دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تاریخ کلیسا قرن چهارم 4 Church history; the 4th century 4

No image
تاریخ کلیسا قرن چهارم 4 Church history; the 4th century 4

كلمات كليدي : تاريخ، كليسا، گرايشها، يكتاپرستي، طبيعت عيسي، كتاب مقدس

نویسنده : محمد صادق احمدي

در ادامه روایت قرن چهار کلیسا و با گذر از اوضاع سیاسی، فرهنگی و دینی مسیحیان و پس از آشنایی نسبی با اندیشمندان؛ اکنون به معرفی گرایش‌های مهم موجود از دین مسیح در این دوره و نحوه تعامل کلیسا با این گرایش‌ها می‌پردازیم.

قرن چهار با توجه به گرایش سیاستمردان به مسیحیت، قرنی بود که مسیحیت را با چالش‌های جدی مواجه کرده بود. زیرا با اقبال امپراتوری به مسیحیت و اعلام رسمی شدن مسیحیت، مردم گروه‌گروه به مسیحیت روی آوردند و در این بین آنچه برای مسحیت به ارمغان می‌آمد، افکار متفاوت و برداشت‌های مختلف بود که از فرهنگ یونانی و رومی و ایرانی و دیگر تمدن‌ها به درون مسیحیت سرازیر می‌شد.

البته این تنوع افکار و استعداد یک نقص نبود و در واقع موهبت بود، اما نیازمند تدبیر صحیح رهبران مسیحیت بود تا از فرصت بدست آمده نهایت استفاده را ببرند. اما اینگونه نشد و این اختلاف درونی به شکاف در تنه مسیحیت انجامید.

*خدای واحد و آریانیزم[1]

بیان نقطه آغاز دقیق برای نهضت یکتاپر ستی و به تبع آن آریانیزم، درست مثل تعیین تاریخ دقیق برای نهضت اصلاح دینی و انتساب آن به لوتر است. در حقیقت ریشه‌های نزاع برای یکتاپرستی را باید در گرایش امپراتور به مسیحیت و رسمی شدن آن پی گرفت. زیرا در این زمان امپراتور به نوعی رهبر امت مسیحی به حساب می‌آمد. بنابر این ناخودآگاه از امپراتور خواسته می‌شد که در بحث‌های الهیاتی دخالت کند. [2]

جدای از امور سیاسی به لحاظ مذهبی مسیحیان که در حاشیه امن قرار گرفته بودند با تبادل آراء با یکدیگر در مواردی به تأیید هم و در مواردی هم به مخالفت با یکدیگر پرداختند. اما بین این دانشمندان نه تنها توافق حاصل نشد، بلکه کار به مجادلات و مناظرات تلخ هم کشید. [3]

نزاع برای یکتاپرستی

یکی از مهم ترین مواردی که الهیدانان در این قرن برای آن به نزاع پرداختند؛ مسأله الوهیت مسیح بود. از آنجا که این نزاع با نام آریوس گره خورده بنابر این از شروع اعتراض او، آغاز رسمی این نزاع را پی می‌گیریم.

نزاع از اینجا شروع شد که الکساندر، اسقف اسکندریه، برای کشیشان خود در مورد «سر تثلیث در توحید» موعظه می‌کرد. کشیش آریوس اعتراض کرد وگفت: این سخن سر از چند خدایی در می‌آورد. زیرا اسقف گفته بود: «خدا همیشه هست، پسر همیشه هست و پسر بدون تولد در پدر حضور دارد».

هدف آریوس اثبات بسیط بودن و یگانگی خدایی بود که چون روح محض بود، نمی‌توانست با جهان مادی ارتباط مستقیم داشته باشد. بنابر این طبق نظر آریوس وجود یک واسطه ضروری بود. این واسطه همان پسر بود که هرچند قبل از شروع زمان به وجود آمده بود، ولی یک مخلوق بود وموجودی واسطه و جدای از پدر بود. [4] [5]

اما الکساندر آرام ننشست و آریوس را از شهر اخراج کرد. آریوس خود در نامه ای طولانی و گلایه آمیز از ستم‌های کلیسا می‌گوید: ... اسقف سر و صدای زیادی درباره ما به راه می‌اندازد و به سختی ما را آزار می‌دهد... یوسبیوس، برادر شما در قیصریه، تئودتوس، آیتیوس و همه اسقفان شرق، اناتیما (ملعون) اعلام شده‌اند؛ زیرا ایشان می‌گویند: خدا بدون آغاز در پسرش وجود داشته است... ما مورد آزار قرار می‌گیریم چون میگوییم پسر آغازی داشت اما خدا بدون آغاز است. این واقعا علت آزار ماست؛ همچنین به سبب اینکه می‌گوییم او از عدم پدید آمده است... .[6]

مشاجره بین آریوس والکساندر از اسکندریه خارج شد ودر تمام کلیساهای مشرق مورد بحث قرار گرفت بدین سان تمام امپراتوری به آشوب کشیده شد. قسطنطین از این تفرقه بیمناک شد و با بیان اینکه هر دو اندیشه یکسان صحیح هستند، سعی کرد گروه‌ها را متحد کند. او با نوشتن نامه‌ای که حاکی از عدم اعتقاد او به دیانت مسیح است و با عباراتی نظیراینکه «... اینها مسائلی هستند که فقط بی‌کاری محرک آنهاست و جز برای حدت ذهن فایده ای ندارد... کارهایی است احمقانه و در خور کودکان بی تجربه، نه شایسته کشیش‌ها یا افراد معقول».[7]

در نتیجه و با فراگیر شدن اعتراضات در سطح مملکت امپراتور در سال 325 شورای نیقیه را تشکیل داد و شخصا برخی از نشست‌های شورا را ریاست کرد و تمام هزینه‌ها را پرداخت. به گفته یک نویسنده مسیحی:«این نخستین بار بود که کلیسا خود را تحت سلطه و ریاست رهبر سیاسی می‌دید. مسأله رابطه کلیسا وحکومت که مسأله‌ای مزمن و ریشه دار است، بطور مشخص از همین جا شروع شد».[8]

اما در نهایت و با اغراض سیاسی، محکومیت یکتاپرستان تایید شد و حکم به سوزاندن کتاب‌های ایشان داده شد و برای دارندگان این کتابها حکم اعدام صادر شد. یکی از علل اصلی محکومیت ایشان این استدلال آتاناسیوس بود که اگر سخن یکتاپرستان پذیرفته شود، لازمه اش این است که کلیسای مسیح به سبب بت پرستی مقصر باشد.[9] این در حالی بود که اکثر روحانیون خصوصا در شرق با مفاد این اعتقاد نامه مبنی بر الوهیت مسیح مخالف بود و از پذیرش آن سرباز زدند.[10]

*روح القدس: فرشته و نه خدا

امپراتور تئودوسیوس و اتحادی دیگر!

پس از آنکه کنستانتین برای ایجاد اتحاد و جلوگیری از تفرقه در حکومتش شورای نیقیه را تشکیل داد؛ نیم قرن بعد و با روی کار آمدن تئودوسیوس این واقعه بار دیگر تکرار شد تا ریشه یکتاپرستان خشکانده شود.

با روی کار آمدن تئودوسیوس در روم شرقی به سال 379، او که خود از اهالی روم غربی و از امپراتوران طرفدار اعتقاد نامه نیقیه بود، برای استقرار اتحاد در امپراتوری به دنبال ارتباط نزدیک با اسقف روم، پاپ داماسوس، بر آمد.[11] از همین رو برای نزدیکی به داماسوس ابتدا دستور تشکیل شورایی در قسطنطنیه را صادر کرد و پس از آن مسیحیت را تنها دین رسمی امپراتوری اعلام کرد.

با توجه به غریب بودن حکم نیقیه برای الهی دانان و مردم و با وجود رعب و وحشت حاکم بر یکتاپرستان، هنوز تفکر یکتاپرستی در میان مردم رواج داشت. وجود تفکر یکتاپرستی نه تنها به معنای نفی الوهیت مسیح بود؛ بلکه الوهیت روح القدس را نیز منتفی می‌دانست. کسی که با این نوع نگرش به شهرت رسید، ماکدونیوس بود.

این دو اعتقاد سبب اصلی تشکیل این شورا توسط امپراتور بودند.

*عیسای بدون روح (آپولیناریانیزم)

در کنار باور به انسان بودن عیسی و فرشته بودن روح القدس، باور سومی آغاز شده بود که بر مبنای تفکرات نیقیه‌ای و نه یکتاپرستی رشد کرده بود. این باور از آپولیناروس شروع شد که از مخالفان سرسخت آریوس بود.[12] او که می‌خواست خدا بودن عیسی را اثبات کند، معتقد شد که در عیسی بجای روح انسانی کلمه الهی قرار دارد. البته تعداد کمی از مردم نظر او را پذیرفتند.

در نهایت امپراتور بدون توجه به نظریات یکتاپرستان و با تشکیل شورای قسطنطنیه، به کمک پاپ داماسوس این سه تفکر را محکوم کرد:

1- یکتاپرستی و آریانیزم: که با وجود پدران کاپادوکیایی و دفاع پر شورشان بیش از قبل مطرود شد.

2- ماکدونیانیزم: در شورا 36 نفر اسقف پیرو ماکدونیوس حضور داشتند. ایشان قائل به مخلوق‌بودن روح‌القدس بودند. در پایان شورا و در نتیجه دخالت امپراتور در یک مسأله دینی، ایشان در اعتراض به اعتقاد نامه شورا را ترک کردند، اما بر پا کنندگان شورا به شدت این تفکر را رد کردند. [13]

3- آپولیناریانیزم: که عیسی را صاحب روح انسانی نمی‌دانست و در نتیجه انسانیت او را رد می‌کرد.

این اعتقاد نامه به دلیل تأکید مجدد بر نیقیه به مقبول ترین اعتقاد نامه در میان مسیحیان جهان تبدیل شد؛ اما از نظر کلیسای شرق و غرب یک مورد این اعتقاد نامه مشکل داشت و مورد تفاهم نبود. در کلیسای شرق باور بر این بود که روح القدس از پدر صادر می‌شود، اما در کلیسای غرب این باور مورد قبول بود که روح القدس از پدر و پسر صادر می‌شود. بنابر این در غرب رسم شد که عبارت «و از پسر» نیز به اعتقادنامه اضافه شود.[14]

اما در نهایت نکته‌ای باقی می‌ماند و آن به گفته جُوان گریدی (الهی‌دان مسیحی) سؤالی است که اینجا مطرح می‌شود: که با توجه به اینکه چنین تعلیماتی در بسیاری از مکاتب فکری اولیه بدعت گذار و غیر راست کیش وارد شد؛ حال اگر این عقاید بدعت آمیز درست باشد، در این صورت، مسیحیت آن گونه که گسترش یافته ممکن است کاملا از آن منبع اصلی منحرف شده باشد؛ و اگر این گونه باشد، آیا این انحراف اتفاقی است یا از روی طرح و نقشه؟[15]

قانونی شدن کتاب مقدس

کتاب مقدس یهودی سرانجام پس از دوهزار سال در شورای جامینا رسمیت نهایی یافت. این مسأله مسیحیان را به چاره جویی برای رسمیت دادن به کتابهای مسیحی کرد تا این دین نوپا در برابر یهود متنی مستقل داشته باشد.

اما در مورد این مسأله نه تنها توافقی بدست نیامد؛ بلکه چندین قرن اختلاف درباره متن مقدس مسیحی را دامن زد. شاهد این مسأله اختلافاتی است که در متون بجا مانده از آباء کلیسا در مورد کتاب مقدس مشاهده می‌شود. اما سرانجام مسیحیتی که پیرو کلیسا و شوراهای رسمی آن بود در اواخر این قرن فهرستی از کتب مقدس را تایید کرد و به رسمیت شناخت.

نخستین بار در سال 397 میلادی در اولین شورای کارتاژ این 27 کتاب تایید شده و رسمیت یافتند[16] که البته تا سالها در پذیرش این فهرست اختلاف نظر وجود داشت و کتابهایی مانند مکاشفه یوحنا چندین سال بعد پذیرفته شدند و اعتبار برخی هم در زمان اصلاحات دینی زیر سؤال رفت.

مقاله

نویسنده محمد صادق احمدي
جایگاه در درختواره ادیان ابراهیمی - مسیحیت

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

پناهنده Refugee

پناهنده Refugee

اصطلاح «پناهنده»، «پناهندگان» و «پناهندگی» از جمله اصطلاحاتی است که در نظام حقوق بشر بسیار متداول بوده و به کرات مورد استفاده قرار گرفته است.
الزام آور Binding

الزام آور Binding

اصطلاح «الزام‌آور» از جمله اصطلاحاتی است که در نظام حقوق بشر در ترکیب‌‌‌‌های مختلفی از جمله «معاهده الزام‌آور»
اعلامیه استقلال Declaration of Independence

اعلامیه استقلال Declaration of Independence

از جمله مهمترین تحولات مربوط به دوران اواخر عصر روشنگری، وقوع حوادث سیاسی و انقلاب‌های حقوق بشری و جنبش‌های آزادی خواهانه‌ای است که دست آوردهای حقوق و آزادی‌های فردی مهمی از آنها ناشی شده است.
No image

پروتکل Protocol

واژه «پروتکل» از جمله واژگانی است که در نام‌گذاری برخی از مهمترین اسناد حقوق بشری متعلق به نظام‌های بین المللی و منطقه‌ای حقوق بشری نیز به  کار گرفته شده است.
پروتکل اختیاری مربوط به میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی

پروتکل اختیاری مربوط به میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی

بی‌تردید میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی (1966)

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS