دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مارکسیم

No image
مارکسیم

ماركسیسم، ماركس، مائو، لیبرالسیم، سوسیالسیم، سوسیالسیم علمی، كمونیست، لنین، استالین

نویسنده : مصطفی رضایی

مارکسیم (marxism)

در نیمه‌های قرن نوزدهم میلادی که نظام اقتصادی بازار آزاد - به پشتوانۀ نظریه «دست نامرئی» آدام اسمیت - در سراسر جهان به دنبال سود بیشتر بود، موجب تحول در آرامانها و اهداف رقیب خود یعنی سوسیالیسم شد؛ زیرا نتوانسته بود به برنامه‌های اجتماعی اقتصادی که در انقلاب فرانسه وعده داده بود، جامۀ عمل بپوشاند. به همین دلیل به گفته انگلس، مارکس در سال 1847 اصطلاح «کمونیست» را با ترجیح نسبت به اصطلاح «سوسیالیست» برگزید؛ زیرا در آن زمان، سوسیالسیم رایحۀ مقبولیت بورژوازی به خود گرفته بود.

مارکس با تخیلی و آرمانی خواندن سوسیالسیم سن سیمون، فوریه، اُوون و غیره، «سوسیالسیم علمی» یا همان بیانیۀ کمونیست خود را ارائه نمود. او اقتصاد را زیر بنای جامعه در نظر گرفت و همه امور سیاسی، اجتماعی، فرهنگی را رو بنای اقتصاد خواند. مارکس با تکیه بر نظریه ماتریالسیم دیالکتیک خود، اقتصاد را پایه و اساس حوادث تاریخ خواند. او تحت تأثیر ایده آلسیم دیالکتیک هگل و نظریه‌های اقتصادی ریکاردو، نظریه خود را بر تضاد طبقاتی استوار ساخت و دولت را وسیلۀ مبارزۀ طبقاتی دانسته و معتقد به زوال کاپیتالسیم شد.

اصولاً مارکسیسم مبتنی بر نظریات فلسفی، اجتماعی، اقتصادی مارکس و همکار او - انگلس- است. به عبارتی، مارکسیسم آمیزه‌ای از نظریه‌های فلسفی، اقتصادی، جامعه شناختی و سیاسی بود که با الهام از اندیشۀ آزاد سازی بشر از قید سرکوب صدها ساله به کمک شیوه‌های انقلابی، در میانۀ دهۀ 1840 پا به عرصۀ وجود گذاشت.

فرایند مارکسیسم نظریه ای اجتماعی- اقتصادی است که با تکیه بر نیک سرشتی انسانها برابری مردم را از لحاظ اقتصادی و حذف نظام نابرابر سرمایه‌داری بوسیله اصول علمی اثباتی در آرمانهای خود ارائه می‌کند. سیر تحولات سیاسی اجتماعی و اقتصادی اروپای غربی زمینه‌های لازم برای تغییر و تحول در این نظریه را فراهم کرد. شکست جنبشهای کارگری در اروپا و عدم فروپاشی سرمایه‌داری علی رغم پیش بینی های مارکس باعث شد تا نحله‌های گوناگونی از این نظریه منشعب شوند.

نظریه پردازان گوناگون با زمینه‌های اجتماعی متفاوت به مطالعۀ آثار مارکس و همکاران او پرداختند. هر کدام برداشتی از این نظریه داشته و خواهان تعمیم آن در جوامع گوناگون شدند. سوسیالسیم تجدید نظر طلب به پشتوانۀ نظریات ادوارد برنشتاین - سوسیال دموکرات آلمانی - اولین انشعاب بزرگ از اصول مارکسیسم بود که جنبه‌های مطلق گرایانه و جزم اندیشی نظریات مارکس را کنار نهاد و بر همکاری و خوش بینی روابط اجتماعی در بین کارگران و سرمایه داران تأکید کرد. برنشتاین از پایه گذاران حزب سوسیال دموکرات آلمان بود. این شاخه از مارکسیسم در اروپا زمینه‌های بوجود آمدن دولت رفاه را آماده کرد.

شاخۀ اصلی و عینی مارکسیسم که در طول قرن بیستم مورد توجه اندیشمندان و جوامع جهانی قرار گرفت، مارکسیسم روسی بود. پیروان اولیه مارکسیسم یعنی لنین، استالین و تروتسکی بعد از شکست نظریات مارکس در جنبشهای اجتماعی اروپا، با قرائتی دیگر از این نظریه، تحقق آنرا در جامعۀ عقب مانده روسیه از چرخه صنعت جهانی نوید دادند و با تاکید بر عدم تغییر اصول مارکسم، به عنوان رهبران مارکسیسم جهانی، جامعۀ روس را نزدیک به یک قرن بین آرمان و واقعیت قربانی کردند.

در نیمه‌های دوم قرن بیستم شاخه‌ای دیگر از نظریه مارکسیسم متولد شد و آن مارکسیسم مائوی نام دارد. مائو رهبر انقلاب خلق چین، با تعمیم نظریات مارکسیسم – لنینیسم با سنتهای چینی، ایدئولوژی رهایی بخشی را برای مردم چین از یوغ استعمار ژاپن ارائه کرد. این شاخه از مارکسیسم نیز در تقابل با مارکسیسم روسی برنامه‌های جداگانه طرح نمود و با برقراری روابط اقتصادی و تجاری با نظام سرمایه‌داری در عمل رودرروی مارکسیسم روسی که به نفی نظام سرمایه‌داری می‌پرداخت، قرار گرفت.

اصولاً تجدید نظر طلبی در اصول مارکسیسم از زمان پیدایی آن تاکنون، برچسب ننگ آوری برای هر کدام از رهروان آن بوده است. مارکسیسم -اندیشۀ الهادی که دین را افیون توده‌ها می خواند - خواهان بر قراری نظم و انسجام اجتماعی بر اساس اصول اثبات گرایی و اقتصاد علمی است؛ نظمی که خواهان قربانی شدن و ایثار برای آینده کشور و ملتهای جهان است. این ایدۀ آرمان گرایانه با حذف ارزشهای اجتماعی – فرهنگی از جامعه برای تحقق آرمانهایش، با تأکید بر سرشت پاک همۀ افراد جامعه، راه تباهی انسانها را بوسیلۀ تزویر و فساد اخلاقی پنهانی مردم فراهم می‌کند.

مقاله

نویسنده مصطفی رضایی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS