دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تاریخ کلیسا، قرن دهم Church history; the 10th century

No image
تاریخ کلیسا، قرن دهم Church history; the 10th century

كلمات كليدي : تاريخ كليسا، سياست، فرهنگ، پاپ ها، انديشمندان

نویسنده : محمد صادق احمدي

قرن دهم در تاریخ کلیسا قرنی است که در میان دو رنسانس قرار گرفته بود؛ رنسانس کارولنژی که توسط شارلمانی و در قرن هشت پایه گذاری شده بود و رنسانس بعدی که نوعا شروع آن را به دوره پیتر ابلار در قرن دوازده نسبت می‌دهند. اما با این همه قرن دهم نه نسبتی با رنسانس نخست داشت و نه با رنسانس دوم و در واقع کلیسای مسیحی و جهان مسیحیت چه از لحاظ پیشرفت فرهنگی و سیاسی و چه از لحاظ دینی یکی از بدترین دوران خود را تجربه می‌کرد.

علت اساسی این امر را نیز می‌توان در مسائلی از قبیل بهم ریختگی سیاسی و تبدیل حکومت‌های مقتدر حامی کلیسا به نظام فئودالی و از هم گسیختگی درونی خود کلیسا جستجو کرد و البته شکوفای اسلام و توجه سران اسلام در همین دوران به مقوله‌های فرهنگی نیز می‌تواند از دیگر علل این رکود همه جانبه باشد.

برای بررسی تفصیلی و نقشی که اندیشمندان و سیاستمداران و البته اسلام در تاریخ و الهیات مسیحی در قرن دهم دارند، به این امور پرداخته شده است:

*فرهنگ مسیحی-اروپایی

*آشفتگی در سیاست

*انحطاط دستگاه پاپی

*اندیشمندان برجسته

* پراکندگی جغرافیایی

 

مسیحیت و فرهنگ در قرن دهم

فرهنگ مسیحی در قرن دهم با سقوط امپراتوری کارولنژی متحمل آسیب‌های جدی شد. زیرا در این زمان مدارس عموما اهمیت خود را از دست داده بودند. نورمن‌ها نیز با غارت بسیاری از دیرها و نابود کردن مراکز مطالعاتی کلامی و ادبی سبب قطع ارتباط این مراکز با یکدیگر شدند و در نتیجه به این رکود فرهنگی کمک کردند. فقر فرهنگی در این زمان بحدی بود که تشکیل یک دیر بندیکتی برای عبادت از نظر فرهنگی گام بلندی به پیش محسوب می‌شد.[1]

وضعیت نابسامان این دوره به گفته مورخان از ضجه شورای عالی روحانیون که در سال 909 تشکیل شد بخوبی هویداست:

«شهرها از سکنه خالی شده‌اند، دیرها ویران و سوخته، مملکت خالی از دیار شده است... همچنان که انسان‌های نخستین بدون قانون زیست می‌کردند... اکنون هر کس به کاری دست می‌زند که به نظرش نیکوست و قوانین را اعم از الهی و بشری حقیر می‌شمرد... توانا بر ناتوان ستم می‌کند؛ جهان مالامال از تعدی بر مسکینان و یغمای اموال روحانیون است... افراد بشر مثل ماهی‌های دریا یکدیگر را می‌بلعند...[2]

این وضعیت از فرانسه گرفته تا ایتالیا و اسپانیا و انگلستان تقریبا در تمام اروپای مسیحی فراگیر شده بود و غیر از دوره کوتاهی که اتوی کبیر تاج امپراتوری مقدس را بر سر نهاد و در احیای فرهنگ کوششی موقتی کرد که البته بیشتر در آلمان بود[3]، همچنان ادامه داشت.

با همه این اوصاف نباید از نهضتی که توسط دیرهای کلونی ایجاد شده بود غافل ماند. زیرا در این دیرها و به دور از سیاست از فلسفه و منطق گرفته تا پزشکی تدریس می‌شد و اگر این دیرها نبودند معلوم نبود انحطاط فرهنگی این دوره تا چه مرزی پیشرفت کند.

 

سیاست آشفته

پس از شارلمانی که با ایجاد امپراتوری مقدس و اتحاد با کلیسا قدرت روزافزونی را در سیاست خود پدید آورده بود، به مرور زمان این وضعیت دگرگون شد تا جایی که در قرن ده دیگر اثری از آن شکوه خاندان کارولنژی باقی نمانده بود.

جانشینان شارمانی روز به روز ضعیف تر می‌شدند و این روند در افت دینداری و اخلاق در مسیحیت نیز اثر چشمگیری داشت. القابی که معاصران به جانشینان شارلمانی داده‌اند خود بهترین معرف ماجرای این دوره است از جمله: لویی لوپیو، شارل دوم ملقب به لوشو (کچل)، لویی لوبگ، شارل سوم ملقب به لوگرو (فربه)، شارل سوم ملقب به لوسنپل (ابله).

"شارل ابله" که ناتوان از حفظ محروسه حکومت خود بود غیر از "سن سون"، دیگر ممالک را بصورت فئودالی به مهاجمان نورمن داد تا از این طریق ایشان حداقل حفاظت از پاریس را به عهده بگیرند. در انگلستان و سایر کشورهای اروپایی نیز عموما وضع به همین منوال بود و حکومت دیگر آن حکومت مقتدر کارولنژی نبود که شارلمانی پایه‌ریزی کرده بود.

اکنون قدرت در دست فئودال ها بود و هرکس املاک و اموال بیشتری داشت، از نفوذ بیشتری برخوردار بود. این نفوذ گاهی تا جایی پیش می‌رفت که در انتخاب شخص پاپ دخیل می‌شد.[4] در واقع بزرگترین ضربه از این وضعیت نصیب کلیسا شد. کلیسایی که پیش از این با پیوستن به قدرت سیاسی و درخواست حمایت از آن؛ خود زمینه این ناکامی را برای خویش فراهم کرده بود.

 

انحطاط دستگاه پاپی[5]

در قرن دهم دستگاه پاپی آنچنان ضعیف شده بود که دیگر انتخاب پاپ یک وظیفه دینی و درون کلیسایی صرف نبود و هر کسی که برای خود قدرتی تصور می‌کرد به اندازه قدرتش در این انتخاب خود را سهیم می‌دانست؛ زیرا دستگاه پاپی به منزله بنگاه خیریه‌ای بود که از سراسر جهان برای آن عوایدی سرازیر می‌شد و میزان نزدیکی به پاپ نزدیکی به این ذخایر مادی را تعیین می‌کرد. در این زمان دستگاه پاپی به پایین‌ترین درجات در تاریخ خلافت روحانی رم رسیده بود.[6]

البته این حرکت از ابتدا و ناگهانی در قرن دهم واقع نشد، بلکه زمینه‌های وقوع آن در قرن نهم بود، زمانی که در سال 878 جان هشتم را دستگیر کرده و آنقدر گرسنگی دادند تا با تفویض امپراتوری مقدس به کارلومان موافقت کند. یا زمانی که به دستور پاپ استفان ششم جسد پاپ فورموسوس را از تابوت در آوردند و برای محاکمه بر تنش لباس های ارغوانی پوشاندند. سپس در حضور شورایی از روحانیون کلیسا او را به اتهام نقض قوانین کلیسایی محاکمه و محکوم کردند و پس از عریان کردن، جسد مرده او را تکه‌تکه کرده و بدنش را به رودخانه تیبر انداختند. و پس از این واقعه خود استفان را در زندان خفه کردند. اما در قرن دهم وضع از این بدتر شد و کار به جایی رسید که گاهی مسند پاپی بازیچه‌ای بود در دست افراد رشوه‌گیر و جنایتکار و یا افرادی که زنان اشرافی و بی‌بندوبار به آنها دل بسته بودند.

نیمه نخست قرن ده انتخاب پاپ زیر نفوذ مستقیم خانواده تئوفیلاکت (از مأموران عالی رتبه کاخ پاپی) بود. نفوذ این خانواده به حدی بود که ماروزیا دختر تئوفیلاکت با اقداماتی که انجام داد مقدمات پاپ شدن معشوقش، سرگیوس سوم، را فراهم کرد و سرگیوس نیز از سال 904 تا سال 911 در این سمت باقی ماند. تئودورا همسر تئوفیلاکت نیز بی‌کار نبود و به دنبال دخترش در سال 914 سبب انتخاب جان دهم به مقام پاپی شد. مورخان روایت کرده‌اند که جان با تئودور روابطی داشت و دیگران نیز متوجه این موضوع شده بودند، اما شواهد کافی برای این قضیه اقامه نشد و وی، جان سالم به در برد. پس از مادر دوباره نوبت به دختر رسید. به این ترتیب که ماروزیا به همراه چندمین شوهرش تصمیم به انتخاب پاپ جدیدی گرفتند و به این منظور ابتدا جان دهم را به زندان افکندند و سپس جان یازدهم را که به نظر عامه مردم، پسر حرامزاده او از سرگیوس سوم بود، بر مسند پاپی نشاندند.

این جریان با انتخاب جان دوازدهم (که نوه ماروزیا بود) در سال 955 ادامه یافت تا اینکه امپراتوری اتو در سال 962 با قبول تاج از همین جان دوازدهم رقم خورد. جان دوازدهم آنقدر نالایق بود و مرتکب اعمال ننگین می‌شد که خود اتو با تشکیل شورای روحانیون اقدام به محاکمه او کرد.

این جریانات ماجراهای فضاخت باری مانند فروش منصب پاپی[7] در تمام طول این قرن ادامه یافت و سیستم روحانی و معنوی مسیحیت را در این قرن با چالش‌های جدی مواجه کرد.

 

بزرگان مسیحی

شاید هیچ قرنی به اندازه قرن دهم در تاریخ کلیسا خالی از اندیشمندان و الهیدان‌ها نباشد. البته این مسأله با توجه شرایط سیاسی و اجتماعی و فرهنگی حاکم بر این قرن دور از انتظار نیست. در کنار همه اینها دور بودن بزرگترین نهاد الهیاتی این دوره یعنی کلیسا به همراه پاپ‌ها و اسقف‌هایش از بحث های روحانی مهم ترین علت این مساله به شمار می‌رود.

گرچه درون دیرهایی که خسته از این وضعیت فضاحت بار کلیسای رسمی بودند، راهبان پارسایی که بعضا به مطالعه مسائل الهیاتی می‌پرداختند نیز حضور داشتند. در هر صورت مهمترین اندیشمند این قرن را می توان "گربرت اهل اوریاک" دانست.

 

*گربرت(ژربر) اهل اوریاک[8]

گربرت در سال 945 میلادی و در خانواده‌ای بی‌بضاعت به دنیا آمد و در کودکی وارد دیری در همان منطقه شد. پس از تحصیل ریاضیات و علوم دیگر و پس از مدتی تدریس در کلیسای جامع رنس در سال 991 اسقف اعظم رنس شد. اندکی بعد و در آشفتگی های بازار پاپی در این قرن در سال 999 به عنوان پاپ انتخاب شد و نام سیلوستر دوم را برای خود برگزید. به گفته مورخان او دانشمندترین فرد عصر خود بود و خرید و فروش منصب پاپی (سیمونی) را بسیار تقبیح می‌کرد.[9]

با اینکه در سده‌های پیشین جان اریگنا بخاطر استفاده از عقل و فلسفه در دین محکوم شده بود، اما سیلوستر آزادانه از فلسفه و علوم غیر دینی استفاده می‌کرد؛ اما معتقد بود که آنها هدف نیستند و باید توسط علوم دینی و متاب مقدس کامل شوند.

گربرت متون ادبی و ادیبان را بخوبی می‌شناخت و در ریاضی و موسیقی و فلسفه و منطق و اسطرلاب صاحب نظر بود. اما عمر او برای استفاده بیشتر از این دانش کفاف نداد و در سال 1003 درگذشت. البته این احتمال وجود دارد که استفانیا، یعنی همان فردی که به اوتو زهر خورانده بود، گربرت را نیز مسموم کرده باشد.

 

پراکندگی سرزمینی

در قرن دهم مسیحیان علاوه بر سرزمینهایی که در قرن نه تصاحب کرده بودند، مجارستان و لهستان و اوکراین را نیز به ایالات مسیحی افزودند و به روند مسیحی کردن اروپا سرعت بخشیدند.

 

مقاله

نویسنده محمد صادق احمدي
جایگاه در درختواره ادیان ابراهیمی - مسیحیت

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS