونه نیست و همیشه هستند آدم‌هایی که متــرصد کلاه گذاشتن بر سر دیگران هستند و ذهن‌های زودباور را در معرض آسیب‌هایی جدی قرار می‌دهند.بر همین اساس است که گفته‌اند و شنیده‌ایم که انسان زیرک از یک سوراخ دوبار گزیده نمی‌شود. اما تمام اینها حرف است و در حیطه عمل قصه جور دیگری است. در عمل می‌بینیم و می‌شنویم که بسیاری از ما با وجود آن که از صبح تا شب می‌شنویم که نباید زودباور باشیم و حتی چه بسا خودمان هم به دیگران توصیه می‌کنیم که زودباور نباشند باز هم در مقام عمل بسیاری از اوقات زودباور می‌شویم، گول می‌خوریم و در حساب و کتاب زندگی بر اساس وعده و وعید‌های دیگران گرفتار می‌شویم. اولین دلیل زود باوری این است که در هنگام رسیدن اطلاعات جدید هرچه را که دریافت می‌کنیم به‌طور کامل قبول یا رد می‌نمائیم زیرا یا در زمان حال نیستیم، یا درگیر گذشته هستیم و یا درگیر گفت‌وگوهای درونی خود می‌باشیم. بدین خاطر اگر بخشی از واقعیت یا بخشی از خبری که به ما می‌رسد مطابق با واقعیت باشد ما این بخش را به کل اطلاعات و داده‌هایمان تعمیق می‌دهیم و کل اطلاعات و گفتار را می‌پذیریم بدون اینکه به خود زحمت تجسس، تحقیق و کنکاش بدهیم که موضوع چیست. به همین خاطر زود باوری باعث می‌شود تا ما از دنیای واقعی دور شویم.ضرری که به ما از زود باوری می‌رسد در اینجا نهفته است که از آنجائی که به‌هرحال در مورد مسئله ای که پیش رویمان قرار بگیرد بر سر دو راهی هستیم، یک دو راهی تصمیم‌گیری به این کار را بکنیم یا نکنیم، لحظه به لحظه ما در تردید تصمیم گیری به‌سر خواهیم برد.در واژه‌ مرکبِ «ساده‌لوح» لوح به معنای نهاد و ضمیر است. نهادی که در تشخیص،ساده‌بین باشد، نتواند پیچیدگی‌های واقعیتِ برنهاده را دریابد، کار جهان را ساده گیرد و پندارد نیتِ نیک نیکی می‌آورد، ساده‌طبع است. ساده‌لوح پیاپی شگفت‌زده می‌شود. هر بار می‌پرسد: مگر می‌شود؟ و ناباورانه می‌گوید که گویا شدنی است.افراد سطحی نگر، بسیار زود باورند و به راحتی می‌توان فضای ذهنی آنها را اشغال کرد و زمام اندیشه شان را به دست گرفت. آنها به دلیل اینکه به معضلات هر مسأله توجه ندارند و از تجربه و تحلیل عمیق و همه جانبه مسائل زندگی عاجزند، به سرعت و به سهولت، به «یقین» و اطمینان می‌رسند.بهترین روش برای اینکه باور‌های خود را درست و دقیق عملی انجام دهیم این است که با بررسی دقیق، از وجود این باورها و افکار آگاهی درست پیدا کنید که آیا این باور و افکاری که دارم درست است و برای پیدا کردن سئوال و راه‌ آن تلاش کنید. افکاری فراهم آورید که با افکار غیرمنطقی یا مصیبت‌بار سازگاری نداشته باشد از آنها دوری کند. هرگاه موفق شدید باورها و افکار خود را به طور قطعی عوض کنید، به خودتان احسنت بگویید.ما درستی یک حرف یا اطلاع را بر اساس چه چیز می‌سنجیم؟ درستی غیر از این است که آن اطلاعات و گفتار دریافت شده را با باورهای خودمان که در مغزمان درستی آنها به تأئید ما رسیده است مقایسه می‌کنیم و اگر تطبیق داشته باشد می‌گوئیم درست و یا نادرست است. حال اگر اطلاعات جدید غلط بود و یا بخشی از آن غلط بود یا غلو شده بود و یا بخشی از حقیقت در آن پنهان شده بود. اگر این اطلاعات جدید را در بست بپذیریم اتفاقی که می‌افتد این است که آن قضاوتی که در آن لحظه می‌کنیم و تصمیمی‌که بر اساس آن قضاوت می‌کنیم می‌تواند در سرنوشت ما و اطرافیانمان تأثیر داشته باشد. تصمیم گیری ما می‌تواند اشتباه باشد و در نتیجه هر عملی هم که بر اساس آن انجام می‌دهیم اشتباه خواهد بود. به‌طور مثال در مورد زود باوری می‌توان به مسأله شایعه و غیبت اشاره نمود. حتماً شما در برخی از محافل و نشست‌های خانوادگی شاهد بوده اید که درباره فلان آقا و یا فلان خانم، افراد شروع به صحبت می‌کنند که مثلاً او با همسرش چنین کرد و یا با پدر و مادرش چنان عملی را انجام داد. متأسفانه بقیه اقوام و آشنایان نیز بدون لحظه ای تعمق و تفحص، با او هم کلام شده و هر چه را گفته و نگفته با هم در وسط ریخته، آبروی آن طرف را می‌برند بدون اینکه از آنچه گفته شده یقینی داشته باشند. کمتر جمع و گروهی را می‌یابید که شایعه در بین آنها جایی نداشته باشد. به محض به وجود آمدن یک خبر تمامی‌ذهن‌ها به سوی آن متمرکز شده و بدون هیچ تحقیق، تفحص و تعمقی و به سبب احساساتی بودن و ناآگاهی، توسط ذهن جمعی پذیرفته شده و تکرار می‌گردد. مردم بدون هیچ شناختی و تنها با تکیه بر شنیدارهای خود، فردی را به اوج رسانده و یا به قهقرا می‌فرستند، روابط خانوادگی را بر هم می‌زده و زوج‌های جوان را از هم جدا می‌کنند، از شخصی یا گروهی بی دلیل تمجید کرده و شخص یا گروهی دیگر را ناسزا می‌گویند. زود باوری و دیر باوری از یک جنس هستند و هردو دوروی یک سکه هستند که عامل اصلی اینها غیر واقع بینی است. دیر باوری و زودباوری در واقع تحریفی از شناخت است. شناخت از محیط خودمان و تحریف اطلاعاتی که به مغز ما می‌رسد. یعنی یا واقعیت را نمی‌پذیریم و یا اینکه همه چیز را با راست و دروغش می‌پذیریم.

امید شفاعت

شفاعت به مفهوم قرآنی‌اش این است که شخص گنهکار به خاطر پاره ای از جنبه های مثبت (مانند ایمان یا انجام بعضی از اعمال صالح) شباهتی با اولیاء ا... پیدا کند و آنها با عنایات و کمک های خود او را به سوی کمال سوق دهند و از پیشگاه خدا تقاضای عفو کنند و به تعبیر دیگر حقیقت شفاعت، قرار گرفتن موجودی قویتر و برتر، در کنار موجود ضعیف تر و کمک کردن به او برای پیمودن مراتب کمال است.شفاعت، یک مسأله مهم تربیتی است که از جهات گوناگون آثار مثبت و ارزنده دارد، از جمله: الف) ایجاد امید و مبارزه با روح یأس: امید به شفاعت اولیاء ا... به آنها نوید می دهد که اگر همین جا متوقف شوند،و خود را اصلاح کنند، ممکن است گذشته آنها از طریق شفاعت نیکان و پاکان جبران گردد،بنابراین امید شفاعت به متوقف شدن گناه و بازگشت به سوی صلاح و تقوی کمک می کند! ب) ایجاد رابطه ای معنوی با اولیاء ا... :شفاعت نیازمند به یک نوع ارتباط معنوی میان شفاعت کننده و شفاعت شونده است. ج) تحصیل شرایط شفاعت:در آیاتی که تفسیر آن را خواندیم شرایط مختلفی درباره شفاعت ذکر شده بود که از همه مهم تر اذن و اجازه پروردگار بود،مسلماً کسی که امید و انتظار شفاعت دارد،باید این اذن و اجازه را به نحوی فراهم سازد،یعنی کاری انجام دهد که محبوب و مطلوب خداست.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

بعضی متفکران بر این باورند که در قرآن بر اثبات وجود آفریدگار آیـاتـی ذکـر شده است که روشن ترین آن ها را آیه ذیل است: (افی الـلـه شک فاطر السموات والارض5؛ مگر درباره خدای متعال که خالق آسمان ها و زمین است، شکی هست؟
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟

پر بازدیدترین ها

 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
Powered by TayaCMS