27 بهمن 1395, 3:18
انسان كامل و برخوردار از برترين فضائل اخلاقي عنواني است كه از ديرباز مورد توجه بوده و نه تنها انديشمندان و فلاسفه در اين وادي وارد شده و كتابهايي نوشتهاند بلكه براي عموم مردم هم جاذبه زيادي داشته است و با اينكه صنعت و علوم هر روزه كشف و اختراع تازهاي ميآفرينند و لوازم و ابزار جديدي در اختيار ميگذارند ولي همچنان انسانها هر جا كه با خود خلوت كنند و از اسارت وسايل و ابزار برهند و مجال انديشه و بازگشت به خويشتن خويش را دريابند، در جاذبه اين آرمان قرار گرفته و دوست ميدارند كه اگر بدان جايگاه رفيع نرسيده لااقل سيماي او را به تماشا بنشينند و از حال و هواي او برخوردار گردند. امام علي (ع) ضمن بيان ويژگيهاي انسان كامل اينگونه مينويسند: «خوشا به حال كسى كه در نزد خود كوچك (و متواضع) است و در نظر مردم بزرگ و عزيز» (طُوبى لِمنْ ذلّ فينفسه). امامعلی(ع) نخستين وصف را همان تواضع و فروتنى ذكر كرده است، زيرا مى دانيم تكبّر كه نقطه مقابل آن است سرچشمه انواع گناهان است. نخستين معصيتى كه در زمين شد تكبّر شيطان بود كه منشأ همه بدبختىها براى خود و ديگران گرديد. در بعضى از دعاهاى ماه مبارك رمضان همين مضمون به صورت يك دعا و درخواست از خداوند آمده است؛ مرحوم سيد بن طاووس در دعاى روز هفدهم ماه مبارك رمضان چنين نقل مى كند: « خداوندا! هرگز لحظهاى مرا به خودم وامگذار... و مرا در درون خود كوچك و متواضع كن و در نظر مردم مرا بزرگ دار». (1) سپس در دومين وصف مى فرمايد: «و خوشا به حال كسى كه كسب و كار او پاك و حلال باشد» و طاب كسْبُهُ. مى دانيم يكى از عوامل موفقيت و نشاط عبادت و استجابت دعا كسب حلال است تا آنجا كه در كتاب شريف كافى از امام صادق (ع) نقل شده است كه فرمود: «منْ سرّهُ أنْ يسْتجاب دعْوتُهُ فلْيطِبْ مكسبهُ؛ كسى كه خوشحال مى شود از اينكه دعايش مستجاب شود بايد كسب خود را پاك و حلال كند». (2) شبيه همين معنا با عبارت ديگر از پيغمبر اكرم (ص) نقل شده است: «منْ أحبّ أنْ يسْتجاب دُعائُهُ فلْيطِبْ مطْعمه ومكسبهُ». (3) حضرت در سومين وصف مى فرمايد: «خوشا به حال كسى كه باطن او پاك و صالح است؛ وصلحتْ سرِيرتُهُ». صلاح باطن عبارت از خلوص نيت، پاكى فطرت و خيرخواهى براى همه انسانهاست. از آنجا كه اعمال و اقوال انسان تراوشى از صفات درونى اوست، كسى كه درونى پاك داشته باشد اعمال و رفتار و اقوالش نيز پاك و شايسته است. در چهارمين وصف مى فرمايد: «و خوشا به حال كسى كه اخلاق او نيكو است» (و حسُنتْ خلِيقتُهُ)؛ «خليقه» كه به معناى خلق و خوست دو گونه تفسير شده است: بعضى آن را به معناى خلق و خوى باطنى تفسير كردهاند كه اشاره به كسانى است كه باطنى پاك دارند و به كسى شر نمىرسانند. بعضى نيز آن را به معناى برخورد خوب و گشاده رويى با مردم تفسير كردهاند و معناى دوم مناسبتر به نظر مى رسد، زيرا در جمله قبل «صلحتْ سرِيرتُهُ» به حسن باطن اشاره شده بود، بنابراين جمله مورد بحث اشاره به حسن ظاهر و برخورد خوب با مردم است. حُسن خلق به اندازه اى در اسلام اهميت دارد كه در بعضى از روايات، از پيغمبر اكرم (ص) به عنوان «نصف دين» معرفى شده است: «حُسْنُ الْخُلْقِ نِصْفُ الدّينِ» و در ادامه اين حديث آمده است: كسى از پيغمبر (ص) سؤال كرد: برترين چيزى كه خداوند به فرد مسلمانى داده است چيست؟ پيغمبر اكرم فرمود: «الْخُلْقُ الْحسنِ». (4) در پنجمين فصل فرموده است: «و خوشا به حال كسى كه اموال اضافى خود را در راه خدا انفاق مى كند»؛ (وأنْفق الْفضْل مِنْ مالِهِ) . انفاق در راه خدا و كمك به نيازمندان از مهمترين امورى است كه قرآن كريم و روايات اسلامى بر آن تأكيد فراوان كردهاند و اگر تنها آيات مربوط به انفاق، جمع آورى و تفسير شود، كتاب قابل توجهى خواهد شد. مثلاً قرآن كريم انفاق را به بذر پربارى تشبيه كرده كه در زمين مستعدى افشانده شود و از يك تخم، هفتصد تخم يا چند برابر آن عائد شود: (مّثلُ الّذِين ينفِقُون أمْوالهُمْ فِى سبِيلِالله كمثلِ حبّة أنْبتتْ سبْع سنابِل فِى كلِّ سُنْبُله مِّاةُ حبّه) (5).و در آيه اى ديگر، رسيدن به مقام والاى نيكوكارى را مشروط به انفاق از اموالى كه مورد علاقه انسان است كرده است: (لنْ تنالُوا الْبِرّ حتّى تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّون) (6) . جالب اينكه در حديثى مى خوانيم: پيغمبر اكرم (ص) دستور داد گوسفندى (براى قربانى و انفاق بر نيازمندان) ذبح كنند (همه آن ـ جز كتف گوسفند ـ را انفاق كردند). پيامبر (ص) فرمود: چه چيزى از اين گوسفند باقى مانده است؟ عايشه گفت: تنها كتف آن. پيغمبر (ص) فرمود: (چنين نيست) «تمام آن باقى مانده جز كتفش» (7). قرآن نيز مى فرمايد: « (ما عِنْدكمْ ينفدُ و ما عِنْدالله باق)؛ آنچه نزد شماست از ميان مى رود و آنچه نزد خداست باقى مى ماند» (8) . در ششمين جمله مى فرمايد: «خوشا به حال كسى كه سخنان زايد زبانش را نگه مى دارد؛ وأمْسك الْفضْل مِنْ لِسانِهِ. فضولات لسان اشاره به سخنان بى هدف و بى دليلى است كه انسان بر زبان جارى مى كند كه بسيارى از آنها آلوده به غيبت، تهمت، پخش شايعات و گناهان ديگر است. به همين دليل در دستورات اسلامى، حفظ زبان يكى از مهمترين نشانههاى ايمان و اخلاق شمرده شده است. ازاين رو، در حديثى از پيغمبر اكرم (ص) مىخوانيم: « هيچ كس از گناهان محفوظ نمى ماند مگر اينكه زبانش را حفظ كند» (9). در هفتمين جمله حكمت آميز مى فرمايد: «خوشا به حال كسى كه آزار او به مردم نمى رسد»؛ (وعزل عنِ النّاسِ شرّهُ) . در احاديث مكرّر آمده است: با ايمان كسى است كه مسلمانان از شر او در امان باشند. (10) آري مطالبي كه بيان شد فقط قسمتي از برترين ويژگيهايي است كه يك انسان براي تكامل روحي خود و رساندن خويش و ديگران به آرامش بايد از آن برخوردار باشد و به نظر ميرسد با اينكه كاري سخت و دشوار است اما ميتوان با اراده و پافشاري بر آنها به اين فضائل دست پيدا كرد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان