كلمات كليدي : شماتت، مصيبت زده، گرفتاري،كينه، صبر، بي تابي
نویسنده : محمد سودي
شماتت در لغت عبارت است از شاد شدن از گرفتارى دیگران یا کسى که با شماتتکننده دشمنى مىکند.[1] معنای اصطلاحی شماتت نیز به مانند بسیاری از واژگان علم اخلاق از معنای لغوی آن گرفته شده است و آن عبارت است از این که: «مثلا بگوید فلان بلا یا فلان مصیبت که به فلانکس رسیده از بدى اوست و با آن شادى و سرور نیز باشد.»[2]
شماتت در آیات
در برخی آیات قرآنی در توصیف سیمای مخالفین دین اسلام و منافقین ویژگیها و خصوصیاتی برای آنان ذکر میشود، که از جملهی آنها صفت شماتت یا همان خشنودی به گرفتاری مؤمنان به بلاها و حوادث ناگوار است:
«اگر نیکى به شما برسد، آنها را ناراحت مىکند و اگر حادثهی ناگوارى براى شما رخ دهد، خوشحال مىشوند.»[3]
«هر گاه نیکى به تو رسد، آنها را ناراحت مىکند و اگر مصیبتى به تو رسد، مىگویند: "ما تصمیم خود را از پیش گرفتهایم" و بازمىگردند در حالى که خوشحالند!»[4]
با این که شکست مسلمانان میتوانست موجب آسیب های اجتماعی فراوانی برای منافقانی که با آنها زندگی میکردند شود، اما کینه و دشمنی نسبت به پیامبر و دیگر مسلمانان که در دل منافقان جای گرفته بود، باعث میشد که این گروه به گرفتاریها و شکست مسلمانان خشنود شوند.
شماتت در احادیث
این صفت در کلمات و سخنان معصومین(ع) جزو صفتهای ناپسند و از ویژگی های کسانی برشمرده شده است که از وادی ایمان دور گشتهاند به همین جهت مومنان از آن برحذر داشته شدهاند.
صفت حسودان
حمّاد بن عیسى از امام صادق(ع) نقل مىکند که فرمود: «لقمان به پسرش گفت: "فرزندم! هر چیزى علامتى دارد که با آن شناخته مىشود [...] و حسود سه علامت دارد: وقتى کسى غایب است غیبت او را مىکند و چون حضور داشته باشد چاپلوسی او را مىکند و مصیبت زده را شماتت مىکند".»[5]
پرهیز از شماتت صفت اهلایمان
ابان بن عبد الملک از امام صادق(ع) روایت کند که آن حضرت فرمود: «در گرفتارى برادر(دینى) خود اظهار شادى و شماتت مکن تا(در نتیجه) خداوند به او ترحم کند و آن گرفتارى را بهسوى تو بگرداند» و فرمود: «هر کس به مصیبتى که به برادر(دینیش) رسیده شادکام شود از دنیا نرود تا خودش گرفتار آن شود.»[6]
امیر المومنین(ع) از جمله صفاتی که برای پرهیزکاران در خطبهی معروف همّام برمیشمارد این است که «در مصیبتهاى دیگران شاد نمىشود»[7]
ریشهی شماتت
از آیات و احادیثی که ذکر شد چنین به دست میآید که منشأ و ریشهی اصلی صفت شماتت دو چیز است: یکی کینه و دشمنی و دیگری حسادت؛ البته این دو نیز ناشی از جهل و نادانی به حکمت کارهای خداست؛ چراکه در بسیاری از موارد خداوند به جبران اشتباهات گذشته و یا به سبب ارتقاء درجهی فردی در پیشگاهش، آنها را مورد آزمایش قرار میدهد و آنکه آشنایی با مهربانیهای خداوند متعال نداشته باشد، همهی این رفتارها را خشم خداوند متعال و تقاص کارهای فرد گرفتار و مصیبتزده دانسته و تمامی این مصیبتها را بلا و عذاب برای او میداند،[8] اما غافل از این که:
هرکه در این بزم مقربتر است جام بلا بیشترش میدهند
خطاهای شماتتکننده
1)ایرادگیری از امر خلقت
از جمله مسائلی که فرد شماتتکننده توجهی به آن ندارد این است که، شماتت ایراد گرفتن از آفریدگار است؛ چراکه در بعضی موارد، خداوند فردی را برای حکمتهایی، دچار گرفتاریهایی مینماید که این گرفتاریها بهسبب رفتارهای گذشتهی او نیست و حتی بعضی از انسانها از همان ابتدای خلقتشان دچار نقیصهای هستند؛ بنابراین ایراد گرفتن از این افراد و خندیدن به کاستیهایی که آنها دچار آن هستند، در نگاهی دقیق ایرادگرفتن از امر خلقت و اشکال در حکمت آفریدگار است.
2)شکست روحی شماتتشونده
نکتهی دیگر ابعاد اجتماعی این رفتار است؛ زیرا خندیدن به کاستیهای دیگران، باعث شکست روحی این افراد شده و روحیّهی پیشرفت و جبران کمبودها را از این گروه میگیرد. در بارهی افراد مریض و معیوب و ناقص الخلقه و طرز معاشرت با آنان اخبار مخصوص رسیده که اگر عملا مراعات شود، مبتلایان در برخورد با مردم دچار ناراحتى روان و احساس حقارت نمیشوند:
رسول خدا(ص) فرمود: «وقتی گرفتاران را دیدید، خدا را شکر کنید و به آنها نشنوانید(آهسته بگوئید)؛ زیرا اندوهگینشان میسازد.»[9]
از دیگر مضرات شماتت میتوان به این موارد اشاره نمود:
3)موجبات خشم خدا و ملائکه را فراهم میآورد.
4)نشانگر بداخلاقی شماتت کننده است.
5)وسیلهی از میان رفتن مهربانی در قلبهاست.
6) اسباب دشمنی و کینه را مهیا میسازد.
7)باعث ایجاد تفرقه میشود.[10]
راههای پیشگیری
الف) وظایف شماتتکننده
1)تفکر در عواقب شماتت
بسیاری از رفتارهای ناپسندی که از انسانها سرمیزند، به دلیل اندیشهنکردن به نتایج و عواقب آن است و برای همین، شخص پس از گرفتارشدن به عواقب بد ناشی از آن، متوجه رفتار ناشایست خویش گشته و شرمنده
میشود؛ از این رو از مهم ترین عوامل مؤثر در پیشگیری این نوع از رفتارها، تفکرّ در نتایج و عواقب آن است.
در میان روایاتی که ذکر شد، برخی از این روایات، حاکی از گرفتار شدن شخص شماتتکننده به آن بلا و مصیبتی است که دیگران را در مورد آن شماتت میکرد. در همین رابطه امیرالمومنین(ع) میفرماید: «هرکس دیگری را بهخاطر لغزشهایش مورد شماتت قرار دهد، دیگری نیز او را برای لغزشهایش مورد شماتت قرار خواهد داد.»[11]جدای از وجود احادیث در این زمینه، بارها به تجربه دیده شده است کسی که به گرفتاری دیگران شادمان میشود، در آینده خود گرفتار همان بلا و مصیبت میگردد.[12]
2)ریشهیابی
راه دیگر مبارزه با این رذیلهی اخلاقی، ریشهیابی آن است؛ یعنی باید دید که این صفت ناپسند، منشأش چهچیزی است؟ و با رفع آن مشکل و کندن ریشهی آن، اجازهی رشد و نمو به شاخ و برگهای آن را نداد. در سطرهای گذشته بیان شد که با توجه به آیات و روایات، منشأ اصلی صفت شماتت، دشمنی، کینه و حسادت است؛ به همین منظور یکی از اساسیترین راههای مبارزه، از بین بردن صفتهای ناپسند، حسد و کینه است که علاوه بر به وجود آوردن صفت شماتت، باعث به وجود آمدن صفتهای ناپسند دیگری نیز میشوند.
3) توجه به شخصیت شماتتشونده
از راههای دیگر مبارزه با این معضل، دقتنظر در شخصیّت کسانی است که مورد شماتت قرار میگیرند. در برخی موارد شخص شماتتکننده هیچ توجهی ندارد که چه کسی را مورد شماتت قرار میدهد؛ چراکه بعضی از کسانی که دچار بلا و گرفتاری میشوند، در زمرهی مردان خوب خداوند میباشند؛ در نتیجه گرفتاری این افراد از بدی رفتار و عملکردشان نخواهد بود.[13] رسول خدا(ص) فرمودند: «در روز قیامت وقتی اهل عافیت و سلامتی، پاداش و جزاى مردمى که در دنیا گرفتار بودند را میبینند، دوست دارند که گوشت بدنشان با قیچیهایی تکه تکه میشد [تا اینان نیز به ثواب و پاداش گرفتاران و مصیبتکشیدگان نایل میشدند.]»[14]
ب) وظایف شماتتشونده
1) بیتابینکردن در گرفتاریها
بعضی از رفتارها سبب طعنه و شماتت دیگران میشود. جزع و بیتابیکردن بر گرفتاریها و مصیبتها از مواردی است که راه شماتت را بر انسانهای پست هموار میکند[15] در حادثهی کربلا، وقتی امام حسین(ع) خبر شهادت خویش را به حضرت زینب(س) میدهد، حضرت زینب(س) از شدت اندوه سیلى بر صورتش زده و فریاد و شیون میکشد؛ در آن هنگام امام حسین(ع) به حضرت زینب(س) میفرماید: «آرام باش، ما را مورد شماتت دشمن قرار نده.»[16]
2) فروخوردن خشم
پنهان نکردن خشم نیز از دیگر مواردی است که موجبات شماتت دشمنان را فراهم میآورد. لقمان حکیم در میان اندرزها و نصیحتهایی که به فرزندش داشت، این نکته را یادآور میشود که: «هرکس خشمش را پنهان ندارد، دشمنش او را مورد شماتت قرار میدهد.»[17]
وقتی خشم بر انسان غلبه میکند، رفتارهایی بهدور از انتظار از انسان سرمیزند و همین امر زمینهی لازم برای شماتت دشمنان را فراهم میسازد. بنابراین شایسته است که انسان در هنگام خشم خود را کنترل نموده و از رفتارهایی که برخلاف شأن اوست بپرهیزد تا از این طریق راه شماتت دشمنانش را بگیرد.
3)مؤاخذه نکردن دوستان در نزد دشمنان
مورد دیگری که سبب شماتت دشمنان میشود، مؤاخذه کردن نزدیکان و دوستان در نزد دشمنان است. هنگامی که شخصی یکی از نزدیکانش را در مقابل دشمنان او بازخواست مینماید، فرصتی به دست مخالفینش میدهد تا با سخنانانی مانند: «ببین چگونه شخصی است که حتی دوست(یا فامیل) او هم، مؤاخذهاش میکند»، شماتتش کنند و به حال او بخندند. برای همین، زمانی که حضرت موسی(ع) برادرش حضرت هارون(ع) را به دلیل گوسالهپرست شدن قوم بنی اسرائیل(در زمان غیبت حضرت موسی(ع) ) بازخواست مینمود، حضرت هارون(ع) به برادرش چنین فرمود: «پس کارى نکن که دشمنان مرا شماتت کنند و مرا با گروه ستمکاران قرار مده!»[18]
4)صبر بر شماتتها
بهترین عکسالعمل، صبر در برابر شماتتهاست؛ رسول خدا(ص) میفرماید: «صبر کردن بر مصیبت، مصیبتى است بر شماتتکننده در آن مصیبت.»[19]
دلیل این امر نیز از بیانات گذشته معلوم میشود؛ زیرا مصیبتزده اگر صبر پیشه نسازد، جزع و بیتابی نموده و دیگران را بر مصیبتهای وارد شده به خویش آگاه میسازد و فرصتی برای حسودان و دشمنان ایجاد میکند تا او را مورد ریشخند قرار دهند.
از سوی دیگر شماتتکننده وقتی به مقصود خود میرسد که اندوه را در اثر شماتتهایش در چهرهی مصیبتزده مشاهده کند؛ اما با صبر، این حربهی دشمن خنثی شده و همین امر موجب شماتت دیگران بر شماتت کننده میشود.