24 آبان 1393, 14:6
كلمات كليدي : تاريخ، پهلوي، الكساندر، فيليكس، مشروطه خواهان
نویسنده : سعيده سلطاني مقدم
"الکساندر آقایان" از ارامنه ایران[1] و متولد 1264ش و فرزند آداریس ارمنی بود[2] و در انقلاب مشروطیت از آزادیخواهان به شمار میآمد، هنگامی که مجاهدین گیلان به سمت تهران در حرکت بودند تا با سرنگونی "محمدعلی شاه" قاجار پادشاه مستبد اساس مشروطیت ایران را پایهریزی کنند، الکساندر آقایان در دستهای از مجاهدین که تحت فرماندهی "یپرمخان ارمنی" بودند، حضور داشت. دکتر آقایان در ماجرای فتح تهران مینویسد: "پس از آنکه مجروحین را به مریضخانه بردم برای آنکه از اوضاع تهران مطلع بشوم، گوشی تلفن را به سیم تلفن میان تهران و قزوین وصل کردم و دو نفر از مجاهدین را که زبان روسی میدانستند، مامور کردم که به مکالماتی که میان سفارت روس و اداره راه شوسه تهران به پهلوی میشد، گوش بدهند، زیرا بیم آن میرفت که سفارت روس به قشون روس که وارد گیلان شده بود، دستور بدهد که از عقب سر اردوی ملی رهسپار تهران بشوند و مانع ورود مجاهدین به تهران گردند، ساعت هفت صبح بود که از سفارت روس به اداره راه انزلی خبر دادند که مجاهدین وارد تهران شدند، سرعت حرکت مجاهدین به طرف تهران نقشه روسها را خنثی نمود و فرصت برای آنها باقی نگذاشت که مانع ورود قشون ملی به تهران گردند"[3]
پس از فتح تهران توسط مشروطهخواهان او به سویس رفت و در «دانشگاه لوزان» در رشته حقوق تا اخذ درجه دکتری تحصیل کرد و بعد از آن به ایران بازگشت. دکتر آقایان تا قبل از تشکیلات جدید عدلیه که در سال (1305ه.ش) به وسیله "داور" «وزیر عدلیه» به وجود آمد، وکیل دادگستری بود که تحصیلات حقوق را در اروپا به پایان رسانده بود. دکتر آقایان در موقع تشکیلات جدید عدلیه از مشاوران و همکاران نزدیک "داور" به شمار میرفت و در تنظیم قوانین و راهنماییهای دیگر نقش موثری داشت. او در میان وکلا دادگستری نیز دارای موقعیت و احترام خاص بود، مراجعت خارجیان در مورد امور مربوط به دادگستری در ایام جنگ و سالها بعد از آن با او بود و به همین مناسبت محافل سیاسی و خارجی او را میشناختند. چون در موضوع کارهای حقوقی آنان مورد مشورت بود. دکتر آقایان در دوره پنجم شورای ملی از طرف ارامنه شمال به وکالت انتخاب شد و هم در این دوره مجلس بود که او موافق انقراض قاجاریه بود و نامش بین امضاکنندگان ماده واحده در رابطه با انقراض سلطنت قاجاریه و تشکیل مجلس موسسان به چشم میخورد. در آذرماه 1304 نیز به هنگام تشکیل مجلس موسسان، دکتر آقایان نماینده منتخب ارامنه جنوب بود. پس از دوران نمایندگی مجلس مشاغل وی وکالت دادگستری و استادی دانشگاه بود. او در سال (1312ش) وکالت "امینالتجار اصفهانی" را در دادگاهی که برای رسیدگی به موضوع رشوه دادن "امین التجار" به "تیمور تاش" وزیر دربار و مرد شماره دو ایران که به دلایل سیاسی مورد غضب "رضاخان" واقع شده بود، به عهده داشت. او در سال 1314 که گروه کمونیسیت 53 نفر دستگیر و زندانی شدند، دکتر آقایان وکالت "دکتر بهرامی" یک از اعضای 53 نفر را به عهده گرفت. "جهانشاه لو افشار" در خاطراتش دفاعیات دکتر آقایان را کلی و علمی میداند و میگوید که او فقط به شکل دادگاه اعتراض داشت. دکتر آقایان در دفاعیاتش تعجبش را از این نکته بیان میکند که نخستین بار است که من در کشورمان میشنوم و میبینم، گروهی جوان جز از کتاب درسی کتاب دیگری نیز خواندهاند. نه تنها شما نباید اینها را جوانها را زندانی کنید، بلکه باید به اینها جایزه هم داد تا دیگر جوانان به خواندن کتاب تشویق شوند و به دانش روی آورند و دانشمند شوند.[4] گفتار دکتر آقایان در همان روز به پایان نرسید و بقیه آن برای روز دیگر باقی ماند؛ اما گویا پس از آن صحبتها آن روز از سوی دستگاه شهربانی به او تذکر داده شده بود و دنباله صحبتهای او گرمی و استدلال گذشته را نداشت و در پایان جلسه دادگاه برائت متوکلین خود را خواستار شد.[5] "جلال عبده" که خود در این زمان دادستان نظامی وکلا بوده شرح جریان را در خاطراتش میآورد، دکتر آقایان اظهار داشته بود که داشتن کاپیتال (سرمایه) کارل مارکس جرم نیست و حاکی از فعالیتهای صاحب کتاب در ترویج عقاید اشتراکی نمیباشد، ماموران شهربانی به عنوان تماشاچی، دادگاه علیه او گزارش میدهند و "متین دفتری" وزیر دادگستری، "جلال عبده" را مامور تعقیب این موضوع میکند، "عبده" مینویسد:" لطفی متذکر شد که بعضی از وکلا از جمله دکتر آقایان از حدود خود خارج شده و باید تنبه شوند" عبده بعد از بررسی پرونده در گزارش خود در مورد دکتر آقایان مینوسید:" کاپیتال مارکس یک کتاب علمی، تحقیقی و درسی است و در امتحانات دکترای اقتصاد دانشکده حقوق و اقتصاد در پاریس تجزیه و تحلیل نظرات مارکس؛ از جمله سوالات ممتحنین میباشد و خود او نیز علاوه بر مطالعه در میان کتابهای خود یک نسخه از آن را نیز با خود به ایران آورده است و گذشته از همه اینها وکیل مدافع اصولا نسبت به اظهاراتی که حین دفاع مینماید، مصونیت دارد."[6] یکی دیگر از مدافعات جنجالی وی دفاع از "مختاری" رییس شهربانی رضاخان بود.[7] دکتر آقایان در دوره 14 مجلس از طرف ارامنه جنوب انتخاب شد و به مجلس رفت.[8] دکتر آقایان در 85 سالگی در تهران در گذشت.[9]
"فیلیکس آقایان" فرزند "الکساندر آقایان" در سال (1297ش) در تهران به دنیا آمد. پس از تمام کردن تحصیلات ابتدایی و متوسطه مانند پدرش راهی سویس شد و دکترای خود را در رشته حقوق و قضا از «دانشگاه لوزان» گرفت. او مشاغلی مانند:[10] رییس شرکت بیمه "بریتیش اورسینر بازرگانی"، رییس "فدراسیون اسکی"، نماینده شورای ملی و سنا را به عهده داشت. فیلیکس آقایان عضو "حزب ایران نوین" بود[11] که در یکی از اسناد ساواک نام اعضای فراکسیون پارلمانی حزب ایران نوین در مجلس شورای ملی برده شده است، سند به این شرح میباشد: " اعضای فراکسیون پارلمانی حزب ایران نوین در مجلس شورای ملی:
نام و نام خانوادگی- حوزه انتخابیه، مهندس بهمن آراسته-شاه زند، مهندس غلامرضا آصفی – تربت جام، فیلیکس آقایان – ارامنه شمال، بانو نیره ابتهاج سمیعی – رشت، ولیام ابراهیمی – اقلیت آشوری، مهندس عباس اخوان – مشهد، نادر ادیب سمیعی – لنگرود. زین العابدین ارسنجانی – کرج، حیدر علی ارفع – داراب، مهندس عباس اسدی، سمیع - فومن، دکتر محمد حسن اعتمادی – قائن و .... که به دلیل زیاد بودن نام تمام آنها در اینجا آورده نمیشود.[12]
و قبل از آن هم سابقه عضویت در "حزب ایرانیان" را داشت. طبق گفته اسناد ساواک او طرفدار غرب به ویژه انگلیس بود و تحت حمایت آنان مدارج ترقی را طی کرد؛[13] اما فردوست در خاطراتش اینگونه میگوید: «دکتر فیلیکس آقایان بزرگترین قاچاقچی ایرانی مواد مخدر و یک از مهمترین قاچاقچیان بینالمللی بود و او در حد عجیبی از مسایل ایران و سیاست بینالمللی و تشکیلات خفیه سیا و «اف، بی، ای» و مافیا اطلاع داشت، زیرا در ردههای بالای این سازمان بهترین رفقا را به ضرب پولهای کلان به دست آورده بود» و خلاصه آنکه او در قاچاق مواد مخدر روی دست "اشرف" زده بود. و رو به هیچ فردی نمیداد، برادر کوچتر او هم جز هیات رییسه توزیع مواد مخدر در آمریکای مرکزی و جنوبی بود.[14] یکی از اسناد ساواک که در کتاب خاندان پهلوی به روایت اسناد ساواک موجود میباشد، در مورد فیلیکس بدین شرح میباشد: «مجله آمریکایی ساگا در نوامبر 1973 ماجرای دستگیری اشرف پهلوی را در نوامبر 1961 شرح داد.. و از جمله نوشت: در سال 1961 در ایران حدود 18/6 تن تریاک کشف شد و دولت ایران که طبق معاهده بین المللی 1961 موظف بود میزان تریاک مکشوفه را به کمیسیون ویژه سازمان ملل گزارش دهد، میزان تریاک مکشوفه را فقط نیم تن گزارش داد. کمیسیون ویژه سازمان ملل در این باره از نماینده ایران توضیح خواست؛ ولی پاسخی دریافت نداشت. محمودرضا برادر ناتنی شاه در یکی از کلوپهای شبانه تهران پرده از راز تریاکهای مکشوفه برداشت و گفت که مواد مخدری که توسط ژاندارمری و شهربانی کشف میشود، پس از مدتی به مقر اشرف پهلوی حمل میگردد و سپس در داخل یا خارج کشور به فروش میرسد که محمودرضا پهلوی به دلیل این افشاگری مورد غضب مافیای ایران قرار گرفت و به دستور فیلیکس اقایان، سرلشگر کوچک پاسدار (افسر مستقل شده از ارتش به ژاندارمری که مدتها فرماندهی نواحی ژاندارمی گیلان و باختران را به عهده داشت)، او را در یک کاباره تهران به شدت کتک زد».[15]
فیلیکس در تشیکلات اجتماعی سری آمریکا در بالاترین ردهها دست داشت. او در رژیم گذشته پهلوی نشانهای درجه سه همایون و تاجگذاری نیز دریافت کرده بود. در سال 1328 به دنبال جمع آوری مدارک و اسناد در خصوص مسئله نفت بود و به این بهانه که میخواهد کتابی در این زمنیه تالیف کند، اخبار و اطلاعات و اسناد را در اختیار رابطین سفارت انگلیس قرار دهد.
فیلیکس یکی از نزدیکان و دوستان "محمدرضا شاه" بود. در در اکثر اوغات فراغت شاه حضور داشت. او فردی فوقالعاده باهوش و پرحافظه بود و فوقالعاده به خود مسلط و از هیچ چیز و هیچ خبری تکان نمیخورد، آنطوری که فردوست گفته است: «دکتر آقایان بزرگترین سوء استفاده چی قرن به شمار میرفت و با ارقام درشت سر و کار داشت و کمتر از 10 میلیون تومان برایش جالب نبود. در زمان جنگ با یک سپهبد آمریکایی که فرمانده لجستیکی ارتش آمریکا در ایران بود، کنار آمد و آن سپهبد با همدستی چند گروهبان آمریکایی هر چه در انبار اضافه آمد، با آقایان معامله کرد و به این صوریت دهها هزار لاستیک اتومبیل، صدها هزار بطری ویسکی و میلیونها قوطی کمپوت و مواد غذایی معامله کرد. هم آن سپهبد استفاده فوقالعاده برد و هم آقایان میلیاردها تومان به جیب زد.[16] علاوه بر آن فیلیکس آقایان تا سال 1350 انحصار خرید شکر ایران در دست داشت که این معامله را از طریق برخی کمپانیهای فرانسه انجام میداد. در سال 1351 "شاپور ریپوتر" که از نقش مهم خود در دولت بریتانیا مغرور شده بود، براین معامله چنگ انداخت و با دلالی خود قرداد شکر ایران را با یک شرکت انگلیسی منعقد نمود. فیلیکس آقایان از این حادثه به خشم آمد و درصدد تلافی برآمد و گزارش قرداد فوق را به عنوان یک معامله تقلبآمیر منتشر کرد،[17] به دنبال این حادثه "شاپورجی" نزد فردوست میرود و فساد اطرافیان شاه را متذکر میشود و تهدید خود را دال بر انتشار اسناد تاسیس سلسله پهلوی توسط "اینتلجنس سرویس" و فساد دربار ایران به اطلاع میرساند که شاه با وساطت "لرد چیلد"، "شاپور جی" را ار این کار منصرف میکند.[18]
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان