جنگ، اسراي جنگي، حقوق بشر دوستانه، عهدنامه ي ژنو، صلح، علوم سياسي
نویسنده : مرتضي اشرافي
جنگ، قتل و غارت، افزونطلبی قدرتهای بزرگ، ظلمپذیری کشورهای کوچک و ملتهای ضعیف، نادیده گرفتن حقوق ملتها، همه و همه از دیرباز، از آن زمان که تاریخ بشر آغاز شده پا به عرصهی زندگی انسان نهاد. گویی جنگ همزاد جداییناپذیر آدمی است، ولی همزادی که کینهی همزاد خویش را در دل دارد، کمر به نابودی او بسته است و تا تباهیاش را به چشم نبیند آرام نمیگیرد.
دکتر الکسیس کارل زیستشناس معروف مىنویسد: بناى منظم و خیرهکنندهی تمدن جدید به وضع اسفناکى درآمده چون بدون توجه به سرنوشت طبیعت و احتیاجات حقیقى انسان بالا رفته است و چون مولود اکتشافات، اتفاق علمى و تصورات و تئوریها و تمایلات آدمى است، با آنکه بهدست ما ساخته شده اما در خور ما نیست... . اگر گالیله و نیوتن نیروى فکرى خود را صرف مطالعهی روى بدن و روان آدمى کرده بودند، شاید نماى دنیاى ما با امروز فرقهاى زیادى داشت، مردان علم و رهروان طریق دانش، از پیش نمىدانند به کجا کشانده مىشوند و چه نتیجه به دست مىآورند.[1]
با بروز جنگ، اولین مسئلهای که بعد از بیخانمانی هزاران انسان و بحرانهای عظیم اقتصادی بروز میکند، به اسارت گرفتهشدن تعدادی از افراد طرفین در این درگیریها میباشد که گاه با سیل عظیم مردان و زنانی روبرو میشویم که در زندانهای دشمن گرفتار شده و سالیان زیادی را بایستی بهعنوان اسیر جنگی در خاک دشمن سپری نمایند، تا که شاید بعد از اتمام جنگ به خانه و کاشانهی خویش برگردند.
مفهوم اسیر در کنوانسیون ژنو
متن کنوانسیون 1949م ژنو در مورد مفهوم اسیر چنین است:
الف) مادهی چهارم تنها افراد ذیل را مشمول حقوق مقرر در کنوانسیون میداند:
1. اعضای نیروهای مسلح یکی از متخاصمین، چریکها و دستههای داوطلب که جزء نیروهای مسلح مزبور باشند.
2. چریکها و اعضای سایر دستههای داوطلب نهضتهای مقاومت متعلق به یک دولت متخاصم که در داخل و یا خارج خاک خود مشغول عملیات باشند و لو آنکه خاک مزبور اشغال شده باشد.
3. اعضای نیروهای مسلح منظم، که خود را وابسته به دولت یا مقامی معرفی نمایند که از طرف دولت دستگیرکننده به رسمیت شناخته شده باشند.
4 .کسانی که همراه نیروهای مسلح هستند بیآنکه مستقیما جزء آن باشند از قبیل اعضای غیرنظامی کارکنان هواپیمای جنگی، خبرنگاران جنگی، تهیهکنندگان اجناس و اعضای واحدهای کار یا خدمت که عهدهدار آسایش نیروهای مسلح هستند.
5 .کارکنان نیروهای بحریهی بازرگانی، از جمله فرماندهان، ناخدا و کارکنان هواپیمای کشوری دولتهای متخاصم، که به موجب این مقررات حقوق بینالملل از معاملهی مساعدتری برخوردار نیستند.
6 .اهالی اراضی اشغالنشده که موقع نزدیکشدن دشمن بیآنکه فرصت تشکیل نیروهای منظم را داشته باشند و از روی اجبار برای مبارزه با دشمن اسلحه به دست میگیرند. مشروط به اینکه علنا اسلحه حمل نمایند و قوانین جنگ را محترم شمارند.
ب) اشخاصی که به نیروهای مسلح کشور اشغالشده تعلق دارند و یا متعلق بودهاند در صورتیکه کشور اشغالکننده به علت همین تعلق، اقدام به بازداشت آنها را لازم بداند... [2]
همانگونه که ملاحظه میشود در کنوانسیون فوق، اسرای جنگی تعریف نشدهاند و تنها به معرفی افرادی که از حقوق مندرج در این کنوانسیون برخوردارند اکتفا شده است. در حالیکه در فقه اسلامی همهی افراد دستگیر شده از جبههی دشمن که توانایی رزم را داشته و از نیروهای دشمن به شمار میآیند، اسیر نامیده میشوند، لذا همهی حقوق و توصیههای مطرح شده در فقه اسلامی در مورد آنان لازمالاجرا است. خواه به صورت علنی به نفع دشمن فعالیت نموده و یا غیرعلنی به صورت منظم و تحت فرماندهی فردی معین و یا غیرمعین و با علامت مخصوص و یا بدون علامت قابل رؤیت از راه دور به مبارزه پرداخته باشند. [3]
حقوق بشر و اسرای جنگی
یکی از موضوعاتی که همواره در روابط بینالمللی در گذشته و حال مطرح بوده و از مهمترین سرفصلهای حمایت بشردوستانه به شمار میآید، مسئلهی حقوق اسرا است. در گذشتهی نه چندان دور اسرای جنگی مورد بیمهریهای بسیار بوده و اینگونه افراد معمولا با سرنوشتی شوم از قتل، کورشدن، عقیم گردیدن، تحمل بردگی و کارهای سخت تا پایان عمر روبرو بوده و در کمتر مواردی، دولت گیرندهی اسیر در برابر منت بر اسرا و یا گرفتن فدای مالی سنگین حاضر به آزادکردن اسرا بوده است.[4]
مقررات بینالمللى در سایر نظامهاى حقوقى، به تدریج پس از پیدایش جامعهی ملل و سپس سازمان ملل متحد شکل حقوقى و قانونى به خود گرفت، و کشورها با تصویب و امضاى این مصوبات، به صورت قانونى، خود را ملزم به مراعات آن مىدانند؛ اما همانگونه که از مادهی دوازدهم کنوانسیون ژنو به دست مىآید، از نظر سازمانهاى بینالمللى مواردى جز شکنجه و سختگیرىهایى که منجر به فوت یا بیمارى شدید اسیران گردد بهعنوان تخلف مهم به شمار نمىآید.[5]
در این میان یکی از قراردادهای مهم بینالمللی در مورد اسرای جنگی، عهدنامهی ژنو 27 ژوئیه 1929م در مورد رفتار با مجروحان یا بیماران و سرنوشت زندانیان جنگی است که تا حدودی به حقوق و مسایل مربوط به اسرای جنگی اشاره نموده است.
رفتار با اسرای جنگی
بر اساس حقوق بینالملل بشردوستانه، به محض شناسایی اسرای جنگی باید مشخصات آنها از جمله هویت و درجهی آنان ثبت شود؛ اسراء به محض ثبت باید بدون فوت وقت به مناطق غیرجنگی اعزام و در اماکن مجهز به امکانات بهداشتی نگهداری شده و با آنان رفتار انسانی اعمال شود، این رفتار باید بدون تبعیض نسبت به کلیهی اسراء انجام پذیرد. فقط ممکن است اولویتهایی بر اساس درجه، جنسیت، وضعیت جسمانی و سن اسیر اعمال گردد که این اولویتها مشروع بوده و تبعیض محسوب نمیگردد. رفتار انسانی با اسیران، هر گونه عمل انتقامجویانه و خشونتبار، شکنجه، مثلهکردن، ایجاد رعب و وحشت، انجام آزمایشات پزشکی، توهین و تحقیر را ممنوع میسازد. [6]
مفهوم اسیر در اسلام
اسراء، همان مردان جنگجویی از بیگانگان و دشمنان دینی هستند که بههنگام جنگ، مسلمانان موفق به دستگیری و به بندکشیدن آنها میشوند. واژهی اسیر در فرهنگ فارسی با واژهی "بندی" ترجمه شده؛ یعنی فردی که به خاطر دفع شر او بر او بند نهاده، دست یا پای او و یا هر دوی آنرا بستهاند و اما افرادی که از ناحیهی آنها خطری برای مبارزان حاضر در جبهه وجود ندارد، بدون اینکه بندی بر آنها نهاده شود نیز تسلیم هستند؛ یعنی پیکاری انجام نداده و نمیدهد. این تعریف از اسیر با آنچه در کنوانسین حقوق اسراء آمده تا حدودی موافق است. [7]
اسلام و اسرای جنگی
اسیر تا قبل از اسارت، مانند بقیهی نیروهاى نظامى بوده و مبارزه با او شرعى و قانونى است. اما هرگاه، به دست سربازان، اسیر گردد، باید نهایت محبت و رفتار انسانى را نسبت به او اجرا کرد، مسلمانان بعد از پایان جنگ، تمام اسیران را تحتالحفظ به نزد رهبر مسلمانان مىآوردند، او نیز طبق وظیفهی مذهبى، یکى از سه موضوع را با در نظر گرفتن مصالح دربارهی آنان اجرا مىنماید، یا دستور مىدهد آنانرا بدون قید و شرط آزاد کنند، یا اگر صلاح دانست در مقابل پرداخت غرامتى بهعنوان فدیه دستور آزادى آنها را صادر مىکند و یا اگر مصلحت اقتضا کند حکم به بردگى آنان مىنماید و در صورت لزوم امام مىتواند اسیرانى را که دستگیر شدهاند، با اسیران مسلمان مبادله کنند. این قانون کلى اسلام دربارهی اسیران جنگى است. [8]
امتیازهاى اسلام در مورد اسیران
1. نظام حقوقى اسلام، در باب اسیر داراى سبقت تاریخى است؛ بدین معنا که اسلام زمانى در مورد اسیران مراعات اصولى را به صورت قانون الزامى دانست که در نقاط دیگر دنیا، مقررات حقوقى و قانونى در این زمینه وجود نداشت.
2. در حال حاضر نیز مقررات بینالمللى از ضمانت اجرایى کافى برخوردار نیست، در حالى که در اسلام همهی توصیههاى این نظام، از جانب مسلمانان، بهعنوان فریضهی الهى لازمالمراعات مىباشد.
3. اسلام دربارهی اسیران جنگى، جنبههاى اخلاقى و انسانى را نادیده نگرفته است، اسیرى که تا چندى پیش دشمن سرسخت اسلام و مسلمین بوده و بهروى آنان شمشیر کشیده بود، اکنون بىچاره و بىپناه شده و تمام هستى خود را از دست داده است، باز هم هرچه باشد انسان است و بعد از آن همه رنج و مصیبت که دیده، قابل ترحم مىباشد. اسلام که در همهحال طرفدار بىپناهان و بیچارگان است، به مسلمانان دستور مىدهد که تا مىتوانند با اسیران جنگى مدارا کنند.[9]
4. در قانون اسلام کشتن اسیر به هیچ وجه جایز نیست و به این حکم قرآن صراحت دارد آنجا که مىفرماید: (بعد از آن که جنگ تمام شد) یا اسیران را آزاد کنید یا غرامت و فدیه بگیرید.[10]
5. نهایت ارفاقى که در کنوانسیون ژنو براى حسن برخورد با اسیران توصیه شده، تأمین نیازهاى آنان در حد سربازان و مقامات نظامى کشور دستگیرکننده مىباشد، درحالىکه اسلام از این مرحله نیز فراتر رفته و در موارد بسیارى، رهبران اسلامى توصیههاى بیشترى کرده و از مسلمانان خواستهاست که اسیران را بر خود مقدم بدارند: "و غذاى خود را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به مسکین و یتیم و اسیر مىدهند و مىگویند ما شما را به خاطر خدا اطعام مىکنیم و هیچ پاداش و سپاسى از شما نمىخواهیم."[11]
برای نمونه میتوان به سیره و عمل اهلبیت(ع) در برخورد با اسرای جنگی اشاره نمود: حضرت محمد(ص)، در بعضى از جنگها به مصلحت مسلمین میدانستند که اسرا فدیه بدهند و آزاد گردند، چنانکه در جنگ بدر فدیه گرفتن را ترجیح دادند. آنان که ثروت و مال داشتند، با پرداخت فدیه آزاد گردیدند و چند تن از اسیران که خواندن و نوشتن مىدانستند، به دستور پیامبر(ص) به آموزش کودکان مسلمان پرداختند، قرار بر آن بود که هریک از آنان پس از آنکه ده تن از کودکان مسلمان را خواندن و نوشتن آموختند، بدون پرداخت فدیه آزاد گردند و این براى نخستینبار و آخرینبار در تاریخ بشر بود که به فرمان پیامبر(ص)، آموزش و دانش به جاى غنیمت جنگى پذیرفته گشت. در بعضى از جنگها هم اسیران جنگى را بدون قید و شرط آزاد مىساخت چنانکه با اسیران قبیلهی (طى) این چنین رفتار کرد.[12]
جمع بندی
از جملهی سرفصلهای حقوق بشردوستانه در اسلام، حمایت جدی از اسرای جنگی است که از اولین دوران هجرت یعنی جنگ بدر و تا آخرین دوران زندگی پیامبر(ص)، بسیار بر آن تأکید شده است. یا در مورد اینکه اسیر، بماهو اسیر را نمیتوان کشت؛ این معنا، از قرآن کریم و سیرهی پیامبر اکرم(ص) واضح مینماید و فقها و مفسران اعم از شیعه و اهل سنت بدان باور داشته و دارند.
در حال حاضر که دولتهای اسلامی در برابر منشور و دیگر مقررات بینالملل تعهد خویش را اعلام داشتهاند، بهتر است با اسرا، برخوردی در قالب "من و فدا" داشت. فدا گرفتن، هر چند بر خلاف کنوانسیون ژنو و... میباشد، اما سزاوار است که بهخاطر دفاع هرچه بهتر از اسرا، سازمانهای بینالمللی نیز پذیرای آن باشند و این خود از مصادیق برتری حقوق اسلام حتی از مقررات بینالمللی در حال حاضر به شمار میآید.