مرورگر شما از جاوا اسکریپت پشتیبانی نمی کند. این مسئله ممکن است باعث ایجاد عملکرد غیر صحیحی در سایت گردد.
بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی
خانه
درباره ما
تماس با ما
جستجو
بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی
جستجو
موضوعات
منو
اطلاع رسانی های علمی
معرفی کتاب
تاریخ
تبلیغ
تعلیم و تربیت
حدیث
دین
سیاسی
قرآن
مدیریت
فلسفه
اهل بیت
مهدویت
آداب و احکام اصناف
عمومی
فقه
اخلاق
مجموعه پرسش ها و پاسخ های دانش آموزی
مطالب نقد شده
نقد فیلم و سینما
نقد فیلم
معارف فیلم
تاریخ سینمای ایران
سینمای ایران
سینمای جهان
اندیشه
تلویزیون
مصاحبه ها
علمی
مذهبی
زندگی نامه
سیاسی
اجتماعی
اخلاقی
نشست ها وهمایش ها
معرفی نرم افزار
معرفی نشریات
معرفی مراکز پژوهشی
زندگی نامه
یادداشتها
بانک پژوهشگران وفرهیختگان
زندگی نامه فرهیختگان
معرفی پژوهشگران
اخبار
فرهنگی
حوزه و دانشگاه
اعتقادی
سیاسی
اجتماعی
جامعه
اخبار عمومی
خبرگزاری ها
معرفی سایت ها
پایگاه های علمی
پایگاه های مذهبی
پایگاههای عقائد
پایگاههای فرهنگی
پایگاههای جامع موضوعات
پایگاههای اندیشمندان اسلامی
پایگاه های پاسخ گویی به سوالات
پایگاه های پاسخ گویی به احکام شرعی
پایگاه های تاریخی
پایگاه های آموزشی
اطلاعیه
بانک محتوای تبلیغ
محتوای تبلیغی
سیره اهل بیت علیهم السلام
تربیت در قرآن
شرح جامع نهج البلاغه
مشاوره اسلامی
خانواده
پاسخ به شبهات
اخلاق
حکایات
منبرهای شما
معارف نهج البلاغه
نهج البلاغه
اخلاق وتربیت اسلامی
اخلاق اسلامی
تربیت اسلامی
معارف اسلامی
حلال و حرام
قرآن شناسی
مباحث تفسیری
معرفت در اسلام
ویژگی ایمان ومؤمن
مصادیقی از سبک زندگی اسلامی
علل وعوامل ترس از مرگ
شیطان از منظرقرآن و روایات
دین وجامعه دینی
دنیاو آخرت
تعاون و بررسی مسأله اعانه
توبه و امید به مغفرت
اهتمام به عمر انسان در اسلام
خداشناسی
امامت و ولایت
خطبه فدکیه و فضایل حضرت زهرا (س)
ویژگی های انتظارو عصر ظهور
زیارت و توسل
شرح خطبه قاصعه
فضایل پیامبر (ص) و اهل بیت (ع)
سیره معصومین (ع)
محبت اهل بیت (ع)
مقامات اهل بیت (ع)
ویژگی ولایت اهل بیت (ع)
راه توشه عاشورائیان
روضه ها
ذکر مصیبت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم
ذکر مصیبت فاطمه الزهراء سلام الله علیها
ذکر مصیبت امیرالمومنین علیه السلام
ذکر مصیبت امام حسن مجتبی علیه السلام
ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام
ذکر مصیبت امام سجاد علیه السلام
ذکر مصیبت امام باقر علیه السلام
ذکر مصیبت امام صادق علیه السلام
ذکر مصیبت امام موسی علیه السلام
ذکر مصیبت امام رضا علیه السلام
ذکر مصیبت امام جواد علیه السلام
ذکر مصیبت امام هادی علیه السلام
ذکر مصیبت امام حسن عسکری علیه السلام
ذکر مصیبت متفرقه
آموزش تبلیغ
آموزش فن خطابه
آموزش کلاسداری
روش بیان احکام
سیره تبلیغی علماء وارسته
سیره تبلیغی معصومین
کاربرد جامعه شناسی در تبلیغ
مقالات اخلاق و آداب در تبلیغ
مهارت های آموزش معارف اسلامی
روش تحقیق و منبع شناسی
ویژه نامه ها
ویژهنامه دهه آخر صفر
ویژهنامه محرم
ویژه نامه ماه رجب
رمضان؛ماه نیایش ودعا
اطلاعیه
احادیث موضوعی
عبرهای نجات بخش
سعادت در زیادها
شقاوت در زیادها
سخنرانی ها
سخنران ها
سخنرانی موضوعی
بانک مقالات
نوع مقاله
پژوهشی
نشریات
پاسخ به سوالات
احکام
احکام
جنبشهای معنوی نوپدید
سبک زندگی اسلامی
تربیت دینی
تاریخ
اسلام
ایران
تاریخ اسلام
تاریخ ایران
تاریخ انقلاب
سیاسی
تاریخ اسلام
اسلام
ایران
تاریخ انقلاب
علوم سیاسی
اجتماعی
زن و خانواده
فرهنگی
ارتباطات
جامعه شناسی
روانشناسی
پیشوایان معصوم
حدیث
فقه
اعتقادی
اخلاق
اندیشه ها و مکاتب
رذایل
فضائل
مبانی علم اخلاق
نامه های اخلاقی
پند و اندرز
حکایات
مدیریت
مدیریت و فقه اسلامی
خلاصه کتب مدیریت
مدیریت اسلامی
آینده پژوهی
مدیریت آموزشی
مدیریت زمان
اقتصاد
فرق و مذاهب
فرق شیعی
فرق غیر شیعی
ادیان
ابراهیمی
غیر ابراهیمی
علوم قرآنی
علوم حدیث
فلسفه
محض
مضاف
فلسفه اسلامی
کلام
اسلامی
جدید
فقه و اصول
حقوق
منتخب نشریات
ارتباطات
فصل نامه تربیت تبلیغی
پيش شماره اول فصلنامه مطالعات معنوی
پيش شماره 2 فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره اول فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره دوم فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره سوم و چهارم فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره پنج و شش فصل نامه تربیت تبلیغی
فصلنامه مطالعات معنوی
پيش شماره اول فصلنامه مطالعات معنوی
پيش شماره 2 فصلنامه مطالعات معنوی
شماره اول فصل نامه مطالعات معنوی
شماره دوم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره سوم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره چهارم و پنجم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره ششم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره هشتم و نهم فصلنامه مطالعات معنوی
شماره دهم فصلنامه مطالعات معنوی
فصل نامه سبک زندگی
علوم تربیتی
آئین دوست یابی
خانواده
پرسش و پاسخ
تقویم عبادی
اعمال شب
اعمال شبانهروز
ولادت
شهادت
اعمال ماه ها
اعمال روز
اعمال ماه محرم
اعمال ماه رمضان
اعمال ماه شعبان
اعمال ماه رجب
چند رسانه ای
آلبوم تصاویر
علماء
شخصیتهای برجسته
اماکن
رهبران دینی
انقلاب
جبهه و جنگ
مقاومت
مناسبتها
آرشیو فیلم
سخنرانی
مداحی
مذهبی
آرشیو صوت
مداحی
مذهبی
سخنرانی
علمی
مولودی
مرثیه
اخلاقی
ادعیه
متفرقه
قرآن
معرفی نرم افزار
احادیث
سخنوری
آیات قرآن
صبر
کمک کردن
اخلاق و رفتار
اعمال دینی
فرهنگ علوم انسانی و اسلامی
اقتصاد
اقتصاد خرد
اقتصاد کلان
اقتصاد مالی و بخش عمومی
اقتصاد کشاورزی و منابع طبیعی
اقتصاد توسعه
اقتصاد اسلامی
اقتصاد و ریاضی
تجارت بین الملل
مکاتب اقتصادی
پول و بانکداری
علوم تربیتی
تکنولوژی آموزشی
تحقیقات آموزشی
فلسفه تعلیم و تربیت
علوم کتابداری و اطلاع رسانی
روانشناسی تربیتی
مشاوره و راهنمایی
کودکان استثنایی
مدیریت آموزشی
برنامه ریزی درسی
پیش دبستانی و دبستان
مدیریت
مدیریت صنعتی
مدیریت تحول
فرهنگ سازمانی
مدیریت استراتژیک
نظریه های مدیریت
مدیریت منابع انسانی
مدیریت عمومی
مبانی سازمان و مدیریت
مدیریت بازرگانی
مدیریت دولتی
مدیریت رفتارسازمانی
مدیریت فرهنگی
روانشناسی
روانشناسی عمومی
روانشناسی بالینی
روانشناسی رشد
روانشناسی شخصیت
روانشناسی فیزیولوژیک
روانشناسی یادگیری
روانشناسی صنعتی و سازمانی
روانشناسی اجتماعی
آسیب شناسی روانی
روان سنجی
روان شناسان نامدار
فرا روانشناسی
بهداشت روان
منطق
ارتباطات
جامعه شناسی
ادبیات فارسی
ادبا و نویسندگان
بلاغت
نظم
نثر
تاریخ
تاریخ اسلام
تاریخ ایران
فلسفه تاریخ
علوم سیاسی
مسائل ایران
اندیشههای سیاسی
روابط بینالملل
ادبیات عرب
ادیان و فرق
ادیان ابراهیمی - یهودیت
ادیان ابراهیمی - مسیحیت
ادیان غیرابراهیمی
فقه و اصول
فلسفه
فلسفه علم
فلسفه اسلامی
فلسفه غرب
فلسفه اخلاق
کلام
کلام اسلامی
کلام جدید
قرآنپژوهی
انسان شناسی
پیامبر شناسی
امام شناسی
هستی شناسی
معاد شناسی
خدا شناسی
قصص و تاریخ
اخلاق
احکام و فقه
علوم قرآنی
تاریخ تفسیر و مفسران
تاریخ قرآن
علوم حدیث
درایه حدیث
پیش زمینه حدیث
اصطلاحات حدیث
رجال
اخلاق
فضائل
رذائل
عرفان
نظری
عملی
فرق و مذاهب
خوارج (غیرشیعی)
تصوف (غیرشیعی)
اصحاب حدیث (غیرشیعی)
اشاعره (غیرشیعی)
ماتریدیه (غیرشیعی)
وهابیت (غیرشیعی)
غلات (غیرشیعی)
سایر فرق اهل سنت
معتزله (غیرشیعی)
مرجئه (غیرشیعی)
مشترک
کیسانیه (شیعی)
اثنا عشریه (شیعی)
زیدیه (شیعی)
اسماعیلیه (شیعی)
واقفیه (شیعی)
غالیان (شیعی)
بهائیت (شیعی)
اهل حق (شیعی)
نصیریه (شیعی)
سایر فرق شیعی
اصول فقه
فقه
عبادات
معاملات
ملحقات
حقوق
آیین دادرسی
جرم شناسی
حقوق بشر
مالکیت فکری
حقوق بینالملل
حقوق عمومی
حقوق جزا و جرمشناسی
حقوق خصوصی
ویترین
یادداشتها
تست
عفو و بزرگوارى در سیره پیشوایان
15 بهمن 1386, 0:0
یکى از صفات ارزشى بسیار مهم که در رأس ارزشها قرار دارد صفت عفو و گذشت و بزرگوارى در برخوردها است تا آنجا که امیرمؤمنان على(ع) آن را تاج ارزشها خواند و فرمود: «العفو تاج المکارم؛(1) عفو و گذشت تاج و زینت فضایل اخلاقى است.»
عفو و بزرگوارى در سیره پیشوایان
عفو و بزرگوارى در سیره پیشوایان اشاره: یکى از صفات ارزشى بسیار مهم که در رأس ارزشها قرار دارد صفت عفو و گذشت و بزرگوارى در برخوردها است تا آنجا که امیرمؤمنان على(ع) آن را تاج ارزشها خواند و فرمود: «العفو تاج المکارم؛(1) عفو و گذشت تاج و زینت فضایل اخلاقى است.» این تعبیر نشانگر آن است که همان گونه که تاج علامت قدرت و عظمت و زینت است و جایگاه آن بر بالاترین عضو بدن مىباشد، عفو و گذشت نیز در میان مردم از جایگاه بالنده و فرازمندى قرار دارد، و مایه زینت و زیبایى انسان مىباشد. بر همین اساس شایسته است در این راستا بیشتر بیندیشیم، و با توضیح و کالبد شکافى و آسیبشناسى این خصلت زیبا و سازنده، روح و روان خود را با آن بیاراییم. معنى عفو عفو یعنى اغماض و گذشت از آسیب رسانى طرف مقابل، و برخورد بزرگوارانه با او، و نادیده گرفتن خطاى او، که ضد آن کینه توزى و به دنبال آن انتقام جویى است که موجب قتلها، غارتها، فتنهها و فسادهاى بسیار، و گاهى جهان گیر مىگردد. عفو یک نوع نرمش قهرمانانه، و منش بزرگوارانه، و برخورد مهرانگیز است که از سعه صدر و حلم و متانت اخلاقى سرچشمه گرفته و موجب از بین رفتن روح انتقام جویى و کینه ورزى، و به دنبال آن یک جهان صفا و صمیمیّت خواهد شد، و از این جهت مىتوان آن را از صفات کلیدى براى خلق صفات برجسته دیگر دانست، و گنجینه کاربردى و سازنده براى تثبیت ارزشهاى دیگر خواند. البته باید توجه داشت هر چیزى داراى استثناء و تبصره است، و این صفت نیز در بعضى از موارد ناپسند است، چرا که موجب غرور عفو شونده، و تجاوز بیشتر او خواهد شد، و تداعى کننده آن شعر معروف است که: ترحّم بر پلنگ تیز دندان ستم کارى بود بر گوسفندان بنابراین در آنجا که عفو و گذشت موجب جرأت جانیان و جسارت منحرفان شود، در آنجا باید از عفو صرف نظر کرد، و مجازات عادلانه را جایگزین آن نمود، که از آن در قرآن با عنوان مقابله به مثل یاد مىشود.(2) بر همین اساس امیرمؤمنان على(ع) فرمود: «جاز بالحسنة و تجاوز عن السیّئة مالم یکن ثلماً فى الدّین او وهناً فى سلطان الاسلام؛(3) نیکىها را به نیکى پاداش بده، و از بدىها صرف نظر کن تا آن هنگام که آسیبى بر دین یا سستى بر حکومت اسلامى وارد نمىکند.» و امام سجاد (ع) فرمود: «حق کسى که به تو بدى کرده این است که او را عفو کنى، ولى اگر مىدانى که عفو سبب زیان مىشود، مىتوانى عفو نکنى بلکه از او انتقام بگیرى.»(4) بنابراین عفو داراى اقسامى خواهد بود. عفو از نظر قرآن و احادیث در قرآن در آیات متعددى سخن از عفو و گذشت به میان آمده، و این آیات نشان دهنده آن است که این خصلت از خصال بسیار مهم و بالنده و درخشان در زندگى انسانها است، و داراى انگیزهها و آثار جالب و شگفت انگیزى است، و یک نوع خوبى ویژه در مقابل بدى است و گاه دشمنان سرسخت را به دوستان صمیمى تبدیل مىسازد، به عنوان نمونه مىفرماید: «و لا تستوى الحسنة و لاالسّیّئة ادفع بالّتى هى احسن فاذاً الّذى بینک و بینه عداوةٌ کانّه ولىٌّ حمیم؛(5) هرگز نیکى و بدى یکسان نیست، بدى را با نیکى دفع کن ناگاه (خواهى دید) همانکسى که میان تو و او دشمنى است گویى دوستى گرم و صمیمى است.» نیز مىفرماید: «ان تبدوا خیراً او تخفوهُ او تعفوا عن سوءٍ فانّ اللّه کان عفواً قدیراً؛(6) اگر نیکىها را آشکار یا مخفى کنید، و از بدى عفو و گذشت نمایید، خداوند بخشنده و توانا است. (و با این که بر انتقام قادر است، عفو و گذشت مىکند، شما نیز این صفت را از خدا کسب کنید) و آیات دیگر.(7) قرآن با این تعبیرات به روشنى ما را به عفو و گذشت دعوت مىکند، و با بیان آثار درخشان دنیوى و پاداش عظیم اخروى (فمن عفى و اصلح فاجره على اللّه)(8) ما را تشویق مىنماید، تا با عفو و گذشت، خود را به عالىترین صفات اخلاقى بیاراییم، و به نتایج سودمند و ارزشمند آن نایل گردیم. و در بعضى از تعبیرات قرآنى آمده است: «و ان تعفوا و تصفحوا و تغفروا فانّ اللّه غفورٌ رحیمٌ؛(9) و اگر عفو کنید و چشم بپوشید و ببخشید (خدا شما را مىبخشد) چرا که خداوند بخشنده و مهربان است.» این سه تعبیر عفو و صفح و غفران، حاکى است که علاوه بر عفو و گذشت، طرف مقابل را ملامت نکنید و از او روى برمگردانید که معنى صفح است، و نیز آثار خطاى او را بپوشانید که معنى غفران است، بنابراین در مرحله نخست او را عفو کنید و از او بگذرید و هرگز قصد انتقام جویى نداشته باشید، و در مرحله دوم، از سرزنش او پرهیز نموده و با روى ناخوش از او فاصله نگیرید و در مرحله سوم آن چنان خطاهاى او را نادیده بگیرید به گونهاى که آنها را زیر پوشش مهرانگیز خود، محو و نابود سازید، آرى اینک که عفو مىکنید، عالىترین درجه عفو را با توجه به جوانب آن رعایت کنید، که این است برترین مقامات انسانهاى با ایمان و سرافراز در برابر خطاهاى دیگران که موجب پیدایش مدینه فاضله اخلاق شده و باعث صفا و نورانیت و برادرى عمیق و گسترده خواهد شد. در احادیث اسلامى نیز همین معنى با تعبیرات مختلف آمده: از جمله پیامبر(ص) فرمود: «عفو و گذشت از کسى که به شما آسیب رسانده، بهترین اخلاق دنیا و آخرت است.»(10) نیز فرمود: «هنگام بر پا شدن قیامت، ندا دهندهاى فریاد مىزند: «هر کس اجر او بر خدا است وارد بهشت شود.» سؤال مىشود اجر چه کسى بر خدا است؟ پاسخ داده مىشود: «العافون عن النّاس فیدخلون الجنّة بغیر حسابٍ؛ کسانى که مردم را عفو کردند، آنان بدون حساب وارد بهشت مىشوند.»(11) امیر مؤمنان على(ع) فرمود: «شیئان لایوزن ثوابهما، العفو و العدل؛پاداش دو چیز به قدرى افزون است که قابل وزن و سنجش نیست، و آن دو عبارتند از عفو و عدالت.»(12) عفو و بخشش در گفتار پیشوایان به قدرى تأکید شده که امام على(ع) فرمود: «شرّ النّاس من لایعف؛ بدترین انسانها کسى است که از لغزشها نمىگذرد.»(13) نیز فرمود: «قلّة العفو اقبح العیوب، و التّسرع الى الانتقام اعظم الذّنوب؛ کمى عفو و گذشت، زشتترین عیبها است و شتاب نمودن براى انتقام بزرگترین گناه است.»(14) چند نمونه از عفو پیشوایان براى اطلاع از عفو و بخشش وسیع پیامبران و امامان (ع) کافى است که نظر شما را به ذکر چند نمونه از سیره درخشان آنها در این راستا جلب کنیم: 1- در ماجراى حضرت یعقوب(ع) و فرزندش حضرت یوسف(ع) که در قرآن آمده، فرزندان یعقوب، برادران یوسف(ع)، بى رحمانهترین جفاها را نسبت به یعقوب و یوسف(ع) نمودند، تا آنجا که یوسف نوجوان را با ترفند و حیله از پدر جدا نموده و با بدترین شکنجههاى جسمى و روحى او را در چاه انداختند، و چهل سال او را از پدرش یعقوب(ع) جدا نمودند، و چشمهاى یعقوب بر اثر حزن و اندوه و گریه از فراق یوسف(ع) سفید شد(15) ولى همین برادران مجرم و گنهکار، سرانجام وقتى که یوسف(ع) را بر مسند رهبرى مصر دیدند و عذرخواهى کردند، یوسف(ع) بى درنگ آنها را بخشید و به آنها فرمود: «لا تثریب علیکم الیوم یغفر اللّه لکم و هو ارحم الرّاحمین؛ امروز ملامت و توبیخى بر شما نیست، خداوند شما را مىبخشد و مهربانترین مهربانان است.»(16) این برخورد بزرگوارانه یوسف(ع) دلیل نهایت بزرگوارى و عظمت روح او است، که نه تنها از حق خود گذشت بلکه حاضر نشد با کمترین توبیخى با آنها برخورد نماید، و این همان صفح و مرحله عالى عفو است که یوسف انجام داد، آنگاه طبق فرموده قرآن پیراهن خود را به آنها داد و فرمود: این پیراهن را نزد پدرم یعقوب ببرید، و آن را بر صورت او بیفکنید، او بینا مىشود و سپس همه نزدیکان خود را نزد من بیاورید.(17) آنها به دستور یوسف(ع) عمل کردند، یعقوب(ع) بینا شد و همراه فرزندان و بستگان، از فلسطین به مصر به نزد یوسف (ع) آمد، یوسف(ع) به همه احترام شایان کرد و علاوه بر عفو برادران، انعام فراوانى به آنها بخشید. جالب توجه این که: طبق بعضى از روایات یوسف از برادران پرسید: آن کسى که در آغاز پیراهن مرا (خون آلوده کرده و) نزد پدر برد و به دروغ گفت یوسف را گرگ خورد، در میان شما چه کسى بود؟ یهودا گفت؟: من بودم، یوسف(ع) گفت: اینک تو این پیراهنم را ببر و بر صورت یعقوب بیفکن تا بینا و خشنود شود، تا همان گونه که قبلاً تو با نشان دادن پیراهن خون آلود، پدر را ناراحت کردى، اینک تو او را خوشحال کرده، و جبران کنى.(18) این حدیث نشان مىدهد که یوسف در مسأله وسعت عفو، با آن همه گرفتارىها، به ریزه کارى و امور جزیى توجه داشت تا به این طریق هرگونه شائبهها را به صفا و صمیمیّت تبدیل سازد. 2- از عفو و گذشت یعقوب(ع) این که: فرزندانش با کمال عذرخواهى نزدش آمدند و گفتند: «اى پدر آمرزش گناهانمان را از درگاه خداوند بخواه.» یعقوب(ع) با آغوشى باز، با کمال عفو و بزرگوارى به آنها پاسخ مثبت داد و فرمود: «سوف استغفر لکم ربّى انّه هو الغفور الرّحیم؛ به زودى از پروردگارم براى شما طلب آمرزش مىکنم که او آمرزنده و مهربان است.»(19) از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود: «یعقوب (ع) دعا کردن براى آنها را تا سحرگاه شب جمعه تأخیر انداخت، و در آن هنگام براى آنها دعا کرد.»(20) بنابراین یعقوب در همان آغاز آنها را بخشیده، ولى نظر به این که دعا در سحرگاه شب جمعه به استجابت نزدیکتر است، و مىخواست دعایش در حق آنها به استجابت برسد، به آنها وعده تأخیر دعا را داد. 3- در سال هشتم هجرت، هنگامى که سپاه اسلام به فرماندهى پیامبر اسلام(ص) مکّه را فتح نمودند، و مسلمین بر همه اوضاع آن سامان مسلّط شدند، پیامبر(ص) خطاب به مردم مکّه که مشرک بودند فرمود: «اى قریشیان به گمان شما من درباره شما چه فرمانى مىدهم؟» آنها در پاسخ گفتند: «خیراً، اخٌ کریمٌ و ابن اخٍ کریمٍ، و قد قدرت؛ ما جز خیر و نیکى از تو انتظار نداریم، تو برادر بزرگوار و بخشنده، و فرزند برادر بزرگوار ما هستى، و اکنون قدرت در دست تو است.» پیامبر (ص) با کمال بزرگوارى به آنها رو کرده و فرمود: «من در مورد شما همان را گویم که برادرم یوسف به هنگام پیروزى بر برادرانش گفت: لا تثریب علیکم الیوم؛ امروز سرزنشى بر شما نیست.» آنگاه پیامبر(ص) چنین اعلام کرد: «الیوم یوم المرحمة لا الملحمة؛ امروز روز مهربانى است نه روز انتقام و خون ریزى.» سعد بن عباده که از مسلمانان شجاع انصار بود، هنگام ورود به مکه در حالى که پرچم سپاه در دستش بود صدا زد: «امروز روز انتقام و روز خون ریزى است» یکى از مهاجران سخن او را شنید و به پیامبر(ص) خبر داد، رسول خدا (ص) بى درنگ على(ع) را به سوى او فرستاد تا پرچم را از او بگیرد و خودش پرچمدار شود، على (ع) این دستور را اجرا نمود(21) به این ترتیب پیامبر(ص) اعلام عفو عمومى کرد، و از تندروىها جلوگیرى نمود. نیز در روایت آمده عمر بن خطاب هنگام ورود به مکه اعلام کرد که امروز روز انتقام است، ولى پیامبر(ص) وقتى با بخشندگى بزرگوارانه خود، اعلام عفو عمومى کرد، عمر از گفتار خود شرمنده شد.(22) 4- مسافر پیرمردى از شام به مدینه آمده بود، روزى امام حسن(ع) را سوار بر مرکب دید، بر اثر کینهاى که او از امام در دل داشت، آنچه توانست با کمال گستاخى از آن حضرت بدگویى کرد. پس از فراغ، امام حسن(ع) نزد او آمد، و به او سلام کرد، و در حالى که لبخند بر چهره داشت به او فرمود: «اى پیرمرد! بگمانم غریب هستى، و گویا امرى بر تو اشتباه شده، اگر از ما درخواست رضایت کنى از تو خشنود شویم، و اگر چیزى از ما بخواهى به تو عطا مىکنیم، اگر راهنمایى بخواهى تو را راهنمایى مىکنیم، و اگر براى باربرى از ما کمک بخواهى تو را کمک مىکنیم، اگر گرسنهاى تو را سیر مىکنیم، و اگر برهنه باشى، تورا مىپوشانیم، اگر حاجت دارى آن را ادا مىنماییم، و اگر مرکب خود را به سوى خانه ما روانه سازى، و تا هر وقت بخواهى مهمان ما باشى، براى تو بهتر خواهد بود، زیرا ما خانه آماده و وسیع و ثروت بسیار در اختیار داریم.» هنگامى که آن پیرمرد، در برابر گستاخىاش آن همه گذشت و بزرگوارى را از امام (ع) دید شرمنده شد و تحت تأثیر شدید قرار گرفت، به طورى که گریه کرد و گفت: «گواهى مىدهم که تو خلیفه خدا در زمینش هستى، و خداوند آگاهتر است که مقام رسالت خود را در وجود چه کسى قرار دهد. تو و پدرت نزد من مبغوضترین افراد بودید، ولى اینک تو محبوبترین انسان نزد من مىباشى.» سپس او به خانه امام حسن(ع) وارد شده و مهمان آن بزرگوار گردید، و پس از مدتى در حالى که قلبش آکنده از محبت خاندان رسالت شده بود، با کمال عذرخواهى و تشکر از محضر امام حسن(ع) مرخص شد.(23) 5 - در جنگ صفّین یکى از سرداران لشگر معاویه به نام اصبغ بن ضرار به دست مالک اشتر اسیر شد، او مستحق مجازات شدیدى بود و مالک اشتر مىتوانست او را مجازات سختى کند، مالک او را در اردوگاه آورد، آن روز شب شد، آن اسیر در آن شب اشعارى مىخواند که مالک شنید، او در آن اشعار گفت: «اى شب تا ابد و تا قیامت شب باش، اى کاش این شب روز نمىشد، زیرا فردا براى من روز سختى خواهد بود...» مالک اشتر در عین صلابت و سختگیرى بر دشمن، در فکر عفو و گذشت نسبت به او شد، آن شب پایان یافت، مالک آن اسیر را نزد امیرمؤمنان على(ع) آورد، و وساطت نمود که در مورد این اسیر لطف کند، حضرت على(ع) پس از بیان مطالبى، اختیار اصبغ را به مالک اشتر واگذار نمود، مالک او را به خانهاش آورد و با کمال بزرگوارى او را آزاد کرد.(24) 6- مالک اشتر سردار شجاع و بىبدیل لشگر على(ع) که در همه چیز از على(ع) پیروى مىکرد، روزى در کوفه در بازار عبور مىکرد، یکى از بازاریان او را نشناخت، به خیال این که یک دهاتى فقیرى عبور مىکند، مقدارى ته مانده سبزى را به سوى او پرتاب کرد، و از تلخ کارى خود خندید، مالک بى آن که سخنى بگوید از آنجا عبور کرد، مردى به آن بازارى گفت: آیا این شخص را نشناختى؟ او گفت: نه. آن مرد گفت: «او مالک اشتر سردار بزرگ سپاه على(ع) بود.» بازارى با شنیدن این سخن ترسان و لرزان به دنبال مالک شتافت، تا به محضرش رسیده عذرخواهى کند، دید مالک وارد مسجد شد و به نماز ایستاد، بازارى پس از نماز نزد مالک آمد و با کمال فروتنى به عذرخواهى پرداخت. مالک گفت: «سوگند به خدا به مسجد نیامدم مگر براى این که دعا کنم تا خدا تو را بیامرزد و اصلاح کند.»(25) این رأفت اسلامى، و برخورد بزرگوارانه و عفو و گذشت شاگرد برجسته و دست پرورده امیرمؤمنان، نشان مىدهد که شاگردان و شیعیان على(ع) باید در هر حال و مقام خصلت عفو و بخشش را از یاد نبرند. 7- مردى از نوادههاى عمربن خطّاب در مدینه با امام کاظم (ع) دشمنى مىکرد، و گاهى با کمال جسارت نسبت به آن حضرت اسائه ادب نموده و به آل على(ع) ناسزا مىگفت. روزى بعضى از یاران به امام (ع) عرض کردند: «اجازه بده تا این مرد تبهکار را تنبیه کنیم.» امام اجازه نداد، تا این که روزى امام کاظم(ع) پرسید: آن مرد کجاست؟ گفتند در فلان مزرعه خود مشغول کار است. امام کاظم(ع) سوار بر مرکب شد و نزد او رفت، وقتى به او رسید، با کمال مهربانى و شادمانى به او خسته نباشید گفت، و احوال او را پرسید، آنگاه سؤال کرد: چقدر امید دارى که از این مزرعه به دست آورى؟ او جواب داد علم غیب ندارم. امام فرمود: من مىگویم چقدر امید دارى؟ او گفت: امیدوارم که 200 دینار به من برسد. امام کاظم(ع) کیسهاى محتوى 300 دینار به او داد و فرمود: «این را بگیر، به امید آن که خداوند آنچه را آرزو دارى از این مزرعه به تو برساند.» آن مرد آن چنان تحت تأثیر عفو و محبّت امام(ع) قرار گرفت که همانجا به عذرخواهى پرداخت، و عاجزانه تقاضا کرد که امام او را ببخشد، امام در حالى که لبخند بر لبان داشت او را بخشید، از آن پس دوستان امام مىدیدند آن مرد تغییر جهت داده و از دوستان صمیمى امام(ع) شده است. امام(ع) به دوستانش فرمود: «آیا این برخورد بهتر بود، یا آنچه را که شما پیشنهاد مىکردید؟» آرى من با روى خوش و برخورد بزرگوارانه او را عوض کردم.(26) پىنوشتها: - 1. شرح غررالحکم، ج 1، ص 140، حدیث 520. 2. فمن اعتدى علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدى علیکم (سوره بقره، 194). 3. غررالحکم، حدیث 4788. 4. تحف العقول، ترجمه احمد جنتى، ص 307. 5. سوره فصلت، آیه 34. 6. سوره نساء، آیه 149. 7. و آیات دیگرى مانند: شورى - 40 ؛ نور - 22 ؛ اعراف - 199 ؛ نحل 126 ؛ مؤمنون - 96 ؛ بقره - 178 ؛ تغابن - 14 ؛ مزمّل - 10. 8. سوره شورى، آیه 40. 9. سوره تغابن، آیه 14. 10. شرح غررالحکم، ج 1، ص 140. 11. تفسیر مجمع البیان، ج 9، ص 34. 12. شرح غررالحکم، ج 4، ص 184. 13. همان، ص 175. 14. همان، ص 505 ؛ پیام قرآن، اخلاق در قرآن، ج 3، ص 423 و424. 15. سوره یوسف، آیه 84. 16. همان، 93. 17. همان، 92. 18. تفسیر مجمع البیان، ج 5، ص 262. 19. سوره یوسف، آیه 98. 20. تفسیر نورالثقلین، ج 2، ص 466، ح 198. 21. سیره ابن هشام، ج 4، ص 49. 22. تفسیر قرطبى، ج 5، ص 3487. 23. بحارالانوار، ج 43، ص 344 ؛ کشف الغمة، ج 3، ص 135. 24. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 8 ، ص 101 و 102. 25. بحارالانوار، ج 42، ص 157. 26. اعلام الورى، ص 296. .................................................................................... منبع:ماهنامه پاسدار اسلام
ماهنامه پاسدار اسلام
عفو و بزرگوارى در سیره پیشوایان
نظر خود را بنویسید!
در حال حاضر هیچ نظری برای این مقاله وجود ندارد.
برای درج نظر خود درباره
عفو و بزرگوارى در سیره پیشوایان
فیلدهای زیر را پر کنید.
نظر شما
عنوان
این فیلد اجباریست.
امتیاز
-
1
2
3
4
5
این فیلد اجباریست.
نظر شما
این فیلد اجباریست.
اطلاعات شما(اختیاری)
نام شما
آدرس شما
پست الکترونیک
جستجو
این موضوعات را نیز بررسی کنید:
فضائل
منتخب نشریات
اردیبهشت 94
جدیدترین ها در این موضوع
رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران
در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزشهای اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهمالسلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شدهاند با تلاشهای خود سعی بر بیارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
30 خرداد 1403, 15:48
تبیین و ضرورتشناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری
در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مسالهی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
30 خرداد 1403, 15:48
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری
در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
30 خرداد 1403, 15:48
دختر در آینه تعامل با پدر
یهود از پیامبری حضرت موسی علیهالسلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیهالسلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
30 خرداد 1403, 15:47
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل
با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
30 خرداد 1403, 15:47
پر بازدیدترین ها
ماهیت حاکمیت سیاسی
27 خرداد 1387, 0:0
رابطه ایمان و عمل صالح
در آموزه های قرآنی ایمان و عمل صالح از چنان ارتباطی برخوردارند که فقدان هر یک، کارآیی و تأثیرگذاری دیگری را کم اهمیت و یا بی ارزش می کند. ایمان و عمل صالح دو بال پرواز بشر به مقام انسانیت و درک خلیفه اللهی و وصول به سرمنزل مقصود است. در آموزه های قرآنی، عمل صالح، بازتاب بیرونی ایمان واقعی است. هر کس به ایمان واقعی دست یافته باشد در منش و کنش خویش نیک کردار خواهد بود. این نوشتار تلاشی برای تبیین این همبستگی استوار میان ایمان و عمل صالح است...
13 آذر 1386, 0:0
«جاهلیت» در قرآن
از کلمه «جاهلیت» در چهار سوره مدنى قرآن کریم یاد شده است: آل عمران، مائده، احزاب و فتح. جاهلیت در اصطلاح قرآنى از ریشه جهل به معنى سفاهت، دشمنى، غضب و سبک مغزى مشتق است نه از جهل به معناى نادانى و تباهى و سرگردانى...
31 فروردین 1387, 0:0
روایتی بر سرودن شعر علی ای همای رحمت
آیت الله العظمی مرعشی نجفی بارها می فرمودند شبی توسلی پیدا کردم تا یکی از اولیای خدا را در خواب ببینم . آن شب در عالم خواب , دیدم که در زاویه مسجد کوفه نشسته ام و وجود مبارک مولا امیرالمومنین (علیه السلام) با جمعی حضور دارند .
27 شهریور 1386, 0:0
اولین امام جمعه تهران
18 شهریور 1386, 0:0
سایت های پژوهشکده باقرالعلوم
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان
پژوهه تبلیغ
Powered by
TayaCMS