15 بهمن 1386, 0:0
کلمات کلیدی :
نویسنده :دکتر مير محمد حسين هدي
سنخ شناسی آرای خاورشناسان درباره انقلاب اسلامی(2)
پروفسور گوتفرید شایبر ، خاورشناس، فیلسوف، محقق و استاد کرسی اصول الهیات مسیحی، در کتاب «پاسخهای صریح» که با همکاری تعدادی از دانشمندان بزرگ مسیحی در اتریش منتشر شده است، درباره نفوذ انقلاب اسلامی در میان جوانان مسلمان عرب مینویسد: «واکنشهای اعراب در قبال انقلاب اسلامی ایران در سال1979 در دو جلوه شناسایی و تایید آن صورت گرفت. برای آنان از سویی انقلاب اسلامی به عنوان پیش درآمدی برای تحقق اندیشه یک نظام سیاسی آرمانی امت اسلام بود و از سویی دیگر، اقدامی سیاسی جهتبهرهبرداری برای اتحاد اسلامی (پان اسلامیسم) بود. در همان سال1979، «انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه قاهره» در رسالهای تحت عنوان «درسهایی از ایران»، هدف خویش را چنین تعریف کرده بودند؛ این انقلاب برای ما سزاوار مطالعه عمیق است تا از آن درس بگیریم، انگیزهها را پدید آوریم و از پرداختن به آن سود ببریم.» دکتر شایبر سپس با تحلیل بیشتر متن رساله مذکور تاکید میکند: «دانشجویان، جدایی دولت و دین یعنی سکولاریسم را «یک خطای وارداتی» نامیدند و در عوض، از نظام دینی جانبداری کردند. نتیجهگیری عملی که میتوان از مطالب این رساله گرفت، برای مسلمانان اهل تسنن شگفتانگیز بود، زیرا دانشجویان مصری از نقش رهبری سیاسی علمای دینی طرفداری کردند وبدین منوال، الگوی قانون اساسی ایران را که «ولایت فقیه» بود، پذیرفتند.» پروفسور دکتر کلاوس کینتسلر، استاد اصول الهیات مسیحی در دانشگاه اوگسبورگ آلمان، در مقالهای که در کتاب «بنیادگرایی نوین» که توسط پنج تن از اساتید اسلام شناس، فیلسوف، جامعه شناس و حقوقدان در سال 1990 منتشر شد، مینویسد: «تحولات دراماتیکی که در ایران به وسیله انقلاب اسلامی پدید آمد، افکار عمومی جهانی را معطوف به اهمیت فوق العاده پدیدهای کرد که به عنوان بنیادگرایی، مرزهای دولت ایران و حدود گستره آیین اسلام را بسیار فراتر در نوردیده است.»
پروفسور فرانسوا توال استاد کرسی استراتژی در دانشگاه نظامی فرانسه، در کتاب «ژئوپولتیک شیعه» مینویسد: «پیروزی انقلاب (امام) خمینی در ایران، یکی از پر اهمیتترین وقایع و انقلابهای نیمه دوم قرن بیستم بوده، در حقیقت، مهمترین واقعه در طول تاریخ شیعه میباشد. پروفسور هاینتس هلم اسلام شناس، ایران شناس، سامی شناس و مؤلف کتب زیادی در تاریخ شیعه، در کتاب «اسلام تشیع» منتشره سال 1994 که در آن بسیاری از تئوریهای نادرستخاورشناسان را در مورد اصل و تاریخ شیعه باطل کرده است، درباره نقش انقلاب اسلامی در معرفی مجدد تشیع مینویسد: «پانزده سال قبل (15 سال قبل از چاپ کتابش) بدون تردید، حتی نمیشد یک اروپایی را یافت که کلمه «آیت الله » رایکبار هم شنیده باشد. با کلمه «شیعه» نیز صرفا محدودی میتوانستند چیزی را آغاز کنند. برای نخستین بار، هنگامی که (حضرت امام) خمینی، انقلابی ایرانی، از تبعیدگاه عراق به نوفل شاتو در حومه پاریس رحل اقامت افکند تا مبارزه علیه شاه را ادامه دهد، هر شب در صفحه تلویزیونهای ما دیده میشد و در اذهان ما موجودیت و زنده بودن شیعیان را متبادر میساخت. تصویر شیعیان و اسلام تشیع در رسانههای غربی به گونهای بود که انتظار میرفت.» «فرهنگ سیاست جهان در قرن بیستم» که در سال1996 توسط عدهای از شخصیتهای علمی اروپایی در آلمان چاپ شده است، ضمن بررسی انقلابهای چین، مکزیک، روسیه و کوبا در ذیل اصطلاح «انقلاب با انگیزه دینی در قرن بیستم» چنین مینویسد: «با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران که طی آن آیت الله روح الله موسوی خمینی در سال1979 به سلطنتشاه محمدرضا پهلوی پایان داد و دولت الهی اسلامی را مستقر ساخت، نخستین انقلاب با یک انگیزه دینی در قرن بیستم به پیروزی رسید. در سالهای دهه 80 و 90 نیروهای بنیادگرا سعی کردند دامنه انقلاب اسلامی را در چند کشور دیگر عربی نیز بگسترانند.» این فرهنگ، نقش انقلاب اسلامی را به عنوان یک انقلاب مهم با انگیزه دینی، پس از پایان مخاصمات ایدئولوژیک بین دولتهای سوسیالیستی و کاپیتالیستی در سیاست جهانی ذکر میکند. هلموت ال مولر از نویسندگان برجسته اتریشی در روزنامه سالزبرگر نخریشتن ، درباره انقلاب اسلامی نوشت: «نهضت موفقیتآمیز (امام) خمینی بر ضد رژیم شاه، در ذات خود یک انقلاب فرهنگی جامع و فراگیر علیه غرب و ارزشهای آن را در برداشت. مثال ایران، مجددا نشان داد که تصورات غرب مبنی بر اینکه فرهنگهای خارج از جغرافیای اروپا و آمریکا با ماشین، تکنیک و آسمان خراش، ارزشهای غربی را نیز خواهند پذیرفت، باطل و گمراه کننده بود. آیت الله خمینی با نوشتههای خویش سنگ بنای نظری جمهوری اسلامی ایران را گذاشت. بر مبنای آن، اصل «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» مناسبات ایران با سایر جهان را دست کم تا سال 91 /1989 که پایان مخاصمات شرق و غرب بود، برقرار ساخت. این مناسبات عالیترین هدف سیاستخارجی ایران را تشکیل میده.» وی در بخش دیگر مقاله خود تاکید میکند: «که دولت جمهوری اسلامی ایران از سال1979، نه تنها حیات جامعه را با قرار دادن احکام شریعت اسلامی در حیطه تحولات خویش، به سوی اسلام بازگرداند، بلکه اتحاد امت اسلام (پان اسلامیسم) را نیز در دستور کار خود قرار داد.» این بود چند نمونه از آرای خاورشناسان، جامعه شناسان و نویسندگان غربی که از میان انبوهی، برگزیده شده بود. اگر اطاله کلام مانع نمیشد، گفتنیهای زیادی از زبان و قلم آنان را باز میگفتم، ولی یکبار دیگر به این امید پافشاری میکنم که با گذشت زمان درباره انقلابی که بخش عمده جهان را تکان داده است و پیام آن هر روز رساتر میشود، عادلانه، علمی و بیطرفانه قضاوت گردد.
پدیدآورنده دکتر میر محمد حسین هدی
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان