دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

علّت شفا

No image
علّت شفا آیت الله حاج شیخ مجتبى قزوینى خراسانى فرمود:

یکى از شاگردان میرزا مهدى، به نام «سیّد محمّد باقر دامغانى»، مبتلا به مرض سل شده بود. آن روزها، این مرض غیر قابل علاج بود و همه از او مأیوس شده بودند. او بسیار نحیف و ضعیف شده بود. یک روز دیدم که بسیار سرحال و سالم و با نشاط بدون هیچ کسالتى نزد ما آمد، همه تعجب کردیم و از او علّت شفا یافتنش را پرسیدیم، گفت: یک روز که خون زیادى از حلقم آمد و دکترها مرا مأیوس کرده بودند، خدمت استادم، حضرت آیت الله میرزا مهدى اصفهانى رفتم و شرح حالم را به ایشان گفتم، ایشان بعد از شنیدن سخنان من، دو زانو نشست و با قاطعیّت عجیبى به من گفت: تو مگر سیّد نیستى؟ چرا از اجدادت رفع کسالت را نمى خواهى، چرا به محضر حضرت بقیة الله الاعظم(علیه السلام) نمى روى و از آن حضرت طلب حاجت نمى کنى، مگر نمى دانى آن ها اسماء حُسنى هستند؟ تو اگر مسلمان باشى، اگر سیّد باشى، اگر شیعه باشى، باید همین امروز شفایت را از حضرت بقیة الله - ارواحنا فداه - بگیرى! و خلاصه، آن قدر سخنان محرّک و تهییج کننده گفت که من گریه ام گرفت و از جا بلند شدم، مثل آن که مى خواستم به محضر حضرت بقیة الله(علیه السلام)بروم. لذا بدون آن که متوجه باشم، اشک مى ریختم و با خود زمزمه مى کردم و مى گفتم: «یا حجّة بن الحسن ادرکنى» و به طرف صحن مقدس حضرت رضا(علیه السلام) مى رفتم. وقتى به درِ صحن عتیق (صحن انقلاب فعلى) رسیدم، آن جا را طورى دیگر دیدم. صحن بسیار خلوت بود. از ایوان طلا، سیّدى بیرون آمد که چند نفر همراه آن حضرت بودند. متوجه شدم آقا امام زمان(علیه السلام)است، و با خود گفتم، میرزا مى گفت: به امام زمان متوسل شو و شفا بگیر ... همان جا مى خواستم فریاد بزنم، همین که این مطلب در دلم گذشت، دیدم آن حضرت برگشت و نگاهى با گوشه چشم به من کرد. عرق سردى بر بدنم نشست. ناگهان صحن مقدس را به حال عادى دیدم. دیگر از آن حضرت و آن چند نفر خبرى نبود، و مردم به طور عادى در صحن رفت و آمد مى کردند. من بهت زده شدم. در صحن، متوجّه شدم که از آثار کسالتِ سل چیزى در من نیست. به خانه برگشتم و پرهیز را شکستم و آن چنان حالم خوب و سالم شد که هر چه مى خواهم سرفه کنم، نمى توانم.([24])

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS