كلمات كليدي : تاريخ، قاجار، ناصرالدين شاه ، فتحعليشاه ، روسيه، انگليس، آلمان، آمريكا، فرانسه
نویسنده : سعيده سلطاني مقدم
رابطه با انگلیس
روابط منظم سیاسی ایران و کشورهای اروپایی از زمان سلطنت فتحعلیشاه شروع میشود. سیاست مستعمراتی انگلستان، در هند چنین اقتضا میکرد که با دول مجاور آن مستعمره و مخصوصاً ایران که از حیث موقعیت جغرافیایی و دست داشتن به معابر هندوستان و عظمت و قدرتی که در میان دول آسیای غربی داشت، ارتباط دوستی برقرار کند. نخستین سفیری که از جانب فرمانفروای کل هندوستان به ایران آمد مهدی قلی خان ملقب به بهادر جنگ بود.
وی در سال 1214 ه.ق در تهران به حضور فتحعلیشاه رسید و نامهای را که از طرف فرمانفروای هند و تحف و هدایایی را که از طرف دربار انگلستان همراه آورده بود تقدیم کرد و از فتحعلیشاه درخواست کرد که از تجاوز و تعدی حکام محلی و افغانستان به خاک هند جلوگیری کند.
مهدیقلی خان، پس از چند ماه توقف در ایران به هند باز گشت و پس از او سرجان ملکم از طرف فرمانفروای هندوستان و پادشاه انگلیس با 500 نفر همراهان هندی و انگلیسی به سفارت ایران مأمور شد و در سال 1214 به حضور فتحعلیشاه رسید و الماس و آیینههای بزرگ و مقداری منسوجات نفیس تقدیم نمود فتحعلی شاه نیز یک خنجر و یک شمشیر جواهر نشان به او داد. سرجان ملکم پس از سه ماه توقف در تهران به همراهی حاجی خلیل خان قزوینی ملک التجار، سفیر فتحعلی شاه عازم هندوستان گردید وی مأمور بود که پس از تماس با فرمانفروای کل هندوستان برای انجام سفارت خویش به لندن برود.
در دوران زمامداری محمد شاه، وی به سیاست روسیه بیشتر متمایل بود و به همین جهت در دوره پادشاهی او انگلیسیها، در جلب رضایت خاطر شاه و درباریان چندان موفق نشدند.
بعد از جلوس ناصرالدین شاه بر تخت سلطنت، دولت روسیه برای اتحاد با ایران بر ضد عثمانی سفیر خود پرنس دالگورکی را به دربار ناصرالدین شاه فرستاد ولی ناصرالدین شاه چون میخواست با انگلیس و فرانسه متحد شود و به قوه آن دو دولت عهدنامه ترکمنچای را لغو کند پیشنهاد سفیر روسیه را نپذیرفت اما ناصرالدین شاه از کمک انگلیس و فرانسه در لغو عهد نامه ترکمنچای نا امید شد و هرات را تسخیر کرد. دولت انگلیس هم کشتیهای جنگی خود را به جزیره خارک فرستاد و جزیره را به تصرف خود در آورد و همین طور درسال 1272ه .ق، بوشهر، خرمشهر و اهواز را نیز اشغال کردند.[1]
ناصرالدین شاه چون از ضعف قوای خود مطلع بود ناچار به پذیرش صلح شد که منجر به امضای عهدنامه پاریس در سال 1273 هـ .ق گردید. در سال 1287 انگلیس، تلگراف را در ایران تاسیس کرد و تا مدتها اداره تلگراف ایران در دستشان بود. یکی از اتباع انگلیس نیز امتیاز تاسیس بانک ایران را به نام بانک شاهنشاهی با حق انتشار اسکناس به مدت 60 سال از ناصرالدین شاه گرفت. تمامی تلاش انگلیس، در سالهای اولیه قرن بیستم، معطوف به سد کردن نفوذ روسیه به سوی جنوب ایران بود.[2]
رابطه با روسیه
قبل از پطر کبیر مناسبات ایران و روسیه بیشتر جنبه تجارتی داشت سفرائی که روسها به ایران میفرستادند بازرگانان عمده بودند که عنوان سفیر کبیر یافته بودند تا از قیود و مقررات آزاد باشند و اعزام نخستین سفیر کبیر روسیه مربوط به سال 1561 م میباشد. سفیر کبیر هم نماینده ژان چهارم بود و هم نماینده الیزابت ملکه انگلستان، این سفارت نخستین عمل مشترک انگلیس و روس در ایران بود.[3]
دولت روسیه به محض اینکه سلطنت کاترین دوم قدرت و استحکام یافت تصمیم گرفت از وضع آشفته ایران به نفع خود استفاده کند در سال 1190 ه.ق روسها شروع به ساختن یک رشته استحکامات و قلعههای نظامی در کنار سرحدات ایران در شمال قفقاز نمودند سپس روسها متوجه گر جستان شدند. با مرگ کاترین دوم جنگ بین ایران و روسیه نیز مدتی به تعویق افتاد آغا محمد خان از این فرصت مناسب استفاده کرد و در سال 1212 ه.ق عازم تسخیر گرجستان شد حاکم آنجا آراکلی خان در گذشت و پسرش گرگین خان جانشین او گردید و گرگین خان در زیر فشار و تهدید روسها مجبور شد سندی با پل اول امپراطور روسیه امضا کند که به موجب آن از امارات گرجستان به نفع تزار روسیه دست کشیده و این ایالت ضمیمه امپراطوری روسیه شد.
بعد از پل اول فرزندش الکساندر اول به تخت سلطنت نشست و به موجب آن سیاست روسیه نسبت به ایران وضع خشنتری به خود گرفت و الکساندر اول گرجستان را قسمتی از خاک روسیه اعلام کرد. معترضین گرجی به شاه ایران شکایت کردند و شاه به ایشان جواب داد و این مکاتبه موجب بروز جنگ بین ایران و روسیه شد. و قوای روس به دستور الکساندر گنجه را تصرف و سپس به سوی قفقاز پیشروی کردند و بالاخره با امضای عهد نامه گلستان در 12 اکتبر 1813 جنگ به پایان رسید.[4]
را بطه با آلمان
در نیمه قرن نوزدهم در زمان سلطنت ناصرالدین شاه قاجار روابط سیاسی و اقتصادی بین آلمان و ایران برقرار شد. وقتی ناصرالدین شاه خود را مقابل نفوذ و مداخله نمایندگان روسیه و انگلیس در امور داخلی ایران عاجز دید به این فکر افتاد دولت اروپایی دیگری را در امور ایران وارد کند و تا حدودی از نفوذ همسایگان زورگو بکاهد، پس از برقراری روابط بین دو کشور ناصرالدین شاه یک کشتی 600 تنی به نام پرسپولیس و یک کشتی 250 تنی به نام شوش برای خدمت در خلیج فارس از دولت آلمان خرید و سفارش چند فروند کشتی دیگر را هم به کارخانههای کشتی سازی آلمان داد. در همین موقع یک مدرسه آلمانی هم در تهران تاسیس شد و تدریس زبان آلمانی در دارالفنون معمول گردید و مذاکراتی هم بطور محرمانه درباره ایجاد راه آهن در شمال ایران به وسیله آلمانها آغاز گردید بدیهی است که این اقدامات نمیتوانست مورد موافقت انگلیس و روسیه واقع شود.[5]
قرار داد روسیه و انگلیس در سال1907موقتا رقابت بین این دو کشور را بر سر ایران مرتفع ساخت و نفوذ آلمان را در ایران دشوار کرد.
قرارداد 1907
در سال 1907 (شهریور 1280 هـ .ق) سه قرارداد درباره ایران، افغانستان و تبت، بین روسیه و انگلستان در سن پطرزبورگ به امضا رسید:
به موجب قرار داد اول، افغانستان در منطقه نفوذ انگلستان قرار گرفت طبق قرارداد دوم، تبت نیز جز منطقه نفوذ انگلستان شناخته شد. اما طبق قرار داد سوم، ایران به دو منطقه نفوذ تقسیم گردید منطقه نفوذ روسها قسمت شمالی از خط فرضی قصر شیرین آغاز شده و اصفهان و یزد و تهران و رشت و تبریز و مشهد و غالب شهرهای بزرگ را به جز شیراز و کرمان شامل میشد و منطقه نفوذ انگلستان، جنوب ایران را در بر میگرفت.
رابطه با آمریکا
روابط سیاسی اولیه ایران و آمریکا به گونهای چشم گیر، تحت تأثیر ویژگیهای اوضاع ایران قرار داشت. رابطه ایران و آمریکا از سال 1829 م ( 1208 هـ . ق) آغاز میگردد در آن سال عدهای از مبلغین مذهبی آمریکا که پروتستان بودند به ارومیه آمده و بین آسوریهای (نصرانیها) ساکن آن ناحیه به تبلیغ پرداختند و سپس مدرسهای ایجاد کردند که در آن کودکان آسوری، زبان انگلیسی را آموخته و آئین پروتستان را یاد میگرفتند تبلیغات آنها در ابتدای امر محدود به ترویج مذهب پروتستان بین آسوریها و ارمنیها بود.
در زمان ناصرالدین شاه روابط رسمی سیاسی ایران و آمریکا آغاز شد. انگیزه حکومت ایران در برقراری روابط سیاسی با امریکا باز کردن پای قدرت سومی به ایران بود همین امر باعث شد که زمامداران کشور ما دست یاری به سوی این کشور دراز کنند. میرزا تقی خان امیر کبیر که به زیر و بم سیاست ایران آشنا بود و سفرهای وی به روسیه و عثمانی و نشست و برخاست وی با رجال سیاسی داخلی و خارجی و اقدامات پنهان و آشکار دولتهای اروپایی او را معتقد ساخته بود که ایران ضعیف و فقیر در میان دو قدرت عظیم روزگار یعنی روسیه و انگلیس جان سالم به در نخواهد برد مگر، در برابر سیاست روس و انگلیس، ملل اروپایی دیگری نیز وارد عرصه سیاست ایران شوند. از این رو تلاش بسیاری کرد که با دولتهای اتریش و پروس (آلمان ) نیز روابط سیاسی برقرار نماید اما در برابر انگلیسیها که یکه تازان خلیج فارس بودند میبایست با دولتی رابطه سیاسی برقرار کند که دارای نیروی دریائی نیرومندی باشد بنابراین امیر کبیر متوجه امریکا شد
و به همین منظور به میرزا محمد خان سفیر ایران در استانبول دستور داد که با نماینده دولت امریکا در استانبول مذاکراتی به منظور ایجاد قراردادی بین دولت ایران و آمریکا انجام دهد .
بالاخره در سال 1856م (1235 هـ . ق ) بین نماینده ایران فرخ خان امین الملک و کارول اسپنس وزیر مختار آمریکا در استانبول معاهدهای در هشت ماده برای برقراری روابط دوستی و معاملات تجاری منعقد گردید.
امضای این معاهده زمنیه را برای همکاریهای سیاسی و تاسیس دفتر نمایندگی کنسولی و برقراری تجارت فراهم آورد[6] و در سال 1883 م ( 1261 هـ .ق) نخستین سفیر دولت آمریکا وارد تهران شد و سفارت آمریکا را در تهران تاسیس کرد و نخستین رابطه سیاسی مستقیم بین ایران و آمریکا را برقرار ساخت و اولین وزیر مختار ایران به نام حاج حسینقلی معتمد الوزاره که بعدها لقب صدرالسلطنه گرفت به آمریکا رفت.[7]
آغاز روابط ایران و فرانسه
در سال ( 1218 هـ .ق) شهرهای شمالی ایران در حوزه قفقاز مورد تجاوز ارتش روسیه قرار گرفت. فتحعلیشاه در صدد جلب کمک و مساعدت انگلیس بر آمد. اما دولت انگلیس که نفعی در این کار نمیدید و با روسیه متحد شده بود. جواب منفی به ایران داد. فتحعلیشاه در دسامبر 1804 ( 1219 هـ . ق ) به طور محرمانه نامهای مبنی بر علاقه خود به عقد اتحاد با فرانسه به ناپلئون نوشت. ناپلئون نیز در نامهای به برقراری روابط دوستانه بین دو کشور اظهار علاقه کرد و پیشنهاد کرد که ایران و فرانسه از دو طرف به روسیه حمله کنند و کار این امپراطور متجاوز را یکسره کنند.
در نامههایی که بین ایران و فرانسه رد و بدل شد ناپلئون فتحعلیشاه را به حمله به گرجستان و تصرف خاک روسیه تشویق میکرد و آمادگی فرانسه را برای پذیرفتن سفیر ایران جهت انعقاد معاهده مودت و انجام مذاکرات برای کمک نظامی اعلام داشت.[8]