نويسنده: حجت الاسلام محسن قرائتی
اسلام دربرخورد با گناهکاران آموزه هايي دارد که به پيروان خود دستور داده به هنگام مواجهه با گناه و گناهکار، آنها را به کارگيرند. اين آموزه ها در کتاب «گناه شناسي» حجت الاسلام محسن قرائتي بيان شده است. مطلب حاضر در برگيرنده بخشي از اين دستورات است که آن را به نقل از حوزه نيوز تقديم خوانندگان عزيز مي کنيم.
در ديدگاه اسلام بر همه مردم واجب است هم در دل و هم با زبان و هم با قدرت در برابر گنهكار عكس العمل نشان دهند و نهي از منكر کنند.
اهميت امر به معروف و نهي از منكر به حدي است كه امام صادق عليه السلام فرمودند: «ان الامر بالمعروف و النهي عن المنكر سبيل الانبياء و منهاج الصلحاء فريضةً عظيمةً بها تقام الفرائض و تاءمن المذاهب و تحل المكاسب و تردّ المظالم و تعمر الارض و ينتصف من الاعداء و يستقيم الامر/ امر به معروف و نهي از منكر روش پيامبران و شيوه صالحان و فريضه عظيم الهي است كه ساير فرايض به وسيله آن برپا شود و در پرتو آن راه ها امن مي گردد و كسب و كار مردم حلال شود و حقوق افراد تأمين گردد و زمين ها آباد و از دشمنان انتقام گرفته شود و همه كارها سامان يابد».
تأديب اجتماعی
از نظر اسلام، گاهي برخورد با گنهكار از طريق تأديب اجتماعي و بايكوت صورت مي گيرد، به نمونه هاي زير توجه كنيد:
1- تنبيه زناكار آن است كه از ازدواج با پاكان محروم است.
2- تنبيه كساني كه نسبت نامشروع به افراد پاك مي دهند، با اينكه شواهد كافي ندارند، آن است كه گواهي آنها بي اعتبار است و بايد شلاق بخورند.
3- مشركان از ورود به مسجدالحرام ممنوع هستند.
4- رسول اكرم صلّي اللّه عليه و آله با سه نفر كه در جبهه جنگ و بسيج عمومي شركت نكرده بودند سخن نگفت و مسلمانان حتي همسر و فرزندشان با آنان سخن نگفتند تا حدي كه عرصه زمين بر آنان تنگ شد. سرانجام توبه كردند و رسول اكرم (ص) به فرمان خداوند متعال توبه آنها را پذيرفت و بايكوت آنها شكسته شد.
- همنشيني با منكران و مسخره كنندگان آيات خدا ممنوع است.
چگونگی برخورد با گنهكار در روايات
در روايات اسلامي در رابطه با چگونگي برخورد با گنهكار، مطالب بسيار آمده كه در اينجا به چند نمونه توجه كنيد:
- اميرمؤمنان علي (ع) مي فرمايد:«اَدنَي الاِنكار اَن تُلقي اهل المَعاصي بوجوه مُكفَهرَة، پايين ترين درجه نهي از منكر آن است كه انسان با گنهكاران با چهره گرفته و خشم آلود برخورد كند».
- امام صادق (ع) به يكي از اصحابش به نام حارث بن مغيره فرمودند: چه چيز مانع شده كه وقتي به شما خبر مي رسد كه فلان شخص از ميان شما كار بدي كرده كه آن را زشت میدانيد و موجب ناراحتي ما مي گردد نزد او برويد و او را متنبه و سرزنش كرده و با گفتار رسا او را از گناهش باز داريد؟!
حارث عرض كرد: اگر چنين كنيم آنها از ما نمي پذيرند.
امام صادق(ع) فرمود: «اهجروهم واجتنبوا مجالسهم، از مجالست و همنشيني با آنها دوري و اجتناب كنيد».
- امام كاظم(ع) درباره برخورد با طاغوتيان ستمگر فرمودند: اگر از بالاي ساختمان بلندي بيفتم و قطعه قطعه شوم برايم بهتر است از اينكه متصدي كاري از كارهاي طاغوتيان گردم يا قدم بر روي فرش يكي از آنها بگذارم.
نفرين امام صادق(ع)
داود بن علي، فرماندار مدينه و يكي از جنايتكاران دوران سلطنت بني عباس بود. او مُعلّي بن خنيس يكي از دوستان و شاگردان مخلص امام صادق(ع) را به شهادت رساند و اموالش را مصاده كرد.
امام صادق(ع) در حالي كه بر اثر ناراحتي، عبايش به زمين كشيده مي شد، نزد او رفت و به وي فرمود: «اما و اللّه لادعون اللّه عليك، آگاه باش سوگند به خدا تو را نفرين مي كنم».
داود سخن امام را به مسخره گرفت و گفت: آيا ما را به دعاي خود تهديد مي كني؟
امام صادق(ع) به خانه برگشت و تمام شب را در حال نماز به سرآورد. هنگام سحر در مناجات خود مي گفت: اي خدايي كه صاحب قدرت و نيروي سخت هستي! و اي صاحب عزتي كه همه بندگان در برابر آن زبون و خوار هستند! اين ستمكار را از من بازگير و انتقام مرا از او بستان.
ساعتي از اين جريان نگذشت كه صداي شيون برخاست و گفتند: داودبن علي مرد.
برخورد اخلاقی امام كاظم(ع)
گاهي برخورد با گنهكار، بايد با ملايمت و خوشرفتاري باشد چرا كه چنين برخوردي نسبت به بعضي موجب هدايت آنها مي شود. در اين راستا به داستان عجيب و جالب زير توجه كنيد:
يكي از منسوبين خلفا هر وقت امام كاظم(ع)را مي ديد اسائه ادب كرده و به آن حضرت ناسزا مي گفت و به ساحت مقدس اميرمؤمنان علي(ع) جسارت مي كرد. روزي جمعي از دوستان امام كاظم(ع) به آن حضرت عرض كردند: اجازه بده ما او را به قتل برسانيم !.
امام آنان را شديداً از اقدام به چنين حركتي بازداشت و از حال آن مرد ناسزاگو جويا شد. گفتند در فلان مزرعه مشغول كشاورزي است.
امام سوار بر الاغ خود شد و به سوي آن مزرعه رفت و وارد كشت و زرع او شد. او فرياد زد: كشت مرا پامال نكن! حضرت همچنان سواره به سوي او رفت. وقتي به او رسيد، پياده شد و با كمال خوشرويي با او برخورد كرد و با كلمات نرم و شيرين با او شروع به سخن گفتن کرد. به او فرمود: چه مبلغ خرج اين كشت كرده اي؟ او جواب داد: صد دينار.
امام به او فرمود: چه مبلغ اميد داري كه از اين مزرعه محصول به دست آوري؟ او گفت: من علم غيب نمي دانم.
امام فرمود: گفتم چقدر اميد داري؟ گفت: دويست دينار.
امام كاظم(ع) كيسه اي كه سيصد دينار در آن بود بيرون آورد و به او داد و فرمود: اين را بگير و كشت و زرع تو نيز براي خودت باشد و آنچه از خدا اميد داري به تو برسد.
آن مرد تحت تأثير عظمت اخلاق امام قرار گرفت، برخاست و سر حضرت را بوسيد و عرض كرد: مرا ببخش و از گستاخي هاي من بگذر!
امام كاظم(ع) از نزد او بازگشت و سپس به سوي مسجد رفت، اتفاقاً آن فرد ناسزاگو در مسجد بود، تا چشمش به امام افتاد گفت: «الله اعلم حيث يجعل رسالته، خدا آگاهتر است كه مقام رسالت خود را در چه خانداني قرار دهد».
دوستان او نزدش آمدند و جريان دگرگوني او را پرسيدند. او سرگذشت خود را با امام كاظم در مزرعه براي آنها بازگو كرد ...
امام هنگام بازگشت به خانه، به آنان كه اجازه كشتن آن مرد ناسزاگو را از وي خواسته بودند، فرمود: كدام يك از اين دو راه بهتر بود؟ آنچه شما مي خواستيد يا آنچه من انجام دادم و از شر او آسوده شدم؟!
برخورد فقهی با گنهكار
در فقه اسلامی، دستورالعمل هاي خاصي در برخورد با گناه و گنهكار ديده مي شود از جمله: احكام حدود و ديات و قصاص و تعزيرات كه اگر براستي به طور كامل اجرا شوند، اهرم بسيار نيرومند و قوي براي براندازي گناه خواهند شد.
از دستورات مؤكد اسلامي است كه به شراب خواران زن ندهيد، به گنهكار زكات ندهيد، سفر گناه موجب قصر نماز نخواهد شد، زني كه شوهر دارد و يا شوهري كه زن دارد و در عين حال زنا كند، حكمش اعدام مي باشد.
دست دزد بايد قطع گردد و به او ترحم نشود. نشستن كنار سفره اي كه در آن شراب است، ممنوع مي باشد و حتي نان خوردن در چنين سفره اي حرام است.
اين دستورات بيانگر انواع برخوردهاي اسلام با گنهكار است، كه هر كدام به نحوي نقش بازدارندگي و كنترل گناه را در فرد و جامعه دارند.
روزنامه كيهان، شماره 21724 به تاريخ 26/6/96، صفحه 6 (معارف)