دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

کرامت انسان

وقتی به مقدمه و حتی گاهی مواد اسنادی که در حمایت از حقوق بشر و آزادیهای اساسی تدوین شده‌اند نگاه کنیم می‌بینیم در تمامی آنها سخن از کرامت شخص یا کرامت ذاتی انسان مطرح است.
کرامت انسان
کرامت انسان

کرامت انسان[1]

وقتی به مقدمه و حتی گاهی مواد اسنادی که در حمایت از حقوق بشر و آزادیهای اساسی تدوین شده‌اند نگاه کنیم می‌بینیم در تمامی آنها سخن از کرامت شخص یا کرامت ذاتی انسان مطرح است. به عنوان نمونه منشور سازمان ملل متحد[2] در مقدمه‌اش سخن از کرامت و ارزش شخص انسان را مطرح نموده، مقدمه و ماده یک اعلامیه جهانی حقوق بشر (1948)[3]، مقدمه میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی (1966)[4]، مقدمه میثاق بین المللی حقوق اقتصادی اجتماعی و فرهنگی (1966)[5] و بسیاری از اسناد دیگر همگی کرامت ذاتی انسان را مورد توجه قرار داده‌اند:

اصطلاح کرامت انسان، ارزش فطری یا شایستگی یک انسان است که با ماهیت انسانیت وجود یافته و به عنوان مبنای فلسفی قانونی تمامی حقوق بشر به رسمیت شناخته شده است. این کرامت انسان به وسیله تدوین استانداردهای حقوق بشربین المللی که محدودیتهایی را بر اقدامات دولتها یا ممانعت آنها از انجام شیوه‌هایی که منجر به نقض کرامت انسان می‌شود، حفظ و ارتقاء یافته است. از این روی حقوق بشر، کرامت انسان را مورد حمایت قرار می‌دهد. هر انسان دارای این کرامت است و چنین کرامتی ذاتی (Inherent) و غیر قابل تجزیه و سلب است. اغلب کرامت ذاتی بشر به عنوان مبنای حقوق بشر مطرح می‌باشد.[6]

واژه ذاتی (Inherent) را مترادف با واژه «ماهوی» (substantive) و به معنای امر سلب نشدنی و تفکیک ناپذیر و غیرقابل تجزیه بکار می‌برند.[7] مطابق با چنین معنایی از این واژه آنچنان که در کنار استعمال واژه مذکور در اسناد مختلف نیز به نحوی اشاره شده، مراد از کرامت ذاتی، ارزش و احترامی است که یک انسان از آن جهت که انسان است دارا بوده و به هیچ وجه از او سلب نخواهد شد و در واقع از او غیر قابل سلب و غیر قابل تجزیه و انفکاک است و در برخورداری از این ویژگی، رنگ، نژاد، جنسیت، مذهب، عقیده و...هیچ تأثیری ندارند.

آنچه از توجه به اسناد حقوق بشر و مشروح مذاکرات تدوین برخی از اسناد برمی‌آید، حاکی از آن است که چنین ویژگی را انسان به صرف انسان بودن دارا است و این ویژگی را نه کسی به او داده و نه کسی می‌تواند از او سلب نماید، از این روی حتی پیشنهاد کسانی که گفته بودند در اعلامیه جهانی حقوق بشر قید شود که کرامت ذاتی انسان منتسب به خداوند است مورد پذیرش قرار نگرفت و رد شد.

برخی کاربرد اصطلاح کرامت را در تدوین اعلامیه جهانی حقوق بشر بیشتر تحت تأثیر اندیشه‌های فلسفی کانت (kant) می‌دانند چرا که او با تأکید بر ارزش ذاتی انسان بر این باور بود که انسان تنها موجود دارای شخصیت است و از این روی انسان نباید به عنوان ابزاری صرف برای اهداف دیگران یا حتی اهداف خود نگریسته شود بلکه باید خودش به عنوان غایت مورد ارزیابی قرار گیرد و دارای آنچنان ارزش و اعتباری است که هر موجود دیگری را در جهان به احترام گذاشتن به خود ملزم می‌نماید.[8]

اتخاذ چنین رویکردی نسبت به انسان موجب شده که پاره‌ای از حقوق و الگوهای اخلاقی در مواجهه با انسان را استنباط نموده و رعایت آنها را ضروری برشمارد.

بنابراین مطابق رویکرد کانتی و با توجه به «اصل عنایت»به عنوان مؤلفه و منظومه اصلی فکری کانت، کرامت ذاتی انسان یا اصل غایت بودن انسان در واقع در پاسخ به چرایی برابری میان انسانها و به عبارت دقیق‌تر به دلیل «برابری ارزشی انسانها» مطرح شده است.

بر این اساس اصل کرامت ذاتی انسان ضمن اشاره به دلیل برابری ارزشی انسانها، اشاره به وجود ارزش در تمامی انسانها دارد که از ابزار قرار گرفتن و نگاه ابزاری به انسانها منع می‌نماید.

در مجموع می‌توان گفت کرامت ذاتی انسان مبنای مهم در اعطای حقوق بشر و به رسمیت شناختن حقوق برای انسانها به عنوان غایت بالذات بودن آدمی است که ضمن تصریح به غیرقابل سلب بودن آن، حاکی از نوعی برابری بین انسانها بدون هرگونه تمایزی بر اساس جنس، نژاد، مذهب، رنگ و...است که به صرف انسان بودن محقق می‌شود و در گفتمان حقوق بشر چنین کرامتی را انسانها بطور طبیعی و خود به خود دارا هستند و از جانب کسی داده نشده تا از آن جانب مورد سلب قرار گیرد.

البته لازم به ذکر است که در این قسمت برداشتهای متفاوتی از رویکردهای مختلف وجود دارد.

  • [1] . Human Dighty
  • [2] . united Nations Charter (1945), preamble
  • [3] . universal Declaration of Human Rights(1948), UNGA,Res.217. A(III)on 10 Dec. 1948.
  • [4] . International covenant on civil and political Rights (1966), UN GA Res. 2200A(xxI) of 16 Dec: 1966.
  • [5] . International Covenant on Economic, social and cultural Rights, UN GA Res. 2200 A (XXI) OF 16 Dec:1966.
  • [6] . H. victor conde, A Hand book of International Human Rights Terminology, second Edition, Newyork, 2002, p. 109
  • [7] . برای نمونه ر.ک: James M. Baldwin, Dictionary of philasophey and psychology, Thoemmes press, 1998, p 546.
  • [8] . امانوئل کانت، مابعد الطبیعه اخلاق: فلسفه فضیلت، (اصول اولیه مابعد طبیعی تعلیم فضیلت)، مترجم: منوچهر صانعی در، بیدی، نقش و نگار، چاپ اول، 1380، ص 121.

مقاله

جایگاه در درختواره حقوق بین الملل - حقوق بشر

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

قرار دادگاه

No image

قرار تحقیقی

No image

سازش Conciliation

No image

رویه قضایی

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS