دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

سید موسی شبیری زنجانی

سید موسی شبیری زنجانی
سید موسی شبیری زنجانی

سیّد موسى شبیرى زنجانى

(متولد: 1306ش)

عنوان مقاله: فقیه محقق

نویسنده: حبیب الله سلمانى آرانى

تولد

سه ماه و اندى از اقامت دائمى آیت الله آقاى حاج سیّد احمد زنجانى در قم گذشته بود که خداوند درروزهشتم ماه مبارک رمضان سال 1346هـ ق (یازدهم اسفند1306)نخستین پسر رابه او عطا فرمود.

مادر به خاطرآنکه پسرش درقم وخانه ى امام موسى کاظم(علیه السلام) متولد شد، نام«موسى»رابه پدرپیشنهاد کردوآیت الله زنجانى هم آن را پذیرفت و اظهار امیدوارى کرد فرزندش در آینده منشأ آثار خیر و برکات فراوان باشد.[1]

خاندان

پدر، مادر و اجداد آقاموسى از خاندان سرشناس و سادات اصیل زنجان و مشهور به علم و تقوا بودند. آنها در اصل از روستاى «ترک» از توابع شهرستان میانه به زنجان آمده بودند.[2]پدرش فقیه پرهیزکار آیت الله آقاى حاج سیّداحمد زنجانى (متولد:چهارم صفر1308) درزنجان به علم آموزى نزداساتیدى چون حاج شیخ زین العابدین زنجانى(1348ق.)، میرزا عبدالرحیم فقاهتى(1365ق.)، میرزا ابراهیم حکمى زنجانى (1351ق.) و حاج شیخ عبدالکریم خوئینى(1371ق.) اشتغال ورزید. پس از بیست و پنج سال تحصیل وتدریس در مدرسه علمیه سیّد زنجان، آوازه علمى مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائرى(1355ق.) وى رابه قم کشاند و نزدیک به ده سال از مجالس درس ایشان استفاده کرد و تقریرات دروس وى رانگاشت.

آیت الله زنجانى علاوه بر شرکت در دروس یاد شده، از محضر استادان دیگرى چون آیات عظام آقایان حاج میرزامحمد صادق خاتون آبادى(1349ق.)، حاج شیخ محمدرضا نجفى مسجد شاهى (1362ق.) و... بهره برد و سپس خود به تدریس دروس سطوح عالیه پرداخت.

پس از رحلت آیت الله حائرى، آیت الله سیّد محمد حجت(1372ق.) ازایشان براى ساماندهى برخى امور بویژه پاسخ به استفتائات فقهى استمداد طلبید. آیت الله زنجانى ضمن قبول این امر، فعالیتهاى دیگرى از جمله نظارت بر مدرسه حجتیه و نیابت امامت جماعت نماز صبح و مغرب و عشا در حرم کریمه اهل بیت(علیها السلام)را (به خاطر کسالت ایشان) برعهده گرفت. گاهى که ایشان اقامه جماعت مى کردند، مرحوم آیت الله حجت، در نمازشان حاضر مى شد و به ایشان اقتدا مى کرد. همچنین دراین سالها نماز جماعت ظهر و عصر را در مدرسه فیضیه برپاکرد. امام خمینى ازجمله کسانى بود که در نماز جماعت شرکت مى کرد و آن دو دوست پس از اتمام نماز باهم به سوى منزلشان که در نزدیکى هم قرار داشت بازمى گشتند. آیت الله سید محمد تقى خوانسارى وقتى به مسافرت مى رفت از وى دعوت مى کرد به جایش نماز جماعت بخواند.

آیت الله زنجانى بیشتر به کار تألیف پرداخت و بیش از شصت جلد کتاب و رساله کوچک و بزرگ در دانشهاى گوناگون دینى تألیف کرد و به یادگار گذاشت. مباحثه علمى قسمت دیگرى از حیات علمى ایشان را شکل مى داد. جلسه مباحث فقهى در منزل آیت الله صدرالدین صدر(1372ق.) با حضور ایشان برگزار مى شد. همین جلسه فقهى گاهى هم در منزل آیت الله زنجانى تشکیل مى گردید که از دوستانشان بویژه آیت الله محقق داماد(1388ق.) و امام شرکت مى کردند. بیشترجلسات مشترک مراجع ثلاث (صدر، حجت و خوانسارى) براى تصمیم گیریهاى مهم حوزه نیز در منزل ایشان تشکیل مى شد و این جلسات، تا قیام 15 خرداد 1342 ادامه داشت.

آیت الله سیّد احمد زنجانى فقیهى بزرگ و پارسایى متخلّق به اخلاق الهى بود و اشراف کاملش بر ابواب مختلف فقه اعجاب بزرگانى چون آیت الله حاج شیخ محمدعلى اراکى(1415ق.) رابرانگیخته بود.

تقواى الهى، روح یقین و توکل، شکر خالق ومخلوق، احترام به افراد، نظم و سلیقه درامور، زهد عبادت بسیار همراه باگریز از مقدس مآبى، روشن بینى فکرى و تأکید بر حیات اجتماعى دین و عشق به خاندان رسالت از صفات ارزنده آن عالم وارسته بود.[3]

آیت الله زنجانى سالهاى متمادى صبح و شبها در حرم مطهر حضرت معصومه(علیها السلام) و ظهرها در مدرسه فیضیه نماز جماعت را اقامه مى کرد و بخشى از اوقات روزانه ى خود را به رسیدگى و پرسش از احوال و اوضاع مستمندان، مراجعان و حل مشکلات آنان اختصاص مى داد.

سرانجام این عالم ربانى در روز 29ماه مبارک رمضان سال 1393قمرى (پنجم آبان 1352) دیده از جهان فروبست. اقشار مختلف مردم قم بویژه علما و فضلا پیکرپاک او را تشییع و پس از طواف و نماز در یکى از حجرات گوشه شرقى صحن بزرگ(اتابکى) حرم مطهر فاطمه معصومه(علیها السلام) به خاک سپردند.[4]

مادر آقا موسى دختر آقامیرعلى نقى از زنان مؤمنه و صالحه عصر خویش بود. جّد پدرى ایشان آقاسیّد عنایت الله دوسرانى(1343ق.)فرزند مهرعلى از علماى وارسته و متّقى و جدّ مادرى وى مرحوم آقامیرعلى نقى ولایى سلطانیه اى (1367 ق.) از اجله علما مورد توجه مردم و اهالى زنجان به شمار مى رفت. دایى آیت الله زنجانى آقا سیّد محمد ولایى(1387 ق.) هم از فقها و مجتهدان زمان خودش بود.[5]

تحصیلات

آقا موسى خواندن و نوشتن را در کودکى فراگرفت. وى تحصیلات ابتدایى را هم پشت سرگذاشت و پدر با دیدن استعداد فرزند، مقدمات دروس حوزوى را به او آموخت.

پس از آن با راهنمایى اولین مربى و استادش هریک از متون و کتب درسى رایج در حوزه رابا چند روز حضور درجلسه درس استادان مربوطه و بقیه رابا مطالعه به انجام رسانید. او نزد آیت الله شهید مطهرى (1358ش.) حاشیه ملاّ عبدالله و از محضر آقا شیخ عبدالجواد جبل عاملى سدهى (1407 ق.) بخشى از کتاب شرح لمعه را خواند. نزد آیت الله سیّدرضا بهاءالدینى(1418 ق.) اندکى از قوانین الاصول و مباحث قطع از رسائل شیخ انصارى را فراگرفت. بخشى از برائت رسایل را نزد امام خمینى و اندکى از مکاسب و کفایه را نزد آیت الله حاج شیخ مرتضى حائرى (1406ق.) آموخت.

آیت الله سیّد مرتضى علوى فریدنى(1416هـ.ق) استاد درس مطوّل ایشان از جهت دقّت در فهم مطالب، شیوایى بیان و توانایى در ارائه مطالب بى نظیربود، او مدّتى هم در درس حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمد محققى(1389 ق.) که مطالب گوناگونى از علوم جدید را مى گفت، حضور یافت.

با پایان یافتن دروس سطح و در هفده سالگى موفق به شرکت در درس خارج فقه و اصول آیت الله آقا سیّد صدرالدین صدر شد که محل تجمع بسیارى از فضلا و بزرگان حوزه به شمار مى رفت. همچنین در دروس خارج فقه و اصول دیگر مراجع نظیر آیات عظام سیّد محمد حجت، حاج آقا حسین بروجردى (1380 ق.) و حاج سیّد محمد محقق داماد و بیشترین دستمایه علمى را از دو استاد اخیر کسب کرد.

آقاى زنجانى در یک دوره درس اصول و حدود 21 سال درس فقه آیت الله داماد حضور فّعال داشت و بدین ترتیب در شمار فضلاى جوان و معروف حوزه در آمد.

ایشان براى آشنایى با نظرات و مبانى علمى حوزه عظیم و کهن نجف دو بار در سالهاى 1373 و 1374 هـ ق به آن مرکز سفر کرد و در دروس خارج فقه، مبحث صلاة آیت الله آقا سیّد عبدالهادى شیرازى(1382ق.) و مبحث حج آیت الله سیّد محسن حکیم(1390ق.) و خارج فقه و اصول آیت الله سیّد ابولقاسم خویى(1413 ق.) و مقدارى از بحث رضاع از فقه، حضور یافت و به مبانى و نظرات فقهى و اصولى آنان دست یافت. وى در طول دوران تحصیلى با اعلام و بزرگانى مباحثه مى کرد، از جمله حضرات آیات امام موسى صدر (مفقود شهریورماه1358ق.)، شهید دکتر سیّد محمد حسین بهشتى(1360ش.) سیّد عبدالکریم موسوى اردبیلى، احمد آذرى قمى (1419 ق.) وناصر مکارم شیرازى.

در ضمن طولانى ترین مباحثه علمى وى با مرحوم آیت الله حاج سیّد مهدى روحانى(1421 ق.) و آیت الله احمدى میانجى بود.[6]

تدریس

آیت الله زنجانى پس از سالهااستفاده علمى از محضر اساتید بزرگ و مطالعه و بررسى آثار فقهى و اصولى علماى گذشته و دستیابى به مبانى، آراء و اندیشه هاى اعلام معاصر، براى تربیت علمى طلاّب فاضل و مستعد اقدام به تدریس نمود. ایشان در زمان حیات استاد بزرگوارش آیت الله محقق داماد تدریس خارج فقه، مبحث حج را بر اساس و ترتیب دو کتاب مهّم و مشهور فقهى «عروة الوثقى» و «شرایع الاسلام» آغاز کرد و عدّه اى را از دانش خود بهره مند ساخت. این دوره از تدریس او بیش از 15سال به طول انجامید. پس از آن دیگر موضوعات فقهى مثل مبحث کتاب «اجاره» و «خمس» را براساس کتاب «عروة الوثقى» تدریس کرد. به موازات تدریس مباحث یاد شده، برخى از مباحث اصول، علم درایه و قواعد کلى علم رجال را که بسیار مورد توجه ایشان بود و خود از متخصّصان این علم در حوزه به شمار مى رفت، تدریس کرد. در سالهاى اخیر تدریس مباحث فقهى کتاب «نکاح» را براساس دو کتاب «عروة الوثقى» و «شرایع الاسلام» شروع کرد که همچنان ادامه دارد.

غالب مباحث تدریس شده به صورت نوار کاست و سى دى و جزوات منظم درسى در دفترایشان موجود مى باشد. آیت الله زنجانى در کنار مطالعات گسترده، تدریس و فعالیتهاى روزمره، بیش از چهل سال (1323 ش./ 1363 ق.) است که روزانه جلسه بحث و گفت و گویى پیرامون مسائل فقهى و اصولى با جمعى از اعلام و مدرسان حوزه دارد. این جلسه نخست با حضور حضرات آیات آقایان حاج سیّد مهدى روحانى، حاج شیخ على احمدى میانجى، حاج سیّد ابوالفضل میر محمدى حاج شیخ عبد الرحیم جودى و حاج شیخ احمد آذرى قمى و... به صورت دوره اى و بیشتر در منزل آیت الله زنجانى تشکیل مى شد.[7] جلسه مذکور پس از وفات اکثر آقایان یاد شده هم اکنون نیز ساعتى قبل ازظهر با حضور حضرات آیات آقایان حاج سیّد محسن خرازى، حاج سیّد حسن طاهرى خرّم آبادى، سیّد على محقق داماد و حاج سید ابوالفضل میر محمدى ادامه دارد. همچنین روزانه ساعتى قبل از غروب آفتاب جلسه اى عمومى بابرخى از فضلا و شاگردان دارد که در آن جلسه مطالب گوناگون، پرسش و پاسخ، نکات فقهى، اصولى، رجالى، تفسیرى و تاریخى بیان مى گردد.

ویژگیهاى تدریس

آیت الله زنجانى به واسطه توفیقاتى که در طول سالهاى تحصیل و تحقیق داشته، توانسته است در شیوه تدریس مباحث فقه، رجال و حدیث همچون اساتیدش ابتکاراتى بیافریند و روشى را سامان دهد که داراى این اوصاف است:

1 ـ طرح نظرات فقهابویژه نظرات قدما در مسائل اصلى فقه و نقل مستقیم آرا.

2 ـ طرح و بررسى تمام اقوال و احتمالات در مسئله مورد بحث و تحقیق کامل براى استخراج دیدگاه صحیح.

3 ـ مراجعه به تمام متون و کتب استدلالى فقها در مسئله مورد نظر.

4 ـ بحث تفصیلى در مبانى و قواعد کلى و در فروع و تطبیقات آنها.

5 ـ نقل احادیث به طور کامل وبحث از فقه الاحادیث و دقّت نظر در مفاد آن.

6 ـ جست و جوى گسترده براى یافتن تمام احادیث مسئله در باب مربوطه و ابواب دیگر.

7 ـ دقت در وحدت و تعدّد روایات مسئله.

8 ـ بحث تفصیلى از سند احادیث و احوال راویان آنها در صورت نیاز.

9 ـ دقت نظر در احادیث و جوانب مختلف آنها براى یافتن راه حل رفع ناسازگارى و وجود جمع عرفى در احادیث متعارض.

10 ـ مراجعه به مخطوطات کتب حدیثى. ایشان نسخه هاى کتب اربعه حدیثى و برخى کتب دیگر خود رابا مخطوطات بسیار معتبرى از این کتب مقابله کرده است و هنگام تحقیق و بحث فقهى از نسخه هاى مقابله شده استفاده مى کند.

