15 اردیبهشت 1397, 12:15
والدین همیشه آرزو میکنند که فرزندان آنها در زندگی آینده خود خوشبخت باشند، لذا برای این کار دست به اقدامات متعددی میزنند.برای آنها حساب بانکی افتتاح میکنند یا در بیشتر موارد متحمل هزینه تحصیل فرزندان خود میشوند.
بسیاری از والدین نیز کلاسهای فوق برنامه هنری و علمی را مسیری برای موفقیت آینده فرزندان خود میدانند. همه این موارد میتواند راهکارهای لازم و خوبی باشد اما میتواند کافی نیز باشد؟ آیا تمامی تحصیلکردهها یا سرمایهداران خوشبخت هستند؟ شاید برای خوشبختی فرزندانمان به بیشتر از آنچه گفتیم نیازمند هستیم؟
پدر و مادر عزیز بهترین سرمایهای که ما والدین میتوانیم در اختیار فرزند خود قرار دهیم تا او در هر شرایطی بتواند از آن استفاده کند و در آینده نزدیک نیز، در اختیار فرزندان خود قرار دهد، پرورش صحیح فرزند بر مبنای فطرت است.
مهمترین چیزی که والدین باید در پرورش فرزند خود در نظر داشته باشند عزت نفس است؛ یعنی کودک خود را بهگونهای پرورش دهند تا او عزت نفس را در وجود خود حس کند و از آن بهعنوان ابزاری برای بهتر زندگی کردن استفاده کند. اما عزت نفس چه حسی است؟ عزت نفس یعنی احساس ارزشمند بودن و دوست داشتن خود. این حس میتواند مانند سدی محکم از فرزند ما در مقابل صدمات فردی و اجتماعی جلوگیری کند. به تعبیری دیگر اگر ما بتوانیم عزت نفس را در بافت شخصیتی فرزند خود بهوجود آوریم یا تقویت کنیم او را به محافظت از خود مجهز کردهایم. اما چطور میتوان عزت نفس کودکان را افزایش داد؟ برای این کار والدین باید چند سهم اصلی در محیط خانواده برای فرزند خود قائل باشند و به مرور زمان و با برنامهریزی دقیق میزان هر یک از این سهمها را افزایش دهند تا عزت نفس فرزندان آنها نیز افزایش یابد. اولین سهم،سهم فرزند از محبت در خانواده است.
در جمع اعضای خانواده هر یک از اعضا سعی میکنند به یکدیگر محبت کرده و مورد محبت نیز قرار گیرند. معمولا کوچکترها سهم بیشتری از دریافت محبت را دارند و بزرگترها نیز سهم بیشتری از ارائه محبت را بهعهده میگیرند و با گذشت زمان والدین فراموش میکنند که فرزند 17 ساله آنها نیز نیاز به محبت دارد؛ او نیز از اینکه در آغوش پدر باشد احساس خوشبختی خواهد داشت و از دلسوزی مادر نسبت بهخود لذت خواهد برد. سهم دوم، سهم فرزند از امکانات مالی خانواده است. عمده هزینهها در خانواده بهصورت عمومی در نظر گرفته میشود اما گاهی نیز هزینههایی اختصاصی برای هر یک از اعضا صورت میگیرد که چگونگی برخورد با این هزینهها تأثیر مستقیم در حس ارزشمندبودن فرزند دارد. مثلا اگر نوجوان ما شاهد این باشد که خرید تعدادی کتاب کمک آموزشی درسی، از نظر مادرش کار لازمی نیست اما برای شرکت در یک عروسی آن هم بهمدت 2ساعت خرید یک لباس گران قیمت لازم است! چگونه میتواند حس ارزشمند بودن داشته باشد؟
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان