دوری از خودبینی(عجب)
قال رسول الله(ص): «ثَلاثٌ مُهْلِکاتٌ شُحٌّ مُطاعٌ وَ هَوًی مُتَّبَعٌ وَ اعْجابُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ»
عجب به این معنی است که آدمی به جهت کمالی که در خود میبیند، خود را بزرگ شمرد؛ خواه در واقع آن کمال را داشته باشد یا نداشته باشد.[1] فرق میان این صفت و کبر آن است که در کبر متکبر خود را بالاتر از غیر میببیند و مرتبه خود را بیشتر میشمرد، ولی در صفت عجب پای دیگری در میان نیست.[2]
اگر انسان کار نیکى اعم از عبادت خدا یا کمک به بندگان او، تحصیل علم، کسب درجات معنوى و... انجام دهد و از رسیدن به چنین کمالاتى به خود ببالد و تصور کند بنده خوبى شده و وظیفه خود را به نحو احسن انجام داده؛ گرفتار رذیله اخلاقى «عجب» شده است، ولى اگر از توفیقى که در کسب کمالات معنوى و انجام کردار نیکو به دست آورده، خوشحال شود و به درگاه الهى سپاس گزارد و آن را لطفى از جانب خدا بداند، چنین حالتى مذموم نیست، بلکه ممدوح است.[3]
حضرت امیر(ع) نیز عجب را از دامهاى شیطانى شمرده، به مالک اشتر مىنویسد:
«... ایَّاکَ وَ الْاعْجابَ بِنَفْسِکَ وَ الثِّقَةَ بِما یُعْجِبُکَ مِنْها وَ حُبَّ الْاطْراءِ فَانَّ ذلِکَ مِنْ اوْثَقِ فُرَصِ الشَّیْطانِ فى نَفْسِهِ لِیَمْحَقَ ما یَکُونُ مِنْ احْسانِ الُمحْسِنینَ:
مبادا هرگز دچار خودپسندی گردی و به خوبیهای خود اطمینان کنی و ستایش را دوست اداشته باشی که اینها همه از بهترین فرصتهای شیطان برای هجوم آوردن به توست، و کردار نیک نیکوکاران را نابود میکند.[4]
زمینههاى خودبینی
ممکن است کمالات متعدّدى زمینه پیدایش و تقویت رذیله عجب را در انسان فراهم سازد، از جمله آن:
الف- علم: دانش که کمال است اگر با تهذیب نفس همراه نباشد، سبب پیدایش عجب مىشود. عجب موجب مىشود انسان از فراگیرى دانش بیشتر باز بماند؛ زیرا وقتى انسان خود را از دیگران برتر دید، کمتر به دنبال ارتقای علمی میرود؛ حضرت هادى(ع) مىفرمایند:
«الْعُجْبُ صارِفٌ عَنْ طَلَبِ الْعِلْمِ
خودبینى، مانع طلب علم است».[5]
ب- عبادت: امام باقر(ع) میفرمایند: «دو مرد وارد مسجد شدند، یکى از آنها عابد و دیگرى فاسق بود، و درحالى از مسجد خارج شدند که فاسق، صدّیق و عابد، فاسق گشته بود؛ و دلیل آن، این بود که عابد در حالى وارد مسجد شد که در اثر عبادتهاى خویش، خود را در نزد خدا عزیز مىدانست و فکر او به این مسأله مشغول بود. امّا (فاسق درحالى وارد مسجد شد که) اندیشه او در پشیمانى از گذشته خویش بود و در پیشگاه خداوند از گناهان خود استغفار و توبه مىنمود.»[6]
ج- جمال و زیبایى
د- ثروت: خداوند در قرآن به پیامبر(ص) مىفرمایند: «براى مردم داستان آن دو مرد را بازگو کن که به یکى از آنها دو مزرعه زیبا و آباد دادیم با درختانى سر به فلک کشیده، زمینى حاصلخیز، آب فراوان و انواع میوهها. آن دو مزرعه، همه انواع محصولات کشاورزى را دارا بودند، ولى صاحب یکی از آنها، شخصى کم ظرفیت بود و از این همه نعمت و فراوانى، دچار عجب و غرور شد و به دوستش فخر و تکبّر فروخت و این عجب و خودبینى او را به انکار قیامت وا داشت، و گفت گمان نمىکنم که قیامتى برپا شود و بر فرض که چنین شود من با شخصیت و مقامى که در این دنیا دارم، در آنجا نیز نزد پروردگارم مقام والایى خواهم داشت.»[7]
اثرات خودبینی
1. نابودى اعمال؛ حضرت امیر(ع) مىفرمایند: «الْعُجْبُ بِالْحَسَنَةِ یُحْبِطُها: خودپسندى به سبب کار نیک، آن را نابود مىسازد.»[8]
2. توقف رشد معنوى؛ چنانکه حضرت امیر(ع) مىفرمایند: «الْعُجْبُ یَمْنَعُ الْازْدِیادَ: خودپسندى، مانع فراوانى [و رشد معنوى] مىگردد.»[9]
3. تسلّط شیطان؛ رسول اکرم(ص) درباره عجب مىفرماید: «روزى موسى(ع) نشسته بود. ابلیس در حالى که لباس رنگارنگ به تن داشت به حضرت رسید ... موسى پرسید: این لباس رنگارنگ چیست؟ پاسخ داد: دلهاى بنى آدم را با آن مىربایم. موسى گفت: مرا از گناهى آگاه ساز که چون انسان آن را مرتکب مىشود، تو بر او چیره مىشوى. ابلیس گفت: هرگاه از خویشتن در شگفت شود و عملش را بزرگ برشمارد و گناهش در نظرش کوچک آید.»[10]
4. هلاکت و نیستى؛ چنانکه حضرت امیر(ع) مىفرمایند: «الْعُجْبُ هَلاکٌ: خودپسندى، هلاکت است.»[11]