14 فروردین 1397, 12:9
نقش رسانهها را نمیتوان در دنیای جدید نادیده گرفت.امروزه رسانهها جایگاه ویژهای در تکوین و گسترش فرهنگ و اندیشه در میان جوامع دارند و آنان هستند که میتوانند با همگن سازی Homogenization سلیقهها، خواستها و انتظارات افراد جامعه را شکل بخشند و به وفاق و همبستگی جامعه کمک کنند.
رسانهها میتوانند با آگاه سازی افراد راه را برای تکوین ساختهای شخصیتی افراد پدید آورند. صاحب نظران در حوزه رسانه ای معتقدند رسانهها با بسط و گسترش مفهوم منش ملی، شخصیت نمایی و شخصیت استاندارد شده به الگو سازی برای رفتار جوامع میپردازند. طی چند ساله اخیر به خوبی مشخص شده است که بخشی از پروژه جنگ نرم غرب علیه نظام جمهوری اسلامی بر دوش رسانههای تصویری و شبکههای ماهواره ای فارسی زبان گذاشته شده است. در واقع در راهبرد جدید غرب برای مقابله با انقلاب اسلامی مهمترین مولفهها تغییر ارزشها و باورهای دینی ایرانیان استحاله فرهنگی و از هم پاشاندن کانون خانواده است . بی شک با از بین رفتن هویت اجتماعی ایرانی اسلامی سایر ارزشهای غربی همچون لذت محوری، سود انگاری، اومانیسم و... به طور خودکار در میان جامعه رواج پیدا میکند و نتیجه این امر چیزی نیست جز تغییر در علایق و سلایق عموم مردم که باعث تغییر در پایگاههای اجتماعی گروههای سیاسی و بروز طبقات جدید اجتماعی میشود و درآخر نیزتنازعات سیاسی برای نیل به لیبرال دموکراسی در کشور هدف آغاز میگردد.
بنیادی ترین تعریف از جنگ رسانهای استفاده از رسانهها برای تضعیف کشور هدف است. جنگ رسانه ای یکی از برجسته ترین جنبههای جنگ نرم و جنگهای جدید بین المللی است. اگرچه جنگ رسانه ای عمدتا به هنگام جنگهای نظامی کاربرد بیشتری پیدا میکند اما این به مفهوم آن نیست که در سایر مواقع جنگ رسانهای در جریان نبوده و یا مورد استفاده قرار نمیگیرد. به هر حال باید گفت رشد و نمو شبکههای فارسی زبان که از سوی معاندین انقلاب اسلامی هدایت و راهبری میشود نشان از آن دارد که غرب به دنبال استحاله فرهنگ ایرانی از طریق قابلیتهای رسانهای است.
آن گونه که از فحوای سریالها و فیلمهای شبکههای ماهوارهای فارسی زبان بر میآید آن است که این شبکهها هدفی جز شکست در ساختار خانواده ایرانی ندارند. به عنوان مثال در اغلب سریالهای این شبکهها شخصیتهای اصلی دم به دم از خدا و معنویت صحبت میکنند اما زمانی که در یک معادله احساسی قرارمی گیرند کاملاعقلانیت لیبرالی بر فضای داستان حاکم میشود . عقلانیتی که مبتنی بر فرد گرایی (inpidualism) و لذت گرایی ( Hedonism ) و این اجازه را به فرد میدهد تا به راحتی به خانواده خویش خیانت کند بی آنکه هراسی داشته باشد که از سوی وجدانش مورد سرزنش قرار گیرد . چرا که وی بر اساس یک حساب منطقی و عقلانی - حسابی منطقی که اساس را بر فرد میگذارد و به وی این اجازه را میدهد تا در مدت کوتاه عمر تنها به خویش بیندیشد - عمل کرده است. لذا در نهایت باید بار دیگر هشدار داد که شبکههای ماهوارهای فارسی زبان کاملابا اهداف سیاسی خاص و با بودجههای میلیاردی در صدد مبارزه با ارزشهای دینی در ایران است.
باید دقت نظر داشت که این شبکه به طور ماهرانه ای در صدد شخصیت سازی در اجتماع است. انتخاب کاراکترهای نزدیک با فرهنگ ایرانی و بازی دادن آنها در اپیزودهای غیر اخلاقی که البته بیننده را تشنه باز میگرداند تنها برای تغییر هنجار جامعه ایرانی است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان