خودکشی
خودکشی به معنای نابودکردن واز بین بردن خود، پدیده جدیدی نیست؛ اززمان خلقت بشر خودکشی نیز به عنوان راهی برای رسیدن به آرامش از نوع کاذب یا فراری غیر منطقی از مسائل ومشکلات مطرح بوده است. خودکشی پدیدهای است که سالیان دراز از روابط عشیرهای و سنتی تا روابط پیچیدهی شهرهای امروزی، گریبان بشر را گرفته و در فراز و نشیب تحولات اجتماعی قلب و روح خانوادهها و اجتماع را آزرده است.
آمارهای مختلف دراین زمینه دارای یک نقطه اشتراک از نظر مقطع سنی افرادی است که دست به خودکشی میزنند و آن اینکه اکثریت قربانیان این پدیده دردآوراجتماعی، معمولا قشر جوان هر جامعه است.
مبتلا شدن به بحران هویت، پوچ گرایی و بیهوده انگاری زندگی، زندگی شهری، انبوه جمعیت، عدم تجانس افراد با یکدیگر، احساس غربت و تنهایی، کاهش عاطفه و محبت خانوادگی، رهاشدن فرد به سرنوشت خود، چشم و همچشمیها، پیدا شدن آرزوهای دور و دراز در زندگی مادی، محرومیت در عشق، فقر مادی و دهها عامل دیگر آنچنان تنگناهایی را برای برخی افراد فراهم آورده که فرد تنها راه نجات خود را در نابودی خویش جستوجو میکند. براین اساس خودکشی سومین عامل مرگ جوانان ایرانی است که لازم است به این مسأله بحرانی توجه خاصی داشته باشیم.
یکی از جامعه شناسان می گوید: خود کشی هم اکنون به عنوان چهارمین علت مرگ در تهران شناخته میشود ومهمترین انگیزه برای اقدام به خودکشی، اختلافات خانوادگی است.(فرجاد، محمد حسین، آسیب شناسی کجروی های اجتماعی)
وظایف پیشگیرانه والدین
1) تقویت عقاید مذهبی
آنچه در این باره مورد اتفاق جامعه شناسان و روان شناسان و متخصصان علوم تربیتی بوده و بدان اعتقاد قطعی داشته و درهمه جوامع مورد تایید قرارگرفته است، برگرفته از متون و معارف مذهبی است. چه اینکه در اندیشه اسلامی نقش سازنده و مهم ایمان به خدا و اعتقاد به روز واپسین بزرگترین ابزار کنترلی ومهار کننده انسان در روند زندگی بوده و احساس گرایش به سوی انحرافات و آسیبهای اجتماعی را به میزان بسیار بالایی کاهش داده است.
یاد خداوند و توجه به قدرت نامتناهی او، بزرگترین تکیه گاه آدمی در مقابله با ناکامیها و شکستهای ظاهری زندگی بوده و موجب ایجاد آرامش روانی و بالابودن احساس لذت از زندگی می شود. « الا بذکرالله تطمئن القلوب»[الرعد/28] : همانا با یاد خدا قلبها آرامش مییابند.
این که صاحبان ایمان از بهترین آسایش و آرامش روانی برخوردارند ازآن جهت است که افراد با ایمان، نظام موجود در جهان هستی را حکیمانه و هدفدارمیدانند و هر گونه بلا و سختی را نتیجه سوء رفتارهای خویش و یا آزمایشی الهی برای دستیابی به پاداش خداوندی قلمداد میکنند.
انسانهای معتقد به مبدا ومعاد، علاوه بر اینکه خود را سرایدار جان خویش از سوی خداوند دانسته، برخورداری ازهمه مواهب و نعمتهای دنیوی و ظاهری را لطف حضرت حق برشمرده و در نتیجه برای از دست دادن آن غم و اندوهی بخود راه نمیدهند. « قُل اِنّ الصَّلاتی وَ نُسکی و مَحیایَ مماتی لِلهِ ربِّ العالمینَ»(الانعام/162) ای پیامبر بگو بدرستیکه همه عبادت و رفتار و زندگی و مرگ من بدست خدای جهانیان است.
افرادی که دارای جهان بینی الهی و ایمان به خداوند متعال هستند، در سختیها و نواقص زندگی شکیبایی بخرج داده و برای نجات جان خود مرتکب گناه کبیره خودکشی و محرومیت از لطف الهی در دنیا و آخرت نمیشوند. از همین رو نرخ خودکشی در جوامع اسلامی و خانوادههای مذهبی بسیار پایینتر است. زیرا آنها راه حل همه مشکلات خود را با اتکا به عقاید قلبی و باورهای دینی خود پیدا میکنند و به همین دلیل برای از بین بردن جسم خود تلاشی نمیکنند.
شایسته است والدین محترم همواره برای احیاء و تقویت حس مذهبی و استحکام پایه های اعتقادی خانواده و فرزندان خویش، تلاش کرده و با حضور در مساجد و اماکن مذهبی، مطالعه کتب سودمند دینی، ارتباط دوستانه و خانوادگی با افراد و خانوادههای متدین، شرکت در مجالس و برنامههای مذهبی، الزام به موقع درانجام وظایف شرعی و صحبتهای صمیمانه خانوادگی به این امر مهم و سرنوشت ساز اقدام نمایند.
2) توجه به علائم خودکشی
اگرچه پیش بینی احتمال خودکشی از سوی والدین یا همسر یا اطرافیان چندان کار آسانی نیست اما شناخت نشانههای اولیه وعلائم آن میتواند در فعال سازی اطرافیان برای پیشگیری و بهبود روانی فرد مظنون به خودکشی مفید باشد.
اغلب مردم عادی وحتی بعضی از متخصصان گمان میکنند کسی که حرف خودکشی را میزند دست به این کار نمیزند والبته این گمان باطل و خطرناک است و زمانی که نوجوان از خودکشی حرف میزند باید حرفش را جدی تلقی کنیم.
حقیقت غمانگیز این است که بسیاری از نوجوانان یا بزرگسالانی که تهدید به خودکشی میکنند و با بیاعتنایی روبهرو میشوند یا صرفاً به عنوان افرادی که به دنبال جلب توجهاند، با آنان برخورد میشود، بالاخره اقدام به این کار میکنند. علاوه بر این، وقتی که نوجوانان تهدید به خودکشی میکنند میخواهند این پیام را منتقل کنند که اشکالی وجود دارد و نیاز به کمک دارند، حتی اگر واقعاً قصد نداشته باشند که به عنوان تنها راه حل موجود برای حل مشکلشان به خودکشی متوسل شوند.
مراقبت و توجه به علایم هشداردهنده زیر در افراد افسرده، میتواند نشانههایی از احتمال ارتکاب به خودکشی بحساب آید:
1- ناامیدی مداوم 2- اختلال در خواب و خوراک 3- افت شدید و ناگهانی تحصیلی 4- انزوای اجتماعی تدریجی و افزایش کناره جویی از دیگران 5- قطع یا کاهش شدید ارتباط نوجوان با والدین یا افراد مورد علاقه و تاثیر گذاردر زندگی . 6- داشتن سابقه ای مبنی بر اقدام به خودکشی در گذشته 7- داشتن حالاتی حاکی از بیپروایی و آسیبرسانی به خود 8- مصرف الکل یا مواد مخدر و رانندگی بیپروایانه، فرار از خانه 9- گفتن مستمرجملاتی مثل «ای کاش بمیرم» یا «برای چه زندگی میکنم؟» 10- ایجاد اتفاقات غیرمعمول در زندگی جوان، مثل شکست تحصیلی. 11- مرگ ناگهانی یکی ازعزیزان(نری ماسن پاول، رشد و شخصیت کودک، مترجم: مهشید یاسایی،)
برخی دیگر از علائم ظاهری افسردگی عبارتند از: علاقه نداشتن به شرکت در فعالیتهای تفریحی و لذتبخش، بیعلاقه بودن به مورد تقدیر و احترام قرار گرفتن، شکایت کردن از مشکلات جسمی و روحی مختلف بدون وجود هیچ بیماری خاصی ، بیتوجهی به وضعیت ظاهری خود، تغییر فاحش و مقطعی در خصوصیات شخصیتی، نارضایتی از خود و اعتقاد بر بد بودن و غیرقابل اعتماد بودن خود، انجام ندادن فعالیتهای عادی و روزمره زندگی، رفتارهای خشونت آمیز، پرخاشگری کم کردن وزن، بی حالی، احساس ناامیدی شدید، خستگی زیاد جسمی و روحی، خطای حواس و حافظه، عدم اعتدال در گفتار و رفتار.( آسیب شناسی کجروی های اجتماعی)
والدین و نزدیکان و تمامی حمایتگران با دیدن علامتهای فوق میبایست از طریق صحبت، همراهی، مشاوره دوستان یا نزدیکان، مسافرت یا تفریحات سرگرم کننده، مشکل گشایی، اعتماد بخشی، مراجعه به مراکز روان درمانی و ... اقدامات پیشگیرانه و بهبود بخشی خود را نسبت به فرد مورد نظر با شدت پیگیری نمایند.
3) ازدواج هوشمندانه
والدین بخوبی از این امر آگاه هستند که یکی از راههای رفع نگرانیها و آرامش درونی افراد و نیز شخصیت بخشیدن به جوانان و نجات آنان از بحرانهای پوچ انگاری، تهیه مقدمات و اقدام به موقع و مناسب جوانان برای تشکیل زندگی و ازدواج میباشد. قرآن مجید ازدواج را مایه آرامش زن و مرد قرار دانسته است:« ... لتسکنوا الیها ».
اگرچه در اهمیت ازدواج سخن بسیار رفته است اما آنچه مهمتر از ازدواج است ، دقت و توجه در شرائط و صلاحیتهایی جوان در اقدام به این مساله است. لزوم انتخاب و همسر گزینی صحیح، لزوم بلوغ عقلی و اجتماعی جوان، پرهیز از شتاب زدگی و فیصله بخشیدن به آن، در نظر گرفتن مراحل بعد از ازدواج از قبیل اشتغال و مسکن، تبیین فلسفه و علت ازدواج و کارکردهای مهم آن، مشاوره و هدایت در چگونگی و اصول زندگی مشترک و رفتارهای مسالمت آمیز، پرهیز از قراردادن جوان در تعارفات و رودروایسی ها، و ... از مواردی است که پدر و مادر قبل از اقدام نهایی برای ازدواج فرزندشان میبایست در نظر داشته باشند.
در بین افرادی که دارای ازدواجی هوشمندانه باشند ضریب ناهنجاری خانوادگی و طلاق بشدت کاهش یافته و بدنبال آن نرخ خودکشی نیز به حداقل خود میرسد.
4) آموزش مهارتهای زندگی
زندگی سعادتمندانه در این دنیا نیازمند فراگیری شیوهها و مهارتهای لازم برای تمام خانوادهها بویژه زن وشوهرهای جوان است. به یقین اعتماد کردن جوانان به دانستههای ناقص خود( بدلیل عدم تجربه کافی) وعدم استفاده از راهنماییها و مشاورههای اطرافیان برای رسیدن به اهداف والای زندگی مشترک، نتایج خوبی را درپی نخواهد داشت.
ازاین جهت والدین همواره با آموزش مهارتهای لازم زندگی در ابعاد مختلف و انتقال تجربیات ارزشمند خود، در کاهش آسیب پذیری فرزندان خویش سهم بسزایی دارند.
آموختن مهارتهای زندگی خانوادگی یکی از نیازمندیهای اولیه خانوادههای نوپایی است که در معرض برخی آسیبها از جمله خودکشی واقع هستند.
برخی از این مهارتها که میبایست از طریق والدین به نسل جدید انتقال یابد، عبارتند از: آموزش چگونگی رفتار با همسر در قالب بیان خاطرات و تجربیات خود، توصیه به مطالعه کتب سودمند در این موضوع، آموزش چگونگی مقابله با کمبودهای اقتصادی خانوار، توصیه به صرفه جویی مالی، چگونگی رفت و آمد خانوادگی با بستگان همسر، شیوه رفتار با همسایگان و دوستان، پرهیز از چشم و همچشمی، توجه دادن فرزندان به عقاید مذهبی ، توصیههای عفیفانه به فرزند در مسائل زناشویی، چگونگی پوشش در محافل خانوادگی وعمومی، میزان و زمان حضوردرمنزل و ورود و خروج از آن، لزوم احترام و سرکشی به خانواده همسر، شیوه های عکسالعمل مناسب در مقابل ناسازگاریهای همسر، راههای برخورد با عوامل ناامید کننده ودلسرد کننده در ازدواج.
5) خودشناسی
خود شناسی به معنای شناخت ویژگیهای فردی وآگاهى ازنقاط ضعف وقوت، خواستهها، ترسها، رغبتها وتمایلات خود است. این شناخت به انسان کمک مىکند تا تصویر واقع بینانه اى از خود داشته وحقوق و مسئولیتهای خود را بهتر بشناسد.
امام علی (ع) در نهج البلاغه فرمود: «من عرف نفسه، فقد عرف ربه»
(شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج20، ص: 292ح339)
شخصی که دارای خودشناسی باشد، به تحقیق خدای خویش را هم شناخته است. از این رو شاید بتوان زیربنایىترین راه شناخت جهان هستی و خداوند را، شناخت توانمندیهای خویشتن دانست. این شناخت علاوه برتوانمندیها شامل ناتوانیها و نقاط ضعف افراد هم خواهد بود.
کسب این آگاهیها، نقش مهمى در سلامت و بهداشت روان افراد دارد. اولین جزء خودآگاهى، شناخت ویژگىها و صفات خویش است زیرا شناخت اشتباهها، نقاط ضعف، نارضایتىها و شکستها، نخستین قدم براى تغییر و اقدام براى رفع و اصلاح آن و سپس رشد انسان است،
امام علی (ع) فرمودند:« خداوند رحمت کند شخصی را که بداند از کجا آمده، در چه جایگاهی قرار دارد ، و به کجا می رود». این شناخت همه جانبه انسان از مبدا و معاد و خودشناسی موجب هدفمند دانستن زندگی و حکمیانه دانستن خلقت و مرگ او میگردد. این در حالى است که در دهههاى اخیر جامعه شناسان و روان شناسان در بررسى اختلالهاى رفتارى و انحرافهاى اجتماعى به این نتیجه رسیدهاند که بسیارى از اختلالها و آسیبها در ناتوانى برخى افراد براى شناخت وتحلیل موقعیتهایشان ریشه دارد. زیرا افرادی که به درجه کامل خود آگاهی رسیده باشند در تجزیه و تحلیل حوادث و رفتارهای پیرامونی خود ، تصمیماتی حکیمانه و منطبق بر امکانات فردی و اجتماعی خویش گرفته و هیچگاه خود را در بن بست نمیبیند. کسب مهارت خودشناسی فوائد زیر را برای افراد بدنبال دارد.
-
در مقابل فشار و ضربههاى روانى و اجتماعى مقاومت بیشترى از خود نشان مىدهند.
-
از مشورت با دیگران و افراد صاحب نظراستقبال مىکنند.
-
نسبت به ارزشها و اعتقاداتشان آگاهى کامل دارند واز آن دفاع مىکنند.
-
احساس خشنودى و رضایت خاطر زیادى دارند.
-
براى خود ارزش قائلاند.
-
از روحیه انتقاد پذیرى برخوردارند.
-
اغلب از روحیه مثبت اندیشى برخوردارند.
-
روحیه همکارى و مشارکت بالایى دارند.[www.rie.ir ]
پرهیز از بدآموزی
مطبوعات، مراکزخبری ورسانهای برای پرهیزازعوارض و آثارمنفی اخبارمربوط به قتلها و خودکشیها میبایست مسائل روانی وتربیتی وجوانب مختلف پخش و بیان وانتشاراینگونه حوادث را مد نظر قراردهند.
در این میان نقش اعضای خانواده از جمله پدران ومادران درکنترل ونقل اینگونه خبرها و حوادث جنجالی برای دیگراعضای خانواده بسیار حائزاهمیت است. اگرچه بیان اصل ماجرا ومطالب کلی و اجمالی خودکشیها از رسالت خبری رسانهها بحساب میآید اما والدین باید این مطلب را درنظر داشته باشند که بیان جزییات وابزارها وعوامل و شیوهها و شگردهای مربوط به خودکشی برای، بدآموزی های خطرناکی برای فرزندان داشته وچه بساعواقب اجتماعی غیر قابل جبرانی داشته باشد.
این که مرگ یک شخص چگونه بوده است وعلت مرگ چه بوده است چندان آسیب زا نخواهد بود اما ارایه جزییات دقیق و زیاده از حد، ممکن است دیگران را دربکارگیری روش خودکشی ترغیب کرده و به منزله نوعی آموزش خودکشی در بین افراد عمل کرده و تاثیر بگذارد.
سایر راههای پیشگیری
دکتر فرجاد در نوشتههای تحقیقی خود برخی ازراههای پیشگیری از خودکشی را بشرح ذیل بیان کرده است:
-
با استفاده ازعلاقه بیمار به زنده ماندن میتوان خودکشی را ازاو دور کرد. زیرا وی دارای احساس چند گانگی یا دو گانگی نسبت به مرگ و حیات شده است واز این دوگانگی میتوان راه نفوذی پیدا کرده و او را از انجام کارش منصرف کرد.
-
ایجاد ارتباط و حمایت نزدیکان(دوست، فامیل، کارفرما، پزشک، روحانی) از فرد مورد خودکشی
-
تقسیم کردن قبول مسئولیت فرد خودکشی کرده بین افراد دیگر
-
جلوگیری از احساس طرد شدن وخواسته نشدن در زنان
-
جلوگیری از احساس تردید در مورد با کفایتی درمردان
-
گسترش تماس و ارتباطات اجتماعی با فرد مورد خودکشی.
-
کنترل و کم کردن قرصها و داروهای روانگردان در محیط زندگی یا سکونت افراد.
سخن آخر اینکه آنانی که گرفتار مشکلات بسیاری در زمینههای خانوادگی، اجتماعی، اقصادی و ... هستند، همواره به یاد داشته باشند که اگرچه خودکشی میتواند یک اقدام پایان دهنده باشد، اما بدترین و آخرین راه حل مشکل بوده و نشان از ناتوانی وعدم اراده و تدبیر معقولانه در حل مشکلات است. علاوه آنکه از گناهان کبیرهای است که خداوند وعده عذاب برآن داده است.
همیشه برای برطرف کردن همه مشکلها راه حلهای بسیار ساده، ارزان و آبرومندانهای وجود دارد که باید به آنها فکر کنیم و با کمک دیگران و خیرخواهان متبحر،آنها را پیدا کنیم.