26 فروردین 1397, 14:54
انسانها با زندگی در اجتماع با استفاده از علوم و فنون جدید، در جهت بهبود وضع اقتصادی و فرهنگی جامعه خود اقدام کرده اند و سعی نموده اند با استفاده از تجربیات و علوم گذشتگان و بهره گیری از دانش و فنون دیگر کشورها، اجتماع خود را به مرحله ای از پیشرفت و توسعه برسانند. منابع علومی که در آن زمان مورد استفاده بود از طبیعت، محیط زندگی، فنون و تجربیات دیگران، دانش موجود در کتب و علوم دینی و مذهبی الهام گرفته میشد و جهت شناخت دستگاه آفرینش و اجتماع به کار برده میشد.
به طور کلی انسان در طول تاریخ برای کسب معرفت و شناخت همواره از دو منبع بهره میبرده است. یکی وحی و حجت ظاهری الهی است که خداوند به واسطه پیامبران و از طریق کتب آسمانی، انسان را با حقایق پیدا و نهان جهان آشنا کرده است و منبع دیگر عقل و حجت باطنی است که آدمی از راه دقت در پدیدههای طبیعی و تلاش فکری و تجربی به کسب معرفت و دانش نائل شده است. در ابتدا که شناخت انسانها از جهان بیکران ناقص و محدود بود با استفاده از رهبران دینی و کتابهای آسمانی راه زندگی و نحوه شناخت و آگاهی خود را از محیط به دست میآوردند. با گذشت زمان که کتب آسمانی توسط متنفذین و مستکبران مورد تحریف و تفسیر شخصی گرفت به علوم تجربی و انسانی موجود در کتابها و نوشتههای علمی توجه گردید. اما با ظهور دین اسلام و کتاب آسمانی قرآن و اصول و دانش نامتناهی آن بار دیگر توجه به دانش و علوم دینی مورد توجه قرار گرفت. بخصوص با توجه به بیان صریح و معجزه آسای قرآن که هیچ گاه در طول تاریخ مورد تحریف قرار نگرفت ، این کتاب مقدس در بیان بسیاری از علوم دینی و قوانین الهی مورد استفاده دانشمندان و محققان قرار میگیرد.
نسبت میان این دو منبع معرفت و بررسی رابطه معرفت دینی و تجربی که از آن در عرف محافل فکری به عنوان رابطه «علم و دین» نام برده میشود از مهمترین دغدغههای اندیشمندان و متفکران در هر دو حوزه فکری و معرفتی بوده و هست. در همین راستا بررسی رابطه میان قرآن به عنوان معتبرترین منبع وحی الهی و علوم روز نیز ضروری به نظر میرسد. قرآن کریم در طول تاریخ گهربار اسلام همواره منبع مهم تحقیق و پژوهش برای اندیشمندان اسلامی بوده است و از این رهگذر علوم ورشتههای متعددی پایه گذاری شده و در گذر زمان به رشد و بالندگی رسیده اند. همچنین این کتاب مهمترین معیار برای سنجش و قضاوت در مورد علومی بوده است که از طریق ترجمه یا غیر آن به جامعه اسلامی راه یافته اند. علاوه بر آن، با گذشت زمان و کشف و آشکار شدن علوم و دانش جدید بر اعتبار این کتاب آسمانی مسلمانان افزوده میشود، زیرا بسیاری از رموز و اسراری که در لابه لای آیات قرآنی هست و انسانها از معنا و مفهوم آن نا آگاه بودند کشف و روشن میگردد.
با نگاهی کوتاه به تاریخ تحول فکری اسلامی در مییابیم که سعی دانشمندان اسلامی همواره معطوف به «قرآنی کردن» دانش هایی بوده است که به اقتضای زمان وارد عرصههای فکری جوامع اسلامی شده اند. منطق و فلسفه اسلامی نمونه ای روشن از این گونه دانش هاست که با ورود به حوزههای فکری جوامع اسلامی سیر تحول خود را تا رسیدن به دانش دینی و قرآن به خوبی طی کرد. این دو علم در طول تاریخ توسط دانشمندان و محققان برجسته اسلامی نظیر ابوعلی سینا و فارابی با استفاده از علوم قرآنی کامل و نهایی گشت. امروزه از علوم قرآنی و دانش الهیات در تمامی کشورهای مسلمان و دیگر کشورها جهت تکامل علوم تجربی و انسانی مورد استفاده قرار میگیرد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان