كلمات كليدي : تاريخ، پهلوي، خاندان دفتري، مشروطه، قاجار، رييس¬الوزراء، وزيردفتر
نویسنده : معصومه جمشيدي
حاج میرزامحسن آشتیانی یکی از فئودالها و ملاکین بزرگ آشتیان بود. در زمان نادرشاه افشار در آن منطقه یک نوع حکومت مستقل داشت و اجداد او نیز همه دارای اصل و نسب و از شخصیتهای مهم مملکت بودند. آقامحسن به کریمخان زند موقعی که مغضوب نادرشاه بود پناه داد و جان او را حفظ کرد. وقتی کریمخان به سلطنت رسید برای جبران محبتهای گذشته فرزندان میرزامحسن را برای احراز مقامات مهم نزد خود طلبید. آن سه فرزند عبارتبودند از: میرزاکاظم، میرزاهاشم و میرزاآقاسی. پس از فوت کریمخان آن سه برادر به دربار آقامحمدخان قاجار منتقل گردیدند. میرزاکاظم در زمان سلطنت کریمخان رتبه و مقام استیفای کل گرفت و در زمان آقامحمدخان قاجار نیز دارای قدرت و اقتدار کامل شد. وی در سال 1211(ه.ق) فوت کرد. شش پسر داشت که در دربار سلاطین قاجار از مقامات درجه اول بودند. در زمان فتحعلیشاه وجود چند نفر مستوفی و یکنفر مستوفیالممالک برای بازرسی به کارهایی که آقامحمدخان شخصاً انجام میداد لازم آمد. چند نفر میرزای جدید مانند میرزاحسن پسر میرزاکاظم و میرزامحمدتقی پسر هاشمخان و میرزاهادی پسر آقاسیبیک که نوادههای آقامحسن آشتیانی بودند و عدهای دیگر همگی در این دوره وارد خدمت استیفا شدند.[1] بازماندگان این خانواده در عصر دو پهلوی نیز از مقامات بلندپایه ایران بودند و به رییسالوزرایی و وزارت و مقامات دیگر مملکتی منصوب گردیدند. خانوادههای مستوفیالممالک، مصدق، دفتری، متیندفتری، معاون، میکده تماماً از بازماندگان میرزاکاظم هستند. فرزندان میرزاکاظم عبارت بودنداز: میرزاحسن، میرزابابا، میرزافضلالله، میرزامحمدعلی، میرزاعبدالله و میرزاحسینوزیر.[2] از این خانواده در طول تاریخ مشروطیت شش رییسالوزرا برخاسته است. میرزایوسف مستوفیالممالک صدراعظم ناصرالدینشاه، میرزاحسن مستوفی (مستوفیالممالک)، حسن وثوق (وثوقالدوله)، احمد قوام (قوامالسلطنه)، دکتر محمدمصدق (مصدقالسلطنه) و دکتر احمد متیندفتری.[3]
میرزاحسین وزیردفتر
فرزند میرزاکاظم و مردی فاضل و خوش خط و ربط بود. در جوانی مشاغل مهم را احراز کرد. او در حالیکه وزیر و پیشکار علینقی میرزارکنالدوله حاکم قزوین بود در اثر اهانت جوان هرزهای که از نزدیکان حاکم بود با تفنگ خودکشی کرد. تنها یک پسر از او باقی است به نام هدایتالله وزیردفتر.[4]
میرزاهدایتالله وزیردفتر
فرزند منحصر به فرد میرزاحسین آشتیانی که خودکشی کرد. در کودکی تحت حضانت عموی خود میرزاحسن مستوفیالممالک درآمد و برخلاف پسرعمویش میرزایوسف مستوفیالممالک به تحصیل علاقه داشت. در سلطنت ناصرالدین شاه و در کابینه صدارتعظمی مشغول به کار شد و از مشاورین نزدیک صدراعظم کبیر شد. در همین زمان به مصاهرت عمویش درآمد و از همین زمان رقابت بین او و میرزایوسف ایجاد شد. در 1275(ه.ق) به وزارت لشگر و در 1290 به جای میرزامحمدقوامالدوله[5] با لقب وزیردفتری به وزارت استیفا که همان مالیه باشد برگزیده شد. وزارت لشگر به میرزاموسی پسر میرزاهادی که از احفاد آقاسی بیک پسر آقامحسن آشتیانی و با قوامالدوله و میرزاهدایت نبیره عمو بود رسید.[6] در صدارت میرزاحسین خان سپهسالار قزوینی کلیه مشاغل میرزایوسف به میرزا هدایتالله واگذار شد. پس از چندی هدایتالله از مشاغل خود کنارهگیری کرد. پس از مرگ میرزا یوسف کلیه القاب و امتیازات او به فرزند 12سالهاش رسید نه به میرزاهدایتالله. پس میرزاهدایتالله (به امر ناصرالدینشاه) هرروز مستوفیالممالک خردسال را به وزارت استیفا میبرد ولی هرگز مهر استیفا را در اختیار او نگذاشت. طبق گفته عبدالله مستوفی «وزیردفتر و امینالسلطان طور دیگر فکر میکردند و نمیخواستند این آقازاده آقا شود. فکر وزیردفتر این بود که از خود چیزی نظیر مستوفیالممالکی میرزایوسف بسازد و بهمین قصد با کندن مهری به سجع «نایب مستوفیالممالک» برای پسر خود میرزامحمدحسین خود را وزیر مالیه جلوه داد...»[7] سرانجام میرزا هدایتالله وزیر دفتر در وبای سال 1310 در سن 77 سالگی در تهران درگذشت. شغل و لقب او به فرزند ارشدش میرزاحسین واگذار شد و محمد پسر 9 سالهاش نیز مصدقالسلطنه لقب گرفت.[8]
میرزامحمدحسین یا میرزاحسین آشتیانی
پسر بزرگ میرزاهدایتالله که از اواسط سال 1296(ه.ق) به نیابت وزارتدفتر[9] که پدرش از سال 1290(ه.ق) وزیر دفتر شده بود، منصوب گردید. بعد از وفات پدرش در 1310 (ه.ق) به وزارت دفتر رسید. امینالسلطان چندماهی بعد از ورود مجدد خود وی را سرکار آورد.[10] وی با پدرش بسیار تفاوت داشت. به این معنی که اخلاقاً مردی صحیحالعمل ولی بسیار ضعیفالنفس و آلت بلااراده امینالسلطان میرزاعلی اصغرخان صدراعظم بود و چون خود را برآورده امینالسلطان و اطاعت از او را بر خود واجب میشمرد، در مقابل او هیچگونه رأیی از خود نداشت و در حقیقت وزارت دفتر از این تاریخ غیرمستقیم جزء یکی از ادارات تابعه امینالسلطان درآمد و روز به روز بر خرابی دارایی کشور افزوده شد. وقتی که میرزاحسین وزیردفتر به تصویب امینالسلطان روی کار آمد مستوفیهای قدیمی که خود را بالاتر از او میدانستند چون نمیخواستند زیر بار او بروند به نفع پسران خود کنار رفتند.[11] مداخله امینالسلطان در مالیه خرابی مالیه را که از سه چهارسال قبل شروع شده بود تکمیل کرد.[12] میرزاحسینخان در همان روزهای نخست فرزند ارشد خود را که محمودخان نام داشت با اخذ لقب عینالممالک از ناصرالدینشاه به معاونت خویش انتخاب کرد و مهر وزارت در اختیار او قرار گرفت. میرزاحسین خان در دوران مظفرالدینشاه عملاً از گردونه خارج شد و امور مالی مملکت بین عدهای تقسیم گردید. وی در جوانی با دختر میرزامحمدخان قوامالدوله که از امنای دولت ناصرالدینشاه بود ازدواج کرد و صاحب پنج پسر شد به نامهای محمودخان عینالممالک، جوادخان معاونالسلطنه، عضدالملک، معتمدالملک و ارفعالملک.[13]
عضدالملک
فرزند میرزاحسین وزیردفتر کار خود را از نیابت مستوفیگری آغاز کرد و سرانجام مستوفی چند شهر گردید. فرزند او به نام دکتر محمد دفتری متولد 1289(ه.ش) تحصیلات پزشکی خود را در اروپا به پایان رسانید و به ایران بازگشت و مدیرعامل انجمن ملی حمایت از کودکان گردید. در دوره بیستم قانونگذاری از کنگاور به وکالت مجلس انتخاب گردید و چند ماهی وکیل مجلس بود که دکتر امینی نخستوزیر وقت مجلس را منحل کرد.[14]
محمود دفتری
معروف به عینالممالک فرزند ارشد میرزاحسین خان وزیردفتر[15] در سال 1243(ه.ش) تولد یافت. بعد از انجام تحصیلات مقدماتی و عالی، سالیانی چند به تحصیل ادبیاتعرب و ریاضیات پرداخت. وقتی به سن رشد رسید در وزارت استیفا که جدش میرزاهدایت الله وزیردفتر آن وزارتخانه بود، به عنوان سررشته دار وارد خدمت شد. تدریجاً مراحل رشد و ترقی را پیمود و به مقام مستوفیگری (پیشکار دارایی) رسید. چندی قبل از مشروطیت معاونت وزارت مالیه با او بود. در سال 1327(ه.ق) که وثوقالدوله وزیر دارایی شد، تشکیلات تازهای در آن وزارتخانه ترتیب داد و کشور را به هفت منطقه مالیاتی تقسیم نمود. اداره امور گیلان و مازندران و استرآباد را به او سپرد.[16] در سال 1306(ه.ش) که علیاکبر داور دادگستری را بنیان نهاد، عینالممالک را به خدمت قضا دعوت کرد و با رتبه هفت قضایی به ریاست یکی از شعب دیوان جزای عمال دولت (بعداً دیوان کیفر) گمارد. وی چندی در آن شعبه به کار قضا اشتغال داشت، سپس به مستشاری دیوان عالی کشور منصوب گردید و تا زمان فوتش در آن سمت بود. وفات وی در سال 1317 و در 74 سالگی اتفاق افتاد.[17] عینالممالک در جوانی با خانواده بهزادیهای مازندران ازدواج کرد و با اسداللهخان یمینالممالک اسفندیاری باجناق شد. وی چهار پسر و یک دختر دارد به نامهای: دکتر احمد متیندفتری، دکتر علیاکبر دفتری، دکتر عبدالله دفتری، سرلشگر محمد دفتری و تنها دختر وی نیز به همسری دکتر ابوالقاسم کیا فرزند شیخ مهدی و نواده شیخ فضلالله نوری درآمد.[18]
احمد متیندفتری
احمد متیندفتری ملقب به لقبهای اعتضادلشگر و متینالدوله فرزند میرزا محمودخان اعتضادلشگر (عینالممالک) در سال 1275(ه.ش) (1314(ه.ق)) در تهران تولد یافت.[19] در سال 1319(ه.ق) که پدرش اعتضادلشگر ملقب به عینالممالک شد، متیندفتری در 6 سالگی ملقب به لقب پدر خویش اعتضادلشگر شد و شغل پدر خویش را که لشگرنویسی بود اختیار کرد و از این تاریخ در این سن کم در جرگه لشگرنویسان درآمد.[20] احمد متیندفتری یکی از رجال و شخصیتهای گوش به فرمان دوره رضاخان بود. وی در 1306 وارد فعالیت اقتصادی در دادگستری شد و مراحل پیشرفت را پیمود و [21]در پستهای مختلف قرار گرفت، تا اینکه از 1315 تا 1318 به وزارت رسید. در زمان وزارت ریاست سازمان پرورش افکار را نیز بر عهده داشت.[22] از دیگر حوادث مهم در این زمان دستگیری و محاکمه 53 نفر[23] توسط اوست.[24] در آبان 1318 (به جای محمود جم) به نخستوزیری رسید. وی جوانترین نخستوزیر رضاخان بود که در اجرای دستورات این دیکتاتور سر از پا نمی شناخت و لحظهای تردید و تأخیر روا نمیداشت[25]. انتخاب او به نخستوزیری پس از آغاز جنگ جهانی دوم روی داد و رضاشاه که آلمان را برنده جنگ تشخیص داده بود، متیندفتری را که به حسن ارتباط با آلمانها شهرت داشت، انتخاب کرد. وی سابقه منشیگری سفارت آلمان را داشت. جم نیز که از ایادی انگلستان بود به وزارت دربار منصوب گشت. به این ترتیب منظور رضاشاه این بود که هم روابط نزدیک با آلمان را حفظ کرده باشد و هم انگلیسیها را از خود ناراضی نکرده باشد. امٌا در پی جنگ و آشفتگی اقتصادی که متیندفتری نتوانست مشکلات موجود را حل کند، ناگزیر پس از 8 ماه از طرف شاه عزل شد.[26] علت این برکناری طراحی یک کودتا با همکاری آلمانیها و حمایت دکترمصدق (پدرزن و عمویش) بوده است.[27] متیندفتری در کنار مشاغل سیاسی خود، از بدو تأسیس دانشگاه تهران تا تیر 1350 که در سن 75 سالگی درگذشت، به کار تدریس نیز اشتغال داشت. وی به زبانهای آلمانی، انگلیسی، فرانسه و عربی مسلط بود. چندین کتاب حقوقی تألیف کرد که در دانشکده حقوق تدریس می شد. [28] فرزند وی هدایتالله متیندفتری است که از فعالان سیاسی است. وی در سال 1339(ه.ش) به عنوان یکی از دوستداران آمریکا بورس همکاری افتخاری با کنگره را دریافت کرد.[29] همچنین وی با تشکیل جبههی ملی سوم در آن فعالیت داشت.[30] وی پس از پیروزی انقلاب جبهه دموکراتیک ملی را تأسیس کرد که اعضای مرکزی آن ناشناخته بود و به همین دلیل دوامی نیاورد.[31]
علیاکبر دفتری
فرزند عینالممالک در 1279(ه.ش) در تهران متولد شد. تحصیلات خود را در مدرسه ایران و آلمان ادامه داد. در 1298 وارد وزارت فوایدعامه شد. بعد به وزارتخارجه رفت. در سال 1306 بنا به دعوت داور شغل قضایی گرفت امّا مجدداً به وزارت امورخارجه بازگشت. بعد نایب سفارت ایران در برلن شد و در این مأموریت دکترای خود را در علم حقوق از دانشگاه برلن گرفت. سپس در سفارت ایران در کابل و آمریکا خدمت کرد. در سال 1318 و همزمان با نخستوزیری برادرش احمد متیندفتری شغل مهمی به او دادند ولی بعد از برکناری برادرش او نیز برکنار و به حبس افتاد. پس از خروج رضاشاه از ایران خانواده متیندفتری از زندان آزاد شدند. سپس علیاکبر دفتری به وزارت امورخارجه بازگشت و به آمریکا رفت. در آخرین روزهای فروردین 1324 بیات نخستوزیر، هیئتی را برای شرکت در کنفرانس سانفرانسیسکو انتخاب و اعزام کرد. ریاست این هیئت بر عهده منصورالسلطنه عدل (وزیر امورخارجه وقت) قرار داشت. علیاکبر دفتری نیز یکی از اعضای هیئت اعزامی بود.[32] سرانجام دفتری در 1325 در 46 سالگی بر اثر سکته درگذشت. وی در مأموریت افغانستان با دختر اعتلاءالملک خلعتبری سفیر وقت ایران در افغانستان ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد.[33]
عبدالله دفتری
فرزند عینالممالک و متولد 1282 در تهران است. پس از انجام تحصیلات در ایران به اروپا رفت و دکترای اقتصاد گرفت. پس از بازگشت به ایران به عضویت هیئت مدیره بانک رهنی منصوب شد. پس از مدتی به مدیرکل وزارت دارایی رسید. در سال 1321 که ابوالحسن ابتهاج به مدیرکلی بانک ملی انتخاب گردید، وی رابه معاونت بانک ملی برگزید و تا سال 1329 در آن سمت بود.[34] در کابینه رزمآرا در آبان 1329 به عنوان وزیر اقتصاد معرفی شد.[35] با قتل رزمآرا وزارت او هم منتفی شد. آخرین سمت او نماینده ایران در بانک بینالمللی[36] است که در همین سمت به علت تصادف با اتومبیل در حدود پنجاه سالگی درگذشت.[37]
محمد دفتری
فرزند محمود دفتری و متولد 1285 است. پس از انجام تحصیلات در دانشکده افسری تهران برای ادامه تحصیل به دانشکده سنسیر اروپا رفت. پس از بازگشت به ایران در دانشکده افسری چندی مربی بود. درجه سرهنگی گرفت و به رزمآرا رییس ستاد ارتش نزدیک شد. در 1326 از سوی رزمآرا به ریاست دژبان مرکز رسید.[38] در روز 15 بهمن 1327 که در دانشگاه تهران به شاه تیراندازی شد، وی حضور داشته است. فردوست در خاطرات خود درباره این واقعه سخن میگوید. «...در هنگام تیراندازی سرلشگردفتری خود را زیر اتومبیل مخفی کرده بود و زمانی که فهمیدند ضارب دیگر فشنگ ندارد، به جای دستگیری او سرلشگر دفتری دستور داد او را از بین ببرند و خود به او هجوم برد و چند تیر به او خالی کرد...»[39] جریان این سوءقصد در روزنامه اطلاعات آن روز منتشر شد.[40] در همان شب دفتری مأمور دستگیری آیتالله کاشانی شد. در 1328 درجه سرتیپی گرفت و در همان شغل مشغول زمینه سازی برای روی کارآمدن رزمآرا شد. در تیرماه 1329 رزمآرا به ریاست دولت رسید.[41] رزمآرا به محض اینکه به مقام نخستوزیری رسید، زاهدی را از ریاست شهربانی برکنار و افسر وفادار خود سرتیپ دفتری رابه جانشینی او برگزید.[42] در این زمان سران حزب توده از زندان قصر فرار کردند امٌا وی بازخواست نشد. اعلامیهای از سوی او در محکومیت سربازان خاین که کوتاهی کردند و موجب فرار این افراد شدند در روزنامه اطلاعات آن روز انتشار یافت.[43] امٌا با ترور رزمآرا از ریاست شهربانی کنار رفت. چندی ریاست گاردگمرک و زمانی فرماندهی مرزبانی با او بود. در زمان مصدق دوباره به ریاست شهربانی رسید، حضور وی را باید یکی از عوامل موفقیت کودتای مرداد 1332 در ایران دانست.[44] پس از سقوط مصدق بود که حکم دوم ریاست شهربانی خود را با امضای سرلشگر فضلالله زاهدی جانشین مصدق دریافت مینماید.[45] جریان کودتا نیز از مطالب منتشره روزنامه اطلاعات بود.[46] سرانجام شاه او را برکنار و سرلشگر علویمقدم را به جای او گماشت. وی به اروپا رفت و در 1334 به تهران بازگشت و درجه سرلشگری گرفت و ریاست اداره تسلیحات ارتش با او بود. دفتری در این سمت با ارتشبد عبدالله هدایت به خرید اسلحه و سوء استفاده پرداختند.[47] در حکومت امینی در ارتش مبارزه با دزدی و فساد آغاز شد و دادرسی ارتش عدهای را تحت تعقیب قرار داد و بازداشت نمود. از جمله دفتری رییس سابق تسلیحات ارتش. سرانجام در دادگاه به همراه عبدالله هدایت محاکمه و محکوم شد. (و به هشت سال زندان مجرد محکوم شد).[48] وی در 1356 درگذشت.[49] وی عضو حزب مردم بود که مناصبی نیز به او داده میشد؛ از جمله زمانی قائممقام دبیرکل حزب بود.[50]