دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

سالهاى توفان

No image
سالهاى توفان

سالهاى توفان

روزگار زندگى حکیم را باید سالهاى توفان نامید. حوادث پیاپى از هر سو بر دین باوران هجوم مى آورد و آنها را در موقعیتهاى دشوار گرفتار مى ساخت. ایستادگى در برابر این تندبادهاى سخت، تنها از کسى برمى آمد که توان گام نهادن در وادى پرفراز و فرود سیاست داشته باشد و از رویارویى با سیاستمداران هزار چهره نهراسد. بى تردید مرجع وارسته نجف مى توانست چنین رسالت دشوارى را به دوش کشد و از کیان مؤمنان پاسدارى کند. در دیدگاه او ره سپردن در وادى سیاست نه تنها نکوهیده نبود، بلکه عین دین و وظیفه همه مؤمنان به شمار مى آمد. آن بزرگوار در یکى از نامه هایش از این حقیقت پرده برداشته، نوشت:

اگر سیاست به معناى اصلاح امور مردم و تلاش براى بالا بردن و پیشرفت آنها و نیک تر ساختن کارهایشان باشد... پس دین مقدس اسلام جز براى پرداختن بدین امور نیامده است و طبیعى است که مؤمنان باید با همه توان بدان پرداخته، آن را واجب بدانند.([20])

حکیم با این اندیشه با استقبال حوادث شتافت. حوادثى که بررسى کوتاه مهم ترین آنها مى تواند در شناسایى شخصیت آن مرجع نامور سودمند باشد.

فصل فیصل

روزى فیصل دوم، پادشاه عراق به نجف رفت. مقامهاى رسمى از حکیم خواستند تا به رسم دیرین در حرم حضرت امیر مؤمنان(علیه السلام)به استقبال شاه شتابد و جاى خالى سید ابوالحسن را - که به دلیل بیمارى در لبنان به سر مى برد - پُر کند. آن بزرگوار همراه دو تن از استادان حوزه به ملاقات فیصل شتافت و مراسم بخوبى پایان یافت.([21]) چند سال بعد شاه دیگر بار عزم نجف کرد و مقامهاى رسمى حکیم را به استقبال خواندند. ولى مرجع بیدار شیعه نپذیرفت. عبدالرسول خالصى، فرماندار کربلا، خود به دیدار حکیم شتافته، گفت: آقا! من شیعه ام، این کار شما اهانت به من است، به مصلحت شیعه نیست.

حکیم فرمود: این کار من خدمتى به همه شیعیان عراق است. ما بخشى از جواهرات گنجینه همایونى نیستیم تا هر چند گاه پادشاه آنها را از نظر بگذراند. من بار اول به دیدارش شتافتم تا مشکلات مردم را با وى در میان نهم ولى گویا موضوع جدى نیست و تاکنون هیچ اقدامى انجام نداده است. هدف از این سفر تبلیغ شخصى است. من نمى توانم بخشى از جواهرات گنجینه همایونى باشم.([22])

آن بزرگوار در دفاع از کیان اسلام بدین امر بسنده نکرد، بلکه در برابر لوایح ضد اسلامى فیصل مردانه ایستاد و از تصویب آنها جلوگیرى کرد.([23]) علاوه بر این وقتى نیروهاى دولتى به مؤمنانى که در حمایت از مصر، علیه فرانسه، انگلیس و اسرائیل به راهپیمایى پرداخته بودند، یورش برده گروهى را مجروح و زندانى ساختند، مرجع روشن بین شیعه ضمن نامه اى به فیصل انزجار خود را از این کردار اعلام داشت و به عنوان اعتراض به مجروح و زندانى کردن مؤمنان از حضور در نماز جماعت چشم پوشید. در پى این اقدام همه نمازهاى جماعت نجف تعطیل شد و موجى از اعتراض و اعتصاب بیشتر شهرها را فراگرفت. دولتیان ناگزیر پوزش خواسته، زندانیان را آزاد ساختند.([24])

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS