بيداري اسلامي، زنان
لیلانعمتی
کنکاشی در باب نسبت زنان و نهضت بیداری اسلامی
اشاره: زنان در طول تاریخ دیدگاههای متفاوت و متنازعی را نسبت به خویش تجربه نمودهاند. در مکاتب و نظریههای غربی جایگاه ارزشی زن با شعارهای فریبندهای چون آزادی و دیدگاههای جنسیت گرا مورد تخریب و تخطئه قرار میگیرد. محرومیت از داشتن پوششی که مصونیت زن را تضمین نماید، اخراج از شغل و ممنوعیت از تحصیل به دلیل داشتن حجاب، نمودهای گزندهای از اندیشههای ارتجالی و متهورانهای است که شعار آزادی و حمایت از زن را به سرابی مضحک مبدل میسازد. جریان بیداری اسلامی میتواند در بیدارسازی زنان و بازشناسی هویت حقیقی آنان نقشی ارزنده ایفا نماید. از این رو زنان جوامع اسلامی در راستای زدودن ابعاد چنین رهیافتهای سلطه جویانه ، وظیفهای خطیر بر عهده دارند.
جایگاه و موقعیت زن به عنوان موجودی انسانی والامورد اتفاق تمامی ملل و ادیان میباشد. زنان به عنوان نیمی از اقشار جامعه از جمله طبقات انکارناپذیر هر اجتماعی محسوب میگردند. در تکوین تمامی تمدنها و فرهنگها زنان اقشاری بودند که مهمترین نقش را ایفا میکردند، جایگاه زنان در عرصه حیات معنوی و اعتقادی جوامع، امری است که مورد تایید بسیاری از اندیشمندان و متفکران میباشد. بسیاری از حوادث و رویدادهای بزرگ تاریخی تحت تاثیر قدرت معنوی زنان صورت گرفته است.
جایگاه زن در جوامع و مکاتب غربی
زنان در طول تاریخ دیدگاههای متفاوت و متنازعی را نسبت به خویش تجربه نمودهاند. در بسیاری از ملل گذشته زن به عنوان موجودی انسانی چندان مورد توجه و عنایت نبود. گاه در میان برخی از اقوام و ملل نسبت به جایگاه و ارزش اجتماعی زن به دیده تردید نگریسته میشد تا جایی که در میان برخی ملل زن موجودی پست، حقیر و فاقد ارزش به شمار میرفت.
در اندیشههای کلاسیک اروپا، بخصوص در عقاید قرون وسطی، زن به عنوان موجودی شیطانی و نماد گناه شناخته میشد و همین دیدگاه موجب کناره گیری زن از مسائل سیاسی و دینی گشت. در جوامع غربی، تحت تاثیر چنین دیدگاه ناعادلانهای بسیاری از حقوق انسانی زن مورد تضییع و فراموشی قرار میگرفت؛ از جمله آنکه وی از حقوقی چون حق مالکیت، تحصیل و توارث محروم و ممنوع میبود و به کل از عرصههای سیاسی، فرهنگی، دینی و حقوقی جامعه محروم بود.
جایگاه و نگرش زن در مکاتب و رویکردهای مختلف، بیانگر اصول کلی و اهداف آن مکتب میباشد. در نظریههای غربی که از هر موضوع و شخصیتی در جهت استثمار و سودجویی بهره برده میشود، اقشار زنان نیز به عنوان بخشی از این سیستم جهانی، مورد بهره کشی اقتصادی و سیاسی قرار گرفته است. جوامع غربی با مطرح ساختن طرح ها، کنوانسیون و همایشهای به ظاهر مدافع حقوق زن، او را در نظام اقتصاد جهان و سرمایه داری وارد ساخته و از کل انسانها اعم از زن و مرد در تنسیق اهداف خود و استثمار آنان بهره میبرند.
در بسیاری از اندیشههایی که در غرب نسبت به زن ابراز میگردد؛ علی رغم شعارهای پرهیاهویی که وجود دارند، جایگاه ارزشی زن مورد نسیان قرار گرفته و کرامت انسانی وی به شدت مغفول و مهجور مانده است. در این رویکردها که با جنجالهای تبلیغاتی هدایت و مدیریت میگردد، هویت واقعی زن با شعارهای فریبنده ای چون آزادی و دیدگاههای جنسیت گرا مورد تخریب و تخطئه قرار میگیرد.
نهایت آنکه زن به عنوان موجودی طفیلی و ابزارگونه معرفی و مطرح میگردد.
موجودی که ارزش واقعی وی با مسائل ظاهری چون زیبایی و ... سنجیده میگردد. همچنین در این گونه جوامع جایگاه خانوادگی زن و نقش وی در تولید و تربیت نسل به عنوان انگارههای تحقیرکننده نگریسته میشود. حال آنکه وظیفه خطیر زن در تربیت نسل نشان از اعتبار و ارزش وی دارد. این چنین دیدگاهی بیش از همه از جریانهای سوء سیاسی و شائبه دار نشات میگیرد.
جایگاه زن در نظام اسلام
تاریخ حیات زنان در پس دوران جهالت و نادانی، سراشیبیها و ناگواریهای فراوانی را بر خود تجربه مینموده و گرفتار افراطها و تفریط هایی میگشت که فرسنگها از جایگاه رفیع وی فاصله و افتراق داشت. تصویری که از زن در اذهان و مخیله اجتماع ترسیم میگشت، با هالهای از ابهامات و انکارها به نقش نگارهای زنگار بسته شباهت داشت. علی رغم چنین دیدگاههای مغرضانه و شائبه داری که بر انکار جایگاه والای زن صحه میگذاشت، پس از ظهور دین مبین اسلام، زن به عنوان موجودی که موهبت سرشار آفرینش بود، متجلی گشت.
شریعت اسلام در مقابل تمامی دیدگاهها و اندیشههای کورکورانه ای که از اعماق جهالت و نابخردی بشریت سرچشمه میگرفت و جایگاه زن را در فراسوی سراشیبی پرسنگلاخ و نابرابرانهای مورد تهدید قرار میداد، به مبارزه و مقابله برخاست. دین اسلام با ندای وحدت و انسانیت مترصد آن گشت تا حقوق ازدست رفته و تضییع گشته زن را احیا نموده و جهانیان را به تنویر افکار خویش در باره موجودی که مظهر آفرینش و نوزایی بود، دعوت نماید. تنسیق حقوقی چون حق مالکیت، ارث، شهادت، مهریه و دیگر حقوق مالی و معنوی برای زنان، نشان از توجه ارزنده شریعت اسلام به زن دارد.
آیین اسلام به عنوان نجات گر تمامی جوامع بزرگترین خدمت را به زنان دنیا داده است و با بیان اصول و قواعدی منظم و منطقی از اقشار زنان در برابر ظلم و محرومیتها دفاع کرده و حقوقی شایسته و کامل برای زنان قائل شده است. زن در جامعه اسلامی، نقش و جایگاهی چند بعدی دارد، او در نقش مادری دلسوز، همسری فداکار، خانه داری، تربیت فرزندان و... محیط خانه را با آرامش و امنیت توام میسازد و در جامعه با حضور در محیط کاری و اجتماعی، گامی بزرگ در توسعه و پیشرفت کشور بر میدارد. زن با حضور فعال و سرزنده در عرصههای اجتماعی، سیاسی و علمی موجب پیشبرد اهداف نظام و نیل به پیشرفت اسلامی میشود.
سیره عملی پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) جملگی حاکی از تحفظ جایگاه و کرامت زن و یادآور ارزش والای اجتماعی و خانوادگی او است. دین مبین اسلام نه تنها زن را به عنوان موجودی ناتوان و طفیلی نمی شناسد، بلکه همواره تواناییهای والای وی را در تربیت نسل مومن و متدین گوشزد مینماید. در اهمیت توجه دین اسلام کافی است یادآور شویم که سوره ای از سور قرآن کریم به نام زنان یعنی «نساء» میباشد. اما علی رغم چنین امعان نظری به زن به عنوان موجودی نیک سرشت متاسفانه در جوامع غربی با تاسی از نگرشهای مغرضانه و سیاسی، رویکردی ابزاری به زن و جایگاه وی گسترش و رشد مییابد.بیداری اسلامی و زنان در بین دیدگاهها و نگرشهای مختلفی که سعی در ارائه تصویری گوناگون و حتی متعارض از وجود زن دارد، جریان بیداری اسلامی میتواند در بیدارسازی زنان و بازشناسی هویت حقیقی آنان نقشی ارزنده ایفا نماید. با آنکه شاید در جوامع و محافل غربی در مورد زن، سخن پراکنیهای فراوانی میگردد، اما متاسفانه این بار نیز چهره ای جدید و نوین از حقارت و تضعیف زنان ارائه میشود. در روزگاران گذشته که زنان حتی از حق تحصیل نیز محروم بودند و مردان رفتارهای مالکانه با آنها را رویه خود قرار داده بودند، اما امروزه همان محرومیتها به شکلهای دیگری متجلی میگردد. در جریان بیداری اسلامی، تمام افراد جامعه اعم از مرد و زن دوشادوش یکدیگر، سرنوشت کشور خود را تعیین میکنند.
امروزه دیگر نمیتوان زنان را در سیاه چالههای حقارت و نیستی زنده به گور نمود، اما زن امروز در دست اندازی اندیشههای سودجویانه و انتفاع طلبانه و غریزه هایی که با روبانهای فمینیستی آذین گشته اند، حلق آویز میگردد. در روزگاران نه چندان دور زن قربانی جهالت و نابخردی میگشت، اما در دنیای مدرن و صنعت زده امروز زن در سردابها و دالانهای روشنفکرزده به مسلخ کشیده شده و مثله میگردد. محرومیت از داشتن پوششی که مصونیت زن را تضمین نماید، اخراج از شغل و ممنوعیت از تحصیل به دلیل داشتن حجاب، نمودهای گزندهای از اندیشههای ارتجالی و متهورانه ای است که شعار آزادی و حمایت از زن را به سرابی مضحک مبدل میسازد.
وظایف خطیر زنان در جریان بیداری اسلامی
زنان جوامع اسلامی در راستای زدودن ابعاد رهیافتهای سلطه جویانه غرب، وظیفهای خطیر بر عهده دارند.
ارائه تصویری حقیقی و ناب از چهره زن به عنوان موجودی انسانی و اجتماعی، تبیین حقوق فردی، اجتماعی، سیاسی و خانوادگی زن و تلاش در جهت تحقق این حقوق، تشریح اهمیت وظیفه و نقش زن در جریان سالم سازی و تربیت نسل گوشه ای از آرمان هایی است که میبایست در افق چشم انداز جریان بیداری اسلامی مورد توجه و عنایت قرار گیرد.
ترویج اخلاق و گسترش حجاب به عنوان فرایندی که امنیت اخلاقی و اجتماعی زن را تضمین و تامین مینماید و حساسیت نسل جوان و دختران جوان نسبت به رعایت هر چه تمام تر موازین اخلاقی میتواند در نایل گشتن به آتیهای درخشان که سعادت زنان و آرامش حیات بشری را تضمین نماید، از جمله ضروریت هایی است که میبایست در سیاستگذاریهای کلان مورد امعان نظر قرار گیرد.
افزایش بهداشت عمومی، توازن و تناسب وظایف اجتماعی با نقش خانوادگی زن، بالابردن سطح تحصیلات زنان، شناساندن حقوق و تحریک وجدان جمعی در احقاق حق زنان از دیگر ابزارهایی است که میتواند در شکوفایی جامعه و سالم سازی اجتماع و هدایت آن به تبلور اندیشههای والای مدنی و اجتماعی تاثیرات فراوانی را داشته باشد.