كلمات كليدي : بدعت گذاران، اعتقادنامه، اعتقادنامه رسولان، اعتقادنامه نيقيه قسطنطنيه، اعتقادنامه آتاناسيوس
نویسنده : محسن گلپايگاني
واژه «creed» از ریشه لاتینی credo به معنای «من معتقدم» است و اعتقادنامه رسولان که شاید معروفترین اعتقادنامهها باشد با این کلمات آغاز میشود: «من به خداوند معتقدم...». خود این لغت لاتینی ترکیبی از دو کلمه «corcordis» به معنای «قلب» و «dodere» به معنای «جای دادن» میباشد که این کلمه مرکب، کنایه از اعتقاد قلبی داشتن به کسی یا به چیزی است.[1]
تفاوت اعتقادنامه و اعترافنامه
در سنت مسیحی اعتقادنامه یعنى بیانیهاى فشرده، رسمى (قانونى) و معتبر که حاوى نکات مهم اعتقادات مسیحى است و توسط شورایی که از (تقریبا) تمامی الهیدانان مسیحی تشکیل یافته، صادر میگردد و کل جامعه مسیحی، با آنها آشنا بوده و ملزم به اجرای آن است؛ به همین دلیل واژه «اعتقادنامه» هرگز در مورد بیانیههای اعتقادی مربوط به یک فرقه خاص بکار نمیرود؛ بلکه در مورد اخیر از واژه «اعترافنامه» یا «اقرارنامه» استفاده میشود. البته شایان ذکراست که این دیدگاه درباره تفاوت اعترافنامه و اعتقادنامه همگانی نیست بلکه برخی قائل به عدم فرق بین این دو بوده و آنها را به جای هم استعمال میکنند. اعتقادنامهها به لحاظ اعتبار، در رتبه پایینترى در قیاس با کتاب مقدس قرار دارند؛ ولی با این حال از اعتبار و ارزش خاص و بىبدیلى برخوردارند. اعتقادنامهها ((Creeds در درجه دوم از اهمیت و اعتراف نامهها در درجه پس از آن قرار دارند .[2]
دلایل تهیهی اعتقادنامهها
مسیحیان به چند دلیل این چنین بیانههایی را تنظیم نمودهاند تا طرحی کلی از مواضع اعتقادی آنان باشد. در دوره آباء، دو اعتقادنامه در سراسر کلیسا معتبر و محترم شمرده میشد. شاید علت پیدایش این اعتقادنامهها، نیاز شدید به ارائه خلاصهای سهلالوصول از آیین مسیحیت بود که در مناسبتهای عمومی قابل استفاده باشد. مهمترین مناسبت، آیین تعمید بود و کلیسا در صدد آن بود تا هر نو کیشی که مایل به تعمید است، اعتقادات خود را آشکار کند.[3] در آغازین قرنهای ظهور مسیحیت، داوطلبان تعمید، دستورالعمل کوتاه و مختصرى از اعتقادات را که جزئیات آن در مناطق مختلف متفاوت بود؛ قبول داشتند. تا این که در قرن چهارم میلادى، این اعترافات تعمیدى شکل یک پارچهترى یافت و به پیروى از «متى ۲۸: ۱۹» ساختارى سهگانه پیدا نمود.[4]
از دیگر دلایل صدور اعتقادنامهها این بود که بعضی از گروههای بدعتگذار در کلیسای اولیه ادعا کردند که مسیحیان با وجدان سلیم میتوانند تقریباً به هر چیزی اعتقاد داشته باشند. بعضی از گروهها میگفتند که عیسی واقعاً از میان مردگان برنخاست، بلکه فقط "به نظر میآمده" که مرده و برخاسته است. بعضی دیگر هر نوع ارتباط بین عیسی و خدای کتاب مقدس را انکار میکردند.[5]
بروز چنین مناقشات و اختلافات فکرى و عقیدتى و ظهور فرقههاى بدعتگذار و جریانهاى دگراندیش، جامعهی مسیحى را ناچار ساخت تا براى حفظ انسجام و یکپارچگى درونى خود، اعتقادات و مبانى پذیرفته شدهاش را در قالب بیانیههایى فشرده گردآورى کند. بنابراین اعتقادنامهها به آنان کمک کرد تا مواضع خود را روشن کنند و با یک بیانیه رسمی با تعالیم بدعتگذار مخالفت کنند. اعتقادنامههای اولیه برای آموزشهای دینی و غالباً در آیینهای دینی به کار برده میشدند.[6]
مهمترین اعتقادنامههای مسیحی
«اعتقادنامه رومى یا کاتولیکی قدیم» (Old Roman Creed): این اعتقادنامه، بسیار کوتاه بوده و امروزه اعتقاد بر آن است که اعتقادنامه رسولان، برگرفته و بسطیافتهی این اعتقادنامه است. خود اعتقادنامه رومى قدیم نیز از متون قدیمىتر و سادهتر که مبتنى بر فرمان تعمیدى خداى سه گانه است شکل یافته بود (متى ۱۹:۲۸).[7]
«اعتقادنامه رسولان یا حواریون» (Apostles Creed): یکی از نخستین اعتقادنامهها عبارت است از اعتقادنامه رسولان؛ این اعتقادنامه برای مبارزه با بدعت گنوسیگری تدوین گردید و بدین دلیل به این نام خوانده شد که آموزههای اساسی مسیحیت را دربرداشت؛ آموزههایی که در کلیسای رسولی اساسی تلقی میشدند و مورد باور بودند.
اعتقادنامه رسولان را خود رسولان ننوشته بودند، بلکه تاریخ آن به اعتقادنامه رومی قدیم بازمیگشت. این اعتقادنامه به شکل کنونیاش شاید قبل از اواسط قرن هفتم وجود نداشته و ظاهراً اولینبار توسط قدّیس پیرمینیوس(st. Pirminius) در اوایل قرن هشتم میلادى نقل شده است، هر چند شواهدی در دست است که از اعتقادنامه تعمیدی که در کلیسای رم در قرن دوم به کار برده میشد، گرفته شده است. اعتقادنامه رسولان کوتاه است و خلاصهای است از اعتقاد به پدر، پسر و روحالقدس، زندگی عیسی و رسالت او و حیات کلیسا:
«من به خدا، پدر، قادر مطلق، خالق آسمان و زمین اعتقاد دارم.
به عیسی مسیح، تنها پسر او، خداوند ما، اعتقاد دارم.
مادر او مریم باکره با قدرت روحالقدس حامله گشت و او را به دنیا آورد.
او تحت آزار و اذیت پنطیوس پیلاطس قرار گرفت، به صلیب کشیده شد، مرد و به خاک سپرده شد. او بر مردگان نازل شد. در روز سوم از مردگان برخاست.
او به آسمان صعود کرد و در سمت راست پدر نشست و دوباره برای قضاوت دربارة مردگان و زندگان باز خواهد گشت.
به روحالقدس، کلیسای کاتولیک مقدس، شام قدیسان، بخشش گناهان، رستاخیز ابدان و زندگی جاوید اعتقاد دارم».
«اعتقادنامه نیقیه-قسطنطنیه» (Niceno-constantinopolitan Creed) (اعتقادنامه نیقیه اولیه که درسال 325م به تصویب رسیده و در شورای قسطنطنیه در سال 381م؛ مورد تجدیدنظر قرار گرفت): اعتقادنامه رسمی کاتولیکهای رومی و مسیحیان ارتدکس است و بعضی از کلیساهای پروتستان نیز آن را قبول دارند. این اعتقادنامه در آیین عبادی به عنوان بیان مشترک اعتقادات به کار برده میشود. در قرن یازدهم، عبارت فیلوکیو (و از پسر) توسط مسیحیان غرب رسماً به این اعتقادنامه افزوده شد. این عبارت به این معنا بود که روح القدس علاوه بر پدر از پسر نیز صادر شده است. در اعتقادنامه نیقیه در سال 325 تصویب شده بود که روح القدس از پدر صادر شده است؛ اما کلیسای رم، پسر را نیز در این امر شریک میدانست و با پدر به شکل یکسان در این عمل مؤثر میدانست. کلیسای شرق از پذیرش این دیدگاه کلیسای رم، سر باز زد. [8] این افزایش منشأ نزاعی طولانی بین کاتولیکهای رومی و مسیحیان ارتدکس بوده است.[9] رسم و عادت کنونى خواندن اعتقادنامه (نیقیه) در مراسم عشاى ربانى از قرن پنجم میلادى شروع شد و در این زمان بود که این اعتقادنامه به عنوان یک رسم محلى در شرق شناخته شد. ولی این اعتقادنامه تا سال ۱۰۱۴م در مراسم عشاى ربانى در کلیساى روم جایى نداشت.[10]
«اعتقادنامة آتاناسیوس» (Athanasian Creed) (بین سالهای 381 و 438م): به آتاناسیوس منسوب است، اما او آن را ننوشته است. در این اعتقادنامه آموزههای تثلیث و تجسد مطرح میشود و بیان میدارد که کسانی که به این آموزهها اعتقاد ندارند محکوم به لعن و نفرین خواهند بود. این اعتقادنامه تا این اواخر فقط در کلیساهای مسیحی غرب به کار برده میشد.[11]
«اعتقادنامه کالسدون» (Chalcedonian Creed)(۴۵۱م): که برآموزه وحدت شخصی عیسی مسیح در دو طبیعت (الاهی وانسانی) تأکید میکند: «ما اقرار میکنیم که پسر یگانه خداوند عیسی مسیح در آن واحد، کامل در الوهیّت و کامل در انسانیت است. خدای واقعی و انسان واقعی است. از یک طرف با پدر در الوهیّت از یک گوهر است و از طرف دیگر با مادر در انسانیّت شریک است. دارای دو طبیعت، بدون ادغام، بدون تغییر، بدون تقسیم و بدون جدایی. این دو طبیعت از طریق تجسّم، به طور هماهنگ در یک شخص دارای یک ذات، کنار هم قرار داده شدهاند. این اختلاف دو ماهیت بههیچ وجه، بهواسطه اتّحاد با یکدیگر قابل فنا و انهدام نیست ....».[12]
«اعتقادنامه ترنت»: شورای ترنت در سال ۱۵۶۴م اعتقادنامه رسمی کوتاهی را به تصویب رساند که خلاصه تصمیمات آن شورا را به شکل قابل فهمتری در بر داشت. مقررشد که این اعتقادنامه در کلیساهای بخش، قرائت و بر نوکیشان الزام شود:
«با ایمانی استوار معتقدم و اقرار میکنم به همه و هر یک از چیزهایی که در آن اعتقادنامه گنجانیده شده است و کلیسای مقدس رومی از آن استفاده میکند....».[13]
از میان اعتقادنامههای فوقالذّکر، سه اعتقادنامه رسولان، نیقیه-قسطنطنیه و آتاناسیوس از دیگر اعتقادنامهها معروفترند و درجهان مسیحیت شمول و کاربرد بیشتری دارند. حتّی میتوان ادّعا نمود که بنابر تعریفی که از اعتقادنامه ارائه شد؛ اطلاق نام اعتقادنامه حقیقتاً تنها بر این سه صحیح است و سایر اعتقادنامهها بیشتر شبیه به اعترافنامه هستند.
اعتقادنامهها در بین فرقههای مسیحی
بین مسیحیان ارتدوکس، اعتقادنامه «نیقیه _قسطنطنیه» که غالباًدر مراسم عشای ربانی بکار میرود؛ معتبربوده و زیربنای ارتدوکس خوانده میشود.[14]
درمیان کاتولیکهای رومی اعتقادنامههای سه گانه رسولان، نیقیه و آتاناسیوس معتبر بوده و هر سه در مراسم عشاء ربانی به کار میروند. همچنین آنان در مراسم تعمید از اعتقادنامه رسولان بهره میبرند.[15]
انگلیکنها نیز سه اعتقادنامه کاتولیکها را میپذیرند. اینان اعتقادنامه رسولان را در مراسم اعتراف تعمیدی و اعتقادنامه نیقیه را در مراسم عشاء ربانی، بکار میبرند و اعتقانامه آتاناسیوس را در روزهای معینی از سال قرائت و یا با آواز بلند میخوانند.[16]
درکلیسای لوتری بیشتر از اعتقادنامهها، اسناد اعترافی نظیر اعترافنامه «آوگسبورگ» مورد توجه است.
کلیسای پروتستانی اصلاحی اعتقادنامههای کلیسای کاتولیک را به رسمیت میشناسد اگر چه عملاً اعتقادنامههای نیقیه و آتاناسیوس نقش ناچیزی را دارند.[17]
باید توجه داشت که اعتقادنامهها جزء همه کلیساهای مسیحی نیستند. آنابپتیستها، کواکرها و "ادونتیستهای روز هفتم"، اعتقادنامهها را به عنوان قواعد ایمان خود قبول ندارند و در واقع میتوان عضو یکی از این فرقهها بود، بدون اینکه اعتقادنامه خاصی را پذیرفت. بسیاری از باپتیستها و کلیساهای جماعتگرا فقط تا حدی بر بیانیههای فرقهای تکیه میکنند و ترجیح میدهند که هر کلیسای محلی بر اساس پیمان خود سازمان یابد. بعضی از کلیساهای دیگر اعتقادنامههای قدیمی را در عبادات خود به کار میبرند و با این حال، برای گسترش بیانیههای اعتراضی جدید تلاش میکنند. فرقة شاگردان مسیح بر اساس این عبارت «نه هیچ اعتقادنامهای بلکه فقط مسیح» بنیان گذاشته شد. نگرش ضد اعتقادنامهای مخالف هر نوع اعتقادنامهای است که به عنوان قاعده ایمان مطرح باشد و مخالف نگرش اعترافی است که معتقد است اعتقادنامه برای زندگی در کلیسا ضرورت دارد.
بیشتر کلیساهای مسیحی دارای اصول رفتاری یا عملی مورد اتفاق هستند و بیشتر آنها به نحوی الزامات عضویت در کلیساهای خود را معین کردهاند. اما نه همة کلیساها اعتقادنامه دارند و نه همة آنها علاقهمند به داشتن اعتقادنامه هستند.[18]