11 ـ طرح وبررسى فشرده یا مفصّل مباحث اصولى مورد نیاز در لابه لاى تدریس فقه.

12 ـ طرح برخى ازمبانى اصولى که در کتب اصول عنوان خاصّى نیافته اند و در لابه لاى دیگر مباحث به تناسب عنوان مى گردند.

13 ـ توجه ویژه به آیات الاحکام و مراجعه مفصّل به کتب خاصّه وعامه در تفسیر، فقه و کتب آیات الاحکام.

14 ـ دقّت بسیار در موارد استعمال مفردات و ترکیبهاى ویژه اى که دراحادیث اهل بیت(علیه السلام)وارد شده, براى رسیّدن به معناى حقیقى آنها.

15 ـ بررسى مفصّل مبانى مرتبط بانسخ کتب و شیوه وقوع تحریف آنها و تعیین اصل صحیح به هنگام دوران امر بین وقوع زیاده یا نقیصه درنسخه کتاب.

16 ـ استفاده از فهارس لفظى و نرم افزارهاى گوناگون براى یافتن احادیث موردنظر و موارد استعمال واژه ها و ترکیبات و ارتباط سندى راویان و... .

17 ـ مراجعه به مصادر متفرقه مرتبط بابحث فقهى همچون کتب تاریخ، انساب و تراجم وجغرافیا.

18 ـ یارى جستن از متخصصان براى تشخیص دقیق تر موضوعات احکام.

آثار علمى

ایشان در ایام تحصیلى، براى تدریس، اوقات معینى را صرف مطالعه منابع و متون اصلى مى کند. دراوقات فراغت کتابهاى عادى تاریخى، اجتماعى رجالى و حدیثى رابه دقّت مطالعه مى کند و گاهى به مقابله یا تصحیح برخى نسخ خطى حدیثى با دیگر نسخ یا تهیه فیش و تنظیم یادداشتهاى گردآورى شده و یا ثبت آنها مى پردازد. کمتر کتاب یانوشته اى یافت مى شود که ایشان مطالعه کرده باشد و در حاشیه آن توضیح یا یادداشتى نگاشته نباشد. به طور معمول در حاشیه کتابهاى تاریخى و اجتماعى تذکرات مفید، اشتباهات، تحریفات و تفسیر عبارات دشوار را مى نگارد. دربررسى و مطالعه کتابهاى حدیثى و رجالى بیشتر به اسناد و احوال راویان مى پردازد و حواشى ارزشمند ایشان براین نوع کتابها پر از فواید علمى است که نظر هر پژوهشگرى رابه خود جلب مى کند. از ایشان یادداشتها و نوشته هاى فراوانى موجود است که حاصل بیش از شصت سال تحصیل، تدریس و تحقیق مى باشد که به برخى از آنها اشاره مى شود.

الف)آثارفقهى واصولى

1- تحریرالجواهر و فتاوى الجواهر کتاب الحج.

2- شرح برمبحث حج کتاب العروة الوثقى.

3- تعلیقه بر متن و سند مباحث حج کتاب جامع احادیث الشیعه.

4- تقریرات مباحث: حج، اجاره، خمس، ونکاح به صورت جزوه.

5- تقریرات پراکنده ازدروس خارج فقه واصول اساتید.

6- تقریرات مباحث تعادل و تراجیح، قاعده فراغ و تجاوز.

7- مناسک حج به زبانهاى فارسى وعربى، چ اول، 1379ش.

8- مختصرمناسک (مناسک زائر)، چ اول، 1377ش.

9- رساله توضیح المسائل، چ اول، 1375ش.

ب) آثار حدیثى ورجالى

10- تعلیقه (پیرامون اسناد) بر اکثر کتب حدیثى و مصادر.

11- تعلیقه بر رجال شیخ طوسى، رجال نجاشى.

12- تصحیح کتاب رجال نجاشى، چ انتشارات اسلامى وابسته جامعه مدرسین.

13- دروس درایه و قواعد عامّه علم رجال.

14- فهارس رجالى براسناد اکثر کتب حدیثى (جزکتب اربعه) با دو روش ترتیب الاسانید و اعلام الاسانید و تعیین راوى و مروى عنه.

15- اسناداصحاب اجماع با تعیین راوى و مروى عنه.

ج) مقالات و...

1- حاشیه رساله عدیمة النظیر فى احوال ابى بصیر، چاپ شده درمیراث حدیث الشیعه، ج 3، ص 447، انتشارات دارالحدیث قم.

2- تعلیقه بررساله «فى انّ الوترثلاث رکعات» تألیف آیة اله سیّدمهدى روحانى، چاپ انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین.

3- مقاله پیرامون مؤلف کتاب «تبصرة العوام»، چ مکتب اسلام، ش 8، 9 و10، سال اول، 1337ش.

4- مقاله پیرامون فهرست شیخ منتجب الدین، یادنامه علامه امینى، ص 33.

5- ابعاد شخصیت شیخ انصارى، مصاحبه، چ کنگره شیخ انصارى، 1373ش.

6- گفتارى پیرامون شخصیت علامه شیخ محمدتقى شوشترى، مجله کیهان فرهنگى، س 1364، ش1، ص 12.

7- خاندانى بزرگ «درباره شخصیت علمى امام موسى صدر» تاریخ وفرهنگ معاصر، ش 5، ص 109.

8- ابوالعبّاس نجاشى و عصر وى، مجله نورعلم، س اول، ش 11و12[8]

فعالیتهاى سیاسى - اجتماعى

آیت الله شبیرى زنجانى در کنار فعالیتهاى علمى، همواره در صحنه هاى سیاسى و اجتماعى حضور داشته است. پیش از پیروزى انقلاب اسلامى از امام خمینى پشتیبانى مى کرد. این حمایت به صورت تعطیل کردن دروس حوزوى، اقامه نماز جماعت و امضاى اعلامیه ها و بیانیه ها و تلگرامهایى بود که ازسوى علما، فضلا و مدرسان حوزه علمیه قم در مناسبتها و موارد مختلف صادر مى شد.[9]هم چنین در مراسم بازگشایى مدرسه فیضیه که در تاریخ 12 فروردین ماه سال 1357 انجام شد، حضور یافت. [10]

پس از پیروزى انقلاب هم این حضور در صحنه هاى مختلف با شرکت در انتخابات، موضع گیریهایى در مقابل دشمنان اسلام و تشیع و انقلاب اسلامى ادامه یافت.

در اینجا به بیانیه ایشان که پیرامون هتک حرمت به حرم امامان هادى و عسگرى علیهما السلام صادرگردید، اشاره مى شود.

بسم الله الرّحمن الرّحیم

انّاللّه وانّاالیه راجعون

درایام عزاى حضرت اباعبدلله الحسین(علیه السلام) و اسارت اهل بیت، هتک حرمت دیگرى به ساحت ملکوتى پیامبر عظیم الشأن اسلام پدیدارگردیده .

حادثه دلخراش هتک حرمت به آستان ملکوتى حرم حضرت امام ابوالحسن هادى و حضرت امام ابومحمدعسگرى علیهما السلام و مرقد مطهر والده امام عصر و سرداب مقدّس آن عزیزعجل الله تعالى فرجه الشّریف قلوب عاشقان اهل بیت علیهم السلام، بلکه تمام مسلمانان و آزادمردان جهان را جریحه دار ساخت. این حوادث خونبار را به محضر مقدّس قطب عالم امکان حضرت امام عصر عجل الله تعالى فرجه تسلیت عرض نموده و از درگاه احدیت عاجزانه خواستاریم که با ظهور آن ذخیره الهى، به این حوادث دردناک پایان بخشد.

تاریخ سراسر درد و رنج و حماسه و عزّت تشیّع از این گونه حوادث اندوهبار بسیار به چشم دیده است و دشمنان کوردل هر بار مى پندارند که این حرکات بر موضع مستحکم پیروان اهل بیت علیهم السلام خللى وارد مى سازد، ولى به اندک زمانى به اشتباه فاحش خود واقف مى گردند. )والله متم نوره ولو کره الکافرون(

مسؤولیّت این حرکت در درجه نخست متوجه اشغالگران و دولتهاى استکبارى و صهیونیست است که با حمایت آشکار و پنهان خود، زمینه پیدایش و استمرار این حرکات را فراهم مى سازند. این گونه حوادث برخلاف گمان بانیان آنها، بر استحکام وحدت اسلامى خواهد افزود و ان شاءالله عزّت و عظمت بیشتر اسلام و مسلمین را به همراه خواهد داشت.

امیدواریم که به زودى دست انتقام الهى از آستین به درآید و حادثه آفرینان و حامیانشان را به کیفر اعمال خود برساند.

سیّدموسى شبیرى زنجانى

24 محرم 1427مطابق با4اسفند84.

ازجملهآثار آیت الله شبیرى زنجانى تأسیس مدرسه فقهى امام محمد باقر(علیه السلام) در قم است. این مرکز علمى به منظور تربیت طلاّب متخصص در علم فقه تأسیس شده است. مدرسه فوق از سال تحصیلى 81-1380شمسى زیر نظر مستقیم ایشان فعالیّت خود را با تمام امکانات لازم شروع کرد و از همان سال برنامه هاى درسى خود را با پذیرش حدود20 نفر از طلاب مستعد و کوشا که آمادگى کاملى براى تحصیلات سطوح عالى تا رسیّدن به مرحله ى اجتهاد را داشته باشند، اجرا کرد.

داشتن پرونده در شوراى مدیریت حوزه علمیه قم، معدل بالاى شانزده در دروس فقه، سپردن تعهد اخلاقى و التزام به مقررات آن از شرایط ورود به مدرسه است. مدّت دوره تحصیلى پیوسته مرکز چهار سال مى باشد و متون فقهى و اصولى رایج سطح عالى و برخى دروس جنبى مثل رجال و درایه تدریس مى شود. در ضمن طلاب از راهنمایى اساتید در مورد دروس ارایه شده، براى فهم درست مطالب برخوردار مى شوند.[11]

ویژگیها

آیت الله شبیرى علاوه بر منزلت علمى و استقرار در جایگاه مرجعیّت دینى از لحاظ روحى و اخلاقى به صفات و کمالات نفسانى ویژه اى آراسته است. رسیدن به جامعیت علمى و اخلاقى حاصل عنایات خداى متعال است. نبوغ و استعداد سرشار - حافظه قوى - تیزهوشى و سرعت انتقال ـ قوّت فکر - تربیت صحیح خانوادگى - حمایتهاى پدر - توفیق درک محضر اساتید بزرگ - مصاحبت با دوستان و رفقاى شایسته - همّت و پشتکار - اشتیاق وافر به تحصیل علم - استفاده از فرصتها - همراهى و همکارى بى دریغ همسر - تقوا و تهذیب نفس - تواضع و فروتنى جلوه هایى از این عنایت الهى است.[12]

الف: ویژگیهاى علمى

آیت الله زنجانى کتابها و نوشته هاى علمى را با دقّت و نشاط مطالعه مى کند و در صورت نیاز بر آن حاشیه مى نگارد. جولان فکرى در باب اجتهاد و اشراف بر فقه و اقوال فقها دارد و در قوّت و دقّت فقهى کم نظیر است.

به پرسشها و شبهاتى که از او مى شود پاسخ مى دهد و اگر پیرامون مسئله اى تحقیق نکرده یا برایش منقّح نشده باشد نظرى ابراز نمى کند و فتوایى نمى دهد. به آراى دیگران احترام مى گذارد و از عالمان بزرگ و اساتید تجلیل مى کند. برهانى و مستدّل سخن مى گوید و از جدال پرهیز دارد. انتقادپذیر و تسلیم سخن حقّ است و تحّمل پذیرش خطاهاى علمى و اجتهادى و نقد آراى خود را دارد. در تدریس به شاگردان احترام مى گذارد و نهایت ادب و تواضع علمى و عملى را در برابر شاگردان و معاصران مراعات مى کند. اهتمام و جدیّت فوق العاده اى به درس، بحث و مطالعه دارد و در این جهت پرتلاش است.

ب: ویژگیهاى اخلاقى

ساده زیستى، وارستگى، در دسترس بودن، تواضع، رعایت کامل آداب اسلامى در رفتارها و دیدارها، گشاده رویى در معاشرتها، حسن ظن به اشخاص، قناعت و پرهیز از تجمّلات از ویژگیهاى اوست. محضرش جاذب و مجلسش پرفایده مى باشد. حقوق خانواده، بستگان و اطرافیان را رعایت و ادب و احترام نسبت به آنان را لحاظ مى کند.

فرزندانش را به درس خواندن، فهمیدن و فهماندن سفارش مى نماید.

روزانه در سه نوبت براى اقامه نماز جماعت در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(علیها السلام) و مدرسه فیضیه و در ایام تحصیلى جهت تدریس و جلسات دفتر راه بین خانه، حرم و دفتر را پیاده طى مى کند و دیگران را به پیاده روى توصیه مى نماید. انجام نوافل، ارتباط و عشق به اهل بیت عصمت وطهارت(علیه السلام) و انس با توّسل راه و رسم اوست.[13]

ازدیدگاه علماواساتید

آیت الله شبیرى زنجانى از بزرگانى است که نزد علما و دانشمندان صاحب نظر حوزه مقام و منزلت خاصى دارد.

آیت الله حاج شیخ حسینعلى منتظرى:

«آیت الله حاج آقاموسى زنجانى مجتهد و عالمى عادل است.»[14]

آیت الله حاج سیّد مهدى روحانى:

«سى سال راجع به مسائل حج کار کردیم. آیت الله زنجانى درمباحث ومسائل حج از علماى احیا و اموات اعلم مى باشد»[15].

امام موسى صدر:

«آیت الله آقاموسى زنجانى عالمى واقعى وخیلى ملّاست.»[16]

آیت الله احمدى میانجى:

«...آقاى زنجانى (حاج آقاموسى) خیلى مسلّط به اصول بود. ما اگر مشکلى داشتیم، به ایشان مراجعه مى کردیم. ما نواقصمان را با فرمایشات ایشان تبیین مى کردیم.»[17]

آیت الله حاج شیخ جعفرسبحانى:

«من در سال 1325شمسى از تبریز براى تحصیل به قم آمدم. آن زمان در حوزه معروف بود که آقاموسى زنجانى در سن 15 یا 18سالگى در درس خارج شرکت مى کند. روزى ایشان را دیدم و شعرى عربى خواندم و معناى آن را از ایشان پرسیّدم. ایشان بلافاصله جواب داد و شاهد آن را ذکر کرد. در درس آیت الله العظمى بروجردى بیشتر با او بودیم. پدرش آیت الله سیّد احمد زنجانى عادل درجه یک و درحدّ مراجع بود. آثار بسیار مفیدى چون «الفقه على المذاهب الخمسه» و فهرستى براى کتاب «جامع الشتات» و... نگاشته است .ایشان در مدرسه فیضیه ظهرها نماز جماعت اقامه مى نمود همه طبقات پشت سر ایشان نماز مى خواندند. امام خمینى هم ظهر در فیضیه پشت سر ایشان نماز مى خواند و پس از آن با هم به خانه باز مى گشتند. امام خمینى دست دو نفر را بوسید یکى از آنها آقاى حاج سیّد احمد زنجانى و دیگرى آیت الله بروجردى بود. این بیت آیت الله زنجانى است که چنین فرزندى تربیت مى کند که در ذکاوت وجودت فکر خیلى فوق العاده است. تیزهوشى و سرعت انتقال دارد از نظر حافظه خیلى قوى و از حفّاظ علماست. اخلاق نبوى و علوى دارد و در حدّ عالى به علما و سایر افراد احترام مى گذارد.

در رجال درجه یک است و در این علم اجتهاداً وارد است. تا مسئله به آخر نرسد، فتوا نمى دهد و از جهات اخلاقى وارسته به تمام معناست. من مى گویم از ایشان بخواهید رجال نجاشى را که تصحیح کرده - تاریخ رجالى خیلى ارزنده اى است - درحال حیاتشان چاپ کنند، چون این اثر جایش خالى است هم چنین آثار دیگر فراوان ایشان، سالیان دراز است که درس خارج دارد و به تربیت علمى و اخلاقى شاگردان مى پردازد.»[18]

استاد محمدرضا حکیمى:

«آیت الله زنجانى در تحقیق و تدّبر در علم رجال و سندشناسى اینک نظیر ندارد. ایشان جمیع فضایل اخلاقى را داراست[19]

در معرفى از فهرست منتجب الدّین[20] درباره ایشان چنین نگاشته است:

«آقا سیّد موسى شبیرى زنجانى، عالم و رجالى محقق از افاضل حوزه علمیه قم اند و مخصوصاً در فن رجال و طبقات استاد و مشیخه تبحرّى بسزا دارند. قبلا نیز مقدارى از مقالات تحقیقى ایشان منتشر شده است. در این مقاله یکى از فهرست ها و کارهاى قدیم شیعه در زمینه کتابشناسى معرفى شده و شخصیت شیخ منتجب الدّین شناسانده گشته است و در مورد فرق میان «فهرست» شیخ طوسى و «فهرست» شیخ منتجب الدّین بحث شده است ضمناً انتقادات دقیق چندى را که نویسنده محقق بر متخصص معروفى چون ابن حجرعسقلانى (درگذشته 852ق.) و مرحوم علامه قزوینى و چند محقق دیگر وارد آورده اند مى خوانید و با دقایق فنّى بسیارى روبرو مى شوید.»[21]

آیت الله سیّد ابوالفضل میرمحمدى:

«آیت الله العظمى حاج سیّدموسى زنجانى به درس و بحث حوزه بسیار اهتمام داشته و دارد. منسوبین ایشان غالباً از هر دو علم (جدید و حوزوى) بهره مند مى باشند. ایشان در رفع حوائج دیگران بسیار جدّى است. بسیار متواضع است و هیچگاه به دنبال مقام و مرجعیت نبوده و آن را مهم نمى دانند. مرجعیّت ایشان را شناخت و موجب گردید تا از این راه هم خدمت نماید. از مال دنیا به جز یک خانه مسکونى چیزى ندارد. ایشان در پیروزى انقلاب هم سهمى دارند و امضائشان در اعلامیه هاى آن زمان پیداست...»[22]

خانواده و فرزندان

آیت الله زنجانى در سال 1329شمسى با دختر آیت الله سیّد على محمد مجد ازدواج کرد که حاصل آن 12 فرزند(6پسر و 6دختر) است. پنج تن از پسران پس از تحصیلات ابتدایى و جدید با مشاهده حالات و روحیات پدر و شنیدن خاطرات و احوال جدّشان (آیت الله سیّد احمد زنجانى) به کسوت روحانیت درآمدند و فرزند دیگر ایشان مهندس مى باشد که متدیّن و مقید به آداب شرعى است. حجج اسلام حاج سیّد محمد و سیّد محمدجواد از فضلا، محققان و مدرسان حوزه علمیه قم هستند. سیّد على مدیر مؤسسه فرهنگى یاسین، سیّد حسن مدیر مؤسسه راى پرداز و سیّد احمد نیز از طلاب فاضل است که در راه ترویج آموزه هاى دینى به نسل جوان مى کوشد. دختران آیت الله زنجانى از تحصیلات عالى برخوردارند و دامادهاى ایشان حجج اسلام آقایان عبدالکریم شرعى، مهدى بیگدلى، سیّد حسین خرّمشاهى، سیّد صالح رکنى لارى، سیّد عبدالرحیم جزمه اى و سیّد على قزوینى از روحانیان فاضل و پژوهشگرند که در حوزه علمیه قم ضمن اشتغال به تحصیلات عالى حوزوى، فعالیتهاى تبلیغى و اشتغالات دیگرى هم دارند.



[1]. برگى از تاریخ زنجان، برگرفته از: سرگذشت یکساله، نگارش مرحوم آیت الله سیّد احمد زنجانى، چاپ شده در میراث اسلامى ایران، دفتر 6، ص 104.

[2]. سیماى میانه، خطه ولایت، عبدالرحیم اباذرى، ص 210.

[3]. نگاهى به زندگى فقیه محقق آیت الله زنجانى، دفتر آیت الله شبیرى زنجانى(مدّظله).

[4]. شرح حال آیت الله حاج آقا سیّد احمد زنجانى(ره) ر.ک.به: مجله نور علم، ش 26، خرداد 1367، ستارگان حرم، دفتر 3، علماى نامدار زنجان، زین العابدین احمدى گنجینه دانشمندان، ج 2، ص 166 و ج 9، ص195 و...

[5]. همان و کتاب «هذا کتاب الفهرست لمشاهیر علماء زنجان و...» نوشته شیخ موسى زنجانى، ص 17 و... .

[6]. تاریخ و فرهنگ معاصر، ش 5، عالم ربّانى (شرح حال آیت الله سیّد مهدى روحانى، دفتر اول، کانون نویسندگان فضلاى قمى، گلشن ابرار، ج 2، ص 839.

[7]. عالم ربّانى، یادنامه ى آیت الله سید مهدى روحانى، ص 37 و خاطرات فقیه اخلاقى، آیت الله حاج شیخ على احمدى میانجى، عبدالرحیم اباذرى، ص 145.

[8]. جزوه نگاهى به زندگى فقیه محقق حضرت آیةاله حاج سیّد موسى شبیرى زنجانى موجود در دفتر معظم له و یادداشتهاى حجت الاسلام والمسلمین آقاى حاج سیّد جواد شبیرى زنجانى.

[9]. اسناد انقلاب اسلامى، ج 3، ص 110، 130، 140، 164، 180، 236، 250، 272، 292، 299، 420، 447، 479، ازسال 1342 تا سال 1357.

[10]. این مراسم با حضور آیات عظام سیّدصادق روحانى، سیّدمهدى روحانى، آذرى قمى و احمدى میانجى و شبیرى زنجانى و تشییع جنازه آیت الله شیخ ابوالفضل زاهدى قمى انجام شد. (خاطرات آیت الله احمدى میانجى، ص 253.)

[11]. یادداشتهاى حجت الاسلام والمسلمین آقاى سیّد محمدجواد شبیرى زنجانى.

[12]. مصاحبه نویسنده با فضلا و اساتید، شاگردان، بستگان و آشنایان آیت الله شبیرى زنجانى.

[13]. یادداشتهاى حجج الاسلام آقایان سیّد محمد جواد شبیرى زنجانى و سیّد ضیاء مرتضوى، محمود منتظرى، ابوالفضل حافظیان.

[14]. مصاحبه نویسنده.

[15]. حجت الاسلام والمسلمین آقاى رضامختارى.

[16]. حجت الاسلام والمسلمین حاج سیّد جواد شبیرى زنجانى از بستگان آیت الله زنجانى.

[17]. خاطرات فقیه اخلاقى، ص 70.

[18]. مصاحبه نویسنده.

[19]. همان.

[20]. مقاله علمى پیرامون فهرست منتجب الدین از آیت الله زنجانى است که در سال 2-1351 در یادنامه علامه امینى، به چاپ رسیده است.

[21]. شیخ آقابزرگ تهرانى. نوشته محمدرضاحکیمى، ص91.

[22]. مصاحبه نویسنده.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

مشخصات فردی

نام سید موسى
نام خانوادگی شبیرى زنجانی
نام پدر آیةاللَّه سید احمد زنجانى، عالم دینى
نام معروف سید موسى شبیرى زنجانى
تاریخ تولد (شمسی) 1306/12/11
تاریخ تولد (قمری) 1346
مکان تولد ایران،قم

تالیفات

مطلب مکمل

کتاب گلشن ابرار - جلد هفتم

کتاب گلشن ابرار - جلد هفتم

مجموعه گلشن ابرار خلاصه ای از زندگی و شرح حال علمای اسلام است که تا کنون هَشت جلد از آن به زیور چاپ آراسته شده، اثری است که در چندین جلد توسط جمعی از پژوهشگرن حوزۀ علمیۀ قم زیرنظر پژوهشکدۀ باقرالعلوم (علیه السّلام) تألیف شده است.
Powered by TayaCMS