کلمات کلیدی : نماز اول وقت ، ملک الموت، مطالعه ، خوش برخوردی ، علم نافع ، اخلاص رفع حجاب
سخنران استاد حق شناس
« انما يخشي الله من عباده العلماء».[1]
قرائت حمد یا تسبیحات اربعه در رکعت های سوم وچهارم
در دو ركعت اخير نماز چهار ركعتي، يا يك حمد بخوانيد يا اينكه سه مرتبه تسبيحات اربعه را بگوييد. البته مراجع فعلي نوعاً يكي را كافي مي دانند؛ اما شما به لحاظ آن روايتي كه همه متتفق اند كه سه بار خواندن افضل است -كه حضرت آيت الله العظمی بروجردي (ره) هم به احتياط مطلق مي فرمودند که سه تا بفرستيد- شما هم از نماز نزنيد و تسبیحات اربعه را سه بار بفرستید.
همان ملك الموتی كه موكل قبض روح شماست، در اوقات نماز به شما نگاه مي كند كه آيا اشتغال به نماز داريد، يا اشتغال به كارهاي ديگر داريد.
لقمان حكيم به پسرش فرمود: آن كسبي كه مزاحم نماز اول وقت شما باشد، كسب شيطاني است.
وقتي كه بنده رسائل و مكاسب مي خواندنم، یک معلم بسیار عالی برای بنده پیدا شد؛ ولی به بنده گفت: بايد اول ظهر بيايي! از بس این معلم خوب تدریس می کرد؛ بنده -که نماز اول وقتم را ترک نمی کردم- اغفال شدم و در درس او شرکت کردم. روز اول یک مقداری از درس را فهميدم، از آنجا كه پروردگار راضی به این کار نبود، روز دوم چیزی از درس نفهميدم! (پروردگار به لحاظ لطف لايتناهي سلب شوؤن از من كرد) به استاد گفتم: آقا! اگر شما علامه ی دهر هم باشيد؛ بنده در این درس شرکت نخواهم کرد!
خدا مي خواهد شما را امتحان كند. وقت نماز اول وقت يك مشتري مي آيد و شیطان شما را فریب می دهد، هم مشتري از دست مي رود و هم نماز اول وقت!
حضرت فرمود: يا اباذر! مادامي كه درمسجد نشسته اي وتنفس مي كني؛ تنفست عبادت است. زود از مسجد به خانه می روید که چکار کنید؟ می نشنید و تلویزیون نگاه می کنید! چقدر تلویزیون نگاه می کنید!
بنده نمي گويم از اخبار روز اطلاع نداشته باشيد، البته اطلاع داشته باشيد؛ اما بیان این روایات و مطالب هر روز و هر شب نيست.
ملک الموت در انتظار شماست. در اوقات نماز نگاه مي كند. شخصی عرض كرد: گاهي يك لرزه اي بر من مي افتد! حضرت فرمودند: همان لحظه اي ست كه ملك الموت به شما نگاه مي كند.
اي پروردگارعزيز! تا آن جايي كه قدرت داريم، برای اقامه ی نماز تو مي آييم. تا آن جايي كه قدرت داريم، احكام تو را نشر مي كنيم.
حضرت فرمود: اگر بدانم كه جوانی از جوانان شيعه در یادگیری احکام و معارف اسلامی كوتاهي مي كند؛ او را با شمشیر وادار به این کار خواهم کرد! «ضربتهم بالسيف».[2] مبادا شما جزء کسانی باشید که در یادگیری احکام اسلامی کوتاهی می کنند.
خدا شاهد است که هنوز يادم نرفته است که وقتی به آن جوان گفتم: باباجان! مرحوم ميرزا جواد آقا فرموده است که يك ساعت قبل از اذان صبح بیدار شوید، هنوز تا سحر یک ساعت و نیم مانده است، تو جوانی کمی بخواب. گفت: آقاي ميرز! من خيلي با خدا كار دارم!
این حرف خيلي در من اثر كرد. خيلي موعظه ي خوبي بود.
مهمان هايي كه به منزل بنده مي آيند، گاهي براي آنها چایی مي آورم، گاهي هم به آنها قرآن یا کتاب مي دهم تا بخوانند و بیکار نباشند.
حضرت فرمود: بيشتر عمرتان در غفلت گذشته است وكمش مانده است. نمي توانيد اوقات خودتان را كنترل كنيد.[3]
حضرت آيت الله العظمی بروجردي (ره) وقتی دو ساعت در روز برای مطالعه به کتابخانه می رفتند، هیچکس حق نداشت وارد شود. اين دو ساعت بايد مطالعه می کردند تا جواب مسلمان ها را بدهند.
بنده هم شاگرد ايشان هستم. اگر نتوانم اوقاتم را كنترل كنم؛ چگونه این مطالب را برای شما آماده کنم؟ وقت مال شماست. من هم خدمتگذار شما هستم. غير از امام معصوم همه بايد مطالعه كنند. علم ما اكتسابي است، داداش جون! يك صلوات بفرستيد.
امام صادق (ع) فرمود: «حسن المعاشرة مع خلق الله تعالی فی غير معصية من مزيد فضل الله».[4] خوش برخوردی با خلق خدا (در غیر گناه) فضل خداست.
و انسان خوش برخورد نمي شود؛ مگر اينكه در باطن با پروردگار میانه اش را صاف بکند. «ومن كان خاضعا لله في السر کان حسن المعاشرة فی العلانية». در ادامه مي فرمايند: «عاشر الخلق لله». با مردم برای خدا معاشرت کنید.
اين مصاحبه ها را شنیده اید كه از ساعت هفت و نيم تا هشت صبح پخش مي شود. همانطوركه چايي مي خوريد، به اين صحبت ها هم گوش كنيد. در یکی از این مصاحبه ها یک کسی می گفت که سر من کلاه گذاشته اند!
كلاه سر من گذاشته اند يعني چه؟! پیغمبر (ص) فرمود: بدترين اشخاص آن كسي است كه كلاه سر مردم بگذارد و بهترين مردم خدمتگذارترين آنها به مردم است.
اخلاق اسلامي را ياد بگيرید. افراد جامعه بايد مانند پدر و برادر شما باشند.
﴿واذا دخلتم بيوتاً فسلموا علي انفسكم﴾.
[5]
يعني تمام شما به منزله ي اجزاي يك خانواده هستيد. بايد اينطور رفتار كنيد. خدا شاهد است که اگر رويه ی شما اين نباشد؛ برچيده خواهيد شد.
«و من كان خاضعاً لله في السر كان حسن المعاشره في العلانية».[6] اگر در باطن با خدا راهي بازكنید؛ پروردگار خوش برخوردتان مي كند. يعني روش برخورد با مردم را به شما ياد مي دهد، حتي در خانه.
«فعاشرالخلق لله».[7] حضرت می فرماید: مبادا در معاشرت با مردم از حدود شريعت خارج بشويد. معاشرت تا جایی است كه مراعات شرع و شريعت بشود و الا هیچ.
یک صلوات بفرستيد.
«يا داود تعلم العلم النافع».[8] پروردگار در حدیث قدسی می فرماید: ای داود! علم نافع را بیاموز. (پس معلوم می شود که یک علم نافع داريم و یک علم غيرنافع) حضرت داود سؤال کرد: کدام علم، علم نافع است؟ خطاب آمد: ای داود! علم نافع، آن علمي است که راه را به تو نشان دهد، آن علمي كه تو را از علائق جسماني فانی سازد، آن علمي كه تو را وادار كند تا هم نوع خودت را به منزله ي برادر ببيني وبداني.
اين علم كجاست؟
«الزم العلم ما دلك علي صلاح قلبك».[9] لازم ترین علم ها آن علمي است كه دل تو را اصلاح بكند و حضرت مي فرمايندکه طريق تحصيل اين علم، صفاي قلب است. اين علم حاصل نمي شود؛ مگر به جدا شدن از صفات ناپسند. «الا بالتخليه عن صفات الرذيلة». بايد استاد یک به یک مراحل سیر شما را تصديق بكند.
بنده در ابتداي تحصيل به استادم گفتم: من يك دايي ميلياردر دارم؛ ولی توجه و عنایتی به من ندارد. استاد گفت: اين چه حرفی بودكه زدي؟! اين شعبه اي از شعبه های محبت دنياست و باید فوراً ريشه اش را بكني.
آنقدر جديت كردم تا اينكه به جايي رسیدم كه گفتم: من نیازی به کمک دایی ندارم؛ بلکه اگر او احتیاجی داشت؛ من به اوکمک خواهم کرد. قلب عوض شد و استغناي طبع آمد.«من استغني اغناه الله».[10]
استقلال يعني اینکه روي پاي خودت بايستي. امام سجاد (ع) مي فرمود: اگر من يك طرف باشم و تمام عالم يكطرف؛ من باكي ندارم، چون قرآن با من است.
و اما آزادي كدام است؟ «اما حرٌ كريمٌ يدع هذه اللماظة لاهلها».[11] يعني آیا يك آزاده ای نیست كه كاسه ليسيدن را به کاسه لیس ها واگذار كند.
بايد قلب را از صفات ذمیمه به وسیله ی ضدشان تخليه نمود. دنیا را با زهد به دنیا، ترس را با شجاعت و هر صفت ناپسندی را با ضدش از قلب خارج کرد.
امام صادق (ع) فرمود: تا مادامي كه خودتان را به اخلاق اسلامی زینت ندهید، آن عالمي كه بايد با افراد جامعه برخورد بكند، نخواهید بود.[12]
آن شخص به سپهبد اميرمؤمنان (ع) جسارت کرد، همین که فهمید به چه کسی جسارت کرده است؛ به دنبال او دويد وگفت: آقاجان! مرا ببخش! ایشان فرمودند که من به مسجد نیامده ام؛ مگر برای طلب آمرزش برای تو! ببینید چقدر روح بالاست! این اخلاقی است که کافر را مسلمان می کند. آیا شما هم اين طور هستيد؟ اگر كسي به شما حرفي بزند، رهایش نمي كنيد! آیا اين اخلاق اسلامي است؟!
از بنده دائم می پرسند: برای رشد معنوی چکار بکنیم؟ باید به وظایف شرعیه عمل نمود، البته با اخلاص در نيت. همين كار را انجام دهید. نمازت را هر طور مي خواني، بخوان؛ ولي به مسجد بيا. اگر هم گفتند ريا مي شود؛ باز هم بیا به مسجد. شيطان اذيت مي كند. بايد به مسجد بيايي كه نَفَس كشيدنت هم عبادت باشد. ﴿فمن كان يرجو لقاء ربه فليعمل عملا صالحا ولايشرك بعبادة ربه احداً﴾.[13] هر کس می خواهد لقاء پروردگارش را بچشد، باید عمل صالح همراه با اخلاصِ در نیت داشته باشد. «ولايصير العمل صالحاً الا بالاخلاص».[14] فرمود: «الاخلاص سر من اسراري اودعت في قلوب اوليائي».[15] هركسی نمي تواند به این مقام برسد، مثل بيع فضولي است.
خدا رحمت كند حاجي انصاري را که گفت: جايي مهمان بودم، همين كه خواستم بخوابم؛ صاحبخانه -که خيلي مقدس بود- آب براي وضو گرفتن آورد. گفتم: بنده در منزل هم قبل از خواب وضو نمي گيرم.
وضو گرفتن در چنین شرایطی شرک است.
امام صادق (ع) فرمود: فضايل اخلاقي را هر قدر داری که داری و هر قدر نداری؛ بايد شب و نيمه شب گريه كني، با اهل خانه كاري نداشته باش و مزاحم آنها نشو.
اما چه مي كني با آن افاضاتی که پروردگار نسبت به اولیاء خودش دارد و تو از آنها محرومی؟! «ان لله في ايام دهركم نفحات».[16]
الهي زاهد از تو حور مي خواهد، زاهد اينجا را مي دهد كه آنجا حورالعين و بهشت را بگيرد! «قلبٌ مشغول بالعقبي فله الدرجات العلي»[17] (قلب مشغول به آخرت، درجات بلند خواهد داشت).
«واما القلب المشغول بالمولي فله الدنيا و العقبي والمولی».[18] ( و اما قلب مشغول به مولا، هم دنیا، هم آخرت و هم مولا را خواهد داشت).
روز قيامت خطاب مي رسد: آي بهشتي ها! همه نعمت ها به شما داده شد. آیا چيز ديگري هم می خواهید؟ مي گويند: خدايا تو را مي خواهيم. در دنيا تو را مي خواستيم، حال هم تو را مي خواهيم.
«قد احيي عقله و امات نفسه حتی دق جليله ولطف غليظه».[19] يك قدري لاغر مي شوي؛ اما آدم مي شوي. بر حسب رأي دکترهای امروز لاغر شدن خيلي هم خوب است. قلب كمتر فعاليت مي كند و عمر شما بيشتر مي شود.
«دق جليله و لطف غليظه». حجاب ها برداشته مي شود. «فبرق له لامع كثير البرق». چراغ را در قلبت روشن مي كنند. آن وقت خدای خوب را مي بيني. خدا را به خود خدا می شناسي. «فزهر مصباح الهدي في قلبه».[20] چه كسي بود كه اين چراغ را در قلب من روشن كرد؟! همان خدای خوب این چراغ را در قلبت روشن کرد. آن وقت معنای این شعر را مي فهمي كه:
- تو را به خلوت دل بود مسكن و من غافلبه هرزه در طلبت گرد هر ديار دويدم
***
- امروز امير در ميخانه تويي توآرام ده اين دل ديوانه تويي تويي
- مرغ دل ما را كه به كس رام نگرددآرام تويي دام تويي دانه تويي تو
اين دل ديوانه را هيچ چيز ساكت نمي كند؛ مگرپروردگار.
[1]
- فاطر/ 28
[2]
- و اروی عن العالم عليه السلام انه قال: لو وجدت شاباً من شبان الشيعة لايتفقه لضربته ضربة بالسيف و روی غيری عشرون سوطاً. فقه الرضا ص 337
[3]
- عنه (عليه السلام): فاستدركوا بقية أيامكم، واصبروا لها أنفسكم، فإنها قليل في كثير الأيام التي تكون منكم فيها الغفلة والتشاغل عن الموعظة. یعنی : پس در این چند روز که زنده اید، گذشته را جبران کنید؛ و خود را به شکیبایی ورزیدن و سختی دیدن خوی دهید. که این روزها برابر روزهایی که در غفلت بودید، و خود را مشغول داشتید و پند نگرفتید اندک است». نهج البلاغة خطبه 85
[4]
- قال الصادق عليه السلام حسن المعاشرة مع خلق الله تعالی فی غير معصية من مزيد فضل الله تعالی عند عبده و من کان خاضعاً لله فی السر کان حسن المعاشرة فی العلانية فعاشر الخلق تعالی و لاتعاشرهم لنصيبک لأمر الدنيا و لطلب الجاه والرياء والسمعة ولاتفطن بسببها عن حدود الشريعة من باب المماثلة والشهرة فانهم لايغنون عنک شيئا و تفوتک الأخيرة بلافائدة. مصباح الشريعة / 147
[5]
- نور / 61 « و زمانی که در خانه هایی داخل شدید، بر خودتان سلام کنید».
[6]
- مصباح الشريعة /147
[7]
- مصباح الشريعة /147
[8]
- فيض القدير شرح الجامع الصغير ج2/24
[9]
- الامام الکاظم عليه السلام: اولی العلم بک ما لايصلح لک العمل الا به و اوجب العلم عليک ما انت مسؤولً عن العمل به والزم العلم لک مادلک علی صلاح قلبک و اظهر لک فساده و احمد العلم عاقبةً مازاد فی عملک العاجل فلاتشغلن بعلم ما لايضرک جهله ولاتغفلن عن علم ما يزيد فی جهلک ترکه. اعلام الدين ، الديلمی/305
[10]
- « کسی که استغناء داشته باشد، خداوند او را بی نیاز می کند». الکافی ج 2/ 202 باب القناعة
[11]
- نهج البلاغة کلمات قصار شماره 456
[12]
- عن الصادق عليه السلام: من لم ينسلخ هواجسه و لم يتخلص من آفات نفسه و شهواتها و يهزم الشيطان و لم يدخل فی کنف الله تعالی و امان عصمته لايصلح له الامر بالمعروف والنهی عن المنکر لانه لم يکن بهذه الصفة فکلما أظهر أمراً يکون حجة ولاينتفع الناس به. مصباح الشريعة ص 18
[13]
- کهف/110
[14]
- قال النبی(ص) من عرف نفسه عرف ربه ثم عليک من العلم بما لايصلح العمل
الا به و هو الاخلاص. مصباح الشريعة ص13
[15]
- منية المريد، الشهيد الثانی ص 133 ترجمه: اخلاص سری از اسرار من
است که در قلوب اولیائم به امانت نهاده ام.
[16]
- قال النبی (ص) ان لله فی أيام دهرکم نفحات الا فترصدوا لها. عوالی اللئالی ، ابن ابی جمهور الاحسائی ج1 ص 269 و فی سائر الکتب: ألا فتعرضوا لها. « بدرستیکه برای خدا در روزگار شما نسیمهای رحمتی است. پس آنها را دریابید».
[17]
- عن النبی (ص) القلب ثلاثة انواع: قلب مشغول بالدنيا و قلب مشغول بالعقبی و قلب مشغول بالمولی اما القلب المشغول بالدنيا له الشدة والبلاء و اما القلب المشغول بالعقبی فله الدرجات العلی و اما القلب المشغول بالمولی فله الدنيا والعقبی والمولی. ميزان الحکمة ج4 ص3473 عن المواعظ العددية 146
[18]
- ميزان الحکمة ج4 ص3473 عن المواعظ العددية 146
[19]
- نهج البلاغة خطبة 220
[20]
- عباد الله ان من احب عباد الله اليه عبدا
اعانه الله علی نفسه فاستشعر الحزن و
تجلبب الخوف و فزهر مصباح الهدی
فی قلبه و اعد القری ليومه النازل به
فقرب علی نفسه الشديد و هون
الشديد. نهج البلاغة خطبة 87