كلمات كليدي : صدقه، انفاق، بخشيدن مال
نویسنده : هیئت تحریریه سایت پژوهه
صدق به معنی راستی و راستگوئی و صدقه آن چیزی است به منظور یافتن ثواب آخرت میبخشند. صدقه دادن و انفاق به معنای بخشیدن مال و مانند آن در راه خیر و به قصد نزدیکی به خداوند است.
در اهمیت صدقه همین بس که رسول اکرم (ص) فرمود:
بر عهده هر مسلمانی است که در هر روز صدقه دهد، سؤال کردند چه کسی توان این کار را دارد؟ آن حضرت جواب دادند: اگر در مسیر راه آن چه موجب اذیت رهگذر باشد برطرف سازی صدقه است، چنان که نشان دادن راه به رهگذر، عیادت مریض، امر به معروف و نهی از منکر، و جواب دادن سلام همه صدقه میباشند.[1]
بهروزگار سلامت، شکستگان دریاب که جلب خاطر مسکین بلا بگرداند
چو سائل از ره یاری طلب کند چیزی بده وگرنه ستمگر به زور بستاند
چنان که قرآن کریم میفرماید صدقه باید تنها برای ضای خداوند منان وبدون هیچ منّتی به مستحق عطا شود و الا برای آن ثوابی مترتب نخواهد بود:
«یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تُبْطِلُواْ صَدَقَتِکُم بِالْمَنِّ وَالْأَذَى کَالَّذِى یُنفِقُ مَالَهُو رِئَآءَ النَّاسِ وَلَا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْأَخِرِ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَیْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْدًا لَّا یَقْدِرُونَ عَلَى شَىْءٍ مِّمَّا کَسَبُواْ وَاللَّهُ لَا یَهْدِى الْقَوْمَ الْکَفِرِینَ» [2]
آثار صدقه
الف: دفع شرور
امام صادق (ع) میفرماید:
«من تصدّق بصدقةٍ اذا اصبح دفع الله عزّوجل عنه نحس ذلک الیوم»
«هر کس در صبح صدقهای دهد خدای عزّوجل شر و نحوست آن روز را از وی دفع نماید»[3].
ب: درمان مرض
پیغمبر اکرم (ص) فرمودهاند:
«داووا مرضاکم بالصدقة»
«بیماران خود را با دادن صدقه درمان کنید»[4]
و نیز فرمودهاند:
«صدقه قضاء حتمی را از میان میبرد.»[5]
صاحب بن عباد -وزیر مؤید الدوله دیلمی کهتا زمان فخرالدوله وزارت داشت - که اهل فضل و سخاوت بود هر کس در عصرهای ماه رمضان نزد او وارد میشد ممکن نبود قبل از افطار بیرون رود چنان که گاهی هزار نفر هنگام افطار بر سر سفرهاش بودند، صدقه و انفاق او در ماه رمضان با یازده ماه دیگر سال برابری میکرد. آوردهاند چون در زمان کودکی برای درس به مسجد میرفت هر صبح مادرش یک دینار و یک درهم به او میداد و سفارش میکرد که به هر فقیری رسید، تصدّق کند، این کار برای صاحب بن عباد عادتی شد که هرگز ترک نکرد، وچون به وزارت رسید از ترس آن که این کار را فراموش کند به غلامش دستور میداد هر شب یک دینار و یک درهم زیر بالش وی بگذارد.
اتفاقاً شبی خادم دستور او را فراموش کرد، چون صاحب از خواب برخاست بعد از ادای فریضه دست برد تا پول را بردارد، متوجه شد که خادم غفلت کرده است،پس به او دستور داد همه اثاث اتاق را – که همه از دیبا و پارچههای گران قیمت بود – به جبران فراموشی به اولین فقیری که ببیند بدهد؛ خادم آنها را از منزل بیرون برد لحظاتی بعد با سیدی نابینائی که همسرش دست او را گرفته بود روبرو شد و گفت: این اثاث را میپذیری؟ سید فقیر از شنیدن آن سخن بیهوش شد. او را نزد صاحب بن عباد آوردند؛ صاحب پرسید: برای چه بیهوش شدی؟ سید گفت: مردی آبرومندم و مدتی است تهیدست شدهام، دختری دارم که او را شوهر دادهام، اینک دو سال است از خوراک و لباس خود ذخیره میکنم تا برای او جهیزیه تهیه کنم. دیشب همسرم میگفت باید برای دختر لحاف و بالش تهیه کنی، هر چه خواستم او را منصرف کنم، قبول نکرد ناچار گفتم فردا دست مرا بگیر و از خانه بیرون ببر تا از بین شما بیرون بروم. از این سخنان اشکهای صاحب بر دامنش ریخت و گفت: اجازه بده تا من تمام جهیزیه دخترت را فراهم کنم.او هم چنین برای شوهر دختر نیز شغلی داد.
مورخین نقل کردهاند امام صادق (ع) شب هنگام انبانی را پر از نان و گوشت و ذرت بردوش خود میگرفتند و به خانه فقرای مدینه رفته و برایشان قسمت میکردند آن چنان که کسی آن حضرت را نمیشناخت، چون حضرت از دنیا رحلت فرمود دیگر کسی به در خانه فقرا نیامد فهمیدند که آن شخص حضرت صادق بوده است.