ما نباید مدعی باشیم که حق عزاداری بر سیدالشهداء(ع) را ایفا کردیم. چه کسی می تواند برای امام حسین(ع)عزاداری بکند؟ درواقع جز امام زمان(ع) احدی نمی تواند بر امام حسین(ع) عزاداری بکند. بعد از آن که سر مطهر سیدالشهداء(ع) بالای نیزه رفت، تکلیف شیعه عوض شد. بعد از آن که بدن مطهر حضرت(ع) پایمال اسب ها شد، تکلیف شیعه تغییر کرد. واقعاً شیعه باید تا عصر ظهور چکمه اش را از پایش در نیاورد. باید خودش را فراموش کرده و تمام وجودش را در راه امام زمان(عج) وقف کند. خدا این سفره را تنها برای شیعه پهن کرده است و دیگران از آن محروم اند؛ چراکه امام حسین(ع) را یاری نکردند و نتوانستند در شهادتش بهره مند باشند.
سلام ما بر آقایی که سَم درونش را در هم ریخته بود و مثل مارگزیده به خودش می پیچید. وقتی از خانه مأمون بیرون آمد، اباصلت می گوید: دیدم آقا عبایش را برسر کشیده، متوجه شدم حال آقا دگرگون است. دیگر مزاحم آقا نشدم. وارد خانه شدیم. فرمود: اباصلت در را ببند تا کسی وارد نشود.
«السَّلامُ عَلَيْكَ يَا غَرِيبَ الْغُرَبَاء»[1]
«سلام بر آقایی که در غربت به شهادت رسید.»
«السَّلَامُ عَلَى مَنْ أَمَرَ أَوْلَادَهُ وَ عِيَالَهُ بِالنِّيَاحَةِ عَلَيْهِ قَبْلَ وُصُولِ الْقَتْلِ إِلَيْه»[2]
«سلام بر آقایی که قبل از این که مرگ به سراغش بیاید، به زن و بچه اش فرمود: برای من گریه کنید.»
عرض کردند: آقا گریه پیش روی مسافر میمنت ندارد. فرمود:«آری،برای مسافری که امید برگشت داشته باشد. این دیگر آخرین دیدار من با اهل بیتم است. دیگر اینها مرا نمی بینند.»
سرتان سلامت باشد، فاطمه معصومه(س). همینطور هم شد. در تنهایی، مسموم وارد حجره شد. در همین احوال بود که اباصلت می گوید: دیدم، آقازاده ای نورانی، به خانه وارد شد. آقا شما از کجا می آیید؟ چگونه وارد شدید؟ فرمود: اباصلت، خدایی که مرا از مدینه آورده، از در بسته هم وارد می کند. وارد حجره امام رضا(ع) شد. سر آقا را به دامن گرفت.
من نمی دانم آیا امام رضا(ع)، غریب الغرباست که دور از اهل بیتش، اهل و عیالش در غربت جان داده یا آن آقایی که وقتی در گودی قتلگاه بود، خنجرها و نیزه ها بر سرش فرود می آمد؟
حجةالاسلام و المسلمین میرباقری
[1]. مفاتيح الجنان، شیخ عباس قمی،ج1ص421/، بيستم هر وقت از زيارت آن حضرت فارغ شود بگوید...، ص421.
[2].بحارالأنوار، مجلسی،ج99، ص52، باب 5- كيفية زيارته صلوات الله عليه ...، ص44.