23 فروردین 1397, 14:38
ایجاد تحول وتغییر در نظام سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی از بارزترین نتایج یک انقلاب موفق است. انقلاب همزاد تحول است و بدیهی است که تحقق تحولات مورد نظر انقلاب، مهمترین نتیجه آن است.
از میان عوامل گوناگون و مطالبات متعدد مردم، عوامل و مطالبات فرهنگی و مذهبی اصلیترین محور حرکت این نهضت اسلامی بود. ایجاد تحولی جامع و همهجانبه بر اساس باورها، مکتب و اصول اسلامی که ایدئولوژی مبارزه را تشکیل میداد، اصیلترین خواسته مردم وجامعترین نماد مبارزه آنها بود. اعتقاد راسخ به توانمندیهای شگرف فرهنگ اسلامی و ایمان به ظرفیتهای بالای آن در ایجاد تغییرات ارزشی مطلوب، در تقویت این دیدگاه موثر بود. فرهنگ اسلامی که قرنها پیش توسط پیامبر گرامی اسلام(ص) و پس از ایشان توسط امامان معصوم(ع) به جهان عرضه شده بود، به لحاظ حوزه گسترش آن در شئون اساسی زندگی و همچنین فطری بودن و جامعنگر بودنش، توانمندی خود را به عنوان ابرفرهنگ مستقل و متعالی نشان داده بود. توجه به ارزشهای والای انسانی نظیر آزادی، برابری، برادری، امانتداری و... و محور همه این ارزشها یعنی اعتقاد و ایمان توحیدی به خداوند متعال، موجب شده بود تا جانهای تشنه دلخستگان روز به روز و بیشتر از پیش متوجه این فرهنگ غنی شود. به شهادت تاریخ، این فرهنگ با جانمایههای توحیدی خویش در برخورد با فرهنگ ایرانی، فرهنگ جامعی پدید آورد که ضمن بهرهبرداری از ایدئولوژی غنی اسلام، اصالتهای ایرانی خویش را که تعارضی با مکتب نداشت، حفظ نمود و فرهنگ درخشان و پرسابقه ایرانی ـ اسلامی را ایجاد کرد. غنای فرهنگ ایرانی سبب شد تا نقش فرهنگساز دین در این زمینه اصیل و مستعد، درخشش دیگری یابد و فرهنگ ایرانی ـ اسلامی به یکی از متعالیترین و غنیترین فرهنگهای جهان آن روزگار و امروز تبدیل شود. تراوش فرهنگی معارف اصیل اسلامی در زمینههای ایرانی، موجب تعمیق تاثیرات پایدار فرهنگی گردید. از سوی دیگر غنای این فرهنگ درخشان و سطح بالای تاثیرگذاریاش موجب شد در طول تاریخ ایران، فرهنگپذیری ایرانیان از فرهنگهای دیگر به شدت کاهش یابد.
1400 سال پس از پذیرش اسلام در ایران، انقلاب اسلامی برای تجدید حیات این فرهنگ اصیل به وقوع پیوست. حکومت پهلوی و وابستگان و همفکران آن تحت تاثیر فرهنگ غربی، نقش وجایگاه فرهنگ غنی اسلامی ـ ایرانی را در سیاستگذاریهای فرهنگی کشور به دست فراموشی سپرده بودند و به دلیل جدا بودن سیاستهای فرهنگی از ریشههای تاریخی و هویتی ایرانیان، فرهنگ ملی را به شدت در معرض آسیب قرار داده بودند. یکی از آسیبهای جدیای که بر پیکره این فرهنگ وارد شد، حاصل تلاشی بود که در جهت سکولاریزه کردن فرهنگ و زدودن نقش دین از اجزای آن شکل گرفت. بر کسی پوشیده نیست که راهکار فرهنگی رژیم پهلوی آن بود تا اسلام به عنوان یک فرهنگ برتر کنار گذاشته شود.
راهکار اصلی رژیم پهلوی سکولاریزه کردن فرهنگ ملی بود. این امر به همراه راهکاری دیگر یعنی توسعه گفتمانهای نژاد پرستانه و معرفی ایران بهعنوان جامعهای آریایی سبب شد که ویژگیهای مشکل آفرین اسلام سامی پررنگ و برجسته شود. علاوه بر اینها کوششهایی صورت گرفت تا اسلامی به عنوان نتیجه تهاجمی عربی و دلیل اصلی عقب ماندگی ایران معرفی شود. محمدرضا از موضوعات و مباحث مربوط به گذشته قبل از اسلام استفاده کرد تا هویت خود را بر پایه یک تمدن بزرگ مبتنی بر ارزشهای فرهنگ آریایی استوار سازد. او برای رسیدن به این هدف، سیاستهایی را مبتنی بر تاکید بر گذشته قبل از اسلام ایران طراحی کرد. برای نمونه میتوان به پشتیبانی از طرحهای مربوط به باستان شناسی مانند از زیر خاک درآوردن پایتختهای هخامنشیان و ساسانیان، جشنهای 2500 ساله شاهنشاهی که در تختجمشید برگزار میشد، معرفی تقویم جدید بر اساس جلوس کوروش کبیر به جای تقویم اسلامی، اشاره کرد.
رضا شاه که در زمینه سکولاریزه کردن فرهنگ از کمال آتاترک متاثر شده بود، از مدتها پیش این امر را به عنوان راهکار اصلی سلسله پهلوی معرفی کرده بود. کمالآتاترک سکولاریسم را جزء ضروری و لاینفک نوسازی و تغییر اجتماعی میدانست. به اعتقاد وی: سکولاریسم نهتنها جدایی دولت از نهادهای اسلامی بلکه آزادی فرد از مفاهیم و اعمال سنتی را نیز در بر میگیرد.
هنگامی که فاجعه کشف حجاب توسط رضاخان و تحت تاثیر مکتب کمالیسم به وقوع پیوست، هویت سکولار وی به شکلی آشکار پدیدار گشت. محمد رضا نیز سعی داشت با اهمیت دادن به آداب و رسوم پیش از اسلام و معرفی این آداب به عنوان منشا تمدنی بزرگ، آنها را معارض با دین جلوه دهد. انقلاب اسلامی بیش از هر چیز در پی تجدید حیات فرهنگ اصیل اسلامی ـ ایرانی بود. رهبر معظم انقلاب این تجدید حیات را چنین توصیف میکنند: «انقلاب اسلامی که آمد، مثل مشتی به سینه مهاجم خورد و او را به عقب راند و تهاجم را متوقف کرد.در روزهای اول پیروزی انقلاب رفتار اجتماعی مردم ظرف مدت کوتاهی تغییرات اساسی پیدا کرد و ارزشهایی چون گذشت ، قناعت ، همکاری و گرایش به دین افزایش و اسراف و آز و طمع تقلیل یافت. این تحول فرهنگی متاثر از فرهنگ اسلامی بود. هر چند برای تعمیق آن سالها وقت لازم است».
انقلاب اسلامی که هدف اصلیاش رشد و تعالی انسان بود، بیش از آنکه در پی اصلاح ساختار اجتماعی فرهنگ باشد، به دنبال اصلاح انسانها بود و بنابراین در پرتو آن، اخلاق و تربیت اسلامی شکل گرفت. توجه به ایمان، اخلاق و تقوی، به عنوان ارزشهای راستین فرهنگی نیز از ویژگیهای منحصر به فرد انقلاب در مقایسه با سایر انقلابهاست. انقلاب اسلامی علاوه بر بهرهگیری از آموزههای غنی فرهنگ ایرانی ـ اسلامی در روند تکاملی این فرهنگ نیز تاثیرات عمیقی ایجاد کرد. انقلاب اسلامی از آن جهت که بر اساس ایدئولوژی اسلامی شکل گرفته بود، موجب تسریع پدیده تکامل فرهنگی شد. حرکت به سوی کمال و رشد انسانها، مبنای دعوت به سوی دین است و ایدئولوژی اسلامی نیز با تکیه بر این معنا شکل گرفته است. حرکت کلی نظام به سمت جامعه ایدهآل اسلامی - در صورت تحقق - میتوانست تا معارف دین را در خلاهای موجود، نفوذ داده، اهداف جامعه را به سوی اسلامی شدن پیش ببرد. انقلاب اسلامی نه تنها بر فرهنگ ایرانی ـ اسلامی، بلکه بر فرهنگ مبارزات آزادیخواهانه در سراسر دنیا تاثیر گذاشت و فرهنگ مبارزه با استکبار را در قالب ایدئولوژی مکتب اسلام، به همه آزادیخواهان جهان معرفی نمود.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان