7 تیر 1397, 15:4
مقصود از این نوع اخلاق آن اخلاقی است که محدثان با نقل و نشر اخبار و احادیث در میان مردم به وجود آوردهاند. پس از نهضت ترجمه و آشنایی با فلسفه یونان اندیشههای اخلاقی از قرآن و حدیث، بیشترین اثر را پذیرفت و از زمانی که تعالیم تورات و انجیل، آداب و حکم عربی و فرهنگ یونانی در لابه لای تفکر اسلامی راه یافت اختلافی در تبیین اندیشهها به وجود آمد و خصوصا در ارتباط و اختلاط عرب و مسلمانان با فرهنگ و ادب فارسی و هندی از راه کتابهای کسانی چون ابن مقفع (مانند ادب کبیر، ادب صغیر و کلیله و دمنه) که در این انتقال میان مسلمانان عرب راه یافت، نقش بسزایی بر عهده داشته است.
در طول تاریخ مسلمین، عالمانی بزرگ با الهام از قرآن و روایات، کتابهایی را در زمینه اخلاق تالیف نمودند و با توجه به اینکه اخلاق یکی از ارکان معارف دینی است و در تشخص شخصیت و هویت یابی انسان نقش بسزایی را بر جای خواهد گذاشت، نسبت به آن اهتمام ویژهای صورت پذیرفت. ولی در عین حال به صورت اجتهادی به مباحث اخلاقی پرداخته نشد لذا شایسته است که این مجموعه عظیم سامان لازم را پیدا کرده باشد. ضعف این نوع کتب به این است که از ساختار علمی و منطقی و ترتیب موضوعی برخوردار نبوده و همین روش باعث گردید که برخی علم اخلاق را به معنای دقیق کلمه مجموعه ای از موعظهها و پندها بدانند و نیز باعث این توهم میشود که نیازی نیست برای اخلاق نظام و سیستمی با اسلوب خاص علمی طراحی شود چنانچه قرآن که متن اصلی دینداران است، آموزهها و معارف خود را با یک نظام و چینش خاصی عرضه نکرده است، لذا هیچ ضرورتی ندارد که برای بخشهای مختلف معارف دینی و قرآنی از جمله اخلاق به دنبال نظام و سیستم برویم و حال آنکه دینی که در ارائه مباحث و گزارههای خود هیچ نوع ساختارمندی را نپذیرد دچار چالشهای جدی در عرصه مباحث خواهد گردید و منطقی و معقول نیست که دین جامع وکامل و بلکه هر دین الهی، روش و نظامی را برنتابد. البته این روش از حسن و نورانیتی برخوردار است زیرا این روش و سبک از آیات اخلاقی قرآن کریم و سنت پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) که از نورانیتی خاص برخوردار میباشد، اخذ شده است. ولی در عین حال فاقد هر گونه ساختارمندی و نظامی میباشد. لازم به یادآوری است که بیشتر این مباحث در نصیحتها و موعظهها خلاصه میشد و شاید ضرورتی احساس نمیکردند تا به صورت منطقی و علمی به مباحث در این زمینه پرداخته شود. این گروه بیشتر سعی میکردند به توصیف مفاهیم اخلاقی بپردازند و به راهبردهای عملی توجه کمتری داشتهاند. در این روش اخلاقی، چیزی به نام یک نظام اخلاقی که هم دربرگیرنده مباحث مبنایی اخلاق باشد و هم مباحث توصیفی و تربیتی را در یک ترتیب منطقی سامان داده باشد به چشم نمیخورد. از این ر و کتابهایی که به روش نقلی تالیف گردید در عین اینکه از اتقان و احکام متنی و محتوایی برخوردار است (زیرا از قرآن و روایات گرفته شد) ولی از ضعف ساختار علمی و منطقی و ترتیبی برخوردار بود و در مجموع کتب روایی در این زمینه ناهمگون بوده و از ذوق شخصی در نظم و نسق بحثها برخوردار بوده است و گاهی ضعف عدم طرح سند روایات و یا روایات ضعیف به ساختار کلی کتاب خدشه وارد میکرد. البته وجود روایات شبهه زا، پرسش آفرین، متشابه و حتی متضاد و متعارض با هم و عدم بررسی سندی و محتوایی و تحلیلی و تطبیقی، از مشکلات دیگر بعضی از کتب به شمار میآید، ضمن آنکه پرداختن به پاره ای از نیازهای اخلاقی - روایی نیز مشکلی دیگر بر عدم جامعیت این کتب به حساب میآید.
کتابهایی از قبیل «اخلاق النبی و آدابه» از ابوحیان اصفهانی، «مصابیح القلوب عبدالقلوب» از عبدالرحمن سلمی، «القناعه و التعفف»، «الشکر و الحلم» از ابن ابی الدنیا، «مکارم الاخلاق» طبرانی، «اطواق الذهب» زمخشری، «الکبائر» شمس الدین ذهبی را میتوان از جمله کتب به این سبک و روش شمرد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان