دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

درنگی در نهج‌البلاغه بخش سوم و پایانی

درنگی در نهج‌البلاغه بخش سوم و پایانی
درنگی در نهج‌البلاغه بخش سوم و پایانی

درنگی در نهج‌البلاغه

سیدمحسن سیدین - بخش سوم و پایانی

شنبه ۱ مهر ۱۳۹۶

اشاره: «مفاهیم موضوعی نهج‌البلاغه» (چاپ انتشارات اطلاعات) تلاشی است در جهت عرضه آنچه از خطبه‌ها و نامه‌ها و حکمات امیرالمؤمنین علی(ع) درک و استنباط شده است؛ به این صورت که مؤلف نخست به بررسی لغات پرداخته و سپس ترجمه‌ای روان از عبارات آورده و تحت عنوان قاموس نهج‌البلاغه تدوینش کرده و آنگاه کوشیده است تا بر اساس مسائل زمان و نیازهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی موجود و درک شرایطی که حضرت به ایراد سخن پرداخته‌اند، شرحی از هر مطلب در اختیار خواننده بگذارد. آنچه در اینجا می‌آید، بخشهایی از خطبه هشتاد و دوم آن کتاب شریف است.

لوازم حکمت

از نتایج حکمت باید این باشد که آدمی متناسب با آنچه در پیش دارد، آمادگی پیدا کند و به مقتضای اهمیت هدف، برای رسیدن به آن بکوشد و به آنچه لازمه‌ رسیدن به هدف است و برای آن ضرورت دارد، مجهز شود. سخن امام(ع) در این زمینه آن است که: بدانید شما از راههایی پر از لغزشگاه‌ها و پرتگاه‌های هول‌انگیز عبور خواهید کرد: «و أعلموا أن مجازکُم علی ‌الصراط و مزالق دحضه و أهاویل زللـه و تارات أهواله…» و آنچه می‌تواند به بشر در چنین دشواری‌هایی مدد برساند، تقواست: «فاتّقوُا عبادالله…» تقوایی برخاسته از خرد که ذهن را به خود مشغول دارد و تن را فرسوده سازد و آدمی را به اشتیاق نیایش با خدا از خواب شبانه بازدارد و او را به دل‌کندن از هر چه هست، وادارد: «تقیه ذی لُبّ شغل التفکُرُ قلبهُ و أنصب الخوفُ بدنهُ و أسهر التهجُدُ غرار نومه…»

تقوای زاهدی خردمند و واقع‌نگر که زهدش او را از شهوات جدا می‌کند و یاد خدا زبانش را می‌بندد و از اندیشه عذاب، همواره در هراس به سر می‌برد و راههای انحرافی، او را از راه هدایت غافل نکرده و از مستقیم‌ترین راه در مسیر هدف منحرف نمی‌سازد: «و أظمأ الرجاءُ هواجر یومه، و ظلف الزُهدُ شهواته، و أوجف الذکرُ بلسانه…» تقوای آنکه ظواهر پرفریب دنیا ذهنش را مغشوش ننماید و شبهه‌ها او را به اشتباه نیندازند و با یاد آنچه از رحمت‌های خدا در اندیشه دارد، از معبر دنیا بگذرد و همواره در اندوختن توشه برای آخرت مشغول باشد و همواره به فرصت‌ها چنگ بیندازد و بهشت را از جهت ثواب، و جهنم را از سختی عقاب، و خدا را از حیث انتقام، و کتاب خدا را در اقامه حجت از یاد نبرد: «ولم تفتلهُ فاتلاتُ الغُرور، و لم تعم علیه مُشتبهاتُ الأمور… فکفی بالجنه ثوابا و نوالا، و کفی بالنار عقابا و وبالا…».

منابع حکمت

برای هر چیز مخزن و منبعی است و حکمت را نیز منابعی می‌باشد که اگر بشر در آنها به غور و بررسی بپردازد، می‌تواند به اندیشه‌ای بارور از حق و واقع دست یابد و از قبل اندیشه مجهز به حکمت، خیر دنیا و آخرت را تحصیل نماید. کتاب خدا منبع عظیم حکمت است که اگر بشر بتواند به‌درستی با زبانش آشنا شود و در آن به تدبر بپردازد، به سرچشمه‌های جوشان حکمت دست خواهد یافت؛ بنابراین وقتی امام(ع) می‌فرماید شما را به تقوا و ملاحظه از آن خدایی سفارش می‌کنم که با هشدارها و استدلال‌هایش راه را بر همه بسته است «أوُصیکُم بتقوی الله الذی أعذر بما أنذر و احتج بما نهج»، می‌توان به روشنی دریافت که منبع هشدارها و استدلال‌ها کتاب خداست؛ کتابی که انسان‌ها را از کینه‌های نهان در سینه‌ها و وسوسه‌های رسوخ‌کننده در گوشها که جز گمراهی و هلاکت برای بشر به بار نمی‌آورد، برحذر می‌دارد؛ وسوسه‌هایی که آرزوها را در آدمی زنده می‌نماید و گناهان را در نظرش می‌آراید و بلاهای مهلک و حاصل گناه را آسان می‌نمایاند: «و حذرکُم عدوا نفذ فی الصُدور خفیا و نفث فی الآذان نجیا فأضل و أردی و وعد فمنی و‌ زیّن سیئات الجرائم….».

خودشناسی
از جمله منابع حکمت، مطالعه در خویشتن و کوشش برای پی بردن به حقیقت انسان است. علی(ع) در این خطبه در معرفی انسان می‌گوید: انسان آن موجودی است که خدا او را از نطفه‌ای جهنده آفریده و سپس به صورت خونی بسته در لایه‌های زهدان قرار داده است و بعد از آن او را از مراحل جنین گذرانده و به صورت کودکی به دنیا آورده تا بزرگ شده و به مرحله جوانی پا نهاده است: «أم هذا الذی أنشأهُ فی ظُلُمات الأرحام و شُغُف الأستار نُطفه دهاقا و علقه مُحاقا و جنینا و راضعا و ولیدا و یافعا»؛ اما حقیقت انسان اینها نیست، بلکه به آن است که او متوجه ابزار درک و معرفت در وجود خویشتن باشد و ببیند که خدا به او اندیشه و زبانی گویا و چشمی بینا عطا کرده است تا بیندیشد و درس بگیرد و به مطالعه و تفکر بپردازد: «ثُم منحهُ قلبا حافظا و ‌لسانا لافظا و بصرا لاحظا لیفهم مُعتبرا».

حقیقت انسان آنگاه تجلی می‌کند و در مسیر رشد واقع می‌شود که بدیها را بشناسند و خود را از آنها بازدارد: «و یُقصر مُزدجرا لم یُفد عوضا و لم یقض مُفترضا»، حال آنکه چون به رشد می‌رسند، خودبینی و کبر ورزیده، سرکشی پیشه می‌کنند و در تلاش برای به دست آوردن دنیا غرق می‌شوند و نهایتا نیز به واسطه سرگرم شدن به لذات زودگذر، از عاقبت غافل می‌شوند و در گمراهی و غرور و انواع خطاها و اشتباهات از دنیا رخت برمی‌بندند: «دهمتهُ فجعاتُ المنیه فی غُبر جماحه و سنن مراحه فظل سادرا و بات ساهرا فی غمرات الآلام و طوارق الأوجاع و الأسقام…».

عاقبت‌شناسی
توجه به عاقبت کار از موارد و مصادیق حکمت است و آنها که معمولاً مجذوب حال نبوده و به منافع آنی توجه نداشته و بیشتر برای آینده کار می‌کنند، از دانایی و حکمت بیشتری برخوردارند و آخرت آینده‌ای حتمی و پایدار است که در قیاس با دنیا، بسیار پربهاتر و بادوام‌تر است و انسان حکیم به خاطر آن بیشترین تلاش را خواهد کرد. امام(ع) در بخشهای مختلف این خطبه مخاطبان خویش را در هر زمان به ملاحظه عاقبت دعوت می‌کند و بعد از دعوت به مطالعه در خویشتن و اشاره به مراحل عمر، از آنان می‌خواهد که فرصت‌های جوانی و سلامت را غنیمت بدانند و دعوت می‌کند تا از ورای مسائل جاری و معمول حیات به نتیجه و آخر کار بیندیشند: به آن زمان که در کنار خانواده از درد می‌سوزد و از شدت آن بر سینه می‌کوبند تا آنگاه که نومیدانه در کفن پیچیده می‌شود و بر تابوت نهاده شده و به وسیله یاران و فرزندان به طرف خانه تنهایی حمل خواهد شد: «فظل سادرا… بین أخ شقیق و والد شفیق… و لادمه للصدر قلقا… ألی دار غُربته و منقطع زورته» و پس از رفتن بدرقه‌کنندگان، در گور تنهایی نشانیده خواهد شد و مسئله مهم برای هر انسانی آن خواهد بود که بتواند از جهنم سوزان عذاب الهی نجات یابد: «حتی أذا انصرف المُشیعُ… أُقعد فی حُفرته نجیا لبهته السُؤال … و أعظمُ ما هُنالک بلیه نُزول الحمیم و تصلیه الجحیم… أنّا بالله عائذون».

فرصت‌شناسی
شناختن فرصت‌ها و موقعیت‌های مختلف حیات از سلامت و جوانی و هوشمندی و امکانات زندگی از موارد عملی در حکمت و عقل و خرد است که تنها آنها که معنی زندگی را می‌دانند و انسان را می‌شناسند و از عاقبت او و رابطه‌اش با خالق و با سایر نیروها و موجودات جهان مطلعند، مغتنم‌شان خواهند دانست و فرصت‌ها را از دست نمی‌دهند و از آنها به‌خوبی بهره‌برداری خواهند کرد. امام(ع) در عبارات پایانی این خطبه از مخاطبان می‌خواهد که تاریخ را به‌دقت مطالعه کنند و ببینند کجایند آنها که عمری طولانی در نعمت به سر بردند و با آنکه دانستند و توانستند، فرصت‌ها را از دست دادند: «أین الذین عُمروا فنعموُا و عُلموا ففهموا و أنظروُا فلهوا و سلموا فنسوا»؛ آنان که زندگانی درازی را طی کردند و از سلامت و فرصت‌ها و امکانات برخوردار بودند، ولی از گناهانی که موجب سقوط آنها و خشم خدا می‌باشد دوری نکردند: «أُمهلوا طویلا و حُذروُا ألیما و وُعدوا جسیما…» کسانی که جا دارد آیندگان از آنها عبرت بگیرند و همانند آنها فرصت‌ها را از دست ندهند و تا از امکانات برخوردارند، از گناهان بپرهیزند و بدانند که جز این راه فراری برای کسی وجود نخواهد داشت: «أحذروُا الذُنوب المورطه و العُیوب المُسخطه أولی الأبصار و ألأسماع و العافیه و المتاع هل من مناص…».

انسان‌ها از چنین واقعیاتی که در پیش رو دارند، به کجا رو کرده و به چه چیز مشغول و فریفته‌اند؟! آیا نمی‌دانند که هیچ‌کس از زمین جز به اندازه قامتش که او را در بر بگیرد، نصیب نخواهد برد؟! «فأنّی تُؤفکون… و أنما حظُ أحدکُم من الأرض ذات الطول و العرض…» و جا دارد اکنون که گردن‌ها آزاد و پیک هدایت خدا روان و فرصت‌ها از راحتی و اجتماع و تأخیر مشیت و مهلت توبه در اختیار شما می‌باشد و در وسعتی از شرایط و امکانات به سر می‌برید و قبل از آنکه لحظات تنگی و وحشت فرا رسیده و عقوبت خدای قادر دامنگیرتان شود، خویشتن را دریابید «ألآن عبادالله والخناقُ مُهمل و الروحُ مُرسل فی فینه الأرشاد و راحه الأجساد…».

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آیت الله حاج میرزا محمد غروی تبریزی (آیت اخلاص)

او يكي از علماي واقعي و زاهد بود و تا آخر عمر، تدريس را ترك نكرد . در سرما و گرما و با كهولت سن، راه طولاني را پياده به مدرسه طالبيه مي آمد . چند بار شاگردانش عرض كردند: «حاج آقا چرا سوار تاكسي نمي شويد؟» فرمود: «من كه توان آمدن دارم، چرا مال امام را خرج كنم؟
No image

حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی

مرحوم هسته اي اصفهاني، موقعي كه آوازه و شهرت مرحوم آيت الله شهيد شيخ فضل الله نوري در ايران منتشر شده بود، وارد تهران شد و ابتدا به دروس برخي از اساتيد مشهور تهران رفت، ولي آنان را قابل استفاده براي خود نديد و دروس آنان را قابل مقايسه با اساتيد اصفهان ندانست.
No image

مرحوم حاج عباسعلی حسینی

در این بخش سیره ی تبلیغی مرحوم حاج عباسعلی حسینی بیان شده است.
No image

حاج شیخ حسن حجتی واعظ

رحوم حجتي واعظ، سخنوري بصير، شجاع، بليغ و فصيح بود . هنوز هم بعد از چهل سال از خاموش شدن اين خورشيد درخشان شمال، در افواه و السنه مردم سخن از ملاحت و شيريني سخنان وي مي رود .
No image

امام خمینی (ره) آینه مهر و قهر

امام در طول شبانه روز حتي يك دقيقه وقت تلف شده و بدون برنامه از قبل تعيين شده نداشتند . با توجه به شرايط سني و ميزان فعاليتي كه داشتند، باز هم ساعات خاصي را در سه نوبت - هر كدام، نيم تا يك ساعت - به اهل منزل اختصاص داده بودند كه هر كدام از ما كه مايل بوديم خدمت ايشان مي رسيديم و مسائل خودمان را مطرح مي كرديم.

پر بازدیدترین ها

No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)1

جت الإسلام دکتر محمد هادی امینی، فرزند برومند مرحوم آیت الله علامه امینی صاحب کتاب نفیس «الغدیر» نقل کردند:در سال 1349 هـ ش پس از وفات مرحوم پدرم علامه امینی، به خاطر تألیف و نشر کتابی به نام «قهرمان فخر» که در آن مطالبی بر ضد حزب بعث درج شده بود؛ دولت عراق تصمیم به جلب و محاکمه من گرفت.لذا مجبور به ترک نجف اشرف و عازم ایران شدم و در تهران اقامت گزیدم.
No image

آشنایی با شخصیت شیخ فضل الله نوری (رضوان الله علیه)

راساس اظهار نظر نويسندگان، چنانچه شيخ فضل الله مدتي كوتاه در عتبات درنگ مي كرد، احتمال مرجعيت عامه اش بعد از ميرزاي شيرازي زياد بود، اما آنچه باعث شد وي از سوي ميرزاي شيرازي براي كسب اطلاع دقيق از اوضاع ايران، ترك عتبات كند، اوضاع نگران كننده ايران در اين دوره بود.
No image

شيخ جعفر مجتهدي(ره)6

زمانی در ایام ماه صفر به اتفاق هیأت از قزوین به مشهد مقدس مشرف شده بودم، هنگامی که با هیأت جهت عزاداری به حرم مطهر حضرت رضا (علیه السلام) مشرف شدیم به حضرت رضا (علیه السلام) عرض کردم آقاجان مدت یک سال است که آقای مجتهدی را ندیده ام، اگر آقای مجتهدی خادم و غلام حقیقی شما هستند امروز که ما به منزل ایشان می رویم در منزل باشند و ما را بپذیرند،در ضمن دوستی داشتم که آقا را ندیده بود، او می گفت: شنیده ام آقای مجتهدی خیلی ادعا دارند، به او گفتم: ایشان اصلاً ادعایی ندارند و مخالف با این حرفها هستند. دوستم گفت: اگر این شخص واقعاً راست می گوید به منزلش که می رویم ما را بپذیرد و یک عبا با سی و پنج هزار تومان پول به من بدهد.
No image

آیت الله سید محمد نبوی(ره)

وی تحصیلات علوم دینی خود را در سال 1323 شمسی نزد برخی از علمای شهر از جمله شیخ لطف‌الله توکلی آغاز کرد. سپس در سال 1324 به شیراز مهاجرت کرده و از دروس آیت‌الله بهاء‌الدین محلاتی استفاده کرد. پس از آن در سال 1330 عازم نجف اشرف شده و از محضر علمای آن دیار بهره برد.
No image

حاج شیخ حسن حجتی واعظ

رحوم حجتي واعظ، سخنوري بصير، شجاع، بليغ و فصيح بود . هنوز هم بعد از چهل سال از خاموش شدن اين خورشيد درخشان شمال، در افواه و السنه مردم سخن از ملاحت و شيريني سخنان وي مي رود .
Powered by TayaCMS