دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

خاندان بهنیا

No image
خاندان بهنیا

كلمات كليدي : تاريخ، پهلوي، بهنيا، مشاورالسلطان، بنگاه آبياري، وزارت دارايي

نویسنده : مرتضي حسني نسب

خاندان بهنیا از جمله افرادی بودند که در طول حیات سیاسی خود در دوره پهلوی، از خود نام بدی به جا نگذاشتند و در برخی موارد با اقدامات شاه نیز به مخالفت پرداختند که مخالفت عبدالحسین بهنیا با اصلاحات ارضی شاه از این جمله است؛ درباره ریشه این خاندان و همچنین زندگی‌نامه خلیل مشاورالسلطان پدر ابوالحسن و عبدالحسین اطلاع چندانی به دست نیامد.

ابوالحسن بهنیا

ابوالحسن بهنیا فرزند خلیل مشاورالسلطان در سال 1289ه.ش در شهر تهران به دنیا آمد. وی پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی در تهران، برای ادامه تحصیل عازم فرانسه شد و در دانشگاه پاریس در رشته مهندسی پل و شوسه فارغ التحصیل گردید. پس از فارغ التحصیلی به ایران بازگشت و در وزارت راه به عنوان مامور راه‌سازی در خوزستان مشغول به کار گردید. پس از مدتی به سمت رئیس منطقه مرکز و جنوب در امور راه شد. از دیگر مشاغل مهم وی، ریاست بنگاه آبیاری بود. وی از دوستان نزدیک خانواده زاهدی بود و با ایشان رفت و آمد خانوادگی داشت.[1]

مهم‌ترین فعالیت وی در طول زندگی خود، به دست‌آوردن منصب وزیری بود. وی در دوره نخست‌وزیری جعفر شریف‌امامی به وزارت راه برگزیده شد؛[2] ولی عمر وزارت وی بسیار کوتاه بود و پس از وی حسن شالبافان جایگزین وی در وزارت راه گردید.

همچنین در اوایل دهه 1360ه.ش وی به فعالیت در بخش خصوصی که از طرف شاه ایران بسیار حمایت شده بود، رفت. ماجرا از این قرار بود که در زمان دولت هویدا، ایران به خاطر بالارفتن قیمت نفت و افزایش تولید آن به ثروتی عظیم دست یافت و به نقل یک روزنامه فرانسوی «شاه همچون کسی بود که ناگهان عمه‌ای یافت. فورا آن عمه مرد. میلیون‌ها ارث باقی گذاشت. تازه هر سال هم دارایی تازه‌ای از او کشف می‌شد.» به همین جهت شاه ایران تصمیم گرفت تا از یک طرف قدرت نظامی خود را بالا ببرد و به پنجمین قدرت نظامی جهان (پس از آمریکا، شوروی، انگلیس و فرانسه) تبدیل شود؛ و از طرف دیگر به پنجمین قدرت صنعتی جهان نیز تبدیل گردد. به همین جهت ابتدا دستور داد تا قوای سه‌گانه هوایی، زمینی و دریایی فورا حداکثر احتیاجات خود را با مستشاری آمریکاییان اعلام و دریافت دارند؛ از طرف دیگر به حمایت از طرح‌های اقتصادی نمود و به همین جهت نمایندگانی از کشورهای خارجی از جمله ژاپن، کره، انگلیس، فرانسه و بلژیک برای به‌دست آوردن سود و پول فراوان و غارت کردن پولی که از نفت به دست می‌آمد، به ایران سرازیر شدند؛ مسعود بهنود نقل می‌کند: «هتل‌ها جا نداشت؛ وابسته‌های اقتصادی ممالک، هرکدام در خانه خود دو سه تن میهمان از میان هموطنان خود جا داده بودند. رابرت گراهام خبرنگار تایمز مالی خود شاهد بود که یک ژاپنی شب ناگزیر در مسجد بیتوته کرد. اتاق مدیران هتل‌ها را هم تخت زده بودند. همه، نقشه‌ای طرحی، پیشنهادی در کیف داشتند و دسته‌چکی از بانکی در سویس برای پرداخت رشوه‌ها. یورشی به مراتب وسیع‌تر از یورش جویندگان طلا به دره‌های تنسی و کالیفرنیا در پیش بود.» به همین جهت دولتمردان سابق نیز برای به دست‌آوردن کارهایی به بخش خصوصی رفتند که از جمله این افراد ابوالحسن بهنیا بود؛ بهنیا به جهت آشنایی با وزارت راه و سابقه وی در این وزارت، به این بخش رفت و در بخش خصوصی مشغول به فعالیت شد[3].

عبدالحسین بهنیا

عبدالحسین بهنیا فرزند خلیل مشاورالسلطان در سال 1283ه.ش در شهر تهران به دنیا آمد. وی پس از طی تحصیلات مقدماتی، برای ادامه تحصیل به مدرسه علوم سیاسی وارد شد و توانست از آن مدرسه فارغ‌التحصیل شود.

پس از فارغ‌التحصیل شدن از مدرسه علوم سیاسی، به وزارت دارایی وارد شد و در آنجا مشغول به کار گردید. وی مدت‌ها در این وزارت‌خانه اشتغال داشت و توانست به مشاغل بالایی نیز برسد؛ بهنیا پس از مدتی توانست به عنوان معاون وزیر در این وزارت‌خانه مشغول به کار گردد[4] و حتی مدتی نیز کفالت وزارت دارایی را برعهده داشت.

در سال 1340ه.ش و همزمان با نخست‌وزیر شدن علی امینی، عبدالحسین بهنیا به وزارت دارایی و گمرکات منصوب شد. از مهم‌ترین فعالیت‌های سیاسی وی مخالفت با اصلاحات ارضی بود که امینی نخست‌وزیر وقت در صدد تصویب آن بود[5]. این قانون گرچه به ظاهر برای حمایت از کشاورزان تصویب شده بود؛ ولی با کمی دقت در مورد وضع آن روزگار، می‌توان دریافت هدف از این قانون، محدود کردن قدرت مالکین بزرگ و جلب نظر کشاورزان بود[6]. عبدالحسین بهنیا هنگام طرح لایحه اصلاحات ارضی به شدت با آن مخالفت کرد و معتقد بود با بستن مالیات بر املاک بزرگ تدریجا می‌توان مالکیت‌های بزرگ را محدود ساخت و همچنین از صاحبان اراضی کوچک برای توسعه کشاورزی حمایت نمود. اعضای کابینه دولت با سخنان بهنیا به مخالفت برخاستند و به همین جهت وی از دولت استعفاء کرد؛[7] مهم‌ترین مخالف وی در این قانون، حسن ارسنجانی وزیر وقت کشاورزی بود؛ پس از وی جهانگیر آموزگار جایگزین بهنیا در وزارت دارایی و گمرکات شد.

در زمان نخست‌وزیری اسدالله علم بار دیگر عبدالحسین بهنیا به عنوان وزیر دارایی برگزیده شد. ولی به خاطر اصرار ارسنجانی وزیر کشاورزی بر اجرای قانون اصلاحات ارضی، بهنیا بار دیگر استعفاء کرد و غلامرضا برزگر به جای وی کفیل وزارت دارایی شد[8].

مقاله

نویسنده مرتضي حسني نسب
جایگاه در درختواره تاریخ ایران بعد از اسلام

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS