دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

پیامبر اکرم (ص) و شکیبایی و بردباری

No image
پیامبر اکرم (ص) و شکیبایی و بردباری

كلمات كليدي : صبر، شكيبايي، سختي، پيامبر، قرآن

نویسنده : علي نبي الهي

"صبر" نام یک داروی تلخ[1] و به معنی خویشتن‌دارى در سختى و تنگی است و در اصطلاح، یعنی شکیبائى و خوددارى نفس بر آنچه که عقل و شرع حکم مى‌کند و آن را مى‌طلبد یا آنچه را که عقل و شرع، خوددارى نفس از آن را اقتضاء مى‌کند، پس صبر و شکیبائى لفظ عامى است که معانی مختلفى را به شرح زیر در بردارد:

1- اگر صبر و شکیبائى نفس براى مصیبتى باشد، واژه "صبر" بکار مى‌رود نه چیز دیگر و ضدّش جزع و بى‌تابى است که صبر حضرت‌رسول(ص) در زمان مواجهه با جسد مثله شده حضرت حمزه از این دست می‌باشد.

2- اگر صبر در جنگ و محاربه باشد، شجاعت و پایدارى نامیده مى‌شود که ضدش ترس و جبن است، که این نکته درباره پیامبر‌اکرم(ص) نیازی به توضیح و ایراد مثال ندارد.

3- هر گاه صبر در کارى ملال‌آور و دلتنگ کننده باشد،"ظرفیت داشتن و دلدار بودن" نامیده مى‌شود که ضدّش کم ظرفیتى و ضجر و دلتنگى است، که در این رابطه می‌توان به خویشتنداری حضرت در برابر ناسزاگویان، بدخواهان و توطئه‌‌گران، که به دلیل دعوت پیامبر(ص) موقعیت خویش را در خطر می‌دیدند، اشاره نمود.

4- و زمانى که صبر در خوددارى از کلام و سخن گفتن باشد، کتمان نامیده مى‌شود و ضدّش فاش کردن سخن و ناآرامى است.[2]

پیامبر(ص) و صبر و شکیبایی

موضوع صبر و شکیبایی درباره پیامبر(ص)، پیرامون چهار محور قابل بررسی می‌باشد:

1. دستور صبر و شکیبایی به آن حضرت از طرف باری تعالی؛

2. صبوری و شکیبایی در سیره آن حضرت و مواردی که ایشان در مقابل ناملایمات صبر کردند؛

3. دستور به صبر از طرف آن حضرت به مومنین برای صابر و شکیبا بودن ایشان؛

4. تبیین صبر، انواع و اقسام آن در کلام نبوی.

اما پیرامون موضوع اول:

در این ‌باره آیات زیادی وجود دارد که حضرت را به صبوری و شکیبایی دعوت می‌کند که در ادامه ذکر می‌گردد:

خداوند باری تعالی در موارد متعددی که در قرآن از آنها یاد می‌کند، پیامبرش را به صبر توصیه کردند که بیشتر این موارد پیرامون مشکلات و سختی‌هایی بود که بر اثر دعوت پیامبر(ص) و لجاجت کافران و کسانی که موقعیت خود را با این دین جدید در خطر می‌دیدند به وجود آمد؛ که این مساله مشکلات فراوانی را برای آن حضرت ایجاد کرد که به یکی از مصادیق آن به صورت گذرا اشاره می‌کنم:

تهمت‌ها و گفتارهای ناسزای کفار و غیر آنها روح و روان آن حضرت را سخت آزرده می‌ساخت که خداوند در قبال این مساله به رسول گرامیش در قرآن می‌فرماید:

"اصْبرِْ عَلى‌ مَا یقُولُونَ"[3]

"در برابر آنچه مى‌گویند شکیبا باش"

خداوند سبحان در آیات قبل از آیه پیشگفته و پس از اینکه تهمت‌های کفار ـ مثل اینکه دعوت به حق آن حضرت را دعوتی خود ساخته و دروغین خواندند و آن را وسیله و بهانه‌ای برای ریاست ایشان نامیدند و نیز گفتار آنان را که او (پیامبر) هیچ مزیت و برتری بر ما ندارد تا به خاطر آن اختصاص به رسالت و انذار بیابد و نیز اینکه آنان روز حساب و عذاب خدا، که بدان تهدید شدند، را مورد تمسخر قرار می‌دادند ـ را نقل و بیان فرمود، در این آیه شریفه پیامبر(ص) خود را امر به صبر مى‌کند.

اساسا و بر طبق آیات و روایات مختلف، ناراحتی حضرت و حزن قلبی‌اش در سه مرحله اتفاق افتاده است که خداوند در همه این موارد، رسولش را امر به صبر می‌کند، که این مراحل به شرح زیر می‌باشد:

1. اول نسبت‌های ناروایی که به حضرت می‌دادند که باعث ناخرسندی ایشان می‌گردید؛ مثل آنکه ایشان را ساحر و کذاب،[4] مجنون،[5] ریاست خواه و ریاست طلب[6] و مواردی از این دست می‌خواندند که خداوند در همه موارد یاد شده رسولش را به صبر توصیه می‌فرماید.

2. در مرحله بعد برخی از مردم آن حضرت را تکذیب کردند که این مطلب نیز آزردگی خاطر پیامبر را در پی داشت.[7]

3. اما در مرحله آخر، آنان موضوع را از حد گذرانده و به خداوند باری تعالی جسارت کردند که در اینجا پیامبرص فرمود: من در برابر ناملایمات خود، خانواده و حیثیتم صبر کردم، ولى در برابر بدگویى به پروردگارم شکیبایى ندارم،[8] در اینجا بود که خداوند عزوجل این آیات را نازل فرمود که:

"وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَینَهُمَا فىِ سِتَّةِ أَیامٍ وَ مَا مَسَّنَا مِن لُّغُوبٍ* فَاصْبرِْ عَلىَ‌ مَا یقُولُونَ وَ سَبِّحْ بحَِمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ الْغُرُوب‌"[9]

" ما آسمانها و زمین و آنچه را در میان آنهاست در شش روز [شش دوران‌] آفریدیم، و هیچ گونه رنج و سختى به ما نرسید! (با این حال چگونه زنده کردن مُردگان براى ما مشکل است؟!) * در برابر آنچه آنها مى‌گویند شکیبا باش، و پیش از طلوع آفتاب و پیش از غروب تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور."

راهکارهای خداوند برای آرامش قلب پیامبر(ص)

راهکارها و توصیه‌های خداوند به پیامبرش برای دلداری دادن به او، ایجاد آرامش قلبی و بالابردن میزان صبوری حضرت نیز چند مورد است که به صورت خلاصه بدانها اشاره می‌شود:

1. تبیین عاقبت ظالمان و تکذیب کنندگان از امم پیشین و بیان سنت الاهی در این زمینه برای پیامبر(ص)؛[10]

2. دستور به خواندن نماز و تسبیح خداوند در هنگام ناراحتی؛[11]

3. بیان وضعیت مشابهی که پیامبران پیشین نیز با آن دست به گریبان بودند برای رسول‌اکرم‌ص، چراکه آنها هم پیشتر، در چنین شرایطی مثل تکذیب و مواردی از این دست که برای پیامبر(‌ص) رخ داد، قرار گرفته بودند.[12]

4. ارائه الگوهای عینی[13] برای آن حضرت، از پیامبرانی که دچار سختی‌های مشابه مشکلات آن حضرت شدند و در برابر آنها صبر کردند[14] که خداوند از این عده نام نه نفر از انبیاى گرامى خود را ذکر کرده است.[15]

اما درباره موضوع دوم یعنی صبر در سیره پیامبر(ص)

موارد بسیاری از شکیبایی آن حضرت گزارش شده که در اینجا تنها به دو مورد از آنها آن‌هم به صورت گذرا اشاره می‌کنم:

1. "لمّا کانَ یومَ حُنَین آثرَ النَبىُ ص ناساً أعطى الأقرعَ بنَ جابس مِائةً مِنَ الإبل و أعطى عیینهَ مثلَ ذلکَ و أَعطى ناساً، فَقالَ رَجلٌ: ما أریدَ بِهذه القِسمَة وَجهَ اللّهِ، فَقلتُ لأَخبِرَنّ النّبىّ ص فأَخبَرتُه، فَقالَ: «رَحمَ اللّه موسى قَد أُوذىَ بِأَکثر مِن هذا فَصَبَرَ"[16]

روایت شده است که در ایام جنگ حنین پیامبر‌اکرم(ص) بعضى از مردمان را [بر بعضى دیگر] ترجیح داد، به اقرع بن حابس صد شتر و به عیینه همچون آن داد و به مردمانى دیگر [هم‌] بخشید.

مردى گفت: در این تقسیم کردن خشنودى خداوند خواسته نشده است! من گفتم، قطعا [این گفتار را] به رسول‌خدا(ص) خبر خواهم داد؛ پس به آن حضرت خبر دادم و ایشان فرمودند: «خداوند موسى را رحمت کند، بیشتر از این آزار دید و صبر کرد».

توضیح آنکه در گفتار آن شخص، تلویحا عدم رعایت عدالت از طرف پیامبر‌اکرم(ص) وجود دارد و این مساله موجب آزردگی آن حضرت گردید و جمله آخر پیامبر(ص) هم، حکایت از صبر ایشان و بایستگی آن دارد.

2. یکی دیگر از این موارد هم واقعه‌ای است که در جنگ احد رخ داد؛ که جنازه حضرت حمزه پس از پایان جنگ با وضع دلخراشی(جنازه ایشان مثله شده بود) یافت شد و زمانی که پیامبر‌اکرم(ص) بر جنازه ایشان حاضر و وضعیت وی را مشاهده نمود از شدت ناراحتی فرمود:

" لَأُمَثِّلَنَّ بِسَبْعِینَ مِنْ قُرَیشٍ "

"یعنی هرآینه چنین کاری را با هفتاد نفر از قریش انجام خواهم داد!"

که در پی این گفتار حضرت، آیه شریفه زیر نازل شد که:

" وَ إِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوا بِمِثْلِ ما عُوقِبْتُمْ بِهِ وَ لَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَیرٌ لِلصَّابِرین‌"[17]

که در این هنگام حضرت فرمودند صبر می‌کنم.[18]

اما درباره موضوع سوم

دستور پیامبر(ص) به مومنان برای صابر و شکیبا بودن رسول‌خدا(ص) فرمود:

«عَجَبا لِأَمرِ المُؤمِنِ إِنَّ أَمرَهُ کُلُّهُ لَهُ خَیرٌ وَ لَیسَ ذلکَ لِأَحَدٍ إِلّا لِلمُؤمِنِ؛ إِن أََصابَتهُ سَرّاءَ شَکَرَ فَکانَ خََََیراً لَهُ وَ إن أَصابَتهُ ضَرّاءَ صَبَرَ فَکانَ خَیراً لَهُ»[19]

«شگفتا از کار مؤمن، همه کارش خیر است، این [ویژگى‌] جز براى مؤمن حاصل نمى‌شود: اگر خوشى به او برسد، شکر مى‌کند، که برایش خیر است و اگر سختى به او برسد، بردبارى مى‌کند و [این نیز] برایش خیر است.

شایان ذکر است که اینجا خبر(که می فرماید مومن اینچنین است) در مقام انشاء است، یعنی مومن بایستی این گونه باشد نه اینکه همیشه همه مومنین در این حالت به سر می برند!

اما درباره موضوع چهارم (تبیین صبر و تقسیمات آن):

در این قسمت روایاتی از نبی مکرم اسلام(‌ص) نقل می‌شود که صبر را توصیف و جزای صابران را نیز ذکر نموده، در عین حال که انواع آنرا هم تبیین کرده است. به این روایات توجه کنید:

قال رسول‌الله(ص):"الصَّبْرُ مِنَ الْإِیمَانِ کَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَد"[20]

رسول‌خدا(ص) در تبیین جایگاه صبر و اهمیت آن فرمود: «نسبت صبر با ایمان همچون نسبت سر با بدن است»

همچنین آن حضرت در تبیین انواع صبر فرمودند:

" الصَّبْرُ ثَلَاثَةٌ صَبْرٌ عَلَى الْمُصِیبَةِ وَ صَبْرٌ عَلَى الطَّاعَةِ وَ صَبْرٌ عَلَى الْمَعْصِیة"[21]

صبر سه گونه است: صبر بر مصیبت، صبر بر طاعت (پیروی از دستورات الاهی و انجام آن به نحو شایسته در عین رعایت بایستگی‌های آن) و صبر بر معصیت (انجام ندادن گناه و دوری از آن).

در ادامه همین روایت و در بیان جایگاه و پاداش صبر هم فرمودند:

" . . . مَنْ صَبَرَ عَلَى الْمُصِیبَةِ حَتَّى یرُدَّهَا بِحُسْنِ الْعَزَاءِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ صَبْرَةٍ ثَلَاثَمِائَةِ دَرَجَةٍ مَا بَینَ کُلِّ دَرَجَةٍ إِلَى دَرَجَةٍ کَمَا بَینَ تُخُومِ الْأَرْضِ إِلَى عُلُوِّ الْعَرْشِ وَ مَنْ صَبَرَ عَلَى الطَّاعَةِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ سِتَّمِائَةِ دَرَجَةٍ مَا بَینَ الدَّرَجَةِ إِلَى الدَّرَجَةِ کَمَا بَینَ تُخُومِ الْأَرْضِ إِلَى عُلُوِّ الْعَرْشِ وَ مَنْ صَبَرَ عَنِ الْمَعْصِیةِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ تِسْعَمِائَةِ دَرَجَةٍ مَا بَینَ الدَّرَجَةِ إِلَى الدَّرَجَةِ کَمَا بَینَ تُخُومِ الْأَرْضِ إِلَى الْعَرْش"[22]

" پس هر آن کس که بر مصیبت صبر کند تا آنجا که آن را با حسن عزایش پاسخ گوید، خداوند برایش سیصد درجه مقرر مى‌کند که فاصله هر درجه تا درجه [دیگر] همچون فاصله بین آسمان تا زمین است و هر کس بر طاعت بردبارى ورزد، خداوند براى او ششصد درجه مقرر مى‌فرماید که فاصله [هر] درجه تا درجه [دیگر] همچون فاصله بین مرزهاى زمین تا عرش است و کسى که از گناه صبر کند، خداوند براى او نهصد درجه مقرر مى‌دارد که فاصله بین [هر] درجه تا درجه [دیگر] همچون فاصله بین حدود زمین تا منتهاى عرش است."

همچنین حضرت فرمودند:

"إنَّ اللَّهَ- عزّ و جلّ- قالَ: إِذَا ابتَلَیتُ عَبدِى بِحَبیبَتیهِ فَصَبَرَ، عَوَّضتُهُ مِنهُما الجَنَّةَ"[23]

چون بنده‌ام را به دو چشمانش بیازمایم و صبر پیشه کند، در قبال [از دست رفتن‌] دو چشمانش بهشت را به او مى‌دهم.

در روایت دیگری آمده است که:

"قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص حَاکِیاً عَنِ اللَّهِ تَعَالَى: إِذَا وَجَّهْتُ إِلَى عَبْدٍ مِنْ عَبِیدِی مُصِیبَةً فِی بَدَنِهِ أَوْ مَالِهِ أَوْ وَلَدِهِ ثُمَّ اسْتَقْبَلَ ذَلِکَ بِصَبْرٍ جَمِیلٍ اسْتَحْییتُ مِنْهُ أَنْ أَنْصِبَ لَهُ مِیزَاناً أَوْ أَنْشُرَ لَهُ دِیوَان"[24]

پیامبر گرامی اسلام در حالی که این کلام را از خداوند باری تعالی نقل می کردند فرمودند:

(خداوند فرموده:) اگر بنده‌ای از بندگانم را دچار مصیبتی در بدنش یا مالش یا فرزندش گردانم و او (در مقابله و مواجهه با این مشکل) با صبری نیکو (یعنی با رضایت به خواست الاهی و عدم ناشکری و مواردی از این دست) از آن استقبال کند، من ابا دارم از اینکه برای وی میزانی برپاکنم یا دیوانی را (برای محاسبه اعمال وی) بگسترانم.

روایت دیگر:

"مَنِ ابْتُلِی مِنَ الْمُؤْمِنِینَ بِبَلَاءٍ وَ صَبَرَ عَلَیهِ کَانَ لَهُ مِثْلُ ثَوَابِ أَلْفِ شَهِید"[25]

اگر یکی از مومنین دچار بلا و گرفتاری‌ای گردد و بر آن صبر کند (و بی‌تابی ننماید) اجری مانند اجر هزار شهید برای او خواهد بود.

مقاله

نویسنده علي نبي الهي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
رساله حقوق امام سجاد(ع)

رساله حقوق امام سجاد(ع)

اشاره: برخی محققان میراث علمی امام سجاد(ع) را به سه بخش تقسیم کرده‌اند: روایات، ادعیه (به‌ویژه در صحیفه سجادیه)و رساله حقوق.
Powered by TayaCMS