18 دی 1394, 0:48
الخصال: أنواعُ الخَوفِ خَمسةٌ: خَوفٌ، وخَشْيَةٌ، ووَجَلٌ، ورَهْبَةٌ، وهَيْبَةٌ. فالخَوفُ للعاصينَ، والخَشْيَةُ للعالِمينَ، والوَجَلُ للمُخْبِتينَ، والرَّهْبَةُ للعابِدينَ، والهَيْبَةُ للعارِفينَ. أمّا الخَوفُ فلأجْلِ الذُّنوبِ قالَ اللَّهُ عزّوجلّ: «وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ». [1] والخَشْيَةُ لأجْلِ رُؤيَةِ التَّقْصيرِ، قالَ اللَّهُ عزّوجلّ: «إِنَّما يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ». [2] وأمّا الوَجَلُ فلأجْل تَرْكِ الخِدْمَةِ، قالَ اللَّهُ عزّوجلّ: «الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ». [3] والرَّهْبَةُ لرؤيَةِ التَّقْصيِر، قالَ اللَّهُ عزّوجلّ: «وَ يَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً». [4] والهَيْبَةُ لأجْلِ شَهادَةِ الحقِّ عِندَ كَشْفِ الأسْرارِ؛ أسْرارِ العارِفينَ، قالَ اللَّهُ عزّوجلّ: «وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ» [5] يُشيرُ إلى هذا المَعنى.
الخصال: ترس پنج گونه است: خوف، خشيت، وَجَل، رَهْبت، وهيبت. خوف از آنِ گنهكاران است، خشيت ويژه دانشمندان، وَجَل از آنِ فروتنان و خاشعان، رهبت از آنِ عابدان، و هيبت از آنِ عارفان. اما خوف، به خاطر گناهان است، خداوند متعال فرموده است: «و براى كسى كه از مقام پروردگارش بترسد دو بهشت است» و خشيت، به سبب مشاهده تقصير است، خداوند عزّوجلّ فرموده است: «از ميان بندگان خدا تنها دانشمندان از او مىترسند» و وَجَل، به سبب ترك خدمت است، خداوند عزّوجلّ فرموده است: «آنان كه چون ياد خدا شود،دلهايشان ترسان گردد»، و رهبت، به خاطر مشاهده تقصير است، خداوند عزّوجلّ فرموده است: «از روى اميد و بيم ما را مىخوانند» و هيبت، به سبب مشاهده حقّ در هنگام كشف اسرار، [يعنى] اسرار عارفان مىباشد، خداوند عزّوجلّ فرموده است: «خداوند شما را از خويش بر حذر مىدارد» كه اشاره به همين معنا دارد. [1]
الإمامُ عليٌّ عليه السلام: إنَّ مَن عَرَفَ الأيّامَ لم يَغفُلْ عنِ الاستِعدادِ.
هر كه [تحوّلات] ايّام را بشناسد، از آماده شدن [براى آخرت] غافل نگشت. [2]
الإمامُ عليٌّ عليه السلام: استَعينُوا على بُعدِ المَسافَةِ بِطُولِ المَخافَةِ، فَكَم مِن غافِلٍ وَثِقَ لِغفلَتِهِ وتَعَلَّلَ بِمُهلَتِهِ، فَأمَّلَ بَعيداً وبَنى مَشِيداً، فَنَقَصَ بقُربِ أجَلِهِ بُعدَ أمَلِهِ، فاجَأتهُ مَنِيَّتُهُ بِانقِطاعِ امنِيَّتِهِ.
امام على عليه السلام: براى دورى راه، از ترسِ ممتد مدد بگيريد؛ زيرا چه بسيار غافلى كه به غفلت خود اعتماد كرد و مهلت عمر خود را بهانه قرار داد و از اين رو، آرزو را دراز گردانيد و كاخ بلند برافراشت؛ اما نزديك شدن اجلش، درازى آرزويش را كوتاه كرد و سر رسيدن ناگهانى مرگش، اميد او را قطع كرد.[3]
الإمامُ الباقرُ عليه السلام: أيّما مُؤمِنٍ حافَظَ علَى الصَّلواتِ المَفروضَةِ فَصَلّاها لِوَقتِها فَلَيسَ هذا مِن الغافِلينَ.
امام باقر عليه السلام: هر مؤمنى كه به نمازهاى واجب اهميت دهد و آنها را به وقتش بخواند، از غافلان نيست.[4]
منبع:پژوهه تبلیغ
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان