دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

دلالت

No image
دلالت

كلمات كليدي : دلالت، دال، مدلول، دلالت عقلي، دلالت طبعي، دلالت وضعي، دلالت لفظي، دلالت غير لفظي، دلالت مطابقي، دلالت تضمني، دلالت التزامي

نویسنده : مهدي افضلي

دلالت به فتح دال، طبق اصطلاح اهل منطق، علم اصول و ادبیات عبارت از بودن شیء به گونه‌ای است که از علم به آن شیء، علم به شیء دیگر لازم آید. شیء اول، دال و شیء دوم، مدلول نامیده می‌شود.

بر اساس این تعریف، هرگاه از درک چیزی به درک چیز دیگر نایل شویم، اولی را دال و دومی را مدلول و رابطه میان آندو را دلالت می‌نامند. پیداست ‌که انتقال از ادراک "الف" به ادراک "ب" اتفاقی نیست، بلکه رابطه خاصی میان "الف" و "ب" وجود دارد و در ذهن انسان نیز این علاقه راسخ شده است؛ در حالی‌که چنین رابطه‌ای میان "الف" و "ج" وجود ندارد، لذا از ادراک "الف" کسی به ادراک "ج" منتقل نمی‌شود. بنابراین عامل انتقال از یکی به دیگری، رابطه لزومی است که میان دو شیء برقرار است. از طرف دیگر وقتی ملازمه میان اشیاء را ملاحظه می‌کنیم، بدین نکته رهنمون می‌شویم که همه از یک سنخ نیستند. گاه ملازمه و رابطه، تکوینی است و گاه به اقتضای طبع انسان‌هاست و بسیاری از اوقات به قرارداد میان آنها بستگی دارد. بر این اساس دلالت اقسام خاصی می‌یابد و حکم هریک متفاوت از دیگری است، بر اساس سنخ ملازمه‌ای که میان دال و مدلول وجود دارد دلالت به سه نوع تقسیم میشود: عقلی، طبعی و وضعی.

اقسام دلالت

1. دلالت عقلی

در صورتی که میان دال و مدلول رابطه ذاتی برقرار باشد، به گونه‌ای که یکی علت دیگری باشد، در این صورت دلالت را عقلی می‌نامند. از باب نمونه به گوش رسیدن صدایی از پشت دیوار، دلالت بر وجود گوینده‌ای پشت دیوار می‌کند؛ صدای او علت برای درک حضور صاحب صدا پشت دیوار است.

2. دلالت طبعی

گاه تلازم میان دو طرف به نحوی نیست که ذاتا ادراک یکی ادراک دیگری را موجب شود، بلکه با توجه به طبیعت انسان از ادراک چیزی به ادراک چیز دیگر منتقل می‌شویم. مثلا وقتی کسی "آه" می‌کشد بدین معناست که از چیزی در رنج است، وقتی "آخ" می‌گوید حکایت از دردی در بدنش می‌کند و امثال آن. در این موارد، رابطه میان آخ و درد، یا آه و رنج، ذاتی نیست، بلکه طبع انسانی چنین اقتضایی دارد. ممکن است طبع انسان‌ها متفاوت باشند، درجایی چیزی دال بر چیزی باشد که در جای دیگر یا بر آن امر دلالت نمی‌کند، یا بر هیچ چیز دلالت ندارد، نه بر آن شی و نه بر شیء‌ دیگر. ولی در جایی‌که این امور از چنین رابطه‌ای برخور دارند، در صورتی که علم به این رابطه وجود داشته باشد، می‌توان ادعا کرد که از علم به یکی به دیگری منتقل خواهیم شد.

3. دلالت وضعی

گاه انتقال از دال به مدلول از هیچ یک از اقسام گذشته نیست، بلکه قراردادی است که آدمیان برای رفع نیاز خود انجام داده‌اند. از باب نمونه انسان‌ها برای بیان مقاصد خود از کلمات ملفوظ یا مکتوب و به تعبیر دیگر از صداها و نشانه‌ها استفاده می‌کنند. افراد جامعه، برای رفع نیازهای متنوع‌شان الفاظی را وضع می‌کنند و با تکرار آن نوعی ملازمه میان صدا، نشانه و مقصود برقرار می‌شود که مخاطب با شنیدن این لفظ یا خواندن آن به مقصود گوینده یا نویسنده از لفظ یا نشانه منتقل می‌شود.[1] بنابراین با علم انسان به این ملازمه و علم به وجود دال، ذهنش به مدلول منتقل خواهد شد. به تعبیر فنی‌تر هرگاه لفظ یا نشانه به گونه‌ای باشد که از علم به صدور آن از گوینده یا نویسنده، علم به معنای مقصود حاصل شود، آنرا دلالت وضعی می‌نامند.

اقسام دلالت وضعی

دلالت لفظی و غیر لفظی

دلالت وضعی یا لفظی است یا غیرلفظی، بدین معنا که گاه چیزی که دال قرار داده می‌شود لفظ است و گاه از سنخ لفظ نیست، دلالت لفظی همانند دلالت لفظ "آب" بر مایعی که از اکسیژن و ئیدروژن تشکیل شده است. دلالت غیر لفظی مانند دلالت علامت‌های راهنمایی و رانندگی؛ وقتی جهت فلشی به یک سمت کشیده می‌شود، متناسب با آن راننده درمی‌یابد که به کدام سمت حرکت کند و پیچیدن به فلان سمت ممنوع است و مانند آن.

اقسام دلالت وضعی لفظی

در دلالت لفظ بر معنا این نکته نیز حایز اهمیت است که کیفیت دلالت الفاظ بر مدلول‌ها به یک شیوه نیست، گاه بر مدلول به صورت مطابقی و گاه به صورت تضمنی و گاه به صورت التزامی دلالت می‌کند.

1. دلالت مطابقی

در دلالت مطابقی که برخی از فیلسوفان، همانند شیخ اشراق آن را دلالت قصدی نامیده‌اند، در این دلالت وقتی لفظ به کار برده می‌شود بر تمام معنایی که برای آن قرارداد شده است دلالت می‌کند، زیرا لفظ در برابر همین معنا وضع شده است؛ مثلا وقتی "مثلث" را به کار می‌بریم این واژه بر شکلی دلالت می‌کند که دارای سه ضلع است.

2. دلالت تضمنی

در دلالت تضمنی که شیخ اشراق آن ‌را دلالت حیطه نامیده است، دلالت بدین معناست که وقتی لفظ را به کار می‌بریم لفظ بر بخشی از آنچه برای آن وضع شده است دلالت می‌کند به هنگامی که بر تمام معنا نیز دلالت کرده است، مثل این‌که واژه “مثلث” بر “شکل” دلالت کند. دلالت "مثلث" بر “شکل” نه بدین معناست که “مثلث” اسمی برای “شکل” است، بلکه "مثلث"، اسم برای معنایی است که "شکل"، بخشی از آنرا تشکیل می‌دهد.

تذکر این نکته مناسب است که دلالت تضمنی فرع بر دلالت مطابقی است، اگر در جایی دلالت مطابقی وجود نداشته باشد، دلالت تضمنی نیز وجود نخواهد داشت.

3. دلالت التزامی

دلالت التزامی که سهروردی آن را دلالت تطفل نامیده است هم چون دلالت تضمنی، مبتنی بر دلالت مطابقی است؛ بدون دلالت مطابقی نمی‌توان از دلالت التزامی سخن به میان آورد. وقتی یک لفظ به گونه‌ای دلالت کرد که کاملا مطابق با معنا بود، گاه این معنا به گونه‌ای است که ملازم و همراه معنای دیگر است، از اینرو با دلالت لفظ بر معنای مورد نظر، به صورت التزامی بر چیزی که همراه اوست نیز دلالت صورت می‌پذیرد. از باب نمونه وقتی لفظ "سقف" گفته می‌شود، دلالت آن بر معنای سقف به دلالت مطابقی است، اما دلالت آن بر دیوار به صورت التزامی است. یا وقتی انسان گفته می‌شود، دلالت آن بر معنای انسان مطابقی است، اما دلالت آن بر توانایی بر نوشتن التزامی است.

مقاله

نویسنده مهدي افضلي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS