3 خرداد 1397, 12:47
بینش اجتماعی یا جهان بینی فرد همواره شیوه زندگی و نحوه عمل انسان را در زندگی اجتماعی و فردی تبیین و توجیه مینماید. انسان ها معمولاً به آنچه که اعتقاد و ایمان راسخ دارند عمل مینمایند و چارچوب رفتاری و کارکردی آنها، نشان از دیدگاه اعتقادی و بینش اجتماعی آنهاست. زمانی که فرد معتقد به توزیع عادلانه و مساوی امکانات و منابع جامعه دارد و راه حلهای مساوات گرایانه برای حل معضلات اقتصادی و اجتماعی ارائه میدهد، این امر ناشی از اعتقادات و ارزشهای فردی وی میباشد. برعکس، اگر انسان معتقد به ردههای طبقاتی در یک سلسله مراتب اجتماعی _ سیاسی باشد، باز این دیدگاه ریشه در باورهای فردی و اعتقادی وی دارد. فردگرایی و تقدیر گرایی نیز در همین عرصه بینش و جهان بینی انسان مطرح است.
در چنین شرایطی انسان ذیشعور و عاقل همواره میکوشد مطلوبیتهای خود را در زندگی افزایش دهد و طبیعی است که به تجربه در مییابد کدام عقاید و ارزش ها دردسرآفرین هستند و کدام شیوه رفتاری درخور پاداش و تحسین. انسان با زندگی در اجتماع و کسب تجربیات گوناگون، چارچوب دیدگاهی و رفتاری خود را انتخاب مینماید. ارزشها و اولویتهای جامعه را دریافته و سعی در گزینش آنها مینماید. و در مییابد که از کدام رفتار و مسائل اخلاقی میتوان به عنوان یک ارزش و اعتبار در جامعه یاد کرد و چه عقایدی و اعمالی به عنوان ناهنجاری تلقی میشود. عقل حسابگر معمولاً از همه آنچه در غیت موجب خسران و عقوبت میوشد دوری میجوید و برای هموار کردن مسیر زندگی جهت رسیدن به مقاصد مطلوب تغییر راه و شیوه میدهد. طبیعی است که آنها که دلبستگی بیش از حد به یک فکر، عقیده و ارزش دارند و به نوعی ثبات در عمل، رفتار و گفتار پایبندند، ممکن است قابل احترام و تکریم باشند. اما در مجموع احتمال دارد جامعه از آن عقیده یا ارزش دچار انحراف و زیان شود.اگر قرار باشد فایدهای بر دیدگاه فرهنگی در تبیین امور مختلف جامعه، بویژه امر سیاست، مترتب باشد، این مسئله مطرح است که چگونه میتوان به عنوان تحلیلگر و کارگزار با شناخت صحیح فرایند شکل گیری اعتقادات، ارزش ها و ترجیحات در مواردی که ضرورت زندگی جمعی ایجاب میکند، بدون برانگیحتن احساسات فردی و عمومی، بدون تحمیل آشکار اراده جمعی و بدون توسل به زور و ارعاب، به نحوی در این فرایند مداخله و تاثیرگذاری کنیم. زمانی که یک ارزش و رفتار جزئی از فرهنگ عمومی و عرفی و اعتقادی فرد باشد انجام آن صورت میگیرد.
در یک جامعه از طریق فرهنگ سازی باید ارزش هایی چون مشارکت، همکاری، وفاق و همدلی در جامعه گسترش یابد و اعتقادات و ارزشهای رفتاری در افراد درونی گردد و این فرهنگ به وجود آید که همه افراد برای قانون و مصالح اجتماع احترام گذاشته و عمل به ارزشهای جامعه را الگوی رفتاری خود نمایند. ارزشهای رفتاری ریشه در ذات و سرشت انسان دارند نباید اجازه داد که گذشت زمان و مطرح گشتن مسائل و مشکلات تازه، این ارزش ها را از یاد افراد بزداید.به طور کلی، رفتار انسان در زندگی فعال و پویایی اجتماعی و برقراری رابطه با دیگران متاثر از الگوهای روابط اجتماعی و گرایش ها و علایق فرهنگی است. این دو مولفه خود ریشه در الگوهای روابط فردی و ارزشهای مشترک و اعتقادات عمومی و شخصی دارد. پیوستن به یک الگوی روابط اجتماعی منجر به پیدایش نوعی جهان بینی میشود و متقابلاً پیوستن به یک جهان بینی خاص زمینه انجام یک نوع روابط اجتماعی را فراهم میسازد. هدایت جهان بینی و بینش انسانی در مسیر اصلی خود باعث رعایت و انتخاب بسیاری از گزینههای رفتاری و الگوهای فرهنگی در افراد میشود.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان