2 تیر 1397, 0:0
قال رسول الله(ص): «السَّخِیُّ قَریبٌ مِنَ اللَّهِ، قَریبٌ مِنَ الْجَنَّۀ، قَریبٌ مِنَ النَّاسِ ...»
یکی از خصلتهایی که فطرت پاک آدمی را زنده نگه میدارد و مانند مشعلی در تاریکی، هادی و راهنما خواهد بود، صفت جود و سخا است. این صفت، جوانِ آلوده به گناه را نزد خدا محبوبتر از پیرمرد عابد بخیل مینماید. سخاوت سبب امدادهای الهی میشود و سرانجام آن جوانآلوده را نجات میدهد، ولی آن پیر عابد بخیل بهخاطر بخلش در گناه فرو خواهد رفت.[1]
فـریـدون فـرّخ فـرشـتــه نـبـود ز مُشک و ز عنبر سرشته نبود
به داد و دهش یافت آن نیکویی تو داد و دهش کن فریدون تویی[2]
البته باید برای پاسداشت این خوی پسندیده، مانند هر خلق دیگری حد اعتدال را سرلوحه کار قرار داد و از تفریط که منجر به بخل و افراط که اسراف را برای آدمی بهبار میآورد، دوری نمود. بخل نتیجه محبت دنیا و ثمره آن است.[3] قرآن کریم در چند آیه، زشتی این طبیعت و تبعات آنرا بیان میفرماید. در سوره آلعمران میخوانیم:
وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ یَبْخَلُونَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَیْراً لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ سَیُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ یَوْمَ الْقِیامَةِ[4]
کسانى که بخل مىورزند، و آنچه را خدا از فضل خویش به آنان داده انفاق نمىکنند، گمان نکنند این کار بهسود آنها است؛ بلکه براى آنها شر است، بهزودى در روز قیامت، آنچه را نسبت به آن بخل ورزیدند، همانند طوقى به گردنشان مىافکنند.
در عرف و شریعت اسلام تنها گشادهدستی مصداق سخاوت نیست؛ بلکه موجه بودن این بخشش نیز بسیار مورد تأکید قرار گرفته است، لذا اگر توانگری، اموال خویش را به غیرمستمند ببخشد، نه تنها مسیر جود را طی ننموده، بلکه وارد بیراهة اسراف شده است. نکته بسیار دقیق دیگر که شاید اندکی مورد غفلت قرار گیرد، بخشش به مستحق حتی بدون کوچکترین درخواست از سوی اوست؛ بهعبارت دیگر، سخاوت با چنین مضمونی زیبا و دلنشین است. اگر استحقاق فرد را مشاهده نمودی و منتظر درخواست وی نماندی، اینجاست که آدمیت را در حد اعلی معنا نمودهای. دلیل این همه توصیه را باید در احوالی که در حین درخواست و بیان حاجت به فرد مستحق دست میدهد، سراغ گرفت؛ شرمساری و چهره برفروخته که حاصل کوچک شدن روح بزرگ آدمی و دراز شدن دست نیاز او به مخلوق خدا است و ... همه اینها فلسفهی بخشش قبل از درخواست مستحق را معنا میکند و اینجاست که به کنه این عبارت پی میبریم که درخواست از خدا، اگر فراهم شود، رحمت است و گرنه حکمت؛ اما التماس به مخلوق خدا اگر فراهم شود، منت و گرنه ذلت است. امام صادق(ع) در اینباره میفرماید:
«السَّخاءُ ما کانَ ابْتِداءً فَامَّا ما کانَ مِنْ مَسْأَلَةٍ فَحَیاءٌ وَ تَذَمُّمٌ»[5]
سخاوت آن است که پیش از درخواست انجام گیرد، امّا آنچه پس از درخواست انجام مىگیرد، شرم و رودربایستى است.
خداوندى که تمام هستى را آفریده، فرموده وام دادن به دیگران، وام دادن به خداوند است؛ این به خاطر رشد انسان و دل کندن او از دنیا و رسیدگى به فقرا و خدمت به مردم و گرهگشایى از آنان و شکستن بت دلبستگى به مادیات و پرواز بهسوى خدا و شکوفایى روح سخاوت و عاطفه است.[6] خصیصه زیبای سخاوت هرچند یک نکته اخلاقی است و فرد متخلق را به ثواب اخروی نزدیک مینماید، اما در دل خود، آثار فردی و اجتماعی فراوان دارد؛ که اگر در مسیر درست خویش هدایت شود، دیگر در جامعه اسلامی، بوی فقر و تهیدستی بهمشام نخواهد رسید و بهتبع آن، معضلات حاصل از فقر از جامعه رخت برمیبندد. همچنین سخاوت، صمیمیت و پیوند دلها را به ارمغان آورده و کینهتوزیها را به دوستی مبدل مینماید.
حضرت امیر(ع) در یک عبارت نورانی میفرماید:
«کَثْرَةُ السَّخاءِ تُکْثِرُ الْاوْلِیاءَ وَ تَسْتَصْلِحُ الْاعْداءَ»[7]
سخاوت زیاد، دوستان را فراوان و دشمنان را به سازش مىکشاند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان