دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

اصل در "تمییز"

این نوشتار به بررسی چند اصل پیرامون "تمییز" پرداخته و در ضمن هر اصل از امکان مخالفت با آن و موارد مخالف در صورت امکان، بحث می‌کند.
No image
اصل در "تمییز"

نویسنده : مريم مظفّري

كلمات كليدي : حذف "تمييز"، تأخّر "تمييز" از عامل، جامد بودن "تمييز"، مفرد بودن "تمييز"، نكره بودن "تمييز"

اصل در "تمییز"، از مجموعه مباحث باب "تمییز" است که به صورت جداگانه مورد بررسی قرار می‌گیرد؛ از این رو به خواننده‌ی محترم توصیه می‌شود جهت فهم مطالب این نوشتار و شناخت جایگاه و اهمیت عنوان آن به مدخل "تمییز" و مطالب مذکور در آن مراجعه کند.

این نوشتار به بررسی چند اصل پیرامون "تمییز" پرداخته و در ضمن هر اصل از امکان مخالفت با آن و موارد مخالف در صورت امکان، بحث می‌کند.

اصل اوّل: ذکر "تمییز" در کلام

اصل در کاربرد "تمییز" این است که در کلام ذکر شود؛ اما گاهی با این اصل مخالفت شده و تمییز از کلام حذف می‌شود و آن در صورتی است که نسبت به آن، علم وجود داشته باشد؛[1] مانند: «عَلَیْها تِسْعَةَ عَشَرَ»؛[2] در این آیه شریفه لفظ "تِسعَةَ عَشَرَ"، ممیَّز می‌باشد که تمییز آن (ملکاً)، با وجود این قرینه که آیه مذکور و آیات قبل به بیان حالات قیامت پرداخته و مامورین عذاب، فرشتگان هستند، معلوم بوده و از کلام حذف شده است؛ تقدیر عبارت "تِسْعَةَ عَشَرَ مَلَکاً" بوده است.[3]

 اصل دوّم: تأخّر "تمییز" از عامل

در "تمییز" اصل بر این است که بعد از عامل خود ذکر شود ولی گاهی در تمییز نسبت با این اصل مخالفت شده و "تمییز" بر عامل خود مقدّم می‌شود. تقدّم "تمییز" نسبت بر عامل خود در صورتی است که عامل آن متصرّف[4] (غیر جامد) باشد؛[5] مانند: «أَنَفساً تَطیبُ بِنَیلِ المُنی؟»؛ در این مثال "نَفساً" تمییز نسبت بوده که بر عامل خود (تَطیبُ) مقدّم شده است.

نکته

در صورتی که عامل، فعل یا شبه فعل باشد قرار گرفتن تمییز بین عامل و معمول جایز است؛[6] مانند: «طابَ نفساً علیٌّ»؛ در این مثال عامل تمییز، فعل (طابَ) بوده و تمییز (نفساً) بین عامل (طابَ) و معمول (علیٌّ) قرار گرفته است.

اصل سوّم: جامد بودن "تمییز"

اصل در کاربرد "تمییز" این است که جامد باشد اما گاهی با این اصل مخالفت شده و "تمییز" در کلام به صورت اسم مشتق ذکر می‌شود؛[7] مانند: «فَاللَّهُ خَیْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمینَ»؛[8] در این آیه شریفه "حافِظاً" اسم مشتقی است که تمییز واقع شده است.

 اصل چهارم: مفرد بودن "تمییز"

اصل در کاربرد تمییز، مفرد بودن آن است؛ از این رو تمییز در کلام به صورت جمله و یا شبه جمله[9] (مخالف اصل) واقع نمی‌شود.[10]

اصل پنجم: نکره بودن "تمییز"

اصل در کاربرد "تمییز" این است که نکره باشد؛ اما گاهی با این اصل مخالفت شده و تمییز در لفظ معرفه و در معنا نکره می‌آید؛[11] مانند: «عَلامَ مُلِئتَ الرُّعبَ؟ و الحَربُ لم تَقِد»؛ در این مثال "الرُّعبَ" تمییزی است که در معنا نکره بوده اما در لفظ به جهت اتصال "ال" زائده، معرفه می‌باشد.[12]

مقاله

جایگاه در درختواره نحو

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

ادات استفهام

ادات استفهام

"استفهام" مصدر باب "استفعال" از ماده‌ی "فهم" و در لغت به معنای پرسیدن به جهت شناختن و فهمیدن است.
No image

بَدَل

"بَدَل" بر وزن "فَعَل" اسم از ماده‌ی "بدل" و در لغت به معنای جانشین است. در اصطلاح نحو "بدل" تابعی است که حکم نسبت داده شده به متبوع در جمله، به آن (تابع)نسبت داده می‌شود و در واقع تابع (بدل)، مقصود حقیقی گوینده است
No image

ارتباط "تمییز" و "حال"

این نوشتار در دو بخش با ذکر تفاوت و شباهت میان "تمییز" و "حال"، به مقایسه آن دو می‌پردازد
No image

اشکال "بدل" و "مبدل منه"

این نوشتار به بررسی اشکال "بدل" و "مبدل‌منه" در کلام به اعتبار نوع آن دو از جهت مفرد یا جمله بودن، اسم یا فعل بودن می‌پردازد
No image

تأویل "موصول حرفی" و "صله" به "مصدر"

در این نوشتار ابتدا چگونگی و مراحل تأویل به مصدر در دو موصول حرفی "أن" و "أنَّ" و صله‌ی آن دو بیان شده و در سایر موصول‌های حرفی ("أن" مخففه، "لو"، "کَی" و "ما") همچون طریقه مذکور در "أن" و "أنَّ" عمل می‌شود و در پایان به نکاتی پیرامون تاویل به مصدر اشاره می‌شود.

پر بازدیدترین ها

No image

احکام منادا

این مجموعه به بررسی احکام و مباحث مرتبط با منادا و بررسی ویژگی‌های چند منادای خاصّ می‌پردازد.
No image

صیغه تعجب

این نوشتار به صورت جداگانه در هر یک از دو صیغه قیاسی تعجب به بررسی نحوه ساخت صیغه، اعراب جمله تعجبی، احکام و برخی نکات هر یک پرداخته و در پایان به نکاتی پیرامون صیغه تعجب اشاره خواهد داشت.
No image

اسم فعل

عنوان مورد بحث ترکیب اضافی و مشتمل بر دو لفظ "اسم" و "فعل" است. "اسم فعل" در اصطلاح نحو، اسمی را گویند که دلالت بر فعل معین داشته و بدون قبول علامت آن فعل و تأثیر از عوامل، متضمن معنا، زمان و عمل آن است
No image

ادات تحضیض

"تحضیض" مصدر باب "تفعیل" از ماده‌ی "حضّ" و در لغت به معنای تشویق و ترغیب به همراه مبالغه و تأکید در آن است. در اصطلاح نحو "تحضیض" عبارت است از ترغیب قوی و شدید بر انجام یا ترک عملی و "ادات تحضیض"، حروفی هستند که این معنا را افاده می‌دهند.
No image

مفعول به

عنوان مورد بحث از اسم (مفعول) و قید آن (به) تشکیل شده و در مقابلِ "مفعول مطلق" است که چنین قیدی را ندارد. لفظ "مفعول" به تنهایی، اسم مفعول از ماده‌ی (فعل) و در لغت به معنای معمول و انجام یافته است
Powered by TayaCMS